2⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🌷☘🌷☘
🔹روزی سر مزار سید نشسته بودیم. خانم من گفت: "من هرچه از خدا بخواهم با خواندن #زیارت_عاشورا در کنار مزار سید بر آورده میشود."
🔸آن روز گفت: "آقا سید، من این زیارت عاشورا را به نیابت شما می خوانم. از خدا می خواهم زیارت عمه سادات، #حضرت #زینب(سلام الله علیها) را نصیب ما کند."
🔹روز بعد یکی از دوستان من زنگ زد و گفت: "با یک کاروان راهی سوریه هستیم. دو نفر جا دارد. اگر گذرنامه داری، سریع اقدام کن. باور کردنی نبود شب #جمعه ی بعد در حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) نائب الزیاره سید بودیم!"
🌷☘🌷☘
🔸در بین بچه های همکار این ماجرا را تعریف کردم. اینکه هرکسی از خدا چیزی بخواهد به سراغ مزار سید می رود و با قرائت زیارت عاشورا از خدا می خواهد که مشکلش برطرف شود.
🔹هفته بعد سید را در عالم خواب دیدم. گفت: "#به فلانی(از همکاران محل کار)، این مطلب را بگو..."
🔸روز بعد همان شخص در حضور جمع گفت: "تو درباره ی سید مجتبی چی می گفتی؟! من رفتم سر قبر سید. زیارت عاشورا هم خواندم. اما مشکل من حل نشد."
#گفتم: "اتفاقا سید برات پیغام داده. گفته تو دو تا مشکل داری!"
از جمع خارج شدیم. ادامه دادم: "سید پیغام داد و گفت: " مشکل اول تو با توسل به #مادرم حضرت زهرا(سلام الله علیها) حل می شود. اما مشکل دوم را خودت به وجود آوردی. در زندگی خیلی به همسرت دروغ گفتی و این نتیجه همان دروغ هاست!" رنگ از رخسار دوستم پریده بود. گفت: درسته"
🌷☘🌷☘
🔹توی سفر #راهیان_نور همین مطالب را گفتم. نوروز 1388 بود. یکی از #روحانیان کاروان جلو آمد و گفت: "من زیاد به این حرف ها اعتقاد ندارم. برو به این #سید که می شناسی بگو یه دختر شهید داره طلاق می گیره برای اینکه بچه دار نمی شه. بگو آبروی خانواده #شهید در خطره."
🔸من هم بعد از سفر به سراغ مزار سید رفتم و بعد از زیارت عاشورا همین مطالب را گفتم.
نوروز سال 1389 همان روحانی با من تماس گرفت. می خواست آدرس #قبر سید را بپرسد.
🔹گفت: "با همان دختر شهید و همسر و فرزندش می خواهیم بریم سر مزار سید!"
🌷☘🌷☘
🔸#سید به یکی از دوستانش گفته بود: "هروقت خواستید برای من کاری انجام دهید زیارت عاشورا را بخوانید. #سه بار هم در #اول و #آخر آن نام مادرم #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) را ببرید."
نقل از: #یوسف_غلامی
📚 کتاب"علمدار" کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
شادی روحش #صلوات
#شهید_سید_مجتبی_علمدار❤️🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
⬆️⬆️
6⃣5⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_محمد_مرادی❤️🕊
✍راوی: همکار شهید بزرگوار
🔰شهید تپه های جولان!!!
🔹وقتی تازه به یگانی که شهید مرادی در آن حضور داشت منتقل شده بودم. در دیداری که با بچه های #یگان برای آشنایی داشتم یکی از همکاران شروع به معرفی افراد یگان کرد. وقتی به شهید محمد مرادی رسید گفت که ایشون هم #شهید_تپه_های_جولان هستند.
آقا محمد مرادی!
🔸تعجب کردم شهید تپه های جولان !!!
گفتم جریان چیه ؟!؟!
همگی خندیدند و گفتند که محمد قراره تو تپه های جولان شهید بشه
و کلا به نام #شهید_تپه_های_جولان معروفه😐
🔹گفتم چطوری!!!، کو #جنگ، بعدش ایران کجا، جولان کجا
بعد از این ماجرا که گذشت و با محمد رفیق شدیم تو صحبت هایی که با هم داشتیم محمد همیشه میگفت که من تو تپه های جولان شهید میشم.
🔸این ماجرا برای چند سال #قبل از جنگ #سوریه بود و در آن زمان شاید هیچ یک از دوستان محمد فکر شهادت محمد را نمیکردند. ولی محمد ...
#رزقک_شهادت
#جا_مانده_ایم
#یادش_باصلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh