♡بسم رب الشهید♡
🍃#جمعه ها کم غم ندارد ، از شب قبلش دلمان پر میکشد به #کربلا ؛ گوش ها و دلهایمان را به ناله های #مادر_سادات میسپاریم و چشم هایمان بارانیِ غم #حسین(ع) و اصحابش میشود ...
🍃اصلا تا نام شبِ جمعه می آید ، بی اراده #روضه انگشت و انگشتر میان لب هایمان جاری میشود ، چشمه گریه هایمان مسیرش را از دیده های سرخی که به #حرم خیره شده اند آغاز میکند و ردِ داغ #اشک ها شکستگیِ قلبمان را بیشتر میکند .
🍃اینبار هم یکی از همان جمعه های دلهره آور #میهمان کشورمان شد ؛ ردِ #دماوند را گرفت و هدفش مجاهدی بود که همچنان طرحِ لبخندش #آرامش دل های بیقرار است !سال گذشته ، هفتمین روز آذر مزین به پر کشیدن محسن فخری زاده شد. با رفتنش ، روضه های سیزدهم دی تداعی شد و کمرها هر چند شکست اما سرها بالا رفت !غرورها #اوج گرفت و اشک هایمان نشان از #افتخار_آفرینیِ او داشت .
🍃هفتم آذر سالروز #شهادت دانشمندِ ایران زمین است اما جایی در کنار این مناسبت باید# ترس رژیم صهیونیستی را در این روز به خاطرها نشاند و در جهان فریاد زد که احدی توان مقابله ی رو در رو با سربازانِ سیدعلی را ندارد ؛ برای آن ها از پا درآمدن بی معناست و تنها راه مقابله خنجرهایی است که از پشت آن هارا #هدف میگیرد ، همان رویه ی این روزهای دشمنانی بزدل که از سایه ی عباس های #ایران نیز هراس دارند .
🍃محسن فخری زاده با قدم هایی استوار به #قافله ی عاشوراییانِ #مهدی(عج) رسید و دشمن با به شهادت رساندنش ، اورا زنده تر کرد .#ولایت پذیر بودنِ او را فراموش نمیکنیم ، هر یک به نیتِ شهیدِ مفتخرِ کشور ، جان هایمان را در دست گرفته و پیشکشِ سیدِ خراسانیِ خواهیم کرد ✌️🏻
🍃سربازانِ سیدعلی را به #مرگ تهدید نکنید ، ما مشتاقانه به سمت خنثی سازیِ #ترکش هایی که مانع ظهورند قدم برمیداریم و نهایت روسیاهیِ این #میدان نصیب چهره های منفورِ غاصبان است !
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید م.ح.س.ن.ف.خ.ر.ی.ز.ا.د.ه
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۴۰
📅تاریخ شهادت : ۷ آذر ۱۳۹۹
📅تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید :امامزاده صالح تهران
🕊محل شهادت : آبسرد دماوند
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃هیئت ِحسین، خانه امید است برای ناامیدان از همه جا رانده. آنان که بغض هایشان را بغل کرده و به آغوش #حسین پناه آورده اند تا اشک بریزند و عقده های دل را خالی کنند. تشنه محبت #مادر_ارباب اند. همان مادر #پهلو_شکسته که مهمانان فرزندش را خریدارانه نگاه می کند و واسطه می شود برای روسیاهان.
🍃فرزندان مادر، #مظلومیت را از مادر به ارث برده اند. آخر یا روضه کوچه و صورت سیلی خورده شنیده اند یا از در سوخته و مادر قد خمیده خاطره دارند و یا روضه گودال و ندای یا بنی حضرت زهرا داغ شده بر دلشان
🍃اشک ریخته اند و میان هق هق ها، دست ها را مشت کرده اند. همان سینه زن های #عاشق را می گویم. #سید_اصغر_فاطمی_تبار ، یکی از آن هاست .دلش تاب نیاورد باز هم عاشورای دیگری را ببیند.ندای #هل_من_ناصر_ینصرنی از حرم عمه سادات به گوشش رسید. ضربان قلبش #هیهات_من_الذله حسین را برایش تداعی کرد و ملکه ذهنش از سفر #دنیا گفت و اینکه پایان قصه زندگی با خود اوست. کوله اش را اماده کرد و راهی شد. گذشت از دنیا و دل بستگی هایش. حتی از همسرش..
🍃نمیدانم کار اشک های آخر روضه بود یا نجواهایش در حرم #حضرت_زینب یا عشقش به حضرت مادر که در کوچه از پهلو #شهید شد و باز هم دل کوچه لرزید.
🍃آری.فرزندان #زهرا هم مظلومیت را به ارث برده اند هم #شهادت را....
#شهادت_مبارک فرزند زهرا❤️
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سیداصغر_فاطمی_تبار
📅تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : خوزستان، شهرستان امیدیه، بخش جایزان
🕊محل شهادت :تپه های العیس حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃در میان العفو های #شب_قدر و اشک برای #امام_مظلوم که غم هایش را با چاه شریک می شد، #محمودرضا_بیضایی حرف هایش را بر تن کاغذ به یادگار گذاشته است. قسمتی از #وصیت_نامه اش، درس بزرگی است برای نسلی که امامش غائب است و منتظرهایش، غافل شده اند از ظهورش.
🍃نوشته بود: باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده ایم و #شیعه هم به دنیا آمده ایم که مؤثر در تحقق #ظهور_مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری هاست و جز با #فداشدن محقق نمی شود حقیقتا.
🍃نسیم ِغربتِ #حسین از سوی کوفه کوچ کرده و حال در دوران غیبت حسینِ زمان، در میان شیعیان می وزد. سیاهی نامه اعمال ها با درد سینه اش برابری می کند. اما به رسم مادرش #زهرا دعا می کند برای شیعیان و از خدا طلب #بخشش می کند برای گمراهی ها و گناهان.
🍃 گاهی #وجدان هم ناله سر می دهد و خستگی هایش را با دلگیری های عصر #جمعه به رخ یاران بی وفا می کشد.
🍃راه برای سرباز آقابودن باز است. #محمودرضاها، سرباز آقاشدند و با فدا کردن جانشان، زمینه ساز #ظهور شدند. به قول شهید: «امام زمان امروز سرباز باهوش و پای کار می خواهد، آدمی که شجاع و مرد میدان باشد» کاش سربار بودن را توبه کنیم و #سرباز شویم.
♡#اللهم_عجل_لولیک_الفرج♡
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمودرضا_بیضایی
📅تاریخ تولد : ۱۸ آذر ۱۳۶۰
📅تاریخ شهادت : ۲۹ دی ۱۳۹۳
📅تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای تبریز
🕊محل شهادت : قاسمیه جنوب شرقی دمشق
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♡به نام عاشق ترین♡
🍃تو کیستی بانو جان؟ دختر #علی(ع)؟
خواهر #حسین (ع)؟ مظهر شکیبایی؟
عالمه غیر معلمه؟ #عقیلهی_بنی_هاشم؟
تو کیستی؟
🍃بهتر آن است که بگویم تو زینبی(س). #زینب(س). بانوی فاخر تاریخ اسلام. بانوی #استواری که راوی ایثار عاشقانهی مردان حق جو گشت و عالم را از این #عشق، با خبر ساخت.
🍃بانویی که همچو مادرش، دم از #حق میزد و فاضله بود. بانویی مقرب که خون خدا از او طلب دعا داشت. بانویی که #اسوه است.
🍃تو کیستی بانو جان؟ تو خورشیدی. #خورشیدی که هزاران هزار مرد #غیرتمند در مدار مقام والایت همچو #عباس(ع)، جان سپردند تا مبادا تعدی حرامیان، بر حریم حرمت، سایه افکنَد. تو #نوری❣
🍃تو زینبی بانو جان. عزیزِ جان #رسول و فروغ کوچه های #کوفه. مولودت بر ما مبارک است و شادمانیم از این فخر عظیم. از منتی که خداوند بر ما نهاد و تو را به جهان بخشید😍
🍃یاریمان کن بانو جان. دستگیر مان شو در #محضر_یار و دعای خیرت را روانهی تقدیرمان کن.
#مولودت_مبارک؛بانو جان🥰
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
🌺به مناسبت #ولادت با سعادت عقیله بنی هاشم #حضرت_زینب_کبری_سلام_الله_علیها😍
📅تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃سلام بر آنانی که رفتند تا برای همیشه در دلهایمان بمانند. رفتند تا همانند مولایشان #حسین سفیر عشق باشند، که چون اربابشان دلبستگی های این دنیا دست و پاگیرشان نبود. چرا که عقلشان عاشق شده بود و وقتی عقل #عاشق شود عشق #عاقل میشود و اینجاست که رسیدن به بلندی های #آسمان معنا می یابد(پیدا میکند.)
🍃امروز میخواهم از عقلی بگویم که عاشق شد و عیار ناچیز #دنیا دست و پایش را نبست، شاید هم از دلی که عاقل شد...!
🍃شهیدی که کوچه پس کوچه های #بوکمال تا دنیا دنیا هست نامش را به فراموشی نخواهد سپرد #شهید_عبدالکریم_پرهیزکار، که تنهایی با چهل تن از نظامیان دشمن جنگیدند و سنگر های شهر بوکمال را حفظ کردند، که اگر نبودند معلوم نبود چه بر سر شهر می آمد.
🍃در طول زندگی خود #شهیدانه زیستند. عاشق #شهادت بودند و برای رسیدن به شهادت این دو روز دنیا را سر می کردند، بار آخری که عازم سفر بودند انگار میدانستند که پایان خوشی در #انتظارشان است.
🍃به فرزندشان یاد داده بودند بخواند"کاروان داره میره، حسینیا جا نمونن" حسینی بود و همسفر قافله عشق شد و جانماند. ما #ماندیم و دنیایی که رنگ بوی مردانی چون او را کم دار.
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_عبدالکریم_پرهیزکار
📅تاریخ تولد : ۲۲ مرداد ۱۳۶۵
📅تاریخ شهادت : ۲۱ آذر ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : روستای کراده بخش خفر
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃خانه، بوی #خداحافظی میدهد، مدتی است بوی دود و هیزمِ سوخته مهمانِ خانه شده و صاحبِ خانه برای سفری که در پیش دارد آماده میشود.
🍃سینه کوچک #حسن هنوز داغدار بغض کوچه و سیلی است. #زینب آشفته است از وصیت مادر و پیراهن کهنه و ظرف آبی که هر شب باید کنار #حسین لب تشنه بگذارد...
🍃حسین برای شفای مادر دعا میکند. زهرا با صورت نیلی از #علی رو میگیرد و بعد از مدتی، با دیدن تابوت لبخند میزند. چند وقتی است در قنوت نمازهایش: «#اَلّلهُمَّ_عَجِّلْ_وَفاتِی_سَریِعاً_قَدْنَقَضْتُ_الْحیوةَ» را زمزمه میکند.
🍃طعنههای مردم #مدینه دلش را آزرده. این جماعت تا دیروز از گریه زهرا در فراق پدر، پیش علی شکایت میکردند و امروز میخواستند، علی را برای #بیعت ببرند.
🍃اما زهرا پای علی ایستاد. پای #حق و امام زمانش. به قیمت سوختن بین در و دیوار، فداشدن محسنش، به قیمت سوختن بازویش از غلاف شمشیر و نیلی شدن #صورتش.
🍃دلش از نامردی مردم مدینه گرفته است. چه کسی میداند بر #زهرا چه گذشته است که تمنا میکند: «يا علي غَسِّلْني فِي اللَيلِ و كِفِْني فِي الليلِ و دَفِّني فِي الليلِ ولا تَُعْلِن اَحَداً».
🍃در این میان امان از دل علی که به مصلحت صبری که برایش مقدر شده بود #سکوت پیشه میکند. با دیدن درِ سوخته، غیرتش بغض میکند و با دیدن مسمار دلش میشکند. با دستهایی که #خیبر را فتح کرد، برای همسرقدکمانش تابوت میسازد و زهرایش را شبانه غسل میدهد و کفن میکند و به #خاک میسپارد😭
🍃امان از دل #علی که جز چاه کسی امانتدار رازها و دردهایش نبود. درد بازوی ورم کرده زهرا، درد یتیمی فرزندانش وقتی آستین به دهان برای مادر میگریستند، درد تنهایی و درد #سلامهایی که بیجواب ماند😓
#انا_لله_و_انا_الیه_راجعون
پرستوی زخمی علی پر زده تا آسمون🖤
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🥀به مناسبت #شهادت #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
📅تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃در میان العفو های #شب_قدر و اشک برای #امام_مظلوم که غم هایش را با چاه شریک می شد،#محمودرضا_بیضایی حرف هایش را بر تن کاغذ به یادگار گذاشته است. قسمتی از #وصیت_نامه اش، درس بزرگی است برای نسلی که امامش غائب است و منتظرهایش، غافل شده اند از ظهورش🥺
.
🍃نوشته بود: باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده ایم و #شیعه هم به دنیا آمده ایم که مؤثر در تحقق #ظهور_مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری هاست و جز با فداشدن محقق نمی شود حقیقتا.
.
🍃نسیم ِغربتِ #حسین از سوی کوفه کوچ کرده و حال در دوران غیبت حسینِ زمان، در میان شیعیان می وزد. سیاهی نامه اعمال ها با درد سینه اش برابری می کند. اما به رسم مادرش #زهرا دعا می کند برای شیعیان و از خدا طلب #بخشش می کند برای گمراهی ها و گناهان😓
.
🍃 گاهی وجدان هم ناله سر می دهد و خستگی هایش را با دلگیری های عصر #جمعه به رخ یاران بی وفا می کشد😞
.
🍃راه برای سرباز آقابودن باز است. محمودرضا ها ، سرباز آقاشدند و با فدا کردن جانشان، زمینه ساز ظهور شدند. به قول شهید: «امام زمان امروز سرباز باهوش و پای کار می خواهد، آدمی که شجاع و مرد میدان باشد»
کاش #سربار بودن را توبه کنیم و سرباز شویم😔
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمودرضا_بیضایی
.
📅تاریخ تولد : ۱۸ آذر ۱۳۶۰
.
📅تاریخ شهادت : ۲۹ دی ۱۳۹۳.قاسمیه جنوب شرقی دمشق
.
📅تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۴۰۰
.
🥀مزار شهید : گلزار شهدای تبریز
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃او را به عاشقی میشناختند.عاشقی برای ارباب.یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
.
🍂انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی!
عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است.و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب اورا به سمت و سوی خود کشاند.
وقتی امام_ره_ خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود.
بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد ، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
.
🍂گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است.عباس
آقایی که در شجاعت زبانزد است
#غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد.در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت.
مادر میگوید: " از حج که باز گشت، گفتم : عباس ! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی )) گفت : (( خیلی دلم می خواهدملاقات و زیارت خدا نصیبم شود))."
.
🍂باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از #دل بگذری تا تو را بخرد.
مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت
تا که در نیمه شبی، در پنجوین ، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت .
#والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
.
#تولدت_مبارک ؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
به متاسبت سالروز تولد #شهید_عباس_ورامینی
📆تاریخ تولد : ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳
.
📆تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۶۲. پنجوین
.
📆تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃حسین، تداعی کننده بسیاری از لغات و تلفظهای سنگین، غلیظ، ملموس و حتی تاثیرگذار است.
🍃همه ما در مدت حیاتمان به عنوان پیرو کلمه #حسین دنبال آن هستیم که با سختی، یکی از آن تلفظها را در خودمان پیدا کنیم و پرورش دهیم.
🍃کار به آدمها و حتی انسانها ندارم؛ کارهایی کردهاند که تداعی کلماتی مثل #عشق، علاقه، دل و... را به سمتی بردهاند که خیالمان به سمت دنیا و سانسورهای صداوسیما خم میشود😓
🍃هر از چند گاهی #خدا دست ربوبیت خود را به همه نشان میدهد و حسینها را جلوی چشم ما راه میبرد و تا میآیند #شناسایی میشوند، اطلاعات پرواز صدایشان میزند و #یاعلی؛ تنها چیزی که از آنها میماند خط سفید رنگ پروازشان در آبی آسمان است🕊
🍃حسین خرازی، نمود حسینهای فشرده تاریخ هشت ساله کورههای #جنگ ماست که تا به خودمان بیاییم و حتی به #دنیا بیاییم پرواز کرده بود و حال، منِ دهه هفتادی فقط خط سفید پروازش را میبینم😔
🍃سیروسلوک تنها یک سکوی پرتاب داشته و خواهد داشت و آن چیزی جز حسین(ع) و همسفرانش نیست♡
🍃باید #عاشق شوی تا بدانی عقل چیست و معنی عشق امثال حسین، ضعف است یا قدرت...
🍃حسین جان #فرمانده لشکر امام حسین، اما حال، ما در کشور #ایران و خاک جمهوریاش بجایی رسیدهایم که خواندهایم تو برای رساندن غذا به سربازانت پریدهای، افسوس که در پشت نقابهایمان به یکدیگر رحم نمی کنیم و با جان سربازان این خاک، که همان مردماند بازیمان گرفته است😪
🍃شنیدهایم #ماسک ها را برداشته و به ضعیف تر از خود میدادید، اما اکنون ما جزء سپاه #محتکران ماسک هستیم و روی به زمین، که آن خط پرواز را نبینیم و رویمان سیاه نشود😞
(وخدا #سرنوشت قومی را تغییر نخواهد داد تا آنها خودشان را تغییر ندهند...)
✍نویسنده : #محمد_صادق_زارع
🍂به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حسین_خرازی
📅تاریخ تولد: ۱ شهریور ۱۳۳۶
📅تاریخ شهادت: ۸ اسفند ۱۳۶۵.شلمچه
🥀مزار : اصفهان.گلزار شهدا.قطعه شهدای کربلای۵
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃 دفاع واژهای است از ترکیب عشق و #غیرت، که دنیا و لذت هایش نمیتواند مفهوم آن را عوض کند، و مدافع مرد با غیرتی است که به عشق ارباب، برای دفاع از حریم #آل_الله راهی میشود.
🍃 جوان خوش تیپ BMW سوار، ثروت و رتبه ۷ دانشگاه را فدای ایمانش کرد. #سرباز امام زمان شد و با دعای مادرش راهی سوریه❣
🍃همه او را با نام #جهادی «غریب طوس» میشناختند؛ این نشان از علاقهی مدافع لبنانی به #امام_رضا بود🌺
🍃شهادت آرزوی قلبی اش بود که برآورده شد. اقتدا به #ارباب کرد. حسین(ع) شهید شد اما نگران خیمهها بود و #احمد شهید شد اما نگران مردم دنیا بود.
🍃نگران دخترانی که پیرو #حضرت_زینب هستند، اما عکس هایشان با چادر حضرت مادر بر روی #پروفایلها خوش رقصی می کند.
نگران حجاب هایی که این روزها رنگ و بوی مدگرایی به خود گرفته اند.😞
🍃نگران دنیای #مجازی این روزها که ممکن است اعتقاد به محرم و نامحرمی با سرگرمی هایشان فراموش شود.
نگران اعتمادی که این روزها به واسطه برنامه های مجازی از دختران و پسران سلب شده است😓
🍃شهید احمد مشلب مدافع شد تا #حسین(ع) نگران نگاه حرامی سوی حرم نباشد. کاش ما هم مدافع ایمانمان باشیم تا او هم نگران تیرهای #شیطان بر قلب هایمان نباشد😔
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_احمد_مشلب
( معروف به شهید BMW سوار لبنانی)
📅تاریخ تـولد : ۹ شهریور ۱۳۷۴.نبطیه. لبنان
📅تاریخ شهادت : ۱۰ اسفند ۱۳۹۴.منطقه الصوامع ادلب سوریه
📅تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱۳۹۹
🥀مزار شهید : گلزارشهدای نبطیه-لبنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃من به یاد دل و دل یاد تورا میگیرد دل اگر یاد عزیزش نکند میمیرد ...
🍃آری، تو همان عزیزی هستی که سالهاست غیبتت دنیا را به #انتظار نشانده ...
🍃همان عزیزی که میان عهد نامه هایمان #خدا را به بزرگی اش قسم میدهیم تا سلام مارا به تو برساند تا حتی اگر چشم هایمان لایق دیدن #ظهور پر عظمتت نبود وجودمان را دوباره زنده کند و دست مارا به دستتان برساند ...
🍃گویا اخرین فرزند #فاطمه(س) خود به تنهایی میتواند نمایانگر اهل بیتش باشد ...
عطر محمدی ...
غیرت علوی ...
مناجات فاطمی ...
بخشندگی حسن(ع)و غربت #حسین(ع)
🍃حال میان تمام #مناجات هایمان میشود دستمان را بگیرید و مارا به خود وصل کنید؟! میشود وجود نالایق مارا با نگاه مهربانتان پاک کنید ؟!
🍃اخر اقا جان ما چشم امیدمان به شماست، چشم دوخته ایم به #پدرانه هایتان. همان هایی که دل میبرد از هر #عاشقی و دلدارش شمایید. بیایید و به این انتظار پایان بدهید.
#یابن_الحسن؛ العجل اقای من العجل💚
✍نویسنده : #اسماء_همت
♡#جمعه_های_انتظار♡
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃پلک شهریور نیمه باز بود که چشم به جهان گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱، در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، #تربت_حیدریه.
🍃نامت را #عبد_الحسین گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک عشق بازی هایت. به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود.
🍃همیشه مراقب نگاهت بودی و این مراقبت کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به #ناموست ندوزد، حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! و چه #امن است شهری که نگاه مردانش، آرام و سربه زیر باشد🌹
🍃کمی با ما راه بیا، برایمان بگو چه کردی؟ چه گفتی؟ چه خواستی؟ که اجابتش هم صحبتی با #حضرت_مادر شد؟!🤔
🍃بعید میدانم کسی از #داستان راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن #ظلمت وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر خاک گذاشتی و ندا از #آسمان به گوشَت رسید که از این سو بروید.
🍃تو خاصی...!
یعنی باید #خاص بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای کمک بیاید.
مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را #یاری میکنند تنها نمیگذاریم؟ به گمانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با #حسین(ع) برد.
🍃تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت خواهر، #گمنام همچو مادر...بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. عاشق رفته رفته شبیه معشوق میشود و تو چه خوب شکل مادر شدی😔
🍃سالها گمنامی و بینشانی و در آخر سهم ما از تو، یک #پلاک، صفحاتی قرآن و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته😞
🍃سالهاست #هورالعظیم، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست.
🍃کمی با ما راه بیا. دعایمان کن عبدِ حسین شویم، جان برکف برای حسین(ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم، رسم عاشقی را خوب بلدی، دعا کن گرد قدمهایت بر سر و روی ما هم بنشیند😓
♡السلام علی الحسین♡
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز شهادت #شهید_عبدالحسین_برونسی
📅تاریخ تولد : ۳ شهریور ۱۳۲۱. تربت حیدریه
📅تاریخ شهادت : ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ عملیات بدر
🥀مزار شهید : بهشت رضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤️قسمت پنجاه و شش❤️
.
دوباره ایوب بستری شد برای پیدا کردن قرص و دوایش باید بچه ها را #تنها می گذاشتم.
سفارش هدی و محمد حسن را به #حسین کردم و غذای روی گاز را بهشان نشان دادم و رفتم.
وقتی برگشتم همه قایم شده بودند.
صدای هق هق محمد حسین ازپشت دیوار مرا ترساند.
با توپ زده بودند به قاب عکس عمو حسن و شیشه اش را خرد کرده بودند.
محمد حسین اشک هایش را با پشت دست پاک کرد: "بابا ایوب عصبانی می شود؟"
روی سرش دست کشیدم
"این چه حرفی است!؟ تازه الان بابا ایوب بیمارستان است میتوانیم با هم شیشه ها را جمع کنیم.
ببینم فردا هم که باز من نیستم چه کار میکنی؟
مواظب همه چیز باش، دلم نمیخواهد همسایه ها بفهمند که نه بابا خانه است و نه مامان و شما تنها هستید."
سرش را تکان داد "چشم" 😟 .
❤️قسمت پنجاه و هفت❤️
.
فردا عصر که رسیدم خانه بوی غذا می آمد.
در را باز کردم،هر سه آمدند جلو، بوسیدمشان
مو و لباسشان مرتب بود.
گفتم: "کسی،اینجا بوده؟
محمد حسین سرش را به دو طرف تکان داد.
- نه مامان محمد حسن خودش را کثیف کرده بود، عوضش کردم.
هدی را هم بردم حمام
ناهار هم استامبولی پلو درست کردم.
در قابلمه را باز کردم، بخار غذا خورد توی صورتم. بوی خوبی داشت☺
محمد حسین پشت سر هم حرف میزد:
"میدانی چرا همیشه برنج های تو به هم می چسبند؟ چون روغن کم میریزی.
سر تا پای محمد حسین را نگاه کردم.
اشک توی چشم هایم جمع شد.😢
قدش به زحمت به گاز می رسید.
پسر کوچولوی هفت ساله ی من، مردی شده بود.
ایوب وقتی برگشت و قاب را دید، محمد حسین را توی بغلش فشار داد.
"هیچ چیز آنقدر ارزش ندارد که آدم به خاطرش از بچه اش برنجد." ❤️
❤️قسمت پنجاه و شش❤️
.
دوباره ایوب بستری شد برای پیدا کردن قرص و دوایش باید بچه ها را #تنها می گذاشتم.
سفارش هدی و محمد حسن را به #حسین کردم و غذای روی گاز را بهشان نشان دادم و رفتم.
وقتی برگشتم همه قایم شده بودند.
صدای هق هق محمد حسین ازپشت دیوار مرا ترساند.
با توپ زده بودند به قاب عکس عمو حسن و شیشه اش را خرد کرده بودند.
محمد حسین اشک هایش را با پشت دست پاک کرد: "بابا ایوب عصبانی می شود؟"
روی سرش دست کشیدم
"این چه حرفی است!؟ تازه الان بابا ایوب بیمارستان است میتوانیم با هم شیشه ها را جمع کنیم.
ببینم فردا هم که باز من نیستم چه کار میکنی؟
مواظب همه چیز باش، دلم نمیخواهد همسایه ها بفهمند که نه بابا خانه است و نه مامان و شما تنها هستید."
سرش را تکان داد "چشم" 😟 .
❤️قسمت پنجاه و هفت❤️
.
فردا عصر که رسیدم خانه بوی غذا می آمد.
در را باز کردم،هر سه آمدند جلو، بوسیدمشان
مو و لباسشان مرتب بود.
گفتم: "کسی،اینجا بوده؟
محمد حسین سرش را به دو طرف تکان داد.
- نه مامان محمد حسن خودش را کثیف کرده بود، عوضش کردم.
هدی را هم بردم حمام
ناهار هم استامبولی پلو درست کردم.
در قابلمه را باز کردم، بخار غذا خورد توی صورتم. بوی خوبی داشت☺
محمد حسین پشت سر هم حرف میزد:
"میدانی چرا همیشه برنج های تو به هم می چسبند؟ چون روغن کم میریزی.
سر تا پای محمد حسین را نگاه کردم.
اشک توی چشم هایم جمع شد.😢
قدش به زحمت به گاز می رسید.
پسر کوچولوی هفت ساله ی من، مردی شده بود.
ایوب وقتی برگشت و قاب را دید، محمد حسین را توی بغلش فشار داد.
"هیچ چیز آنقدر ارزش ندارد که آدم به خاطرش از بچه اش برنجد." ❤️
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♡ بسمِ ربِّ شهدا♡
🍃متولد بهاری و مثل #بهار، سبز، زیبا، با نشاط و جاودان. وارثِ نامِ عموی #شهیدت شدی، علیرضا
و آرزو میکردی روزی نامَت، در سایه سارِ واژه شهید بر قلب سنگ حک شود.
🍃به همسرت میگفتی، "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی. میگویند، شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند" و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی😌
🍃موقع رفتن به همسرت گفتی،
"اینجا کربلاست...امروز #عاشوراست و #حسین (ع)، ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا لبیک گفتی...
🍃تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق #حسین جنگیدید و همچون آنها در کربلای خانطومان سر بر زانوی ارباب سلام آخر را زمزمه کردید🌺
🍃بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ #خانطومان. حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادتهای شما میافتند.
🍃چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت پیکرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر...
🍃جاودانی، چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان، اردیبهشت❤️
#تولدت_مبارک، بابایِ محمدامین♡
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
☘️به مناسبت سالروز #تولد #شهید_علیرضا_بریری
📅تاریخ تولد : ۳۰ فروردین ۶۶. بابلسر
📅تاریخ شهادت : ۱۷ اردیبهشت ۹۵. کربلای خانطومان
🥀مزار شهید : گلزار شهدای بابلسر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #اربعین #کربلا #مشهد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💫و سلامٌ لکَ منْ اَصحابِ الْیمین
🍃اصحابی که در دنیا حزب اللهی بودن را به معنای واقعیشان به تصویر کشاندند. و مصداق بارز اصحاب الیمین و اصحاب المیمنه شدند، همانانی که مقربانند و فی جنات نعیم، جاودان هستند✨
🍃اصحابی که در دنیا به ریسمان الهی چنگ زدند و حزبشان، #حزب حق بود
آنانی که هر کدام به نحوی راه حق را به زیبایی نقاشی کردند، و چه بسا اینکه خونشان را سرخابه ی این طریق کردند و نفَسشان را مایه زینت و جلای آن قرار دادند ♥️
🍃#امیررضا_علیزاده؛ اهل میمنهای بود که در این وادی خاکی به ریسمان حزبِ الهی چنگ زد و زندگی خود را #حسین وار در دفتر روزگار به خط کشاند که اینگونه سابقون گون، در راه #دفاع از حریم آل الله جان خود را فدا نمود 🕊
🍃یقینا درست است، اهل میمنه رهرویی مخبر و هوشیار چون امیر رضا ها میطلبد. همچون امیر رضا #مرد_میدان. مرد میدانی که الحق و الانصاف حتی میشود از وصیت نامه شان درس ها گرفت.
🍃و اینگونه میشود در ضمیر ناخودآگاهم این فراز از #وصیت_نامه شهید حک میشود: "سعی کنید حزب الله باشید و #حزب_الله باقی بمانید، نه حزب باد که در مواجهه با حزب #شیطان دچار از هم گسیختگی روحی، روانی و فکری میشوند و در کلام و عمل همراه آنها میشوند."
🍃آری حتی میشود از وصیت نامه هایشان درسها گرفت، حقا که شما اصحاب المیمنه اید، گوارا باد منزلگاه ابدیتان.
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_امیررضا_علیزاده
📅تاریخ تولد : ۱٢ مهر ۱٣۵۴
📅تاریخ شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱٣٩۲
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : رشت
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهدا_در_قهقهه_مستانه_شان_و_در_شادی_وصلشان_عند_ربهم_یرزقون_اند ⚘
🎉به مناسبت سالروز تولد
⚘شهید_عباس_دانشگر
🎉تاریخ تولد : ۱۸ /۲/ ۱۳۷۲. سمنان
⚘تاریخ شهادت : ۲۰ /۳/ ۱۳۹۵ حلب
⚘تاریخ انتشار: ۱۷ /۲/ ۱۴۰۰
⚘مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
~~🌸~~
عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق حسین⚘عاشق پرور است...
عشق حسین، ⚘شهید پرور است
~~🌸~~
عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد.
~~🌸~~
بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را #شکست میدهد. اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس. متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...
~~🌸~~
درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ حضرت_عقیله شد.
~~🌸~~
میدانِ جنگِ حلب، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای جوانِ_کربلا بارانی کرد
~~🌸~~
قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ #پیکر سوخته اش شد.
~~🌸~~
مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
~~🌸~~
پدر میگوید: "از همان دوران کودکی، مسیر بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که اعتکاف های رجبی اش را آغاز کردحالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون معتکف آسمانها است
~~🌸~~
جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم میکند💥
أللَّھُمَّ؏َـجِّلْلِوَلیِّڪَألْفَـ♡ـرَجبحِّقالزینب؏
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات ⚘
.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📸 دستنوشته حاج قاسم سلیمانی بهمناسبت فرارسیدن #ماه_محرم:
کشوری که در قلب، اسمِ #حسین را دارد، فرهنگِ #عاشورا را دارد، باید در زیست و فرهنگ الگوی جهان شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاطرات_شهدا🌷
💠ماجرای جالب تفحص شهدای گمنام
🍃🌹پنج #شهید را که مطمئن بودیم #گمنام اند، انتخاب کردیم. پیکرها را خوب گشته بودیم. هیچ #مدرک هویتی به دست نیامده بود.
🍃🌹قرار شد در بین شهدا، یک #شهیدگمنام که سر در بدن نداشت، به نیابت از ارباب بی سر، اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در #روز_تاسوعا تشییع و در ورودی دهلران دفن کنیم.
🍃🌹کفن ها آماده شد. همیشه این لحظه، سخت ترین لحظه برای بچه های #تفحص است؛ شهدا یکی یکی #کفن می شدند. آخرین شهید، پیکر بی سر بود.
🍃🌹سخت دلمان هوایی شده بود، #معجزه شد، تکه پارچه ای از جیب لباس شهید به چشم بچه ها خورد. روی آن چیزی نوشته شده بود که به سختی خوانده می شد: « #حسین پزنده، اعزامی از اصفهان».
🍃🌹شهید به آغوش خانواده اش برگشت تا در روز #عاشورا در اصفهان تشییع شود و بی سر و سامان دیگری از قبیله ی حسین (علیه السلام) جایگزین او شد.
🍃🌹 کسی چه می داند، شاید نام او که در روز تاسوعا در دهلران تشییع و به جای او دفن شد #عباس بوده است.
ارواح مطهر شهدا وامام شهداصلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨بسم الله الرحمن الرحیم
🍃این روزها عجیب به تو محتاجیم گویا وجودمان نیازمند دستان پر مهر توست تا ارام ارام گره های دل هایمان را باز کنی. رحمت شوی، برما بباری و ما نیز سقف شویم برای باران دردهای تو...
🍃میدانی، مست شده ایم! مست دنیا و زرق هایش، گناه و لذت هایش؛ مست شده ایم اما باید غرق شویم! باید دل را به دریا بزنیم، آنچنان که غرق وجود اعلای تو باشیم و با شیرینیِ وجود شما تلخی های دنیا را به فراموشی بسپاریم...
ما! دل نگرانیم اما مضطر نیستیم؛ همچنان هم باورمان نمیشود که پدری مهربان، عاشقانه در جاده ی برگشت ما انتظار میکشد تا مسیر گناه را دور بزنیم، با نام #حسین(ع) برگردیم و اورا یاری کنیم!
🍃نوای یا لثارات سر دهیم و فریاد هایمان کر کند گوش جهانیان را. باید بیاموزیم! باید بفهمیم، دل بدهیم و عاشق شویم! به خدا سوگند که #عشق جز نام و مرام تو نیست. تویی که ولی خدایی و مهربان ترین اموزگار؛ مارا بیاموز و عشق بده تا بمانیم و عطر خوش عاشقی را با نغمه« #لبیک_یا_مهدی» میان جهان پخش کنیم. تا حرّ بشویم و از توبه ی مردانه ی مان لبخند بر لبان تو نقش ببندد...
#برگرد_جانِ_عالم♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
#جمعه_های_انتظار ✨
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃من به یاد دل و دل یاد تورا میگیرد دل اگر یاد عزیزش نکند میمیرد ...
🍃آری، تو همان عزیزی هستی که سالهاست غیبتت دنیا را به #انتظار نشانده ...
🍃همان عزیزی که میان عهد نامه هایمان #خدا را به بزرگی اش قسم میدهیم تا سلام مارا به تو برساند تا حتی اگر چشم هایمان لایق دیدن #ظهور پر عظمتت نبود وجودمان را دوباره زنده کند و دست مارا به دستتان برساند ...
🍃گویا اخرین فرزند #فاطمه(س) خود به تنهایی میتواند نمایانگر اهل بیتش باشد ...
عطر محمدی ...
غیرت علوی ...
مناجات فاطمی ...
بخشندگی حسن(ع)و غربت #حسین(ع)
🍃حال میان تمام #مناجات هایمان میشود دستمان را بگیرید و مارا به خود وصل کنید؟! میشود وجود نالایق مارا با نگاه مهربانتان پاک کنید ؟!
🍃اخر اقا جان ما چشم امیدمان به شماست، چشم دوخته ایم به #پدرانه هایتان. همان هایی که دل میبرد از هر #عاشقی و دلدارش شمایید. بیایید و به این انتظار پایان بدهید.
#یابن_الحسن؛ العجل اقای من العجل💚
♡#جمعه_های_انتظار♡
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فکرش را بکنید #فرمانده لشکری که ارتش عراق از او حساب میبرد! با یک دوچرخه🚲 کارهای داخل شهر را انجام میداد.
حسین یک شلوار #ساده می پوشید و یک دوچرخه هم داشت که برای پدرش بود. زمان اعزام به جبهه بود میخواستیم با اتوبوس🚌 به لشگر برویم. #حسین با دوچرخه آمد یک شلوار بسیجی تنش بود سلام و علیک کرد دوچرخه اش را گذاشت و وارد ساختمان سپاه شد!
#شهید_حسین_خرازی
فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین (ع)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃تولدت در آبان ۶۸، بهار را بیش از پیش سبز کرد. #حسین نامیده شدی و خادم هیئت ارباب بودی. حالا تمامِ شهر تو را به نامِ اربابَت میشناسند، #خادمالحسین، تخریبچیِ شهید، حسین هریری🌷
⚜تو چه زیبا از سیمخاردار #نفس گذشتی. باید مثل تو تخریب کرد هرچه را که زنجیر⛓ میشود بر بالِ پریدنمان، باید شبیه تو مهیای پریدن شد🕊
🍃عازم شدی به سرزمین #عشق به جایی که فاصلهاش تا آسمان تنها چند قدم است. رفتی تا "انتقام سیلی مادر را بگیری"😔
⚜حالا که نَفست را زیر پا گذاشتی، نوبت به #سیمخاردار میدانِ نبرد میرسد، تخریب چی خُبرهای شده ای که راه را برای #مدافعان_حرم باز میکند، سرزمینِ حلب پاک است وقتی مدافعانی چون تو دارد😌
🍃حلب همانجایی است که بال میگشایی، آماده رفتنی و هیچ چیز جز #وصال، قلبِ پر تلاطمت را آرام نمیکند، قلبت♥️ آیینهایست صیقل خورده و زمین، حقیر تر از آن که گنجایشِ روحِ بلندت را داشته باشد.
⚜تنها یک چاشنی کافیست که تو را به غایتِ آرزویت برساند. چاشنی منفجر میشود💥 و تو پرواز🕊 را آغاز میکنی، پرواز از #حلب
🍃سر بر #چادرِ_خاکی میگذاری. قلبت آرام گرفته💖 اما اینجا، روی زمین، میان تمام چیزهایی که نبودت را به رخ میکشد، جای #خالیات نیشتری است بر قلبِ زخم خوردهمان😓
⚜همسرت بانویی است از تبار #عاشورا. پر از صبر و صلابت. شیرزنی که در اوج جوانی، آروزهایش را فدای #عمه_سادات کرد. همسری که شرط ازدواجش💍 دفاع از حرم بود و چه از این بهتر که همپایی داشته باشی تا #خدا⁉️
🍃حواسمان هست که حاجتت را از رفیقِ شفیقت گرفته ای، از #مصطفی * که حالا در کنارش حالت خوب است.
🍃ما در دنیا رها شدهایم، #سرگردان و بیسرپناه. حواستان به ماهم باشد. رهایمان نکن که گردباد #دنیا، مارا با خود میبرد...
#تولدت_مبارک، قمر* فاطمیون❤️
*شهید #مصطفی_عارفی ، دوست شهید که پس از شهادت، پیکر مطهرشان توسط شهید به عقب برگردانده شد. شهید هریری حاجتِ شهادتشان را از ایشان درخواست کردند.
* شهید به دلیلِ چهره زیبایشان، به قمر فاطمیون شهرت داشتند.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
#سالروز_تولد
#شهید_حسین_هریری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷يارانِقاســـم بن الحسن علیه السلام🌷
چَشمان تو👀 دید، هر چه این شهر ندید
شاگردِ #حُــسین(ع)، دانش آموز شهید!
ای شـَــهدِ لب تو از عســل شیرینتر🌿
برخیز ببین که #قاسـِـــم از راه رسید
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ای همه #عاشوریان باید که قربانی شویم
با نوای حیدری، غرق رجزخوانی شویم✊
پای درس #فاطمه، در مکتب خون خدا
عاشق♥️پیر خمین، باید جمارانی شویم
دل به دریاها زد و بر اهل دنیا دل نَبست
بحر اقیانوس ها🌊بایدکه طوفانی شویم
#کربلا درس اطاعت بود، از سالار خود
ای خوشا در کوی جانان، مرد میدانی شویم
منبری ها، روضه خان ها، سینه زن های #حسین
صبح که آمد ، عازم پیکار پایانی شویم✌️
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات🌺
#یوم_الله_13_آبان 🇮🇷
#روز_ملی_مبارزه_با_استکبار✊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh