🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا 💞 _کجا میری؟!! +بگم،جیغ و داد راه نمیندازی؟ _بگو آقا مصطفی قلبم اومد تو دهنم. +عراق!
🐚🌼🐚🌺🐚🌼🐚
➕شکر بیپایان خدایی را که محبت #شهدا و امام شهدا🌷 را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در #بسیج خادم باشم😍
➕اگر میخواهید کارتان #برکت پیدا کند به #خانواده_شهدا سر بزنید زندگی نامه شهدا را بخوانید📖 سعی کنید در روحیه خود "شهادت طلبی" را پرورش دهید🕊
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰عكسی بسيار شورانگيز و پر رمز و راز:
🔸اين عكس متعلق به كربلايی سيد مصطفی صادقی است كه يك بيت شعر هم با دست خطش✍ باقی مانده است:
🍃نرخ رفتن به #سوريه چند است؟
🍃قدر دل كندن از دو فرزند👥 است
🔹آخرین نفر پدرش با او روز سه شنبه صحبت کرده بود و #مصطفی ساعت ۴ صبح⏰ چهارشنبه شهید شده بود، خود من روز دوشنبه با مصطفی تلفنی☎️ صحبت کردم، چون تقریبا #سه_ماه از رفتنش میگذشت خیلی دلتنگش بودم
🔸حرف که میزدیم گفتم: #مصطفی جان! مواظب خودت باش خیلی دلم برایت تنگ شده💔 گفت: مادر! من را به #حضرت_زینب(س) بسپار، دلت آرام میشود. باور کنید الان هم با اینکه پسرم #شهید شده اما دل من آرام است چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س)🌷 میدانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده...
🔹مصطفی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۵ به منطقه مقاومت #سوريه اعزام و در تاريخ ۱۳۹۶/۳/۱۶ مصادف با يازدهم ماه مبارك رمضان🌙 در وقت افطار در حماء به دست تكفيری های جنايتكار به درجه رفيع #شهادت نائل آمد🕊
#شهید_سیدمصطفی_صادقی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📝خاطرات شهدا
💎شنبه آمد مرخصی، به او گفتم: مگر به شما مرخصی دادند⁉️ گفت: به خاطر #روز_مادر آمدم پیشت، باید غروب به تهران برگردم، سکه💰 را گذاشت در دستم و گفت: مامان اگر به دیدار #امام_زمان نایل شدی سلام من را برسان، دعا کن🤲 من هم به دیدار نایل بشوم.
💎یوسف یک #تک-تیرانداز حرفه ای بود. از تمرکز بالایی برخوردار بود👌 در هر زمینه ای به خصوص در اعمال نظامی، میگفت: وقتی میخواهم تیراندازی کنم #آیه " و ما رمیت اذ رمیت" را میخوانم و همیشه به هدف میخورد🎯 این یعنی قرآن را با جان و دل میخواند و میفهمید و به آن #عمل میکرد.
#شهید_یوسف_فدائی_نژاد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣﷽❣
📚 #رمان
#عاشقانه_شهدا ♥️
#خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی
↲به روایت همسرشهید
1⃣ #قسمت_اول
💟بابام همیشه میگفت: تا جایی که بتونم شرایط تحصیلتونو فراهم میکنم دیپلمو که گرفتیداگه #خواستگار خوبی اومد، نباید بهونه بیارید❌ بعد ازدواج اگه شوهرتون راضی بود ادامه تحصیل بدید. مامانم هر از گاهی از زندگی ائمه(ع) برامون میگفت: تا راه و رسم #شوهرداری رو یاد بگیریم
💟به تنها چیزی که فکرشم نمیکردم ازدواج بود☺️ اگه خواستگاری هم میومد ندیده و نشناخته ردش میکردم و می گفتم: میخوام درس📖 بخونم و به آرزوهام برسم. همون روزا بود که #آقامهدی به خونه مون رفت و آمد میکرد خیلی سر به زیر و آقا بود
💟فصل امتحانات نهایی بود، تو حیاط بودم که زنگ🔔 در به صدا در اومد و آقا مهدی یا الله گویان وارد حیاط شد سریع #چادر گلدارمو سر کردم و رفتم جلو در و سلام دادم. آقا مهدی که دید من دسپاچه شدم سرشو انداخت پایین و با همون شرم و حیای همیشگیش جواب سلاممو داد. نگاش که به کتاب📕 تو دستم افتاد، گفت: امتحان دارین #طاهره_خانوم...؟
💟نمیدونم چرا خشکم زده بود الان که یاد اون روز میفتم، خندم میگیره😅 با مِن و مِن کردن گفتم: "بله امتحان زبان..." واسم آرزوی موفقیت کرد. هنوز حرفاش تموم نشده بود که دویدم داخل خونه. یه بارم نزدیک ساعت امتحانم⌚️ بود وسایلمو جمع کرده بودم که برم مدرسه که یهو دیدم با لباس #سربازی دم دره، تازه اومده بود مرخصی
💟مثه همیشه با همون حیا و #نجابتش سرشو انداخت پایین و از جلو در رفت کنار تو مسیر مدام به این فکر میکردم که چقد ایشون مقید به سر زدن به فامیله. البته خودمو اینطور قانع میکردم که آقا مهدی #دوست_داداشمه. واسه همینم هست که میاد خونه مون. کم کم زمزمه علاقه #آقا_مهدی به من♥️ تو خونواده شنیده شد
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📚 #رمان
#عاشقانه_شهدا ♥️
#خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی
↲به روایت همسرشهید
2⃣ #قسمت_دوم
💟پدر بزرگم خیلی دوسش داشت و همیشه به پدر و مادرم میگفت: اگه این پسر اومد خواستگاری دخترت، نکنه جواب رد⛔️ بهش بدید. آقا مهدی که بالاخره دلو به دریا زده بود. موضوعو با #داییم در میون گذاشت. دایی هم به پدر و مادرم گفت و اونام به من این وسط همه راضی بودن ... بجز من...😬
💟که اصلا تو این چیزا نبودم و #ازدواج فامیلی رو هم کلاً دوست نداشتم. بابام میگفت: تو همه رو ندیده رد میکنی حداقل بذار اینا بیان اول خوب بسنج بعد جواب بده. بالاخره یه روز دمدمای ظهر بود، که #آقامهدی با #مادرش اومد خونه مون سربه زیر و با حیا اونقد به گلای قالی خیره شده بودیم که گردن درد گرفتیم من که از قبل تصمیممو واسه جواب منفی❎ دادن گرفته بودم
💟با یه قیافه بی تفاوت نشستم😐 هیچ شناختی ازش نداشتم با اینکه فامیل بودیم. احساس غریبی میکردم و معذب بودم. اضطراب و دلهره ی زیادی داشتم صحبتاشو با معرفی کلیات اخلاقی شروع کرد. از اخلاقیاتش گفت و توقعات که از#همسر_آینده ش داره، کم کم هر چی بیشتر از خودش میگفت دید من نسبت بهش عوض میشد
💟اصلا طوری شده بود که با اشتیاق تموم مجذوب حرفا و برنامه هاش شده بودم😍 تا جایی که دو ساعت از صحبت هامون گذشت و من اصلا متوجه گذشت زمان نشدم. در عرض این #دوساعت، منی که هیچ شناختی ازش نداشتم و با کلی اضطراب پیشش نشسته بودم به شخصیتش علاقه مند شده بودم انگار سالهاست که میشناسمش☺️
#ادامه_دارد ....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
4_5830463506419287058.mp3
1.62M
🎵 #مداحی_شهدایی
✨میگم عاشقم ...💔
✨اما خودم بهتر میدونم نالایقم ...😔
#بسیار_زیبا👌👌
#تلنگر🔔
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💥سرِ دوراهي گناه🔞 و ثواب
⇜به حُبّ #شهادت فكر كن
⇜به نگاه امام زمانت♥️ فكر كن
💥ببين #ميتوانی از گناه بگذری⁉️
↵از #گناه كه گذشتی
↵از جـ❣ـانت هم می گذری
#شبتون_شهدایی 🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🍂بی تو #غمرنگ تر از برگ خزان
🌾بی تو کمرنگ تر از صورتِ آب💧
🍂 #بی_تو بی روح تر از قالب سنگ
🌾بی تو جان آمده تنگ💔
🍂نور خورشیـ☀️ـد متاب
🌾هست بر ساحل دل
ماسه های #غم و ماتم
که به جا مانده ز دریای فراق💕
به #ظهورت بشتاب...!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🍃🌹🍃🌹
@shahed_sticker
تمام راه ها را #با_تو دوست دارم
ڪوچهها و خیابانها با تو💞 همیشه به سمتی میروند ڪه در انتهایش
یڪ #اتفاق دوستداشتنی😍 انتظارم را می ڪشد.
#تو باشی ..
خرداد📆 پایان بهار نیست
آغاز #دوست_داشتن است.
#تو_باشی ...♥️
#شهید_مهدی_قره_محمدی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸هوش💭 خیلی بالایی داشت. آنقدر که بعد از چند جلسه کلاس درس را خوب یاد میگرفت و استاد به عنوان #کمک_م
🌷خلیل همیشه در تلاش بود که در برقراری #امنیت کشور دخیل باشد و میگفت: که اگر ما نسبت به حضور در #سوریه و مبارزه با داعش و تکفیریها👹 کنارهگیری کنیم باید در شهرهای کشور با آنها بجنگیم
🌷که این امر #امنیت کشور ما🇮🇷 را مختل میکند به همین دلیل نباید اجازه دهیم دشمن از مرزهای کشور ما عبور کند⛔️ و بهتر است این دشمنان قسم خورده ایران را در #پشت_مرزها در نطفه خفه نماییم.
🌷خلیل با توجه به علاقهای💖 که به #نظام داشت از زمان نوجوانی جذب پایگاه بسیج مسجد حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) محله #نخل_کمربندی میشود✔️
راوی: پدر شهید
#شهید_خلیل_تختی_نژاد
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh