آنچه خداوند میدهد پایانی ندارد و آنچه آدمی میدهد دوامی ندارد زندگیتان پر از داده های خداوند مهربان.❤️🌸

همیشه امیدتان به خدا باشد نه بندگانش... چون امید بستن به غیر خدا همچون خانه عنکبوت است : سست، شڪننده و بی اعتبار خدا به تنهایی برایتان ڪافیست ، در همه حال به او اعتماد ڪنید🌸❤️

✍🏻 آیت الله مجتبی تهرانی (ره): در روایات آمده است که اگر در حق کسانی که به شما بدی کردند دعا کنید، خداوند چندین برابر آن چیزی که خـواستید را برای‌خودتان‌ مستجاب می‌کند.🌸❤️

#‌صرفا‌جھت‌اطلاع‌ .. گاهۍ اوقات گره‌هایۍ بہ زندگیمون میفتہ و صلاح در باز نشدنشہ و خداوند خیر و صلاح ما رو بھتر میدونہ🙂❤️

حاج آقا دولابی: از کسانی که اذیتت کردن بگذر تا خدا هم کاری کند که کسانی که اذیتشان کرده ای از تو بگذرند...❤️

️حاتم طایی، هیچگاه اسمشو روی درخت یا سنگی حکاکی نکرد، ️او حتی با هیچ قلم، مرکب و رنگی اسمشو روی در و دیوار کسی ننوشت؛ ️ولی در کمال تعجب، نامش دنیا رو پر کرده!! با جوهره محبت نامت را بر دلها بنگار، بگذار نیکویی، نامت را زنده نگهدارد... ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇 ♥️ @shahidnekahi

میگن به هرکی بگی التماس دعا یه دینی میشه به گردنش و باید برات دعا کنه . پس شما هم برام دعا کنید . برا همه دعا کنید . دعا کنید که شرمنده نشیم … شرمنده خدا ؛شرمنده آقامون ؛شرمنده رهبرمون ؛ شرمنده شما و شرمنده دلامون … شهداااااا التماس دعا....... ❤️اللهم عجل لولیک الفرج ❤️ #کانال_شهیدمحمدنکاحی ❤️

#شهـادت ...💔 چه زیبا گلچین مے‌کنے خوبان عالـم را ...❗️ و مــــن مبهوت هر #شهیـــ💔ـــدم که چه زیبا مے‌رود تا عرش اعـــلا... آهــاےرفیـــق💔 رفیـــقتو دریاب☝️😔 25 فروردین #سالروز_شهادت #شهیدسیدطالب_موسوی سلام #روزتون_شهدایی 🌺 ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇 ♥️ @shahidnekahi

بسم الله الرّحمن الرّحیم🌹🍀 صبحتون شهدایی 📖#ڪلام_شهید 🌹🕊امیـدوارم ... حضرت زهرا (س) عنایتے ڪند تا به هـدفے ڪہ از ورود به سپاه داشته‌ام آن هم تنها خواستنِ شهادت از خـداوند بود ، نائل آیم. 🥀#پاسدار_مدافع_حــرم #شهید_سعید_علیزاده❤️ 🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿

🌷 #هر_روز_با_شهدا_3906🌷 #یک_گردان_رختشوی! 🌷جعبه‌جعبه تاید و وایتکس و صابون می‌خریدم. خانم‌های همسایه هم به هر بهانه‌ای تاید می‌آوردند. رخت‌های بیمارستان سرخ بود از خون. چندبار آن‌ها را می‌شستم و لکه‌ها را توی دست می‌سابیدم تا تمیز شود. شبانه‌روز درگیر شست‌وشو بودم. وقتی توی حیاط جوی خون راه می‌افتادم گریه من هم شروع می‌شد. داغ جوان‌های غرق خون هم شد مثل داغ زهرا و بچه‌هایش. دیگر جز کمک به جبهه هیچ چیز برایم اهمیت نداشت. 🌷یک روز یکی از بچه‌های بسیج، وقتی پتوها را خالی کرد، چند بسته تاید هم گذاشت رویشان. بهش گفتم: «اینا برای چیه؟» گفت: «شما هر روز دارید از جیب خودتون خرج می‌کنید. هربار یه مقدار فاب براتون می‌آریم تا با اون‌ها بشورید و کمتر بهتون فشار بیاد.» ناراحت شدم. گفتم: «نه! دیگر نیار. شرم دارم از این همه خون ریخته.» 🌷اصلاً به پول، استراحت و خورد و خوراک فکر نمی‌کردم. شب و رزو دغدغه جنگ را داشتم. تا پاییز ۶۰ توی خانه رخت شستم. بعد هم رختشوی خانه بیمارستان شهید کلانتری راه افتاد، یک گردان از خانم‌ها شدیم رخت‌شوی آن‌جا. #راوی: سرکار خانم خدیجه داغری منبع: سایت باشگاه خبرنگاران جوان #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇 ♥️ @shahidnekahi