eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم و اینبار مجدد شاگردی از تبار . از تبار همان هایی که مقاومت ایستادگی مشخصه ی اصلی آنان است. آن هایی که شجاعانه و جهادگرانه پا در میدان دفاع از دین نهادند و خود را نذر کردند. 🍃مهدی نیز اینگونه بود و قدم هایش را محکم برداشته بود .از همان اول هدفش خدا بود و تمام و کمال وجودش را به نام معبودش زده بود.خود را گناهکار میدانست و شرمنده ی اما تنها خدا میداند که چه مقام عظیمی را در بهشتش داشته است. 🍃هدفش خدمت بود و برای رسیدن به آن کارهای بسیاری میکرد. کتاب های بسیاری را مطالعه کرده بود تا بتواند هراینه به خود بیفزاید. 🍃نیمه شب ها بود که صدای نوارهای ایت الله خمینی از اتاقش شنیده میشد و آن ها را میان همگان پخش میکرد تا ندای انقلاب و امامش را به گوش تمام مردم برساند. 🍃امیدش زیارت بود و خدا در پاداش تمامی خدمت هایی که به انقلاب کرد و به جبران تمامی آن شب بیداری هایی که برای زنده نگه داشتن دین خدا کرده بود ؛ مقام را نصیبش کرد. 🍃در اش نقل کرده بود که حل شدن مشکلات تمامی مردم را از خدا خواستار است. ما چشممان به قول شماست ؛ شما چشمتان به دلگیری های این روزهایمان هست؟! ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱۱ اسفند ۱٣٣٨ 📅تاریخ شهادت : ۱٣ فروردین ۱٣۶۱ 🥀مزار شهید :بهشت اکبر شهرستان فردوس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃میگویند کسی که صدای خود را نشنود صدای امام زمانش را نیز نمیشنود. اینگونه بود که چشم های خود را به ولیِ زمان دوخته و والای او شده بودی به طوریکه از خدا می خواستی که قبل او به سوی خدا پر بکشی زیرا توانایی نبودش را نداشتی🕊 🍃تمامی کارهایت را بعد از رضای برای لبخند ات انجام میدادی و اینگونه بود که به پاس هر لبخندش خدا تورا پاداشی عظیم داد. 🍃نمیتوانستی سکوت کنی و فریضه واجب دینی ات را نادیده بگیری ؛نمیتوانستی برای خنده و دلگرمی رهبرت تلاش نکنی؛ به همین خاطر بود که چشم هایت را به روی هر چه که بود بستی و همچون یک شجاع و ولایی پا به میدان مبارزه با منکر نهادی. 🍃همه چیز خود را فدایی راهت کردی و در طول زندگی خود سختی های فراوانی کشیدی اما همه را به جان خریدی تا دِینت را به این ادا کنی ؛ هر چند بیشتر از آن. 🍃از حق هم نگذریم ؛ همسفرت نیز در این راه پا به پایت امد و او هم جوانیش را ؛ عمرش را و تمام ارزوهایش را وقف خدمت به حسین(ع)کرد. 🍃حال؛ فرقی ندارد که تو را کجا دفن کرده اند ؛ قطعه ی شهدا یا صالحین، تنها این مهم است که خدا تلاش ها و مجاهدت های خالصانه ات را نظاره گر بود و این را همه ی ما میدانیم که شما شهیدی هستید که با علمدار کربلا محشور شده اید♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۲۱ بهمن ۱۳۴۷ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ فروردین ۱٣٩٣ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای تهران 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃از همان ابتدای تولد، همه نام را بر تو گذاشتند و گویی خدا از همان اول تورا عزیز خود کرده بود🥰 🍃محجوبیتت تو را محبوب همه کرده بود و تو تنها عمه ی سادات را میدیدی. آنقدر خوب بودی که بوی شهادتت نه تنها پدرت را بلکه همه را مست کرده بود و دل کندن را آسان نمیدانستند. 🍃صحبت پدرت را خوب آموخته بودی، تنها از خدایت میترسیدی و به یاد داشتی که او بهترین حافظ است و چه زیبا تورا در آغوشش حفظ کرد🙃 🍃 معلوم است دیگر، نوکر که به مادرش برود همینگونه میشود، پیکری همیشه جاوید در کربلای . 🍃 آنقدر خوب بودی که خاک خان طومان نیز توان دل کندن از تورا نداشت. ما تورا در قلبمان داریم و تو نیز برای ما دعا کن...❤️ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱۸ فروردین ۱۳۶۷ 📅تاریخ شهادت : ۲۱ دی ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : جاویدالاثر در کربلای خان طومان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃«سلام به همه و همه، از همه می خواهم مرا حلال کنند؛ محبت را نسبت به همدیگر فراموش نکنید و تجملات زندگی شما را از هم دور نکند.» 🍃حال داستانی دیگر از شهدای مدافع حرم عمه سادات که گونه به سوی معشوق خویش پر میکشند... 🍃اینبار اما با وصیتت شروع کردم؛ همانی که گفته بودی مبادا برق چشم هایتان را بگیرد و فراموشتان شود که برای چه خلق شده اید. 🍃تو گفته بودی اما ما توان عمل کردن به آن را در وجود خود نیافتیم و اینگونه است که تو رفتی و ما همچنان جامانده ایم😔 🍃به راستی که الگویت را (ع) قرار داده بودی و به ادامه ی راه اربابت برای زنده نگه داشتن دینت و و دفاع از حریم اهل بیت از سه ساله ات گذشتی و خودت به سمت سه ساله ی ارباب پر کشیدی🕊 🍃در امتحانات خالقت پاک ماندی و درنهایت این تو هستی که با سپاه چشم های دلتنگ خانواده ات را به قامتت روشن میکنی🌹 ♡♡ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ دی ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۱ فروردین ۱۳۹۵ 🥀مزار شهید : مازندران نکا روستای شهاب الدین 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بسم رب الحسین 💚 «شهادت؛ بال نمیخواد ٬حال میخواد» 🍃شهادت: همانی که تو برای رسیدن به آن چشم هایت را بر تمام تعلقات دنیایی ات بستی و هدف زندگی ات را لبخند مهدیِ فاطمه(س) قرار دادی اصلا میدانی؟! چه خوب شد که بدنیا امدی تا اسمت نور باشد برای روشن کردن دنیای ظلمت زده ی ما. 🍃لبخندت ٬ آبی باشد بر اتش هوس های دنیاییمان و راهت؛ مسیری باشد که عاقبتش ختم شود به چادر بی بی هر دو عالم، ختم شود به نوکری مولای متقیان و به سرباز بودن 🍃تو ؛ تمام وجودت نشانه است ؛ از جنس همان نشانه هایی که معجزه وار روانه ی زمین میکند تا نعمتش را بر ما تمام کند. 🍃مادرت میگوید از همان اول هم با دیگر فرزندانش تفاوت داشتی و شیطنت های خاص بچگی ات تورا ورد زبان ها کرده بود. مادر با قد کشیدنت ؛ زمزمه میکرد لا حول و لا قوه الا بالله تا مبادا جوان رعنایش را چشم بزنند. 🍃با خاطرات پدرت قد کشیدی و بخشندگی را خوب اموخته بودی که تمام وسایل پدرت را به دوستانت هدیه میدادی. حرف هایت هم که دنیایی جداگانه میطلبد؛. 🍃مانند همان زمان هایی که وقتی صدای میشنیدی ؛ زمزمه میکردی خدا عاقبت همه مان را بخیر کند و اینگونه همه را به یاد خدا می انداختی. یا شایدم آن زمان هایی که با خواهرت در خیابان دوستانه تذکر میدادی و با او پا به فرار میگذاشتی و تمام راه را با او میخندیدی. 🍃خوب به یاد سپرده بودی جمله ای را که میگوید *رفیق شهید ؛ شهیدت میکنه* و اینگونه بود که تمام وجودت را مامور خدا کرده بودی که شبیه شوی. 🍃گمنامی را از او یاد گرفتی و نام جهادی برگزیدی تا مبادا کسی تورا بشناسد و شهوت دنیا زمین گیرت کند. همیشه غصه ی غربت مزار بر دلت بود ؛همانی که نام جهادی اش حسین نصرتی بود و تو به سبب علاقه ات نام جهادی حسین را از او هدیه گرفتی . 🍃میگویند فرمانده شهید اصغر وصالی را هم بسیار یاد میکردی و درنهایت نامی برگزیدی که عطر و بوی شهدای دلت را داشت ؛ *حسین وصالی* 🍃آقای برادر، اکنون مزارت شده مامن و پناهگاه عشاق الحسین که دلتنگیشان را با تو تقسیم میکنند و تو خوب برایشان برادری میکنی. است و ما چشم انتظار ای دیگر از سوی توییم. چشم انتظار نشانه ای متفاوت، دلگرم کننده و آسمانی. مارا فراموش نکن عزیز برادرم :) ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۶ فروردین ۱٣٧۴ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ آبان ۱٣٩۴ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای علی اکبر چیذر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃روزی ات که حلال باشد و حاصل تلاش های خالصانه برای زندگی، فرزندت میشود مرید و غلام . پدرت این را خیلی خوب میدانست که از همان اول شیوه ی تربیتی ات را روزی حلال در پیش گرفته بود. 🍃از همان‌ اول مادرت با صوت قرآنش شما را از خواب بیدار میکرد و روزتان را به نام خداوندِ نور مزین میکرد. به همین دلیل بود که میدانستی سخن قرآن را و هنگام تلاوت آیه های خدا میکردی و دلت روانه ی سخنان حکیمانه ی خدا میشد🙃 🍃روحیه ی نیز داشتی و از اغاز جنگ تا پایانش در کنار همرزمانت برای پاسداری از حریم این تلاش کردی و به قول همکارانت پیک جنگ بودی و همیشه خبر از جبهه ها می اوردی. 🍃تمام ویژگی های یک بسیجی را در خود جمع کرده بودی و همیشه صوت دلنشینت همرزمانت را زائر کربلا میکرد. اصلا راه شهادتت هم از گذشت. 🍃آن قدر دلداده ی (س) بودی که تا خبر حمله داعش به آستان حسینی را شنیدی دلت تاب نیاورد و با کوله باری از تجربه ی به جا مانده از دفاع مقدس، روانه ی حرم (ع) شدی :) 🍃آنقدر بیقراری کردی که شهادت نامه ات را امضا کرد و در شب زیارتی در حین انجام عملیات و دفاع از حرمش تورا در آغوش کشید🌹 🍃حتی پس از شهادت هم داستانت متفاوت بود که پیکرت تا صبح میهمان حرم علمدار شد و تو بودی و نجواهایت با (ع). 🍃حال دل هایمان در فراق کربلا، سراسر بلاست و این تو هستی که میتوانی با دعایت ما را راهیِ بهشت زمینیِ خدا کنی :) ♡ مردِ حسینی♡ ✍نویسنده : 🌹به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ فروردین ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : بهشت آباد اهواز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨بسم الله الرحمن الرحیم 🍃غروب به دنیا آمدی و به همین سبب نامت را با اجازه ی حسین بن علی(ع) ؛حسین؛ برگزیدند❣ 🍃از همان کودکی حضورت در مجالس اباعبدلله؛ تورا مرید ارباب کرده بود به گونه ای که صدایت را خرج خوانیِ عزیز فاطمه کردی. 🍃در همان زمان طاغوت، عاشقانه و با سوز دل برای میخواندی و به تهدیدات مامورین حکومتی توجه نداشتی. 🍃 جلسات مذهبی برگزار و همه را از ذات پلید رژیم اگاه میکردی؛ در نهایت این ترس بود که بر آن ها غالب شد و حکم دستگیری ات را صادر کردند اما تو مجدد تسلیم نشدی و به راهت ادامه دادی✌️ 🍃 که آغاز شد به میدان رفتی و لباس رزم را تا اخرین لحظه ی زندگی رها نکردی. 🍃 همیشه میگفتی: " دوست دارم لباس رزمم، کفنم شود، و در آن روز بزرگ که همه در پیشگاه محبوب سر به زیر می‌ایستند در غافله پرشور ، سر بلند برحریر خویش مباهات کنم چرا که هر کسی با هر لباسی که به شهادت می‌رسد با همان لباس در پیشگاه ربِ وجود حاضر می‌شود." 🍃عاقبت؛ این تو بودی که با همان لباس رزم در پیشگاه پروردگارت حاضر شدی و او نیز با افتخار به استقبالت امد و مردم شهر پیکر پاک تورا به دوش کشیدند. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ دی ۱٣٢٢ 📅تاریخ شهادت : ٢ اردیبهشت ۱٣۶۶ 🕊محل شهادت : عراق 🥀مزار شهید : مازندران 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃و اردیبهشتی که به نام توست. تویی که فرشته ی بی بالی و با مهربانی های برادرانه ات، راه خودت را به ما نشان میدهی‌. 🍃تو، شهید پاییزیِ مدافعین حرمی، همان که وجودش زندگی میبخشد صدای خش خش برگ های پاییزی را. 🍃کربلا رفتنت را در پاییز تجربه کردی. عقد، عروسی و نهایت آرزوی همیشگی ات که وصال حضرت یار بود، اما بهاری بود، متفاوت تر از تمام رویداد های زندگی ات. چون تو متفاوت ترینی‌.🥰 🍃قدم نهادن تو در این دنیا اوج خلقت و دل سپردن به تو و وجودت عاشقانه ترین لحظات این آفرینش. 🍃آن زمان هایی که آرام و ، سر به زیر سخن میگفتی، همیشه میان سخنانت از و پیشوایان حدیثی یاد میکردی و اینگونه دل آدم با حرف هایت آرام میشد😌 🍃یا آن زمان هایی که در هیئت، با سوز دل برای بی کفن اشک میریختی و سینه ات از فرط سینه زنی کبود میشد. این ها تمام اتفاقاتی است که تولد تو به ارمغان اورده، تویی که مادرت میگفت از همان کودکی با دیگر فرزندانش فرق داشتی. 🍃میدانی برادر جان، نام تو شده سنگ این روزهایم، شرمنده ام، آری میدانم کم گذاشته ام اما، تو میبخشی. چشم میپوشی و حمایتم میکنی تا آن بشوم که خدا میخواهد🙃 🍃تو همیشه هستی و منم دلخوشم به بودن همیشگی ات، به عشق بی نهایتی که به داری و منی ک همنشینت میشوم هم از آن بهره مند میکنی آنگونه که با نام (س) جان میگیرم و زیرلب نام تورا میبرم😇 ♡میلادت مبارک عزیزترین خلقت خدا میلادت مبارک عاشق ترینِ مخلوقات :) ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت : ۵ آذر ۱۳۹۴. حلب 🥀مزار شهید : قزوین 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃به تو که میرسم ؛ قلمم قاصر میشود از وصف تو و دریای موج انگیز وجودت، به تو که میرسم تنها نگاهت میکنم. گویا میتوانم را از عمق چشمانت بخوانم؛ میتوانم لبخندهایت را قاب کنم و به دیوار دلم بزنم تا از تو بیاموزم که مبادا کسی جز را میان آن راه دهم. 🍃تو همان آیینه ی احسن الخالقین خدایی که میان بکر پروردگار دست نخورده باقی ماندی و جاودانه شدی. گویا خدا بر سر خلقت تو شبانه روز تلاش کرد تا در نهایت این تو بودی که از خون عمادِ حزب الله جوشیدی و نام و پدرت را بر فراز آسمان ها حکاکی کردی. 🍃برای از تو گفتن باید از بی نهایت روز عمر طلب کنم تا مبادا ذره ی از وجود پر عزتت جا بیندازم. نامت نیز برازنده ات است؛ برازنده ی ابهت همیشگی ات در میدان های ، برازنده ی چشم های پر جاذبه ات در زمان هایی که دشمن را هدف گرفته بودی. 🍃آری تو آمدی که بمانی، آمدی تا مارا به خود بیاوری تا نامت را بر روی ما بگذاری و طریقه ی را به ما بیاموزی و اینکه در نهایت دست مارا در دستان سقای بگذاری؛ حال با تمام وجودم سر به سوی آسمان روانه میکنم و میگویم خوش آمدی جانم ♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٢ اردیبهشت ۱٣٧۰ 📅تاریخ شهادت : ٢٨ دی ۱٣٩٣ 🕊محل شهادت : قنطریه_سوریه 🥀مزار شهید : روضه الشهیدین ضاحیه جنوبی بیروت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃چه نوری میتواند راه را برای عاشقان بگشاید. جز عشق به برای آن خدایی که جهاد کرد میان فرشتگانش تا مارا بیافریند و فرشتگانش را مقابل ما به زانو دربیاورد. 🍃حال از تمامی تعلقاتش دل میبرد و پا به میدان میگذارد تا نشان دهد که خدایش را بنده است. اینبار اما دل به داستانی داده ایم که فرشته اش جهادگری است که وجودش را به دستان خدا سپرده. 🍃بی هیچ اجباری و با کمال پا به نهاده و همچون مولایش میان جبهه حق علیه باطل خون دلها خورده. میان این تیرباران ها و دودهایی که عاشقانه تنفس میکردند؛ اش نصیب بهرامِ داستان شد... 🍃ماند و درد کشید از غم نبود یارانش از غم جا ماندن. اما آن روزها چه زیبا جانبازی شده بود به سان علمدار کربلا، اصلا گویی داستان این جهان همین است. 🍃گویی همه باید فدایی راه حسین شوند. فدایی آزادگی حسین (ع)، لب های عطشان خیمه ی حسین(ع)، فدایی رگ های گلوی حسین(ع)، نهایت این بیقراری ها شد وصال دلدار. همان خدایی که قهرمان داستان بینهایت دلتنگش بود. 🍃نهایتش شد دست گذاشتن در دستان و یاران شهیدش. تا درد فراق نباشد؛ خدا درمان شهادت را قرار نمیدهد. تا ناله؛ عجز؛ بیقراری و بیتابی های سحرگانه نباشد خانوم زهرای مرضیه را امضا نمیکند🕊 🍃گویا رسم شهادت این است که ذره ذره ی وجودت اسمانی شود، همه را به آسمان بسپاری، خودت سپر شوی برای تیر سه شعبه ای که گلوی شش ماهه حسین(ع) را هدف گرفته است. رسم همین است، باید عاشق شد. عاشق ترینِ بندگان♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ فروردین ۱٣٣۵ 📅تاریخ شهادت : ٢٨ اردیبهشت ۱٣٧۵ 🕊محل شهادت : بیمارستان ساسان_تهران 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨بسم الله الرحمن الرحیم 🍃این روزها عجیب به تو محتاجیم گویا وجودمان نیازمند دستان پر مهر توست تا ارام ارام گره های دل هایمان را باز کنی. رحمت شوی، برما بباری و ما نیز سقف شویم برای باران دردهای تو... 🍃میدانی، مست شده ایم! مست دنیا و زرق هایش، گناه و لذت هایش؛ مست شده ایم اما باید غرق شویم! باید دل را به دریا بزنیم، آنچنان که غرق وجود اعلای تو باشیم و با شیرینیِ وجود شما تلخی های دنیا را به فراموشی بسپاریم... ما! دل نگرانیم اما مضطر نیستیم؛ همچنان هم باورمان نمیشود که پدری مهربان، عاشقانه در جاده ی برگشت ما انتظار میکشد تا مسیر گناه را دور بزنیم، با نام (ع) برگردیم و اورا یاری کنیم! 🍃نوای یا لثارات سر دهیم و فریاد هایمان کر کند گوش جهانیان را. باید بیاموزیم! باید بفهمیم، دل بدهیم و عاشق شویم! به خدا سوگند که جز نام و مرام تو نیست. تویی که ولی خدایی و مهربان ترین اموزگار؛ مارا بیاموز و عشق بده تا بمانیم و عطر خوش عاشقی را با نغمه« » میان جهان پخش کنیم. تا حرّ بشویم و از توبه ی مردانه ی مان لبخند بر لبان تو نقش ببندد... ♥️ ✍نویسنده: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
طرح جدید به مناسبت سالروز تولد #شهید_محمود_اخلاقی🌷 📆تاریخ تولد: ۲ آبان ۱۳۴۰ 📆تاریخ شهادت: ۱۳۵۹ 🥀م
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🍃قصه از آنجایی شروع شد که مادری به آغوش اسلام پناه آورد و خود پناهِ این شد؛ انقلابی که نیاز به سرباز داشت و مـ♥️ـادر تازه مسلمان شده ی قصه ی ما، را پیشکش کرد. 🍁امروز، باید از جسارت مادر بگویم تا مبادا فراموش کنیم🗯 محمود نام ها در چه دامنی پرورش یافته اند؛ مبادا از یاد ببریم دل بریدن مادرانی را که فرزندان را من و شما کرده اند. 🍃حرف های مادر محمود را که میشنوی، دم به دم از پسرش می گوید. دلم قرص میشود همانجایی که به نقل از محمود با میگوید: "ما از ابوذر هم میتوانیم بهتر باشیم✔️ ایمان ده درجه دارد و میتوانیم به عالی ترین درجات آن برسیم. به برسیم✨ 🍁با ادامه ی حرف های مادر، دیگر جای بهت و تعجبی برایم نمیماند‼️ برایمان تعریف میکرد از ختم ای که گرفته بود؛ به این نیت که اگر قرار است جوانش شود قسمتش روز عاشورا باشد و اشک های مادر هم نذر بی مادریِ حسین(ع)💔 🍃روز که شده بود، مادر دست به دعا برداشته بود🤲 و برای قابل نشدن خودش گلایه میکرد. از آن سو محمود، برای اقامه نماز ظهر عاشورا به تبعیت از اربابش قامت بست؛ و فراغِ بالِ او بود که ترس را از دیگر همرزمان👥 گرفت. بعد نماز، همه خیال برخاستن داشتند اما محمود تسبیحات را زمزمه میکرد📿 و می گفت: "امروز باید کار را یکسره کنیم..." سرانجام دعاهای مادر محمود، جسم بی جان و او بود که روز عاشورا از سومار پر گرفت. ✍️نویسنده : 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید حمیدرضا دایی تقی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🍃 که می‌خوانی، وقتی به آیه ی «وَقالَ رَبُکُمْ ٱُدعونی اَسْتَجِبْ لَهُمْ» میرسی، سراسر وجودت و آرامش می‌شود. خیال می‌کنم اصلا از همینجاست که ما با آن بالایی رقم می‌خورد. صدا زدن های ما و جانم گفتن های خدا؛ تنها باید چشم ها را بست و با دل توکل کرد. 🍃حمیدرضا هم از آن بنده هایی بود که بی ترس و نگرانی فرمان اش را به دست بهترین راننده سپرده بود؛ از جاده ی هوی و هوس به خاکی زد و در مسیر مستقیم افتاد. خدا را خواند و آنقدر بر دعا و جهادش پافشاری کرد تا استجابت خدا مستقیم آمد و راه حمیدرضا را در پیش گرفت. 🍃هر چه پیش میروی و زندگی شهدای برایت آشنا تر می‌شود، پی میبری که همه شان غلام عباس بودند؛ اصلا خود عباس بن علی رضایت نامه هایشان را امضا کرده و آن ها را به حریم خواهرش راه داده است. 🍃آخر عباس هم بود و هم ، مگر می‌شود در مکتب ابالفضل باشی و غیرت در وجودت ریشه نداند؟! مگر می‌شود معلمِ لحظه به لحظه ی کشیدنت ابالفضل باشد و تو منشِ جانبازی را نیاموزی؟! 🍃حمیدرضا شاگرد برتر این نیز به مولایش اقتدا کرد و سر بلند، رجز خواند «کُلُنا عَباسَکَ یا زینَبْ» و آنقدر عباس وار جنگید تا نهایت روز این ترکش ها بودند که به سمت حمیدرضا می‌دویدند. 🍃آری! حمیدرضا به خود و خدای خودش قول شهادت داده بود، قول روسفید شدن. اینجا هم مرید ابالفضل بودن خودش را نشان داد، به عهدش وفا کرد و صدای لبیک گفتن هایش، تسکینی شد برای دل مهدیِ . خدایا! ما اینجا تورا می‌خوانیم. باشد که ما هم در این مکتب روسفید شده و شامل استجابت تو باشیم. ✍️نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٩ شهریور ١٣۵٩ 📅تاریخ شهادت : ٢ آبان ١٣٩۴ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید حمیدرضا زمانی🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨یا ارحم الراحمین 🍃نه نظامی بود، نه س.پ.ا.ه.ی! تراشکار ساده ای که دل در گرو عشقِ اولاد داشت. دل را تراشکاری کرده و قصری ساخته بود بهر خاندانِ محمد(ص). در یکی از شب های مهتابیِ خدا به سمت همسرش رو کرد و از بی تفاوت بودنش نسبت به حرم و اوضاع گله کرد. همان شب گلچین شد! لباس رزم پوشید و عزم جهاد کرد. به که رسید آرام گرفت؛ نفس میکشید و هر نفس، راه قلبش را طی میکرد؛ به جانش مینشست و جگر سوخته از فراقش را تسکین میداد. 🍃به همه گفته بود در آشپزخانه کار میکند تا مبادا دل نگران شوند، اما خانواده اش نیز میدانستند حمیدرضا آدمِ یکجا نشستن نبود. همین هم شد، رفت و آمد هایش زیاد شد و سیمش به آن بالایی وصل تر. لباس تک سایز ، در تن حمیدرضا جای گرفت و مهر به پیشانی اش خورد... 🍃 سه ماه دیگر قرار بود برای دومین بار پدر شود اما میان سیم های خاردار نفسش اسیر نشد و کودک ندیده اش را به سه ساله ی سپرد. پس از شهادت به خواب مادرش رفته و گفته بود: "فرزندم را به شما میسپارم، مواظبش باشید." از آن پس بود که مادربزرگ یادگار پسرش را همنام کرد تا او هم افتخاری شود پیشکش عمه ی سادات(س) ... 🍃بار آخری هم که به حلنا، دختر بچه اش، زنگ زده بود قول داده بود؛ حال هر که برایش عروسک میخرد چشم برهم میگذارد و با ناز دخترانه اش میگوید: "من نمی خوام بابام قول داده وقتی برگرده برام عروسک میاره". صبور باش حلنا! با حمیدرضا برادرت، راه پدر را در پیش بگیر و منتظر روزی بمان که پدر دست در دست (عج) به برمیخزد. صبور باش دختر جان، پدرت در راه است... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٧ اسفند ۱٣۶۵ 📅تاریخ شهادت : ٣ آبان ۱٣٩٣ 🕊محل شهادت : کربلا 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید شریف اشراف 🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*بسم الله الرحمن الرحیم 🍃محکم و باصلابت، نخستین واژگانی که پس از دیدن قاب عکسش در ذهنم نقش بست. چشم هایی مقتدر که در پستوی آن ها میشد را لمس کرد. چشم هایی که دلت میخواست ساعت ها به آنها خیره شوی و برایت از عشقی که به امام داشت بگویند. 🍃از همان برقی که هنگام دیدن تصویر و شنیدن صدای میان دیدگانش شعله میکشید و گرمای عشقش همه را به حیرت واداشته بود. او برای خدمت به امام امت، اورا موفق ترین کرده بود؛ برای آموختن هم به رفت اما ترک ،رسمِ سربازان این خاک نیست. 🍃مدت ها بعد پس از بازدید موزه حرم ، به فکر نوشتن افتاد و میگفت: "هر وقت نوشتن قرآن تمام شود، عمر من هم تمام میشود" همین هم شد! از ساال ۱۳۴۷ نوشتن قران را آغاز کرد و سال ۱۳۵۸ نوشتن آن به پایان رسید... 🍃شهادت به وی الهام شده بود. میخواست به برود که رو به دوستانش گفت: "من از این ماموریت زنده نمیگردم" رفت و تا آخرین قطره خونش شجاعانه کرد. شهید اشراف در تاریخ دهم آبان سال ۱۳۵۸، به ارزوی همیشگی اش رسید و تا ابد افتخار سرزمینی شد که مملو از شهید اشراف هاست. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ فروردین ۱٣۱۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آبان ۱٣۵٨ 🕊محل شهادت : بانه 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_احمد_اعطایی #سالروز_شهادت 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بسم الله الرحمن الرحیم 🍃مقدمه نمیخواهم !مستقیم و بی واسطه تورا هدف میگیرم و هر چند کلمه یکبار ، به عکست خیره میشوم . گویا میخواهم اینبار از زبان خودت ، برایت بنویسم ! 🍃ته چشمانت مهربانی برق میزند، اصلا هر که ببیند خیال میکند رو به رویش ایستاده ای و دست برادری به سمتش روانه کردی؛دبا همان و یقین همیشگی ات، همان توکلی که همیشه ورد زبانت که نه بلکه آمیخته به وجودت بود صدایش میزنی و با طمانینه زمزمه میکنی:"برگرد! دیر نشده ها؛ اینجا خیلی ها منتظر همت تو هستن، منتظرن یا علی(ع) بگی و خودتو بسازی !فقط کافیه از ته دلت وصل بشی و خودتو بسپاری دست خدا بقیه اش با اون بالا سری ..." 🍃تو نیز تمامِ خود را به خدا سپرده بودی؛ از هر که میپرسی میگوید:"احمد جنس توکلش با ما زمینیا خیلی فرق میکرد "در دست و دلبازی هم که مشهورترین .همه چیز را در معرکه جا گذاشتی و عشق به حسین(ع) را همراه همیشگی سفرت کردی. 🍃این اواخر ، همسرت خواب شهادتت را دیده بود ؛دیده بود پر کشیدی و از همان شب بیقرار تر شد .با گریه برایت حرف میزد و با خنده میگفتی "ای بابا !من کجا و شهادت کجا!" 🍃آری تو شهادت را در قلبت زنده نگه داشته بودی و این مسیر شهادت بود که راه خود را به سوی تو گرفت و دلش عِطر قدم های تورا میخواست!تو تنها به دنبال اطاعت از سید خراسانی بودی و شهادت نیز به دنبال مریدان او .دعایمان کن! همین! شهادت مبارکت باشد مدافعِ خوش خنده ی حرم💔 ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ۷ شهریور ۱۳۶۴ 📆تاریخ شهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۴ 🕊محل شهادت‌: سوریه 🥀مزار: بهشت زهرا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🍃مصمم بودن را از چشم هایش می‌خوانی، گویا خیال این را در سر دارد که با چشم هایش و را فریاد بزند و با همان چشم ها، میان میدان دشمن کند. 🍃فرقی ندارد پا در بگذارد یا راهی شود؛ هر جا که باشد مرغ دلش، شوق دارد و همان برق رجز میان هایش کافیست تا تن لشکری را به لرزه درآورد. 🍃امین سربندی! الحق که نام وظیفه لایق اوست؛ هر کسی را توانِ به دوش کشیدن این نام نیست و او به خوبی در مسیری گذاشت که منتهی به پرستو شدنش بود. 🍃شهادتت مبارک سرباز وطن🍃 ✍️نویسنده: سالروز 📅تاریخ تولد : ٢١ مرداد ١٣٧۶ 📅تاریخ شهادت : ٢۴ آبان ١٣٩۶ 🕊محل شهادت : شازند 🥀مزار شهید: روستای سرسختی سفلی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مهدی_بختیاری💐 #سالروز_ولادت🎀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇ 🍃مهدی جانم! میدانم نگاه هایت شب و روز بدنبال من و است، هر روز همراه با من لباس بر تن میکنی و در انتخاب رنگ خوش سلیقگی به خرج میدهی. بند کفش های امیرعباس را میبندی و نگرانی که مبادا سرما دردانه ات را بیازارد. چادر که بر سر میکنم نگاهت را به سمتم روانه میکنی و دلم غنج میرود برای نگاه های ات! 🍃با هم راه گلزار را در پیش میگیریم و‌ مقصدمان است که مردم به عادت، قطعه خطابش میکنند! دست امیرعباس را میگیری، میانه ی راه همچون همیشه به دیدار فرمانده شهیدت، ، میروی و با تعریف ها و با اشک هایی که بوی جا ماندن میدهد، دل همسفر را میلرزانی... 🍃به بهشت پنجاه و سه که میرسیم کنج مزار خلوت میگیری؛ خدا میداند چگونه نجوا میکنی که شهید روح الله این چنین به تو خیره شده و با همان همیشگی‌اش دل بیقرارِ شهادتت را آرام میکند! 🍃از خیالاتم بیرون می آیم و میفهمم مدت هاست خیره شده ام به لبخندی که قاب عکست را شکوه داده است؛ همانی که از با شهید روح الله قربانی به تو رسیده است. همان لبخند، همان جلوه تنها چند قدم آن طرف تر.... 🍃محو تو بودم که کسی کنارم می نشیند! مادرت آمده... خوب که نگاهش میکنم اش همه چیز را به یادم می آورد. سخت است درد نبودن را به دوش بکشی اما این روزها توسلش به (س) است که دل بی تابش را تسکین میبخشد. گویا چاره فراق را از مادر (ع) طلب میکند... 🍃مهدی جان! امروز سالروز توست... همه میدانند مدت هاست روزشماری میکنم تا روزی که متولد شدی فرا برسد و من خدارا هزاران بار شکر کنم برای تو! 🍃همسرِ شهید من! اینبار هم میدانم مرا میشنوی و با همان خانوم گفتن هایت با تشکر میکنی؛ نیستی اما من به پای مسیری که تو رفتی ایستاده ام، تو نیز با بدرقه کردن دعاهای خیرت هوای دلم را کمی بیشتر داشته باش. ♡ باشد پ.ا.س.د.ا.رِ رشیدِ من♡ ✨پ.ن : از زبان همسر شهید ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ۲۷ آبان ۱۳۷۰ 📅تاریخ شهادت: ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید: بهشت زهرا 🕊محل شهادت: المیادین_ سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سالروز_شهادت #شهید_ذوالفقار_محمدی 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇ 🍃به پرچم مزین شده با نامِ (س) خیره شده ام، روضه ها جلوی چشمانم جان میگیرد و دلم پر میکشد به روزی که (ع) صدا زد: "برادر، برادرت را دریاب" چشمانم بارید برای کمر خمیده حسین(ع) اما جگرم سوخت برای زینب(س)، برای خیمه ای که دیگر نداشت و خدا میدانست بی عباس چه خواهند کرد. 🍃قرن ها گذشت و نه از یادها رفت و نه از دلها، عشق غریب کربلا شعله میکشید و پرتوی جاودانگی اش فروزان‌تر میشد. این بار هم یزیدیانی از جنس همان روزهای کربلا، زینبیه را هدف گرفتند و خیالِ ، لشکرشان را به هلهله انداخته بود اما زهی خیال باطل! که هرکدامشان در خلوت های خویش به عباس(ع) اقتدا کرده بودند حال زمان برایشان مقدر شده بود و چه فرصتی از این دلچسب‌تر؟! 🍃سربازانی که به ها ختم نشدند بلکه لشکری ساخته شد با نام و شیرمردانی چون را پیشکش حضرت زینب(س) کرد. ذوالفقار همچون نامش، شمشیر بُرَّنده ای شد و پس از بریدن طناب های ، پله های عاقبت بخیری را یک به یک طی کرد. حرف‌ها را به جان خرید و به پای دفاع از حرم فدا کرد. جوانِ رشید فاطمیون سربلند شد و نهایتِ بندگی‌اش ختم به بهترین مرگ ها شد! 🍃ذوالفقار ایستاد پای امام زمانش و چنان مردانه مدافعِ دختر مولایمان شد که حال در صحرای محشر روسفید است و باعث افتخار... ♡ذوالفقارِ حرم، گوارای وجود آسمانی ات♡ ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت : ۲ آذر ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🕊محل شهادت: سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سالروز_شهادت #شهید_محمدامین_زارع💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃 اند که دل به دریا میزنند! چشم هایشان را در امواج آن غرق و میانِ جوش و خروشش، خدا را جستجو میکنند‌. هم از دریا به اعلی رسید و در آبیِ موج های دریا، انعکاس چهره ی ماهِ خدا را دید. شاید هم ورودش به به همین دلیل بود، هر چند او هر کجا قدم میگذاشت عِطر حضور را حس میکرد و کیست که اینگونه را پذیرا نباشد؟!‌ 🍃درخت زندگی اش پر شاخ و برگ است، هر شاخه اش ختم به خدا میشود و هر برگ آن کتابی است برای . برگ های زندگی اش را که زیر رو رو کنی، را نسبت به غیبت تحسین میکنی و بحث عوض کردن های همیشگی اش هنگام ، تورا به فکر فرو میبَرَد. به راستی که این سخن کلید زندگی اش شده بود: "سربازان (عج) از هیچ چیز جز گناهان خویش نمیترسند" 🍃همین هم شد که خدا سربند "کُلُنا عَباسُکَ یا زِینَب" را به پیشانی اش بست و اورا راهی دیار (س) کرد. از سوریه که بازگشت سوغاتی اش بیمار شده‌ی او بود و هایی که نشان از حال خرابش میداد. در بیمارستان بستری بود اما دلِ بیتابش جایی نزدیکی حرم ی ارباب پر میزد و جاماندگی اش نمکی شده بود بر زخم هایِ سر باز کرده اش... 🍃میان آن توسلات و هایش چه گفت را نمیدانم اما هر چه که بود خوب پر کشید. خدا هم تابِ دوریِ اورا نداشت و این چنین شد که محمدامین زارعِ داستانِ ما، شهیدِ مدافع حرم شد و با قبل شهادتش هم مُهر رضایت را از گرفت...💔 ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت: ۲ آذر ۱۳۹۵ 🥀مزار شهید : شهرستان فسا 🕊محل شهادت‌: سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡بسم رب الشهید♡ 🍃 ها کم غم ندارد ، از شب قبلش دلمان پر میکشد به ؛ گوش ها و دلهایمان را به ناله های میسپاریم و چشم هایمان بارانیِ غم (ع) و اصحابش میشود ... 🍃اصلا تا نام شبِ جمعه می آید ، بی اراده انگشت و انگشتر میان لب هایمان جاری میشود ، چشمه گریه هایمان مسیرش را از دیده های سرخی که به خیره شده اند آغاز میکند و ردِ داغ ها شکستگیِ قلبمان را بیشتر میکند . 🍃اینبار هم یکی از همان جمعه های دلهره آور کشورمان شد ؛ ردِ را گرفت و هدفش مجاهدی بود که همچنان طرحِ لبخندش دل های بیقرار است !سال گذشته ، هفتمین روز آذر مزین به پر کشیدن محسن فخری زاده شد. با رفتنش ، روضه های سیزدهم دی تداعی شد و کمرها هر چند شکست اما سرها بالا رفت !غرورها گرفت و اشک هایمان نشان از او داشت . 🍃هفتم آذر سالروز دانشمندِ ایران زمین است اما جایی در کنار این مناسبت باید# ترس رژیم صهیونیستی را در این روز به خاطرها نشاند و در جهان فریاد زد که احدی توان مقابله ی رو در رو با سربازانِ سیدعلی را ندارد ؛ برای آن ها از پا درآمدن بی معناست و تنها راه مقابله خنجرهایی است که از پشت آن هارا میگیرد ، همان رویه ی این روزهای دشمنانی بزدل که از سایه ی عباس های نیز هراس دارند . 🍃محسن فخری زاده با قدم هایی استوار به ی عاشوراییانِ (عج) رسید و دشمن با به شهادت رساندنش ، اورا زنده تر کرد . پذیر بودنِ او را فراموش نمیکنیم ، هر یک به نیتِ شهیدِ مفتخرِ کشور ، جان هایمان را در دست گرفته و پیشکشِ سیدِ خراسانیِ خواهیم کرد ✌️🏻 🍃سربازانِ سیدعلی را به تهدید نکنید ، ما مشتاقانه به سمت خنثی سازیِ هایی که مانع ظهورند قدم برمیداریم و نهایت روسیاهیِ این نصیب چهره های منفورِ غاصبان است ! ✍️نویسنده: 🌷 📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۷ آذر ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید :امامزاده صالح تهران 🕊محل شهادت : آبسرد دماوند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃اولین ها ماندگار تر هستند، مثل تو که برای اولین بار نامت را از اهالیِ ، میانِ فداییان ‌ حک کردی و ماندگارِ تاریخ شدی‌؛ مثل تو که همسرشهید بودن را به همسفر زندگی ات آموختی و دخترانِ بابایی ات را به بودن دعوت کردی! 🍃شهادتِ تو، گمانِ محالی نبود؛ گویی کسی در گوشه پس گوشه های خیالمان مدام نبودن تورا یادآوری میکرد و به ما درس وابسته نشدن میداد. آخر مگر میشود خریدار خنده های همیشگی ات نشود؟! 🍃مگر میشود مَردی با آن ، عهد میانِ خود و خدایش را فراموش کند؟! همه ی این ها را نیز از عشقِ به داشتی! بسیجی بودن و بودن هم که نشانِ بارزِ مومنون است و الحق که داستان زندگی ات تلمیح میشود برای " نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند" 🍃نامِ هم برازنده ی وجود کریمانه ی توست، مگر کسی که برای نجات جانِ و دفاع از حرمِ ترک دیار میکند و فاطمه و ریحانه اش را به خدا میسپارد کریم نیست؟! 🍃حال که قلم، مفتاح باب آشناییمان شد حرف هایمان را شنوا باش چرا که در این وادی، اسیر شده و شاید سالروز تو، پُلی باشد برای بازگشت ما. شهادت، مقام نیست! زندگی کردن است اما در دیارِ . پس زندگی در آغوش خدا مبارکِ قلبِ خالصت♡ ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ مهر ۱۳۶۲ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : باغملک 🕊محل شهادت : حلب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سالروز_شهادت 🌷 #شهید_محسن_صدقی_بجنوردی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃زندگی‌اش در خلاصه می‌شود. از دوازده سالگی‌اش میان بحث‌های و اجتماعی گرفته تا حضور همه جانبه‌اش در سخنرانی‌ها و علیه ظالمانِ زمان. آرام و قرار هم نداشت و دائم در حال تلاش برای استوارتر کردن این بود. 🍃دائم زمزمه می‌کرد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَعينوا بِالصَّبرِ وَالصَّلاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرين»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید از و کمک جویید که همانا خداوند با شکیبایان است. این چنین بود که نماز فرصتی برای او شده بود تا با خدایش ملاقات کند و آرزوهایش را در گوش خدا کند. 🍃رفاقت زیاد او با خدا هم باعث شده بود تا رنگ و بوی به خود گیرد و با خواندن دائمیِ قرآن هیچ لحظه‌ای از یاد خالقِ مهربانش غافل نشود؛ داستانِ ما، مهربان بودن را نیز از خدا آموخته بود و خوش‌ برخوردی‌اش نشان از بودنش داشت. آنقدر هم متواضع و بود که همیشه احترام به پدر و مادرش را به خود گوشزد می‌کرد. 🍃عاشق شد و به پای معشوقش عاشقی کرد! کرد و ثابت قدم ماند. به قول خودش با زبان و عمل دعوت (ره) را لبیک گفت و تا پایِ جانش به این عهد وفادار ماند. هم پاداش سربازانی چون محسن است؛ این چنین بود که ، معراجِ او شد. در جوانی و همچون آقایش حضرت (ع) با رویِ سفید و چهره‌ای خوشحال به آغوش خدا پر کشید و برای همیشه میانِ قلب‌های ما جاودانه شد. ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت: ۱۱ آذر ۱۳۵۹ 🥀مزار شهید: بجنورد 🕊محل شهادت: سوسنگرد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#جمعه های انتظار💔 #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇ 🍃شنیده ام جواب واجب است، شنیده ام اگر یادت میکنیم این تو بودی که صدایمان زدی و مارا یاد کردی پس میخواهم سلامت دهم. سلام علتِ روشناییِ ، سلام آبیِ زیبای آسمان و سلام نسیمِ خنک ... 🍃سلام بر تو آقایی که این چنین بی صدا مرا میشنوی، دلم را میخوانی و بی واسطه میکنی. سلام بر تو ای مهربان ترین پدر، ای دلسوزِ ما و ای کسی که هایت آرامشِ جانِ بیقرار ماست. 🍃؛ تورا صدا میزنم. تویی که زیبایِ زندگی منی و طولانیِ زندگی ام با تو رنگ و بوی میگیرد‌. میدانم نگاه خیره و مهربانت را همچنان بر ما دوختی و آماده شدن ما هستی! تو نشانه ی نعماتِ بیکرانِ خدا هستی و ی عاشقانِ مشتاقی که دلشان روانه ی امامشان است. 🍃این را از ما بپذیر و دلمانِ را برای خودت هوایی تر کن. ؛ عاشقانه ترین دلیل برای زندگی، .الهی به حقِ حسین(ع) "" ✍️نویسنده: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#جمعه_های_انتظار💔 #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇ 🍃شنیده ام جواب واجب است، شنیده ام اگر یادت میکنیم این تو بودی که صدایمان زدی و مارا یاد کردی پس میخواهم سلامت دهم. سلام علتِ روشناییِ ، سلام آبیِ زیبای آسمان و سلام نسیمِ خنک ... 🍃سلام بر تو آقایی که این چنین بی صدا مرا میشنوی، دلم را میخوانی و بی واسطه میکنی. سلام بر تو ای مهربان ترین پدر، ای دلسوزِ ما و ای کسی که هایت آرامشِ جانِ بیقرار ماست. 🍃؛ تورا صدا میزنم. تویی که زیبایِ زندگی منی و طولانیِ زندگی ام با تو رنگ و بوی میگیرد‌. میدانم نگاه خیره و مهربانت را همچنان بر ما دوختی و آماده شدن ما هستی! تو نشانه ی نعماتِ بیکرانِ خدا هستی و ی عاشقانِ مشتاقی که دلشان روانه ی امامشان است. 🍃این را از ما بپذیر و دلمانِ را برای خودت هوایی تر کن. ؛ عاشقانه ترین دلیل برای زندگی، .الهی به حقِ حسین(ع) "" ✍️نویسنده: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh