هدایت شده از کانال روشنگری🇵🇸
🔶 واکنش #رهبر حکیم انقلاب به خروج #آمریکا از #برجام 👆
#تضمین نگرفتید.. به #اروپا هم اعتماد نکنید.. #عزت_ملی #منافع_ملی
#روحانی #ظریف #گوش_بگیر
👉 @roshangarii 🌹
🌷شهید نظرزاده 🌷
چقدر #فاصله هست میان من و تـو ... تو #آزادهی نَفْست بودی امّـا من یک عمر است که اسیر #هوای_نفسـم
#شهید_علی_چیت_سازیان
💠اگر بنا بود #آمریکا را سجده کنیم...
انقلاب نمی کردیم ، ما بنده ی #خدا هستیم و⚡️فقط برای او سجده می کنیم...
سرِ حرفمان هم ایستاده ایم✊...
💠اگر #تمام_دنیا ما را محاصره ی نظامی و تسلیحاتی کنند، باکی نیست❌...
💠سلاح ما #ایمان ماست. ایمان بچه هاست که توی خلیج فارس 🌊با ناوهای غول پیکر می جنگند...
💠حاضریم که تمام سختی ها را #قبول کنیم، فقط #یک_لحظه قلـ❤️ــب امام عزیزمان شاد شود.
#همیـــن!"
💠هرکس بهش بر میخورد ، بخورد!!
پیام #شهدا سانسور شدنی نیست📛!!✊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_عماد_مغنیه بنیانگذار یگان نظامی حزب الله لبنان بود. وی به #مرد_سایه، در مقاومت شهرت داشت و ب
2⃣8⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠آقا بود
🔹 #امام_خمینی را مراد میدانست و خودش را مرید😊 . #انقلاب_۵۷ را انقلابی نجات بخش✌️ برای مردم دنیا میدانست.آنقدر ذوب در شخصیت امام شد.که سال ۶۰ به او و گروهش لقب #خمینیون دادندو سال۶۲امام خطاب به #حاج_عماد فرمود🎤:
🔸شما هم #فرزند_من هستید
در دفاع از مظلوم👊 لحظه ای درنگ نکرد🚫.حتی برای کفش پوشیدن.شاید تمام سرویس های #امنیتی دنیا به دنبال او بودند.اما او از کار های عملیاتی #ترسی نداشت و هرجا که لازم بود شخصا حاضر میشد👌
🔹کار به جایی رسید که #دشمن مجبور شد اینگونه از او تعریف کند:✓تیزهوش و دقیق ، ✓تیراندازی ماهر ،✓ برنامه ریزی حرفه ای😎،✓کسی که هیچ قراری را با تلفن ☎️هماهنگ نکرد ، ✓هر روز ماشینش🚕 را عوض میکرد ، ✓هیچ وقت #دوشب در یکجا نخوابید❌
🔸اگر از یک در وارد ساختمانی🏢 میشد از در دیگر خارج میشد و... خلاصه #آقا بود.ثمره زندگی #حاج_عماد فرزندی بود که نه در سواحل دریاهای اروپا و #امریکا.بلکه در جبهه های مقاومت آفتاب🌞 سوخته شد؛عرق ریخت ، زحمت کشید😪 ، #شهید_شد🌷
و نـامـش را در تــاریــخ🗓 جــاودانـه کــرد: #شهید_جهاد_مغنیه
شادی روحشان #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے3⃣1⃣1⃣ ✔️تقسیم بندی یاران امام (عجل الله تعالی فرجه الشری
❣﷽❣
پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے4⃣1⃣1⃣
🔴آخرالزمان و اصحاب مهدی (عج)
⬅️در این دنیای پر از #فریب که منجی دروغین را شبیه سازی میکنند و مدعیان فراوان شده اند و مدعیان خودشان همدیگر را رد میکنند و در این میان افرادی پی گیر و در گیر این مدعیان میشوند و زندگی خود را فدای دروغگویان میکنند و در زمانی که حتی ندا را شبیه سازی میکنند و گویا #تکنولوژی در #امریکا جایزه گرفته است که این تکنولوژی توانسته است صوتی را شبیه سازی کند که جهت ندارد تا شبیه صوت های زمینی نباشد و شبیه صوت #آسمانی باشد که بی جهت است
📌 ؛در چنین اوضاع و احوالی رسول الله (ص) راه را همان هزار سال قبل به ما نشان داده اند و فرموده اند #تمسک به #ثقلین موجب عدم گمراهی است .لذا ما باید آخرالزمان را در کلام اهل بیت (ع) و در کلام ثقلین جستجو کنیم و نه در کلام غیر ثقلین
⬅️طبق حدیث زیر آخرالزمان به زمانی گفته شده است که اصحاب مهدی (عج) هستند
📌ولقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر » قيل : الزبور : كتب الانبياء ، والذكر : اللوح المحفوظ ، وقيل : الزبور : الكتب المنزلة بعدالتوراة ، والذكر : التوراة ، وقيل : الزبور : زبور داود ، والذكر : التوراة أن الارض يرثها عبادي الصالحون قيل : يعني أرض الجنة يرثها عبادي المطيعون ، وقيل : هي الارض المعروفة يرثها امة محمد بالفتوح ، وقال أبوجعفر ع هم أصحاب المهدي عجل الله فرجه في آخر الزمان
📝امام باقر (ع) فرمود اصحاب مهدی در آخر الزمان همان تفسیر آیات هستند که زمین به صالحان به ارث میرسد .
📕 بحارالانوار ج ۹ ص ۱۲۶
📌 بنابراین ما برای عدم #گمراهی باید به ثقلین تمسک کنیم طیق کلام رسول الله در آخرین روزهای عمر ایشان و ثقلین هم اینجا میفرمایند زمانی که اصحاب مهدی هستند آخرالزمان است .
#آخرالزمان_و_اصحاب_مهدی_عج
⚪️ #اخرالزمان
#پرسش_پاسخ_مهدوی
🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الفرج🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷شهدا چه می گفتند: 🔸ما از شما می خواهیم، اگر #خداوند متعال مارا پیش خودش برد🕊 راه مارا ادامه دهید✅
💢در طول مدتی كه من با عباس در #آمریكا هم اتاق بودم، همه تفریح #عباس در آمریكا در سه چیز خلاصه می شد:
↵ورزش
↵عكاسی📸
↵و دیدن #مناظر طبیعی.
💢او همیشه روزانه دو وعده غذا🍝 می خورد، صبحانه و #شام.
(خلبان صیادبورانی)
#شهید_عباس_بابایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰سردار #شهید_سلیمانی در جواب تهدید #ترامپ گفته بود من به تنهایی برای مقابله با تو کافیم👊
ترامپ معنی این حرف را نفهمید❌😏
#شهادت_سردار_سلیمانی 👇
1= #آمریکا را مجبور به ترک عراق کرد
2= مردم عراق را #متحد کرد و اثر اغتشاشات را از بین برد
3= امنیت را به شهرهای عتبات برگرداند
4= توطئه #ایران_ستیزی در عراق را از بین برد
5= اتحاد سیاسی را به ایران برگرداند و نتایج اغتشاشات طراحی شده دشمنان را از اعتراض بحق مردم خنثی کرد✅
6=به همه غلط❌ بودن مذاکره با آمریکا را ثابت نمود ( نقض حاکمیت عراق علی رغم داشتن پیمان امنیتی)
7= لزوم داشتن قدرت نظامی در بالاترین حد ممکن و لزوم اتکا به توانمندیهای #داخلی را ثابت کرد👌
8=جبهه مقاومت در تمام منطقه #متحد و تمام منطقه را برای آمریکا و عواملش نا امن کرد و الان تمام جبهه مقاومت در حال طراحی انتقام سخت هستند🤛
برای هر کدام از نتایج فوق چندین #میلیارد_دلار لازم است. این تازه اولش است😏
#مالک_اشتر_رهبری، سردار سلیمانی به تنهایی یک ملت✌️🇮🇷 بودی و #هستی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🚨 #فوری / واکنش مقامات #آمریکا به حمله موشکی موفق سپاه پاسداران به پایگاه عین الاسد
💢 رئیس مجلس نمایندگان آمریکا:آمریکا و جهان تحمل جنگی دیگر را ندارند
💢 مارکو روبیو،سناتور جمهوریخواه آمریکا:امشب نیروهای آمریکایی وهمپیمانان آنها زیر آتش ایران قرار داشتند
💢 کریس مورفی،سناتور دموکرات آمریکایی: دولت(آمریکا)باید بپذیردکه سیاست تشدید تنش به شدت شکست خورده وباید مسیر را تغییر دهد
💢 رند پال،سناتور سرشناس جمهوریخواه آمریکایی:باید از سطح تنش ها بکاهیم پیش از آنکه وارد جنگی شویم که پایانی برای آن نیست
💢 رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا:ملت آمریکا هیچ تمایلی برای ورود به جنگ نامحدودی دیگر ندارد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#نیمه_پنهان_ماه 1 زندگی #شهید_مصطفی_چمران 🔻به روایت: همسرشهیــد #قسمت_چهارم 4⃣ 🔮مصطفی گفت: همه تاب
❣﷽❣
#رمان📚
#نیمه_پنهان_ماه 1
ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ
🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد
#قسمت_پنجم 5⃣
🔮یادم هست در یکی از سفر هایی که به روستا ها می رفت همراهش بودم. داخل ماشین هدیه ای به من داد - #اولین هدیه اش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم - خیلی خوش حال شدم😍 و همان جا باز کردم دیدم #روسری است، یک روسری قرمز با گل های درشت، من جا خوردم. اما او لبخند زد و به شیرینی گفت: «بچه ها دوست دارند شما را با روسری ببینند» از آن وقت روسری گذاشتم و مانده.
🔮من می دانستم بچه ها به مصطفی حمله می کنند که چرا شما خانمی را که #حجاب ندارد می آوري مؤسسه اما برایم عجیب بود که مصطفی خیلی سعی می کرد - خودم متوجه می شدم - مرابه بچه ها نزدیک کند💕 می گفت:« ایشان #خیلی_خوبند. این طور که شما فکر می کنید نیست. به خاطر شما می آیند مؤسسه و می خواهند از شما یاد بگیرند. ان شاءالله خودمان بهش یاد می دهیم.
🔮نگفت این حجابش درست نیست. مثل ما نیست، فامیل هایش آن چنائی اند. این ها خیلی روی من #تاثیر گذاشت. او مرا مثل یک بچه کوچک قدم به قدم جلو برد، به اسلام آورد👌 نُه ماه... نه ماه زیبا با هم داشتیم و بعد ازدواج💍 کردیم. البته ازدواج ما به #مشکلات سختی بر خورد. «تو دیوانه شده ای، این مرد بیست سال از تو بزرگ تر است، #ایرانی است، همه اش توی جنگ است، پول ندارد، همرنگ ما نیست❌ حتی شناسنامه ندارد.»
🔮سرش را گرفت بین پاهایش و چشم هایش را بست😔 چرا ناگهان همه این قدر شبیه هم شده بودند؟ انگار این حرفها متن یک نمایش نامه بود که همه حفظ بودند جز #او؛ مادرش، پدرش، فامیل، حتی دوستانش. كاش او در یک "خانواده معمولی" به دنیا آمده بود. كاش او از خودش ماشين نداشت، کاش پدر او به جای تجارت بین #آمریکا و ژاپن معلمی می کرد، کارگری می کرد، آن وقت همه چیز طور دیگری می شد...
🔮می دانست، می دانست وضع #مصطفی هم بهتر از او نیست. بچه هایی که با مصطفی هستند او را دوست ندارند، قبولش نمی کنند... آه خدایا سخت ترین چیز همین است. کاش مادر بزرگ اين جا بود . اگر او بود #غاده غمی نداشت. مادر بزرگ به حرفش گوش می داد. دردش💔 را می فهمید.
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #رمان📚 #نیمه_پنهان_ماه 1 ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ 🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد #قسمت_سی_وسوم 3⃣3⃣ 🔮مص
❣﷽❣
#رمان📚
#نیمه_پنهان_ماه 1
ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ
🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد
#قسمت_سی_وچهارم 4⃣3⃣
🔮وقتی دانشگاه شهید چمران مثل #شهیدچمران را بپروراند، مصطفی کسی نیست که مجسمه اش را بسازد و بگذارند❌این یک چیز مرده است و مصطفی #زنده است. در فطرت آدم ها، در قلب آن ها است.
🔮آدم ها بین خیر و شر درگیرند و باید کسی دستشان را بگیرد🤝 همان طور که خدا این مرد را فرستاد تا مرا دست گیری کند. در تهران که تنها بودم نگاه می کردم به زندگی که #گذشت و عبور کرد. من کجا؟ #ایران کجا؟ من دختر جبل عامل و جنوب لبنان ! من همیشه می گفتم اگر مرا از #جبل_عامل بیرون ببرند می میرم، مثل ماهی که بیفتد بیرون آب.
🔮زندگی خارج از جنوب لبنان و شهر صور در تصور من نمی آمد. به مصطفی می گفتم: اگر می دانستم انقلاب پیروز می شود✌️ و قرار به برگشت ما به ایران و ترک جبل هامل است نمی دانم قبول می کردم این ازدواج را یا نه‼️ اما آمدم و مصطفی حتی شناسنامه ام را به نام #غاده_چمران گرفت که در دار اسلام بمانم و بر نگردم و من ، مخصوصا وقتی در #مشهد هستم احساس می کنم خدا به واسطه این مرد دست مرا گرفت، حجت را بر من تمام کرد و از میان آتشی که داشتم می سوختم بیرون کشید.
🔮می شد که من دور از جبل عامل و در کشور کفر باشم، در #آمریکا، مثل خواهر و برادرهایم. گاه گاه که از ایران🇮🇷 برای دید و بازدید می رفتم لبنان به من می خندیدند، می گفتند: ایرانی ها همه صف ایستاده اند برای گرین کارت، تو که تبعيت داری چرا از دست می دهی⁉️ به آن ها گفتم: بزرگ ترین گرین کارت که من دارم کسی ندارد و آن این پارچه سبزی است که از روی حرم #امام_رضا عليه السلام است و من در گردنم _
گذاشته ام.
🔮با همه وجودم این #نعمت را احساس می کنم و اگر همه عمرم را، چه گذشته چه مانده، در #سجده گذاشتم نمی توانم شکر خدا را بکنم. با مصطفی یک عالم بزرگ را گذراندم از ماده تا معنا👌 از مجاز تا حقیقت و از خدا می خواهم که متوقف نشوم در مصطفی، هم چنان که خودش در حق من این دعا کرد: «خدایا! من از تو یک چیز می خواهم با همه اخلاصم که #محافظ_غاده باش و در خلأ تنهایش نگذار🙏 من می خواهم که بعد از مرگ او را ببینم در پرواز🕊
🔮خدایا ! می خواهم غاده بعد از من متوقف نشود❌ و می خواهم به من فکر کند، مثل گل زیبا که در راه زندگی و #کمال پیدا کرد و او باید در این راه بالا و بالاتر برود. می خواهد غاده به من فکر کند ، مثل یک شمع🕯 مسكين و کوچک که سوخت در تاریکی تا مرد و او از نورش بهره برد برای مدتی بس کوتاه. می خواهم او به من فکر کند💭 مثل یک نسیم که از آسمان روح آمد و در گوشش كلمه #عشق گفت و رفت به سوی کلمه بی نهایت♥️
#تمام 🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🛑یک انسان بیگناه را کشتند، هزاران انسان بیدار شد. یک #مرد_آسمانی را کشتند، کل کشورشان در آتش🔥 سوخت.
🌐ظلم بی پاسخ نمی ماند.. خداوند از همه ظالمان #انتقام میگیرد..
#مرگ_بر_آمریکا
Killed an innocent man,
Thousands woke up...
Killed a divine man,
All their country is in flames...
Oppression would not go unheeded..
God would take revenge from all oppressors..Down with USA
قتلوا إنساناً بريئاً.... فنهض الآف البشر... قتلوا رجلاً سماوياً ...فإحترق كل بلدهم بالنار.... الظلم لايبقى بلا جواب إن الله ينتقم من كل الظالمين ... الموت لأمريكا
#آمریکا #امیرکا_تنتفض #ترامپ #بی_بی_سی #منوتو #صدای_آمریکا #کرونا #مرگ_بر_آمریکا #DethToAmerica #حقوق_بشر #اعتراضات_آمریکا #تظاهرات_آمریکا #سلیمانی #سلیماني #Suileimani #GeneralSuleimani #Martyr #Icantbreathe #US #USA #Terrorism #blacklivesmatter #Trump #georgefloyd #BBC #CNN #FOXNEWS #donaldtrump #trump #BLACK_LIVES_MATTER
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 1⃣2⃣#قسمت_بیست ویکم 💠 در را که پشت سرش بست صدای #اذان مغرب بلند شد و
❣﷽❣
📚 #رمان
💥 #تنها_میان_داعش
2⃣2⃣#قسمت_بیست_ودوم
💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانجا مداوا میکردند.
پارگی پهلوی رزمندهای را بدون بیهوشی بخیه میزدند، میگفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت #درد و خونریزی خودش از هوش رفت.
💢 دختربچهای در حمله #خمپارهای، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمیدانست با این #جراحت چه کند، جان داد.
💠صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین #روضه بود و دل من همچنان از نغمه نالههای حیدر پَرپَر میزد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد.
💢 نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانیام برد، زنعمو اعتراض کرد :«سِر نمیکنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمیبینی وضعیت رو؟ #ترکش رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!»
💠و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :«#آمریکا واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک میفرسته! چرا واسه ما نمیفرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!»
💢یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا #قاسم_سلیمانی تو آمرلی باشه، کمک نمیکنه! باید #ایرانیها برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«میخوان #حاج_قاسم بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!»
💠پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته #قتل_عام مردم رو تماشا میکنه!»
💢 از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمیآمد که دوباره به سمت من چرخید و با #خشمی که از چشمانش میبارید، بخیه را شروع کرد.
حالا سوزش سوزن در پیشانیام بهانه خوبی بود که به یاد نالههای #مظلومانه حیدر ضجه بزنم و بیواهمه گریه کنم.
💠 به چه کسی میشد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زنعمو میتوانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟
حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و میدانستم نه از عباس که از هیچکس کاری برای نجات حیدر برنمیآید.
💢 بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون میخوردم و از چشمانم خون میباریدم.
میدانستم بوی خون این دل پاره رسوایم میکند که از همه فرار میکردم و تنها در بستر زار میزدم.
💠 از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس میکردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه نالهاش را میشنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.
عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.
💢 انگشتانم مثل تکهای یخ شده و جرأت نمیکردم فیلم را باز کنم که میدانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.
دلم میخواست ببینم حیدرم هنوز نفس میکشد و میدانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و #شهادتش به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید.
💠 انگشتم دیگر بیتاب شده بود، بیاختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد.
پلک میزدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند.
💢 لبهایش را به هم فشار میداد تا نالهاش بلند نشود، پاهای به هم بستهاش را روی خاک میکشید و من نمیدانستم از کدام زخمش درد میکشد که لباسش همه رنگ #خون بود و جای سالم به تنش نمانده بود.
فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و #طاقتم را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمیام بهجای اشک، خون فواره زد.
💠 این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ میزدم و به #خدا التماس میکردم تا #معجزهای کند.
دیگر به حال خودم نبودم که این گریهها با اهل خانه چه میکند، بیپروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا میزدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپارههای #داعش شهر را به هم ریخت.
💢 از قدارهکشیهای عدنان میفهمیدم داعش چقدر به اشغال #آمرلی امیدوار شده و آتشبازی این شبها تفریحشان شده بود.
خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 3⃣2⃣#قسمت_بیست_وسوم 💠 هول انفجاری که دوباره خانه را زیر و رو کرده بو
❣﷽❣
📚 #رمان
💥 #تنها_میان_داعش
4⃣2⃣#قسمت_بیست_وچهارم
💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید :«همه سالمید؟»
پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که #دلواپس حالش صدایم لرزید :«پاشو عباس! خودم میبرمت درمانگاه.»
💢 از لحنم لبخند کمرنگی روی لبش نشست و زمزمه کرد :«خوبم خواهرجون!» شاید هم میدانست در درمانگاه دارویی پیدا نمیشود و نمیخواست دل من بلرزد که چفیه #خونی زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید :«یوسف بهتره؟»
💠در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سکوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تکیه داد و با صدایی که از خستگی خش افتاده بود، نجوا کرد :«#حاج_قاسم نمیذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری #داعشیها رو دست به سر میکنه تا هلیکوپترها بتونن بیان.»
💢 سپس به سمتم چرخید و حرفی زد که دلم آتش گرفت :«دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!»
اشکی که تا روی گونهام رسیده بود پاک کردم و پرسیدم :«میخوای بیدارش کنم؟» سرش را به نشانه منفی تکان داد، نگاهی به خودش کرد و با خجالت پاسخ داد :«اوضام خیلی خرابه!»
💠 و از چشمان شکستهام فهمیده بود از غم دوری حیدر کمر خم کردهام که با لبخندی دلربا دلداریام داد :«انشاءالله #محاصره میشکنه و حیدر برمیگرده!» و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه نالههایی بود که امیدم را برای دیدارش ناامید کرده است.
💢 دلم میخواست از حال حیدر و داغ #دلتنگیاش بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش که از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم نمیداد.
💠 با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانیاش کنار زد و طاقت او هم تمام شده بود که برایم درددل کرد :«نرجس دعا کن برامون #اسلحه بیارن!»
نفس بلندی کشید تا سینهاش سبک شود و صدای گرفتهاش را به سختی شنیدم :«دیشب داعش یکی از خاکریزهامون رو کوبید، دو تا از بچهها #شهید شدن. اگه فقط چندتا از اون اسلحههایی که #آمریکا واسه کردها میفرسته دست ما بود، نفس داعش رو میگرفتیم.»
💢سپس غریبانه نگاهم کرد و عاشقانه شهادت داد :«انگار داریم با همه دنیا میجنگیم! فقط #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسم پشت ما هستن!» اما همین پشتیبانی به قلبش قوّت میداد که لبخندی فاتحانه صورتش را پُر کرد و ساکت سر به زیر انداخت.
💠محو نیمرخ صورت زیبایش شده بودم که دوباره سرش را بالا آورد، آهی کشید و با صدایی خسته خبر داد :«#سنجار با همه پشتیبانی که آمریکا از کردها میکرد، آخر افتاد دست داعش!»
صورتش از قطرات عرق پُر شده و نمیخواست دل مرا خالی کند که دیگر از سنجار حرفی نزد، دستش را جلو آورد و چیزی نشانم داد که نگاهم به لرزه افتاد.
💢 در میان انگشتانش #نارنجکی جا خوش کرده بود و حرفی زد که در این گرما تمام تنم یخ زد :«تا زمانی که یه نفر از ما زنده باشه، نمیذاریم دست داعش به شما برسه! اما این واسه روزیه که دیگه ما نباشیم!»
💠 دستش همچنان مقابلم بود و من جرأت نمیکردم نارنجک را از دستش بگیرم که لبخندی زد و با #آرامشی شیرین سوال کرد :«بلدی باهاش کار کنی؟»
من هنوز نمیفهمیدم چه میگوید و او اضطرابم را حس میکرد که با گلوی خشکش نفس بلندی کشید و گفت :«نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دستتون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای #داعش به شهر باز شد...»
💢 و از فکر نزدیک شدن داعش به #ناموسش صورت رنگ پریدهاش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجک را نشانم داد و تنها یک جمله گفت :«هروقت نیاز شد فقط این ضامن رو بکش.»
با دستهایی که از تصور #تعرض داعش میلرزید، نارنجک را از دستش گرفتم و با چشمان خودم دیدم تا نارنجک را به دستم داد، مرد و زنده شد.
💠 این نارنجک قرار بود پس از برادرم فرشته نجاتم باشد، باید با آن جان خود و داعش را یکجا میگرفتیم و عباس از همین درد در حال جان دادن بود که با نگاه شرمندهاش به پای چشمان وحشتزدهام افتاد :«انشاءالله کار به اونجا نمیرسه...»
💢 دیگر نفسش بالا نیامد تا حرفش را تمام کند، بهسختی از جا بلند شد و با قامتی شکسته از پلههای ایوان پایین رفت.
او میرفت و دل من از رفتنش زیر و رو میشد که پشت سرش دویدم و پیش از آنکه صدایش کنم، صدای در حیاط بلند شد.
💠عباس زودتر از من به در رسیده بود و تا در را باز کرد، دیدم زن همسایه، امّ جعفر است. کودک شیرخوارش در آغوشش بیحال افتاده و در برابر ما با درماندگی التماس کرد :«دو روزه فقط بهش آب چاه دادم! دیگه صداش درنمیاد، شما #شیر دارید؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢 #انتقام #انتقام ... بسم الله قاصم الجبارین 🔰ما جوانان ایرانی از #سپاه مقتدر عزیزمان خواستاریم هم
🛑شمارش معکوس #انتقام_سخت آغاز شد
⭕️ایران بزودی پاسخ سخت وپشیمان کننده ای به رژیم صهیونیستی از بابت #ترور_ناجوانمردانه شهید فخری زاده🌷 خواهد داد، اما اگر #آمریکا بخواهد در حمایت از سگ هار منطقه مرتکب اشتباهی بشود کلیه منافع آمریکا از غرب آسیا،قفقاز،خلیج فارس،دریای عمان،اقیانوس هند، گرفته تا خود ایالات منفجره گستره جغرافیایی ما جهت پاسخ سخت وپشیمان کننده خواهد بود☝️
ازجایی #خواهدخورد که فکرش را هم نمیتواند بکند💥💥
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃 از آسمان ایران،هنوز صداهای بسیاری به گوش می رسد . صدای عهدهای به #سوگند مزین شده، صدای یاحسین های #عملیات ، صدای #خلبان مبارز و وفادار ، صدای آخرین مناجات #عباس_دوران ، صدای آخرین صحبتهای سرشار از عشق و مبارزه #محمد_نوژه.
🍃 عشق به پرواز آنقدر در دلش ریشه زده بود که مدتی در #آمریکا برای ادامه راهش درس خواند و بعد از برگشتش به ایران،خدمت صادقانه اش در دل آسمان و در ذهن همه مردم به امانت باقی ماند.از ستاره های موفقیتش در تقویم زمان هرچه بگویم کم است اما میخواهم از لحظه ای بگویم که داوطلبانه برای کمک به #شهید_چمران راهی #پاوه شد.در محاصره ضد انقلابها مانده بود و طلب کمک کرد.محمد راهی شد و در مسیر بازگشت، آتش بار ضد انقلابها ،هواپیما را از مسیر خارج کرد و به کوه برخورد کرد .خلبان با زبان #روزه، با خون خود #افطار کرد.
🍃 سرنوشت محبان حسین ، همچون ارباب می شود.گویی لب های تشنه، میخواهد #روضه_کربلا را تداعی کند...
محمد ها ،عباس ها، چمران ها خالصانه جنگیدند و برای وجب به وجب خاک این کشور جان دادند.دل نگرانم ، شاید هم شرمنده برای این روزها که به قیمت ناچیز با چشم پوشی بر خون به یادگار مانده بر کوه و آسمان و زمین، چوب حراج میزدند به این مرز و بوم ...
🍃 جای خالی دوران ها و نوژه ها عجیب این روزها به چشم می آید....
#روحت_شاد_قهرمان_فداکار
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
💐به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_محمد_نوژه
📅تاریخ تولد : ۸ فروردین ۱۳۲۴
📅تاریخ شهادت : ۲۵ مرداد ۱۳۵۸
📅تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۰
🕊 محل شهادت : پاوه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*بسم الله الرحمن الرحیم
🍃محکم و باصلابت، نخستین واژگانی که پس از دیدن قاب عکسش در ذهنم نقش بست. چشم هایی مقتدر که در پستوی آن ها میشد #مهربانی را لمس کرد. چشم هایی که دلت میخواست ساعت ها به آنها خیره شوی و برایت از عشقی که به امام داشت بگویند.
🍃از همان برقی که هنگام دیدن تصویر و شنیدن صدای #امام میان دیدگانش شعله میکشید و گرمای عشقش همه را به حیرت واداشته بود. #عشق او برای خدمت به امام امت، اورا موفق ترین کرده بود؛ برای آموختن #زبان_انگلیسی هم به #آمریکا رفت اما ترک #وطن ،رسمِ سربازان این خاک نیست.
🍃مدت ها بعد پس از بازدید موزه حرم #کریمه_اهل_بیت، به فکر نوشتن #قرآن افتاد و میگفت: "هر وقت نوشتن قرآن تمام شود، عمر من هم تمام میشود" همین هم شد! از ساال ۱۳۴۷ نوشتن قران را آغاز کرد و سال ۱۳۵۸ نوشتن آن به پایان رسید...
🍃شهادت به وی الهام شده بود. میخواست به #ماموریت برود که رو به دوستانش گفت: "من از این ماموریت زنده نمیگردم" رفت و تا آخرین قطره خونش شجاعانه #مبارزه کرد. شهید اشراف در تاریخ دهم آبان سال ۱۳۵۸، به ارزوی همیشگی اش رسید و تا ابد افتخار سرزمینی شد که مملو از شهید اشراف هاست.
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_شریف_اشراف
📅تاریخ تولد : ٢ فروردین ۱٣۱۶
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آبان ۱٣۵٨
📅تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : بانه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨#سردار_شهید_محمد_منتظر_قائم
🍃عاشقی، که غصه شهادتش متفاوت و دردناک است. دردی که در پی یک جریان نفوذی شکل گرفت.
🍃خط زندگی #سردار را که دنبال میکنی عقل تمام سلول های وجود درک میکنند که چه نیک در ذهن روزگار به یادگار مانده است، خطی که گرفته از سلوک مردان الهی بود .
🍃سردار، از همان روز های آغازین، همان روز هایی که خیل عظیمی از هم سن و سالانش حتی #نماز خواندن را نمیدانستند، با خط خوشش شروع به نوشتن #مکتب_انقلابی گری اش نمود.
🍃و آنچنان با انقلاب انس گرفته بود که
به گمانم مشق انقلاب، جوهره ی وجودش شده بود که تا آخرین لحظه حیات در حال نگارش آن به روی خاک سرزمینش بود.
🍃پنج اردیبهشت سال ۱۳۵۹، پس از فرود چند هلی کوپتر آمریکایی در #صحرای_طبس، روح انقلابی سردار او را بهمحل رساند تا از نزدیک واقعه را بررسی کند تا از جان #انقلاب و #اسلام مراقبت کند.
🍃اما همزمان با ورود ایشان در محل صحرای طبس، بنی صدر رئیس جمهور وقت در خیانتی آشکار دستور حمله به هلی کوپترها و هواپیماهای آمریکایی میدهد ولی بعد ها مشخص میشود که این هلی کوپتر ها حاوی اسناد مهمی از اقدامات بعدی #آمریکا در حمله به طبس بوده اند.
🍃بدین ترتیب #سردار منتظر قائم که در صحنه مبارزه با استکبار حضور داشت در بمباران منطقه به دستور بنی صدر به درجه رفیع شهادت نائل آمد🕊
🍃آری سردار، طعمه #خیانت بنی صدر و هم دستانش شده بود که میخواستند آن اسناد فاش نشود .
*امید است مسئولین #ولایی این سرزمین دیگر اجازه چنین خیانت هایی به خاک سرزمین مان ندهند و دست منافقین و خائنین را از سر این سرزمین قطع نمایند.
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_منتظر_قائم
📅تاریخ تولد : ۱٣٢٧
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱٣۵٩
🕊محل شهادت : صحرای طبس
🥀مزار شهید : آرامستان خلدبرین یزد
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔴 وقتی #شهید خلیلی ها در هیاهوی #سلبریتی های دهان گشاد گم میشوند.. تو یادت باشد #بانو.. #روسری ات که برود #امنیت ت میرود.. هر جا که باشی.. #ایران و #آمریکا و #سوئد هم ندارد..
#علی_خلیلی
#حجاب
#گشت_ارشاد
#شهیدانه
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید شریف اشراف 🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*بسم الله الرحمن الرحیم
🍃محکم و باصلابت، نخستین واژگانی که پس از دیدن قاب عکسش در ذهنم نقش بست. چشم هایی مقتدر که در پستوی آن ها میشد #مهربانی را لمس کرد. چشم هایی که دلت میخواست ساعت ها به آنها خیره شوی و برایت از عشقی که به امام داشت بگویند.
🍃از همان برقی که هنگام دیدن تصویر و شنیدن صدای #امام میان دیدگانش شعله میکشید و گرمای عشقش همه را به حیرت واداشته بود. #عشق او برای خدمت به امام امت، اورا موفق ترین کرده بود؛ برای آموختن #زبان_انگلیسی هم به #آمریکا رفت اما ترک #وطن ،رسمِ سربازان این خاک نیست.
🍃مدت ها بعد پس از بازدید موزه حرم #کریمه_اهل_بیت، به فکر نوشتن #قرآن افتاد و میگفت: "هر وقت نوشتن قرآن تمام شود، عمر من هم تمام میشود" همین هم شد! از ساال ۱۳۴۷ نوشتن قران را آغاز کرد و سال ۱۳۵۸ نوشتن آن به پایان رسید...
🍃شهادت به وی الهام شده بود. میخواست به #ماموریت برود که رو به دوستانش گفت: "من از این ماموریت زنده نمیگردم" رفت و تا آخرین قطره خونش شجاعانه #مبارزه کرد. شهید اشراف در تاریخ دهم آبان سال ۱۳۵۸، به ارزوی همیشگی اش رسید و تا ابد افتخار سرزمینی شد که مملو از شهید اشراف هاست.
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_شریف_اشراف
📅تاریخ تولد : ٢ فروردین ۱٣۱۶
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آبان ۱٣۵٨
🕊محل شهادت : بانه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
⭕️هزاران #قاسم_سلیمانی آماده حرکت به سمت کاخ سفید هستند!
🔹فرزند شهید قاسم سلیمانی گفت: امروز من با خون پدر شهیدم🌷 در میدان نبرد حریف می طلبم و دنیا بداند روح #حاجقاسم در ذره ذره وجود دنیا دمیده شده و هزاران قاسم سلیمانی آماده حرکت به سمت کاخ سفید هستند و شما تا آخر عمر بترسید و منتظر ما باشید.
موجی که در دنیا به خاطر #شهادت پدرم ایجاد شد به دلیل خدمات ارزشمند او نبود بلکه دنیا فهمید سردار سلیمانی در هر شرایطی دغدغه حفظ وحدت🤝 و همبستگی مردم #سراسر_دنیا داشت.
#آمریکا با ترور پدرم بزرگ ترین و احمقانه ترین حرکت را کرد. چرا که نه تنها شهادت پدرم موجب ضعف ایران🇮🇷 و جبهه مقاومت نشد، بلکه تمام آزادی خواهان و #جوانان سراسر دنیا را بیدار و وحدت میان مردم را بیشتر و بیشتر کرد.
وی افزود: #پدرم به مانند شیشه عطری می ماند که با شکستن آن رایحه خوشش🌸 در سراسر دنیا پیچید.
#زینب_سلیمانی تصریح کرد: در همه حال و همیشه توسل پدرم به عمه سادات♥️ بود که چگونه در همه حال پیام #کربلا را اعلام کرد.
امروز من زینب حاج قاسم به شما می گویم داستان کربلا دوباره در عصر ما تکرار شد و #علمدار محور مقاومت تکه تکه شد تا ولیِ امرش آسیب نبیند❌ علمدار رفت تا ایران و ایرانی بماند علمدار رفت تا #ناموس حفظ شود و او با شهادتش حجت را بر همگان تمام کرد و به تمام دنیا نشان داد شیطان بزرگ کیست.
🔻من به عنوان کوچک ترین فرزند حاج قاسم، قسم می خورم تا #آخرین لحظه عمرم دست از ولایت برنخواهم داشت و با شیطان بزرگ رو در رو مبارزه می کنم👊
#زن_عفت_اقتدار
#ایران_اسلامی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💌 #مکتب_حاج_قاسم
🏷 دشمنان حاج قاسم نمیتوانند در برابر ملت ایران بایستند❌❌
🔺 سردار سلامی در مراسم وداع با شهدای #حادثه_تروریستی_شاهچراغ:
🔸وقتی #آمریکا ما را تحریم کرد ما با قدرت از فراز آن گذشتیم و پهپادشان را منهدم💥 کردیم تا ثابت شود امریکا #هیچ_غلطی نمیتواند بکند و وقتی قهرمان مبارزه با تکفیر و تروریسم، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را ناجوانمردانه به شهادت رساندند، پایگاه آمریکا نماد قدرت آمریکا در عراق را هدف🎯 قرار دادیم و باز ثابت شد که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند❌
🔸اکنون آمریکا، #رژیم_موقت صهیونیستی و رژیم آلسعود خسته از شکستهای مکرر همچون شکست در جنگ یمن، شکست در تشکیل دولت در عراق و در لبنان و سوریه، وقتی این نفوذ معنوی را دیدند فهمیدند نمیتوانند❌ در برابر #ملت_ایران بایستند.
🔸به آمریکا و صهیونیستها و سعودیها #هشدار میدهیم که به زودی آرامش کسانی که آرامش مردم ایران را گرفتهاند، بههم خواهد خورد👊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
▪️رتبهی یک کنکور سراسری و دانشجوی رشتهی شیمی در دانشگاه شریف بود؛ قرار بود برای ادامهی تحصیل به #آمریکا اعزام شود اما به خاطر دفاع از میهن ماند👤
و بعد از تاسیس لشکر در سن ۲۱ سالگی در #اردیبهشت ۱۳۶۱ آسمانی شد🕊🌷
#شهید_محسن_وزوایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیر #حضرت_آقا از پاسخ صریح #شهید_جمهور درباره ارتباط با #آمریکا💔
چقدرجایت خالیست😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh