13960824000954.mp3
2.54M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه هود✨
#قرائت_صفحه_دویست_وبیست_وهشت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
جگر #شیر در این معرکه می خواهی⁉️
هست
غیر جنگیدن و #آزاد شدن راهی هست؟
کار ما، دادن جان، مثل #سلیمانیهاست
این شهادت🌷 به خدا
عادت #ایرانیهاست 🇮🇷
#شهید_قاسم_سلیمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_قاسم؛ از وقتی شما رفتی، دیگه زمین آروم نیست، دائم بیقراره💗 بدخلقی میکنه....
#حاجی راستشو بگو!
اون میخی که قرآن📖 فرمود زمین رو از تلاطم حفظ میکنه #شما بودی⁉️
آخه بعد شما زمین آروم نگرفت!
حاجی جان، رفتی ولی زمین هم #دلتنگ شماست...😔💔
#دلتنگ_شهیدان🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #دوست_شهید_دارید؟! ◀دوست شهید 🌷در موسسه یاد گرفته بودیم که هر کداممان حداقل با یک شهید دوست❤باشی
💠سبک زندگی شهدا🌷
🔸در بحث ١حلال و حرام و رعایت مسائل شرعی خیلی مقید بود👌 در هر شرایط و مکانی با رعایت ادب و احترام #امربه_معروف میکرد. پشت گوشی همراهش📱 این برچسب را زده بود: گناه یعنی خداحافظ #حسین
🔹در ایام خاص مثل محرم ٬فاطمیه٬و نیمه #شعبان جلوی مغازه ایستگاه صلواتی برپا می کرد، در گلزار شهدا🌷 زیاد به قطعه #جاویدالاثرها سر میزد.
همیشه خنده رو بود و می خنداند، به همت #مادرش از کودکی به خواندن زیارت عاشورا📖 و حدیث کساء علاقه مند شده بود.
#شهید_محسن_حججی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠سبک زندگی شهدا🌷 🔸در بحث ١حلال و حرام و رعایت مسائل شرعی خیلی مقید بود👌 در هر شرایط و مکانی با رعای
📸رونمایی از سنگ جدید مزار شهید حججی
🌷 در طراحی سنگ جدید مزار شهید #محسن_حججی قطعاتی از مضجع سه امام شهید استفاده شده است.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#تلنگرانه💥💥
از ترس #کرونا با مردم دست نمیدن، باشه، قبول
ولی کاش از ترس #خدا هم:
👈 با #نامحرم دست نمیدادند!
👈 به مال #حرام دست نمی زدند!
👈 به #بیت_المال دست درازی نمی کردند!
👈 از کم کاری و #کم_فروشی دست می کشیدند!
👈 از #یتیمان دستگیری میکردند!
👈 و...
🍂🍁🍂🍁🍂
وقتی برای اون "احتمالی" اینقـدر اهمیت قائلند؛ چرا اهمیتی برای این #قطعی ها قائل نیستند⁉️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دشت خشکید🌾 و زمین سوخت و #باران نگرفت زندگی #بعد_تو بر هیچکس آسان نگرفت ...😔 #شهید_رسول_خلیلی
قسمتی از #دلنوشته شهیدرسول خلیلی🕊
اگه یه روز فرشته ها بگن چی میخوای از #خدا. دستهامو باز میکنم🤲 و میگم با #خواهش و دعا
شهادت "شهادت" همه آرزومه
شهادت شهادت🌷 رویای ناتمومه
خدایا #عاقبت ما را با #شهادت ختم بخیر بگردان
⏰ساعت ۲۳:۵۵
📆شب شنبه ۱۳۸۳/۱۲/۲
#شهید_رسول_خلیلی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مادر شهید احمد مشلب: 🌼فرزندان ما قرار است تا #ظهور_امام_زمان (ع) آینده اسلام را تغییر دهند👌و افتخار
🔸روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم، در راه برگشت🚗 صدای #اذان آمد، احمد گفت: کجا نگه میداری تا نماز بخوانیم⁉️ گفتم: ۲۰ دقیقهی دیگر به شهر میرسیم و همانجا نماز می خوانیم.
🔹از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد😒 و گفت: من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقهی دیگر #زنده باشم و نمیخواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز #قضا دارم دوست دارم نمازم با "نماز امام زمان (عج)" و در همان وقت به سوی خدا برود.
راوی: دوست شهید
#شهید_احمد_مشلب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#نیمه_پنهان_ماه 1 زندگی #شهید_مصطفی_چمران 🔻به روایت: همسرشهیــد #قسمت_بیستم 0⃣2⃣ 🔮به مهندس بازرگان
❣﷽❣
#رمان📚
#نیمه_پنهان_ماه 1
ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ
🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد
#قسمت_بیست_ویکم 1⃣2⃣
🔮خیلی وقتها گرسنه میماندم و غذا هم اگر بود هندوانه🍉 و پنیر خیلی سختی کشیدم یک روز بعد از ظهر تنها بودم روی خاک نشسته بودم و اشک میریختم😢 که اگه می توانست نمیگذاشت مصطفی اشکش را ببیند اما آن روز #مصطفی یک دفعه سر رسید و دید او دارد گریه میکند آمد جلو دو زانو نشست و شروع کرد به #عذر_خواهی
🔮گفت من میدانم زندگی تو نباید اینطور باشد تو فکر نمیکردی به این روز بیفتی😔 اگر خواستی میتوانید برگردید تهران ولی من نمی توانم، این #راه_من است خطری برای خود انقلاب است. #امام دستور داده کردستان پاکسازی شود و من تا آخر با همه وجودم می ایستم👊 غاده ملتمسانه گفت: بیایید برگردیم من نمیتوانم اینجا بمانم😢
🔮مصطفی گفت آزادید، میتوانید برگردید تهران چشمهایش پر از آب شد گفت میدانید که بدون شما #نمیتوانم برگردم اینجا هم کسی را نمیشناسم با کسی نمیتوانم صحبت کنم خیلی وقتها با همه وجود منتظر می نشینم که کی می آیید😞 و آن وقت #دو_روز از شما هیچ خبری نمیشود. مصطفی هنوز کف دستهایش روی زانوهایش بود انگار تشهد بخواند گفت: اگر خواستید بمانید به خاطر #خدا بمانید نه به خاطر من ❌
🔮به هر حال تصمیم گرفتم بمانم تا آخر، و برنگردم🚷 البته به سردشت که رفتیم من به اکیپ بیمارستان ملحق شدم. نمی توانستم بیکار بمانم در #کردستان سختی ها زیاد بود همان ایام آقای طالقانی از دنیا رفتند و برگشتیم تهران. در تهران برایم خیلی سخت بود و من برای اولین بار مصطفی را آنطور دیدم با نگرانی شدید. منافقین خیلی حمله می کردند به او
🔮عکس مصطفی را در روزنامه📰 کشیده بودند که در عینکش تانک بود و #شلیک می کرد خیلی عکس وحشتناکی بود😰 من خودم شاهد بودم این مرد چقدر با #خلوص کار میکرد چقدر خسته می شد گرسنگی می کشید اما روزنامه ها اینطور جنجال به پا کرده بودند در ذهن من
🔮هیچکس #درکم نمیکرد. مصطفی چه کارهایی انجام میدهد از آن روز از سیاست متنفر شدم به مصطفی گفتم باید ایران🇮🇷 را ترک کنی بیا برگردیم #لبنان ولی مصطفی ماند به من گفت: فکر نکن من آمدم و پست گرفتم زندگی آرام خواهد بود، تا حق و #باطل هست و مادام که سکوت نمیکنید جنگ هم هست.
🔮بالاخره #پاوه آزاد شد و من به لبنان برگشتم همین قدر که گاه گاهی بروم و زدم راضی بودم و مصطفی دقیق کارهایی را که باید انجام میدادیم میگفت. سفارش یک به یک بچههای مدرسه را میکرد و میخواست که از دانه دانه خانوادههای شهدا تفقد کنم برای ایشان نامه بنویسم.
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh