🌷شهید نظرزاده 🌷
#عشق را میتوان در نگاه مادری خلاصه ڪرد ڪه به عشق فرزندش سنگِ تمامِ #شهدای_گمنام را به آغوش میڪ
#پســـــــرم!
پســـر شهیــــــدم🕊🌷
فرصت که نشد
دستت را بگیرم...
برایم یک دل سیـــــر #دلبری کنی...
از چند سانتی به چشمانت چشم بدوزم..
آنقدرررر سفت در #آغوشت بگیرم که حل شوی در من... ☺️
من واقعیت عشق را #کنار_تو نچشیدم..
اما استاد خیال پردازی شده ام
خیالم با خیالت خوب #عاشق هم شده اند...
چه عشقـــــی میکنند این روزها...😍😍
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🏴°•●⚫️●•°•●⚫️●•°•●⚫️●•°🏴
#مرثیه_رسول_اکرم_ص
💔 زبان حال #حضرت_زهرا(س)
🌾حرف از #وصیتهای آخر میزنی بابا
🍂از پیش #زهرایت کجا پر میزنی بابا
🌾این لحظهها یاد گذشته کردهای انگار
🍂حرف از وصیتهای مادر میزنی #بابا
🌾دلشوره داری،از نگاهت خوب میفهمم
🍂داری گریزی به #غمِ در میزنی بابا
🌾زهرای تو پشت و پناه #حیدرِتنهاست
🍂هرچند حرف از زخم بستر میزنی بابا
🌾یک روز میبینی مرا بین #در_ودیوار
🍂یک روز میآیی به من سر میزنی بابا😭
🌾گفتی که خیلی زود میآیم #کنار_تو
🍂پس لحظهها را میشمارد یادگار تو
◾️السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ،
◾️السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ،
⚫️ #وفات_نبی_اکرم_ص_تسلیت_باد🏴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گزیده ای از وصیتنامه : همسر مهربان، عزیزتر از جانم، قربانت برم، فکر میکردم سختی کربلا را جیش اباعبد
#ماه_عسل با استخوان های همسر😔
✍ دلنوشتهای که همسر #شهید_علی_آقایی در حرم مطهر رضوی در مراسم تشییع #همسر_شهیدش🌷 نوشت:
💞"علی یادت هست میگفتی: شهناز تو رو از #حضرت_معصومه گرفتم❓یادت هست گفتی قول میدم یه بار ببرمت #حرمش ازش تشکر کنم؟
یادت هست #علی! بخدا من یادم هست😢
💞قول ماه عسل دادی برای #مشهد اون هم نه یک بار چندبار اسم نوشتیم📝 آماده شدیم داشتی به قولت عمل می کردی 💥اما هر بار #ماموریت، دوره و در آخر هم اعزام به #سوریه... #رفتی آن هم تنها تنهای تنها👤
💞گفتی: #خواهی_آمد. گفتی: تدارک ببینم؛ دیدم نیامدی⁉️ دیر شد خیلی دیر #چهار_سال تنها ماندم تنهای تنها؛ چقدر سخت بود💔 برایم و حالا خبرت رسیده که #میآیی...
💞میگویند: فقط چند تکه ا#ستخوانی یا یک تکه لباس یا یک #پلاک نمیدانم😔 اما همین را می دانم که من خواستم بد قول نشوی صدای آمدنت چنان زنگی به گوشم زد که دیوانه وار #آمدم به همه جا سر زدم و درخواست سفرمان را به #مشهد کردم. در خواست #ماه_عسل🌸
💞رفتم سپاه؛ دست به دامان #امام_مهربانیها شدم سپردم به خودت تا کارها رو ردیف کنی✅ تا به آرزوی دیرینهام بودن در #کنار_تو دست در دست تو، توی حرم🕌 باشم. امروز #بهترین روز زندگیمام هست 😌
💞علی ببین آمده ام #آوُردیم به سمت آرزویم. می دانستم تو بدقول نبودی❌ #قول ماه عسل داده بودی. نگاه کن #علی کنارت هستم👥 منم #معشوقهات دنیایت همسرت💖 ببین...
💞برایت #لباس_سفید آوردهام بیا بپوش سفارش خودت بود وقتی به خواب یکی از دوستانم آمدی پیام فرستادی💌 و گفتی #همسرم مرا از #امام_رضا(ع) بخواهد
خواستمت با اشک چشم😭
با قلب شکسته💔 و رنجورم
با غصههای #تنهاییام
💞گفتی برایم لباس سفید بخر خریدم
گفتی لباسم را #تبرک کن آن را هم با جان و دل کردم بلکه بازگردی. علی ببین امام رئوف رویم را زمین نینداخته #بپوش لباس سفیدت را ببینم به اندازه #دامادیت؛ به تنت می آید⁉️
💞لباس سیاه نپوش🚫 #سفید برازنده توست. خودم #سیاهت را می پوشم
سفید و سیاه بهم می آیند حتی اگر #عروس_و_داماد برعکس تنشان کنن...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🏴°•●⚫️●•°•●⚫️●•°•●⚫️●•°🏴
#مرثیه_رسول_اکرم_ص
💔 زبان حال #حضرت_زهرا(س)
🌾حرف از #وصیتهای آخر میزنی بابا
🍂از پیش #زهرایت کجا پر میزنی بابا
🌾این لحظهها یاد گذشته کردهای انگار
🍂حرف از وصیتهای مادر میزنی #بابا
🌾دلشوره داری،از نگاهت خوب میفهمم
🍂داری گریزی به #غمِ در میزنی بابا
🌾زهرای تو پشت و پناه #حیدرِتنهاست
🍂هرچند حرف از زخم بستر میزنی بابا
🌾یک روز میبینی مرا بین #در_ودیوار
🍂یک روز میآیی به من سر میزنی بابا😭
🌾گفتی که خیلی زود میآیم #کنار_تو
🍂پس لحظهها را میشمارد یادگار تو
◾️السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ،
◾️السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ،
⚫️ #وفات_نبی_اکرم_ص_تسلیت_باد🏴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 8⃣ #قسمت_هشتم 💟اینقد لوسم نکن، دل کند
❣﷽❣
📚 #رمان
#عاشقانه_شهدا ♥️
#خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی
↲به روایت همسرشهید
9⃣ #قسمت_نهم
💟هیچ وقت جنسیت بچه واسمون مهم نبود❌ میگفتیم: همین که بتونیم یه #بچه_صالح تربیت کنیم خداروشکر بهم میگفت: خانوم نظرت درباره اسم بچه چیه...؟ گفتم: هر چی شما بگی قشنگه😀 دوران شیرینی بود مثه همه روزای دیگه ی زندگیمون، ولی با یه طعم متفاوت یه #احساس_خاصی داشتیم. حس کسی که منتظر یه اتفاق بزرگ و مبارک و البته متفاوت تو زندگیشه
💟یه روز با یه شاخه گل🌹 اومد خونه
دستامو گرفت و بوسید. با اینکه این کار
واسش یه عادت دوست داشتنی بود. ولی گفتم: این چه کاریه آقا مهدی؟ گفت: تو خیلی زحمت خونه رو میکشی. همینجوری هم #شرمنده لطفتم. تازه خاطرت عزیزتر میشه میخوای مامان جونی هم بشی😍
💟از حس قشنگی که داشتیم اشک تو چشامون حلقه زد. همیشه منو شرمنده ابراز محبتاش💖 میکرد. بهش گفتم: به خدا، #زندگی با تو برام عین بهشته حرف از زحمت نزن. من روزی هزااار بار خدا رو شکر میکنم بخاطر زندگی کردن #کنار_تو حتی با وجود مشکلات و کم و کاستیاش
💟وقتی اطرافیان برخورداشو میدیدن
ازم میپرسیدن، واقعاً آقا مهدی تو زندگی مشترک💞 اینقده بهت کمک میکنه...؟! این همه احترام و ارزش دور از ذهنه. ولی من با همون ادبیات روان و دلنشینش واسشون توضیح میدادم که #الگوی آقا مهدی زندگی ائمه علیهم السلامه
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☀️ #حدیث_مهدوی ☀️
🔰امام حسن عسکری
خطاب به #حضرت_مهدی عج♥️
گویا میبینم که #یارانت به سبب بیعتهای محکم و صفای ولایت و دوستی💞 به صورت منظم مانند دانههای تسبیح📿 در #کنار_تو چیده شده اند.
آنها در کنار #حجرالاسود از سر شوق😍 به تو هجوم میآوردند. به گونه ای که از شدت #ازدحام دست هایشان به هم میخورد.
#یاایهاالعزیز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh