eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
41 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیده صدیقه رودباری متولد 1340 اولین شهیده جهادسازندگی در 28/5/1359 به ضرب تیر منافقان کوردل در بانه به شهادت رسید. 🌸🍃 @shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
شهیده صدیقه رودباری متولد 1340 اولین شهیده جهادسازندگی در 28/5/1359 به ضرب تیر منافقان کوردل در با
صدیقه امتحانهای خرداد را که تمام کرد، دیگر تاب ماندن نداشت. رفت... صبح گرمی بود، میانه تابستان. صدای اذان در اتاقها و در حیاط و در جای خالی صدیقه پیچید. مریم چشمهایش را باز کرد و رو به مادر گفت: مامان خواب آبجی صدیق را دیدم. مادر چشمش را به مهر جانمازش دوخته بود به آب حوض دوست و گفت: خیره انشاءالله، حالا پاشو نمازت را بخوان، الآن دیگه قضا می شه، پاشو، پاشو. مریم اما نگران خواهر بود، کاش صدیقه زودتر می آمد این بار چه رفتنش طولانی بود. کاش اصلاً نمی رفت. کاش...خدایا! صدیقه را، همه پاسداران را، رزمندگان را در پناه خودت داشته باش. هیچ چیز مثل نوشته های خود صدیقه مایه آرامش نبود. صدیقه در دفتر یادداشتش نوشته بود: «خدایا به مادران در راه نشسته، به پدران رخ، زغم چروکیده، به یاران همسنگر، به قلم که می نویسد به شب که می آید، به سحر که از دل سیاه این شب تیره راه روشنی را طی می کند، به خوبیها و، قسم ات می دهم که پاسداران ما را نگه داری و صبر و شکیبایی و ایمان، دشمنان ما رارو سیاهی عطا کنی.» مریم نشسته بود و زمزمه های صدیقه را تکرار می کرد. مادر به مریم گفت: دعای بعد از نماز می خوانی؟ مریم دفتر صدیقه را بست و گفت: خوابش را دیدم، دلواپسم. مادر گفت: انشاءالله خیره، چی دیدی. مریم گفت: خواب دیدم، عده ای دور هم نشسته اند، همه از بزرگانند، آدمهای مهمی اند، نورانی اند، نمی دانم کی هستند، اما می دانم جمع با اهمیتی هستن، من از پشت در می بینم، یکی از بین اون جمع بلند شد. گفتن، آقا امام الزمان هستند. دست صدیقه را گرفت و انگار از در، از دیوار، رد شدند و به آسمان رفتند. نمی دانم واقعاً آقا صدیقه را انتخاب کردن؟ صدیقه انتخاب شده خداست؟ 🍃🌸 @Shahidomidakbari