eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
289 ویدیو
403 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥 فیلم ۹۰ دقیقه ای«آخرین آواز قو» 🎬 گونه(ژانر): مستند بلند تاریخی ✍ این مستند که از تابستان سال ۹۱ در روستای لاشک، شهر تاریخی بلده، حرم حضرت معصومه(س)، حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، کاخ موزه گلستان، کتابخانه، مرکز اسناد و موزه مجلس شورای اسلامی، موزه مشروطه و بازار تبریز، میدان توپخانه و بازار تهران تصویر برداری شده، به بررسی زندگی و نقش مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف (زعیم نهضت مشروعه خواهی) در وقایع که در نهایت به شهادت مظلومانه ایشان به دست عوامل منجر شد، می پردازد. فیلم از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است و قرار بوده در جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت روی پرده برود. ✍عوامل تولید فیلم:🔰 🎬 پژوهشگر، نویسنده و کارگردان: احمد جان میرزایی؛ 🎬 ناظر علمی و کارشناس: دکتر موسی حقانی؛ 🎬 تصویربرداران: سعید بختیاری و احمد جان میرزایی؛ 🎬 صداگذار و تدوینگر: عباس ثمرین؛ 🎬 گوینده متن: سیده فاطمه رکنی؛ 🎬 مدیر تولید: ایمان شیرازی؛ 🎬 دستیار کارگردان: صالح جان میرزایی؛ 🎬 تهیه کننده: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و احمد جان میرزایی. 🎬 منبع مستند: این مجموعه بر اساس پژوهش های مورخ بصیر فرهیخته، مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر) است و از شاگردان مطلع ایشان نیز به عنوان کارشناسان تاریخی استفاده شده است. عنوان مستند نیز از دیدار حضوری با مرحوم منذر در واپسین ماههای عمر ایشان اخذ گردیده. ✍ این مستند را با کیفیت بالا از لینک زیر مشاهده فرمایید👇 http://www.doctv.ir/Program/148643 ✳️ @ShahidRabe
📗 متن کامل نسخه "اینترنتی مجازی" کتاب زندگى نامه حضرت آیت الله العظمی علامه شيخ فضل الله نورى(ره)، با قابلیت تبدیل هر صفحه به PDF ✍ شناسنامه:🔰 ◽️نويسنده: دکتر سيد حسين اسحاقى ◽️تهيه كننده: مركز پژوهش هاى اسلامى صداوسيما ◽️ناشر: دفتر عقل ◽️چاپ: نگارش ◽️نوبت چاپ اول: پاييز 1387 ◽️شمارگان: 1500 ◽️کد: 1357 ◽️نشانى: قم، بلوار امين، مركز پژوهش هاى اسلامى صداوسيما پست الكترونيكى: Email: IRC@IRIB.ir تلفن: 2919670-0251 دورنگار: 2915510 ✍ فهرست🔰 ◽️دیباجه ◽️پيش گفتار ◽️فصل اول: از طلوع تا عروج ◽️فصل دوم: نقش شيخ در نهضت تنباكو ◽️فصل سوم: در آستانه مشروطيت ◽️فصل چهارم: فرجام نهضت مشروطه ◽️فصل پنجم: موضع و ديدگاه هاي شيخ فضل الله نوري ◽️فصل ششم: عروج در غربت ◽️فصل هفتم: نجواها و سرودهايي در فراق يار ◽️كتاب هايي درباره نهضت مشروطيت و شيخ فضل الله نوري(ذکر تعدادی از تحریف نامه های قلمزنان فراماسون نیز رفته است) ◽️فهرست منابع ✅ نسخه مجازی و اینترنتی با قابلیت استفاده صفحه به صفحه، کلیک بر فصل های کتاب جهت مشاهده آسانتر، گرفتن نسخه pdf از هر صفحه، چاپ و... 👈 متن کامل 📗 کتاب (نسخه اینترنتی مجازی) 👇 http://pajuhesh.irc.ir/product/book/show.text/id/1357/order/1? ✍ پيش گفتار مؤلف👇 شيخ فضل الله نوري (اعلی الله مقامه) از پيش قراولان مبارزه با حكومت هاي استبدادي و از شخصيت هاي برجسته دوران مشروطيت به شمار مي رود. هرچند فضاي خفقان آور و وجود حكومت هاي ضداسلامي مانع آن شد تا تاريخ واقعي حوادث مشروطيت در جامعه طرح و بررسي شود و تاريخ نويسان درباري [عمدتا" فراماسون و مأمور تحریف تاریخ] به شيخ فضل الله ظلم و ستم بسياري روا داشتند و او را طرف دار مستبدان و مخالف حكومت مشروطه و دمكراسي قلمداد كردند و مخالفتش را به دليل به دست نياوردن مقام و رياست دانستند، ولي با طلوع خورشيد انقلاب، چهره درخشان اين عالم فرزانه از زير ابرهاي تيره و ظلماني نمايان شد و تاريخ نويسان متعهد به معرفي شخصيت برجسته اين عالم مجاهد پرداختند؛ زمستان جهل و تيرگي به سر آمد و سياهي به سيه روزان ماند. به يقين، شيخ فضل الله، عالم ترين، هوشيارترين و مقاوم ترين چهره در مبارزه هاي مشروطه بوده است. شيخ شهيد به اندوختن مال و منال و به دست آوردن مقام توجه نداشت و به فكر شهرت و خودنمايي نبود. او در حفظ كيان اسلام و مبارزه با انديشه ها و باورهاي انحرافي غرب بر كسي پوشيده نيست، مي كوشيد. غم خوار واقعي اسلام و مسلمين بود و با علم و فضلي كه داشت، مي خواست دين خود را آن گونه كه بايد، ادا كند. در لحظه لحظه زندگي پربارش با هر نوع كج روي در عقيده و انديشه هاي ناخالص مبارزه كرد و توانست با تكيه بر نبوغ كم نظير علمي و سياسي و جايگاه بلند اجتماعي و خلوص سرشار خود، بلندترين گام ها را در راه روشنگري اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله بردارد و اين، در حالي بود كه بدخواهان و هزاران هزار دست پنهان و آشكار، قصد و تلاششان مسخِ چهره اسلام و تحريف حقيقت آن و رواج غرب گرايي در ميهن اسلامي بود. به دليل پايين بودن رشد فكري و فرهنگي جامعه آن زمان و درك نكردن توطئه هاي دشمن و موقعيت حساس آن روزگار، سرانجام اين توطئه ها و حيله ها مؤثر افتاد و منادي اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله در جامعه، غريب و تنها ماند و فريادش در گلو شكسته شد و قامت سروش فرو افتاد. با اين همه، بعد از هفتادوچهار سال، تلاش هاي وي ثمر داد و در سيزده رجب 1401 ه . ق با پيام امام خميني رحمه الله، رهبر و بنيان گذار جمهوري اسلامي، نخستين مجلس شوراي اسلامي حكومت اسلامي و شرعي به ثمر نشست و مشروطه غيرمشروع سقوط كرد و حكومت مشروعه جاي گزين آن شد؛ همان چيزي كه شيخ شهيدها در راه تثبيت آن از مال و جان مايه گذاشتند. اينك اين ماييم و پرچمداري اين نهضت سرخ كه با خون هزاران شهيد آبياري شده و به دست ما سپرده شده است تا آن را از گزند حوادث محفوظ و به آيندگان تقديم داريم. با آرزوي توفيق در انجام وظايف ✳️ @ShahidRabe
⁉️✍ لقب اول بار چطور و توسط چه کسی برای مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بکار رفت؟ 🔶 مقدمه ✍ هستند کسانی که با دو بال به سوی خداوند پرواز می‌کنند: بال علم و بال شهادت؛ بال خون و بال قلم. در میان علمای امامیه هم کم نیستند این صاحبان علم و حافظان مذهب که خونشان به زخم کینه و حقد رقیبان بی‌منطق و حاسدان ستمگر بر زمین جاری شد. اما در میان این شهدای علم، چند نفر آن چنان ویژه‌اند که لقب «شهید» بر نام‌هایشان نهاده شده است. در این نوشتار به معرفی یکی از این شهدای عظیم الشأن پرداخته شده، اما پیش از آن ذکر نکاتی ضروری است:🔰 «مراجع شهید اربعة» یا «شیوخ شهید چهارگانه» (اسامیِ در تصویر) دارای سه ویژه گی مشابه بودند که آنها را از شهدای دیگر، متمایز می نمود👇 🔸 ۱- شیخ بودند (یعنی از سادات نبودند) 🔸 ۲- شهرتشان در زمان خودشان، فراگیر بود (شهرتشان گستره وسیعی را در بر می گرفت و محدود به منطقه خاصی نبود) 🔸 ۳- دارای جایگاه مرجعیت بودند (مجتهد جامع الشرایط و صاحب فتوا بودند) لذا، شهدای بزرگوار دیگری که با این القاب می شنویم و یا می خوانیم، نتیجه بکار گیری و نشر نادرست القاب، از سوی افراد کم اطلاع، به دلایل بعضا" عاطفی و نشأت گرفته از احساسات محلی و قومی بوده است. 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 🌹 شیخ فضل الله بن عباس نوری رضوان الله تعالی علیه/شهادت:۱۳۲۷ ه.ق، به دست دین ستیزان دست نشانده انگلیس بنا به نقل قول ها، اول بار لقب شهید رابع از سوی مرجع مشروعه خواه، آیت الله سید محمد کاظم یزدی(صاحب عروه و از دوستان و همفکران علامه شیخ فضل الله) برای ایشان بکار رفته که از سوی یکی از شاگردانش بنام سید ابرقویی بازتاب یافته و بعد ها نیز توسط برخی از بزرگان در منابر و مجالس بازگو شده و نشر یافته است. برگی از کتاب الهدایه الاحمدیه و گزارشی از مشروطه اثر یکی از شاگردان صاحب عروه، سید احمد یزدی ابرقویی🔰 ....چون در آخرین نوبت به درجه شهادت رسیدید و به ناحق شما را به دار زدند و قلوب تمام دینداران را سوزانیدند و رخنه بزرگی در اسلام انداختند ...شما را ملقب به می نماییم..... ک، تنهای شکیبا، ص، ۸۳۵-۸۳۶ 🔸اجمالی درباره شهید رابع(ره) علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در روز دوم ذیحجه سال ۱۲۹۵ ه . ق (۱۲۵۳ ش) در روستای لاشک منطقه کجور مازندران چشم به جهان گشود . وی از همان دوره کودکی به تشویق و ترغیب پدر بزرگوارش ملا عباس کجوری (مجتهد بزرگ مازندران) و دایی دانشمندش محدث بزرگ میرزا حسین محدث نوری(صاحب مستدرک الوسائل)، به تحصیل علوم اسلامی روی آورد . تحصیلات ابتدایی را در «بلده» (مرکز منطقه نور) آغاز نمود و پس از آن، در تهران پس از پایان دوره سطح، برای تکمیل تحصیلات عالی به نجف اشرف رفت و در حوزه درس استادان بزرگ آن روز نجف، به ویژه آیات عظام میرزا حبیب الله رشتی، شیخ راضی نجفی و مرجع بزرگ میرزای شیرازی شرکت کرد. در ۱۹ سالگی به برکت استعداد فوق العاده و مداومت و پشت کار و تلاش و شایسته، به مرتبه بلند فقاهت و درجه کمال والای اجتهاد و مرجعیت نایل آمد. چنان در فضل و دانش شهرت یافت که بعدها علاوه بر دوستان، مخالفان سرسخت او نیز به مراتب بلند علمی ایشان، تأکید و اعتراف داشتند. ✳️ شیخ فضل الله، در محضر وارثین علم و سیاست شیخ الاعظم مرتضی انصاری، یعنی میرزا حبیب الله رشتی و میرزا سید محمد حسن شیرازی، رضوان الله تعالی علیهم، پرورش یافته بود.همگان او را از خواص اصحاب، اجله و اکابر تلامیذ و شاگردان درجه اول و نمره اول این دو عالم بزرگ می دانستند. ✳️ میرزای رشتی، در تقریظ خویش بر رساله محققانه فقهی شیخ فضل الله، یعنی، رسالة في قاعدة ضمان الید در تعریف از مقام اعلای علمی و اخلاقی شیخ، سنگ تمام می گذارد و ضمن معرفی شیخ، بعنوان نور چشمش، مرجعیت شیخ فضل الله را مورد تأیید قرار می دهد و از مؤمنین می خواهد که وی را به عنوان مرجع دینی خود انتخاب نمایند. ✳️ میرزای شیرازی نیز، او را نفس خویش می خواند و مقلدینش را در احتیاطات خود به تقلید از وی فرا می خواند. ✳️ شیخ فضل الله، پس از حدود ۲۰ سال اقامت در عتبات و کسب دانش کلان و جامعیت علمی، در محرم ۱۳۰۳ با کوله باری گران از دانش و تقوا به عنوان جامع علوم معقول و منقول، با نظر استادش میرزا محمد حسن شیرازی (مرجعیت عام وقت) از سامرا به تهران بازگشت، تا به صورت پاره ای از وجود میرزای شیرازی، زعامت دینی و سیاسی مردم را عهده دار گردد. ✳️ مرحوم علامه امینی(صاحب الغدیر) می گوید: [شیخ فضل الله] مرجعیت تام پیدا کرد، وقتی به ایران آمد... ✳️ ارتباط شیخ با استادش، میرزای شیرازی، که از وی همه جا به سیدنا الاستاد، تعبیر می آورد، چنان صمیمی و مستحکم بود، که میرزا، در پاسخ به این سؤال که آیا اجازه می فرمایید به عنوان ارجاع احتیاطات فتوا به "غیر" به شیخ فضل الله رجوع کنیم [از ایشان تقلید کنیم]؟ فرموده بود: میان من و شیخ فضل الله، غیریتی نیست، او خود من و نفس من است! ✳️ شیخ فضل الله نیز، با اینکه بر اساس لیاقت هایش در جایگاه مرجعیت قرار گرفته بود، ولی با این حال، با تقوایی مثال زدنی، اهتمام بسیاری در حفظ حریم و حرمت مرجعیت میرزا داشت. برای نمونه، در سال های ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ ق ضمن خدمات علمی- فرهنگی و اجتماعی خود در پایتخت، فتاوای میرزای شیرازی را مبنای رساله عملیه خویش قرار داد و در انطباق با فتاوای خود، با اضافات و اصلاحاتی (پاسخ به احتیاطات میرزا، رفع شبهه و اشکال از برخی پاسخ ها) آنرا طبع کرد و در چند رساله، انتشار داد. ✳️ در آغاز یکی از این رساله ها چنین آمده است... این [تعداد] مسأله که در این اوراق مسطور است، از فتاوای جناب حجت الاسلام سیدنا الاستاد میرزای شیرازی(دام ظله) می باشد... "مقلدین به آن عمل نمایند، صحیح است إِنْ شَاءَ ٱللَّٰهُ . حُررّه الأحقر فضل الله نوری، فی ۲۹ شهر صفر ۱۳۰۶" ✳️ در عصر حاضر نیز، رساله عملیه برخی از مراجع تقلید، عینا" یا با اندکی تغییر و با لحاظ نمودن فتاوای خود، همان رساله های استادان و مراجع مورد قبول ماقبل خویش می باشد، با این تفاوت که اغلب توسط افراد غیر گردآوری شده، ولی رساله عملیه شهید رابع، توسط خود ایشان تنظیم و نگارش یافته است. 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 ⁉️ چرا به مرجع شهید شیخ فضل الله نوری(ره) لقب دادند؟ معنی واژه علامه چیست؟🔰 ✍ (عَ لّ مِ) [ ع - علامة ] علّامه(Allama,Allameh,Allamah) در لغت، صیغهٔ مبالغهٔ عربی است؛ به معنی کسی که بسیار می داند، دانشمند و بسیار داناست. هرچند به معنی پروفسور و Polymath نزدیک است، اما این لقب از القاب خاص دانشمندان مسلمان در کشورهای فارسی، عربی و اردو زبان است و همسانی در زبان های دیگر (به خصوص انگلیسی) ندارد. علامه لقبی برای دانشمندان اسلامی است که در چندین رشته دست داشته، دارای معلومات وسیع بوده و صاحب نظر بوده باشند. علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) به گواه اسناد تاریخی، تصدیق بزرگان و اساتیدش و اعتراف حتی دشمنانش، دارای جامعیت علمی و صاحب دانش کلان در علوم مختلف معقول و منقول بود و همچنین به چند زبان زنده دنیا مسلط. ⁉️ براستی چرا ایشان، خود را برای کسب دانش کلان باید به زحمت می انداخت؟🔰 ✍ داشتن دانش کلان، برای مرجعی چون او شرطی لازم بود. چون وی در سخت ترین دوران کشاکش "سنت و مدرنیته" می زیست، و به عنوان زعیم پر نفوذ دینی، می بایست کشتی اسلام را از این طوفان مهیب به سلامت عبور می داد، پیداست که هدایت این کشتی در این موقعیت بحرانی، نیاز جدی به آگاهی از طوفانی داشت که از سمت"غرب" می وزید. به بیان روشنتر او باید علاوه بر اسلام، غرب را هم می شناخت تا بتواند در باره نقاط اشتراک و افتراق نظر دهد و از کیان دین و فرهنگ مملکت در برابر آنچه که آنرا عوامل آسیب می دانست منطقی و مستدل دفاع نماید. او با احساس مسئولیت و شجاعتی وصف ناپذیر در جهت دفاع از دین نبوی و شرع مقدس، رهبری نهضت ضد استکباری مشروعه خواهی را در مشروطه ای که توسط ایادی انگلیس به انحراف کشیده شده بود، عهده دار شد و سرانجام در ۱۱ یا به عبارتی ۹ مرداد ۱۲۸۸ ش توسط مزدوران انگلیس به شهادت رسید و مراجع شیعه شد. هرچند انگلیس خبیث با استفاده از قلم به مزدان فراماسون خود و با تحریف تاریخ مشروطه، سعی نمود ابعاد عظیم شخصیتی او را در نزد اذهان مخدوش و مرجعیت دینی اش را، علی رغم تأیید میرزای شیرازی و میرزای رشتی (وارثان سیاست و علم شیخ مرتضی انصاری) مخفی نگاه دارد! اما غافل از این بود که ماه، هیچگاه پشت ابر نمی ماند! ✍ برخی از خدمات ارزشمند ایشان:🔰 تألیف، تصحیح، استنساخ (نگارش همراه با تقریظ و حاشیه) بیش از صد ها اثر ارزشمند در علوم مختلف معقول و منقول، جدید و قدیم (که متأسفانه کمتر اثری از آنها به جا مانده و اکثرا" پس از شهادت ایشان یا به غارت رفته و یا مفقود گشته است!)، تربیت و پرورش انبوه شاگردان ممتاز و طراز اول در حوزه های مختلف علوم (همچون شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علیمه قم و حاج آقا حسین طباطبایی قمی، زعیم قیام گوهر شاد بر علیه کشف حجاب رضاخانی)، تأسیس مسجدمدرسه های علمیه و...، همت توأم با نظارت دقیق برای انتشار آثار گرانسنگ برخی از بزرگان شیعه و تصحیح آنها و... همچنین در جایگاه مرجع دینی، اقدامات مهم و اساسی را برای اولین بار به انجام رساند، از جمله: بانی اولیه تأسیس مدارس جدید دخترانه اسلامی و صدور فتوای تأیید مدارس جدید، انتشار روزنامه (لوایح) جهت شکستن انحصار رسانه ای غربگرایان، تلاش مجدانه برای تأسیس بانک ملی، به جهت استقلال مالی مملکت و شکستن انحصار مالی بانک های شاهنشاهی و استقراضی انگلیس و روس، داشتن نماینده پژوهشی در اروپا (شاگردش علامه محمد قزوینی)، جهت کسب اطلاع از وضعیت جهان، انتشار مجموعه فتاوا (رساله های عملیه) برای راحتی حال مقلدین، گسترش کتابخانه و مرکز اسناد نوری ( مکان علمی تحقیقی کم نظیر، با هزاران کتاب و سند ارزشمند، که بعد از شهادت ایشان، با هدایت انگلیس خبیث، غارت گردید)... ✳️ @ShahidRabe
🗓 روز شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه الشریف) روز مرور و پیشگیری از جریان نفوذ سکولارسیم در قالب های مختلف است. بخصوص نفوذ با لباس روحانیت در دستگاه روحانیت! همچون و سید حسن ها! 💠 حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد حسن زمانی، عضو هیئت علمی «جامعه المصطفی» و مدرسه عالی قرآن و حدیث مجتمع آموزشی امام خمینی(ره) با سمت مدیر گروه تفسیر و علوم قرآن:🔰 مجتهد مجاهد و فقیه شجاع دوران مشروطه، آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) در [۱۳ رجب ۱۳۲۷قمری، ۹-۱۱ مرداد] سال ۱۲۸۸ شمسی به دار آویخته شد. بزرگداشت عالمان مجاهد و شهدای بزرگ تاریخ روحانیت امری ضروری است، زیرا از یک سوی احیای نام این بزرگواران است که حوزویان و جامعه ما باید قدر این بزرگان را بدانند و این نکته را مرور کنند که انقلاب اسلامی با چنین خون های ارزشمندی به پیروزی رسیده است و به همین جهت باید قدر این نظام و انقلاب را بدانند. انقلاب ما نهالی پرثمر است که خون های پاک هزاران عالم مجاهد به پای این نهال ریخته شده است تا امروز شاهد این درخت تناور باشیم. نکته دیگری که برگزاری چنین مراسم هایی را حیاتی کرده است، توجه به عوامل شهادت این بزرگان است؛ مرور این شهادت ها عبرتی برای نگبهانی از انقلاب برای توطئه هایی است که ممکن است، برای انقلاب ما نیز در این عصر پیش آید. انقلاب مشروطه از جهتی شبیه به انقلاب اسلامی بود؛ وجه شباهت آن با انقلاب اسلامی ایران آن بود که در هر دو نهضت، عالمان و مراجع و حوزویان حضور داشتند و برای استقرار و حاکمیت دین و شریعت در ایران به پاخاستند. شعار عالمان ما، تبدیل نظام مشروطه به مشروعه یعنی شرعی سازی و حاکمیت شریعت در ایران بود؛ نکته دوم، استقرار عدلیه و عدالت خانه برای استقرار عدالت و احقاق بود. پس از پیروزی [مشروطه] روال خوبی در پیش گرفته شد و قانون اساسی جدید هم نوشته شد؛ یکی از بندهای قانون اساسی [که به همت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری گنجانده شد ] بر این امر قرار گرفت که پنج تن از مجتهدان و نمایندگان مراجع تقلید در مجلس حاضر باشند و ناظر قانون گذاری باشند. مرحوم سید حسن مدرس که در نجف در سطح عالی تدریس داشت به عنوان نماینده به مجلس راه پیدا کرد و ناظر قانون گذاری بود و به حدی قدرت داشت که یک تنه در مقابل مخالفان می ایستاد. امروزه باید رشادت ها و فداکاری های روحانیت در نهضت مشروطه را پاس بداریم ولی با کمال تاسف دشمنان حاکمیت دین با اجرای چند برنامه و توطئه [در مشروطه و با استفاده از بی بصیرتی برخی آقایان!] توانستند از پشت به کمر روحانیت خنجر زده و مسیر کشور را تغییر دهند تا استبداد دوباره حاکم شود. واین توطئه به حدی موفق شد که وضعیت جامعه ایران و نظام را بدتر از زمان پیش از نهضت کردند؛ این مساله درس عبرتی برای ملت و روحانیت است. نکته اول اینکه روحانیت ایران پیش از نهضت مشروطه لباس روحانیت را داشتند و کسی مزاحم آنها نبود؛ حتی در دوران استبداد قاجار و.. نیز وضعیت به همین شکل بود؛ ولی با سرنگونی نهضت مشروط تمامی روحانیت ایران خلع لباس شدند. این فاجعه در نسل های گذشته پیش نیامده بود و پس از مشروطه و این قانون عجیب و ضد اسلامی و هتاکانه فقط افرادی چون آیت الله شیخ عبدالکریم حائری و چند نفر معدود اجازه لباس پوشیدن را داشتند. زنان مسلمان پیش از نهضت مشروط حجاب داشتند ولی پس از مشروطه زنان از حق حجاب محروم شدند و پلیس کشف حجاب با هر حربه ای به دنبال حذف زنان محجبه در جامعه بود. سومین حادثه بدی که پیش از نهضت مشروطه سابقه نداشت آن بود که پیش از نهضت مشروطه عالمان و مجتهدان(مراجع) آزاد بودند و حکم اعدام برای آنها صادر نمی شد؛ ولی پس از مشروطه حکم اعدام برای مجتهدی(مرجعی) چون آیت الله نوری(ره) صادر شد و ایشان در تهران پایتخت ایران به دارآویخته شد و ملت نیز دم بر نیاوردند... 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 ...چه کسانی پشت صحنه این تهاجمات همه جانبه به دین و فرهنگ کشور اسلامی ما بودند، اولین کاری که در این زمینه انجام شد و مشابه آن سعی شد در انقلاب ما هم انجام شود؛ نفوذ سکولار ها و فارغ التحصیلان کشورهای غربی و ورود متخصصانی که داعیه تخصص در علوم جدید را داشتند، بود. این افراد به اسم متخصصین از خارج برگشته به هر شکل وارد دستگاه اداره کشور شدند؛ این افراد هیچ التزامی به دین نداشتند، ولی کم کم ارکان حکومتی را به دست گرفتند. تعداد این افراد به حدی بود که فضای جامعه و ادارات و دستگاه را منحصر به خود کردند و علما و روحانیت را انسان های فاقد صلاحیت برای اداره جامعه معرفی کردند و جامعه نیز از آنها رنگ گرفت. پایگاه حمایتی مردمی نسبت به مشروطه از بین رفت و امکان تغییر و انحراف مسیر پیدا شد و حاکمان جامعه نیز سکولار شدند؛ افرادی چون تقی زاده و آخوند زاده ها وارد کار شدند و فرمانروایان و حاکمان نظام مشروطه شدند. نکته جالب آنکه با همین حربه نیز سعی شد در انقلاب ما نفوذ کنند ولی نتوانستند به موفقیت برسند؛ این گروه با نفوذ خود به مسئولیت هایی نیز رسیدند ولی هیچ گاه نتوانستند مسیر حکومت را منحرف کنند؛ هنوز هم لیبرال ها و سکولارها تلاش می کنند که در سه قوه و در لباس های مسئولین اجرایی و نماینده و قاضی و یا نویسنده و رسانه ای و .... حضور یابند. ⁉️شکار معممین و روحانیون، خطری همیشه در کمین[١]****‼️ این عنصر، همان شکار برخی از معممین و روحانیون و منحرف کردن اندیشه آنها از اصالت دین گرایی به سمت روشنفکر مآبی بود. این امر در جریان نهضت مشروطه انجام شد و تعدادی از روحانیون و معممین[در نجف و ایران] نیز فریب خوردند و عده ای از آنها که از قوت علمی خاصی برخوردار نبودند به سمت غربگرایی و شرق گرایی سوق پیدا کردند. شیخ ابراهیم زنجانی قاضی که حکم اعدام شیخ فضل الله نوری(ره) را [در یک دادگاه فرمایشی] صادر کرد، از همین افراد بود. ابراهیم زنجانی(روحانی نمای فاسد فراماسون) متولد ۱۲۷۲ قمری در سلطانیه زنجان بود، ابتدا طلبه شد و وارد حوزه علمیه مبارکه نجف شد و نزد آخوند محمد کاظم خراسانی، درس خواند [ و در حلقه معتمدین آخوند قرار گرفت] پس از مدتی برگشت و امام جماعت شد! وی در همین دوران جوانی دسترسی زیادی به کتاب های مختلف شرقی و غربی از جمله رمان های روسی و کمونیستی پیدا کرد و تحت تاثیر آنها قرار گرفت. رمان سه تفنگذار، کنت مونت کریستو، حاجی بابا، تالیفات طالبوف و.... از جمله کتاب های مورد علاقه وی بود؛ وی در آن زمان این کتاب ها را می خواند و دو جریان متضاد در ذهن ابراهیم شکل گرفت؛ نخست جریان سوسیالیستی و حزب کمونیست که بعدها به سمت رئیس حزب دموکرات ایران هم انتخاب شد. دومین جریان موازی که در اندیشه وی رسوخ کرد، اندیشه غربزدگی و شیفتگی نسبت به فرهنگ انگلیس و فرانسه بود؛ وی بعدها مروج اندیشه های غربی نیز شد. وی در اولین مجلس شورای ملی به عنوان نماینده انتخاب [انتصاب] شد؛ وی در دو سه دوره بعدی هم نماینده مجلس شد، ولی دو نهاد و موسسه انحرافی در دورن ایران تشکیل شد که وی را جذب کرد. موسسه اول، موسسه و جامعه آدمیت بود که توسط عباسقلی آدمیت افتتاح شده بود و ابراهیم زنجانی نیز کم کم جذب این جامعه انحرافی شد؛ وی در این موسسه به فعالیت های سیاسی و ادبی با مسیر انحرافی پرداخت. سپس پس از این موسسه فرانسوی ها لژ [فراماسونری] بیداری ایرانیان را تاسیس کردند و به شکل غیر مستقیم به فعالیت پرداختند و یک شخصیت استعماری چون گراندا وریان فرانسوی موسس این لژ شد؛ وی تعدادی از این غرب گرایان را جذب کرد و ابراهیم زنجانی از جمله این افراد بود. وی به عنوان یکی از سران این لژ بود که بعدها به عنوان یکی از قضات وارد قوه قضائیه شد به عنوان قاضی برجسته و مسئولیت قضاوت را سالها به عهده داشت و بعدها دادستان شد. شیفتگی ابراهیم زنجانی نسبت به سوسیالیست زیاد شده بود به حدی که انقلاب روسیه را دست غیب الهی معرفی کرد و نسبت به جریان غرب هم به حدی شیفته شد که جزو مروجین فرهنگ فرانسه و اروپا قرار گرفت. 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 با این دو تفکر انحرافی وقتی کسی به این قدرت می رسد اندیشه خود را نشان می دهد؛ وی آرام آرام در نظام سلطنتی جایگاه پیدا کرد و بعدها رئیس سازمان اوقاف شد و دست اش به ثروت ها رسید و به فردی ثروت مند مبدل شد؛ وی تا ۱۳۰۰ هجری شمسی ریاست اوقاف را به عهده داشت. در این شرایط است که سه جریان فکری بر شیخ ابراهیم زنجانی مستولی گشت؛ سه جریان فکری شامل سوسیالیسم و غربزدگی و پادشاهی و سلطنت قاجار بر وی تاثیر گذاشت که این سه جریان شخصیتی از وی ساخت که در مقابل جریان های اصیل اسلامی بایست . در نهایت در سوم رجب ۱۳۲۷ قمری وقتی که شیخ فضل الله نوری(ره) در مقابل استبداد حکومت فریاد می زند هیئت قضات تشکیل جلسه می دهند و وی به عنوان دادستان لایحه الزامات تهیه می کند و اتهامات شیخ را مورد نظر قرار می دهد و اعضای هیئت مدیره که ۱۲ تا ۱۷ نفر بوده اند رای و فرمان اعدام مرحوم شیخ فضل الله نوری(ره) را صادر می کنند. این ریشه و بنیاد اعدام به ریشه های انحرافی وی مرتبط بود که مرحوم فضل الله در مقابل این جریان ایستاد و طبیعی است که هر کسی در مقابل این جریان بایستد به این شرایط دچار می شود. سید حسن مدرس از کسانی بود که ابراهیم زنجانی در مقابل او ایستاد و ابراهیم کینه مرحوم مدرس را به عهده گرفت؛ این سخنان را از این جهت می گوییم که اگر یک روحانی منحرف شود این همه مشکلات خواهد داشت. نفر دوم نیز سید حسن تقی زاده بود که او هم یک طلبه [روحانی نمانی فراماسون] اهل تبریز بود؛ که هم سرنوشتی شبیه شیخ ابراهیم زنجانی داشت. وی به دلیل تاثیر پذیری از شرق و غرب هم مؤسس حزب دموکرات می شود و هم به دولت انگلیس پناهنده می شود؛ سپس لباس روحانیت را کنار می گذارد و محاسن را می تراشد و کراوات می بندد و به عنوان یک روحانی مآب در نظام مشروطه جایگاه پیدا می کند.این دو نمونه از حاکمیت سکولارها برای این بود که در سالروز بزرگداشت این عالم بزرگ[مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره] تجربه های تلخ نظام و جامعه ایرانی را رصد کنیم تا مبادا روزی فرابرسد که افراد منحرف و سکولار چه ملبس به لباس روحانی و چه با ظاهر غربی بر این کشور حاکم شوند و در مقابل عالمان فاضل ما قد راست کنند و حکم اعدام هم صادر کنند! 🔸در گفتگو با خبرگزاری رسمی حوزه 🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰 [١]****‼️چگونه بی بصیرتیِ علمایِ حامیِ مشروطه، منجر به بَردار شدن کسی شد که می دانست و می فهمید، یعنی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🔴 مشروطه در کلام مقام معظم رهبری 🔰👇👇 ✍ ، عنوان اصلی و موضوع کلیپ‌های صوتی نه‌ گانه‌ای است که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR منتشر کرده و در آن به ۹ مقطع می‌پردازد که لحظه‌شناسی یا عدم آن از سوی مردم و نخبگان منجر به رخدادهای مثبت و منفی در طول تاریخ شده است. 🎙کلیپ صوتی روز چهارم، درباره لحظه‌شناسی «مشروطه» و بی بصیرتیِ علمایِ حامیِ مشروطه است که منجر به بَردار شدنِ کسی شد که می دانست و می فهمید، یعنی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) ✅ بخشی از بیانات رهبر انقلاب که در این کلیپ صوتی می‌شنوید:🔰 یک حرکت بجا، تاریخ را نجات میدهد؛ یک حرکت نابجا که ناشی از ترس و ضعف و دنیاطلبی و حرص به زنده ماندن است، تاریخ را در ورطه‌ی گمراهی میغلتاند. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰ در همان قدمهای اول با استفاده از روش‌های پیچیده، مشروطه را به غیر آن راهی که ملت برای آن حرکت کرده بود - یعنی راه استقلال و آزادی در زیر سایه‌ی اسلام - منحرف کردند؛ بعضی از رهبران مشروطه را متهم کردند، بعضی را اعدام کردند...و با غوغاگری به‌وسیله‌ی ایادی خودشان، فضا را تحت نفوذ گرفتند. ده پانزده سالی هم که گذشت، انگلیسیها بدل فن مشروطه و حرکت عظیم ملت ایران را زدند؛ یعنی رضاخان پهلوی را سرکار آوردند. ملت تجربه نداشت؛ حتّی رهبران هم تجربه نداشتند؛ بنابراین دشمن توانست کار خودش را بکند. ۱۳۸۳/۱۲/۲۴ اینکه بنده مسئله‌ی را برای خواص تکرار میکنم، به خاطر این است. گاهی اوقات غفلت میشود از دشمنیهائی که با اساس دارد میشود؛ اینها را حمل میکنند به مسائل جزئی. ما در صدر مشروطه هم متأسفانه همین معنا را داشتیم. در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند -که من اسم نمیآورم؛ همه میشناسید، معروفند[۲]*- که اینها ندیدند توطئه‌ای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند، مغلوب تفکرات غرب بودند، طراحی میکردند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند در مجلس شورای ملىِ آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند، مبارزه‌ی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که میدانست و میفهمید -مثل مرحوم شیخ فضل‌الله نوری- جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضل‌الله مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند؛ بعضی جانشان را از دست دادند، بعضی آبرویشان را از دست دادند. این اشتباهی است که آنجا انجام گرفت؛ این اشتباه را ما نباید انجام بدهیم. ۱۳۸۸/۱۲/۰۶ [۲]* شیخ محمد کاظم، معروف به آخوند خراسانی/مقیم نجف (لازم به توضیح است که شیخ ابراهیم زنجانی، رئیس فراماسونِ دادگاه فرمایشی که حکم به قتل علامه شیخ فضل الله نوری داد، از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی بوده است) شیخ محمد حسین نائینی/مقیم نجف شیخ حسین خلیلی طهرانی/مقیم نجف شیخ عبدالله دیوشلی(معروف به مازندرانی)/مقیم نجف سید عبدالحسین لاری/ فارس-شیراز سید عبدالله بهبهانی/تهران سید محمد طباطبایی/تهران شیخ نورالله اصفهانی(معروف به حاج آقا نورالله)/اصفهان شیخ محمد تقی نجفی(معروف به آقا نجفی)/اصفهان 🔸لینک مطلب + کلیپ صوتی در سه کیفیت👇 https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=18343 🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش پنجم🔰 ‼️امام خمینی(ره) نیز، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غافل می دانستند! پیشوای فقید انقلاب اسلامی ایران، از معتقدان به مقام علمی و مجاهدات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و او را علمدار دفاع از دین و از فقهای بزرگ عملگرا در تحقق حکومت اسلامی می شمرد و درباره قاتلان و مسببین اعدام وی دیدگاهی شدیداً منفی داشت. از نظر امام: «شیخ شهید نوری رحمه الله» یک شخصیت «مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه» بود که برای انطباق قوانین مشروطه با اسلام قیام کرد و «متمم قانون اساسی» حاصل تلاش و «کوشش ایشان بود» و به همین علت نیز «خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند... یک دادگاه درست کردند و توسط یک منحرف روحانی نما [ابراهیم زنجانیِ فراماسون، از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی]، [شیخ] را محاکمه کردند و در میدان توپخانه، در حضور جمعیت به دار آویختند». «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، علما[ی حامیِ مشروطه] هم غفلت داشتند». اقتباس، صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ 💠 دکتر موسی حقانی (مورخ شهیر معاصر):🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتند!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 🔰ادامه در بخش ششم🔰
🔰بخش ششم🔰 ✍ دیدگاه آیت‌الله بهجت(ره) درباره علمای غفلت زدهِ حامیِ مشروطه و حقانیت راه مرجع شهید علامه شیخ‌فضل‌الله نوری(ره)🔰 🔶🔸از: گروه تاریخ انقلاب، خبرگزاری تسنیم ✍ شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) مجتهد اول تهران و از علمای مشروطه‌خواهی بود که نقش اساسی در پیشبرد نهضت ملت ایران در آن زمان ایفا کرد. با آغاز نهضت مشروطه در 1284ش و پیشگامی شیخ فضل‌الله(ره) و پس از صدور فرمان مشروطه در مردادماه 1285 و تدوین قانون اساسی مشروطه، شیخ که می‌دید این قانون برگرفته از قوانین دولت‌های اروپایی مانند فرانسه و بلژیک است و عناصر فرقه‌های ضاله مانند "بابیه" و "ازلیه" و فراماسون‌ها در صفوف نهضت رخنه کرده‌اند، با تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، خواستار مشروطه مشروعه و انطباق قوانین با شرع مقدس اسلام شد. تحصن شیخ در حرم حضرت عبدالعظیم، همزمان با به توپ بستن مجلس توسط طرفداران محمدعلی شاه قاجار و دستگیری و اعدام برخی مشروطه چیان [بابی ازلی ماسون] شد، برخی [تحت تأثیر تبلیغات مسموم عناصر معاند و غربگرا] تصور کردند که شیخ فضل‌الله از حامیان استبداد است در حالی‌که قصد وی از این تحصن که همراهی بسیاری از متدینان [وعلما] را به‌دنبال داشت، "مشروطه مشروعه" بود. در این دوره جنگ بین مشروطه‌خواهان و مستبدین با فتح تهران توسط قوای [مشروطه چی] بختیاری و گیلانی پایان یافت و محمدعلی شاه از سلطنت خلع و احمد میرزا ولیعهد، بر تخت سلطنت تکیه زد. به شیخ فضل‌الله(ره) پیشنهاد شد تا برای تأمین جانی و مالی به سفارت دولت های خارجی پناهنده شود!، اما وی نپذیرفت [زیرا پناهنده شدن به سفارت اجنبی را ننگ میدانست]. شیخ فضل‌الله را سه روز در بازداشت نگاه داشتند و سرانجام در روز ۹-۱۱ مرداد ماه پس از محاکمه‌ای [فرمایشی و کوتاه] توسط [روحانی نمای فاسدی بنام] ابراهیم زنجانی از اعضای لژ فراماسونری، [و از شاگردان، مُبلغین و معتمدینِ آخوند خراسانی]، در میدان توپخانه اعدام و به شهادت رساندند. نزدیکی تاریخ تولد آیت‌الله بهجت به حوادث مشروطه و همچنین کسب فیض از محضر کسانی که آن ایام را درک کرده بودند، موجب شده تا مطالب و تحلیل‌های دقیقی از نهضت مشروطه داشته باشند. در ذیل به برخی مطالب نقل شده از زبان آیت‌الله بهجت(ره) درباره نهضت مشروطه و مرجع شهید، آیت الله العظمی علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) اشاره می‌کنیم. آنچه از این بیانات برمی‌آید، تجلیل آیت‌الله بهجت از شخصیت شیخ فضل‌الله و همچنین نفوذ افراد لامذهب و وابسته به انگلیس در صف نهضت است که در ادامه می‌خوانید: "علمای مشروطه‌خواه [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله مازندرانی، سید عبد الله بهبهانی، سید محمد طباطبایی، برادران نجفی در اصفهان و...] به اسم تقلیل ظلم قاجار به میدان آمدند و مشروطه را تأیید و امضا کردند، اما چه تقلیلی، که سرانجام حاضر نشدند بگویند ما با مشروطه موافق شرع و دین (مشروطه مشروعه) موافقیم و سرانجام کار به جایی رسید که موافقت قوانین مجلس با نظر طراز اول فقها را که به همین وسیله مردم و علمای اسلام و نجف را اغفال کرده بودند، اسقاط کردند و آن شخصی که موافق مشروطه بود گفت: مگر می‌شود قانون با مذهب موافقت کند، آن هم مذهب شیعه؟! و وکلای مجلس در تطابق قانون با دین توقف و تردید داشتند، از اطراف تلگراف آمد که از این بهتر نمی‌شود." در محضر بهجت، ج2، ص381. "امضای تأیید مشروطیت را زمانی از آخوند [خراسانی] گرفتند که کاملاً مشغول به فکر و در حال آماده‌سازی و ترتیب مطالب درسی اش بود، هنگامی که آخوند از پله‌های اطاق مطالعه شخصی به پایین می‌آمد تا به مجلس درس برود که تمام فکرش در جمع‌آوری درس بود و برای فکر کردن در امر دیگر وقت نداشت! اساس‌نامه و مرام‌نامه مشروطیت را... 🔰ادامه در بخش هفتم🔰
🔰بخش هفتم🔰 ...به ایشان نشان دادند تا امضا کند. ایشان هم [بدون بررسی و تحقیق] دید قانون اساسی و مجلس قانون‌گذاری و وکلا و نمایندگان مورد وثوق و منتخب مردم و… همه موافق اسلام و دین است و همه احکام و قوانین جاری مملکت بر طبق قرآن و اسلام و زیر نظر شش نفر از فقهای طراز اول است، بی‌درنگ در همان‌جا امضا کرد!!! ما این قضایا را می‌بینیم و می‌شنویم، ولی باز هم مثل این است که ندیده و نشنیده‌ایم. یک امضا از روی غفلت و اشتباه و یا در اثر فریب‌خوردن که از انسان صادر می‌شود، خدا می‌داند که چقدر آثار زیان‌بار بر او مترتب می‌شود. نباید به خود تکیه کنیم، باید در هر حال به خدا پناه ببریم." در محضر بهجت، ج2، ص373. دلیل مشروطه‌خواهان این بود که دولت قاجار ظالم و مستبد است و دفع ظلم قاجار با مشروطه امکان‌پذیر است؛ بنابراین، برای دفع ظلم قاجار، مشروطه واجب است. غافل از اینکه ظلم را چگونه باید رفع و برطرف کرد. هیچ‌کس با ظلم و استبداد موافق نیست، ولی آیا می‌شود ظلم را با اشد ظُلماً (با ظلم بیشتر) برطرف نمود و آن‌گاه اسم آن را رفع ظلم گذاشت؟! لذا آقایی که معتقد به مشروطه بود گفت: بعد از بیست سال فهمیدیم که به سود انگلیس تلاش می‌کردیم! آری، ما مسلمان‌ها در گول‌خوردن مهارت داریم و آنها (کفار و ابرقدرت‌ها) در گول‌زدن و فریب‌دادن مهارت دارند. به خدا پناه می‌بریم." در محضر بهجت، ج2، ص374. "کشته‌شدن مرحوم شیخ فضل‌الله نوری مثل توپ در نجف صدا کرد، و علیه آخوند خراسانی تمام شد. اگر این قضیه نبود، ریاست مطلقه و مرجعیت عامه[در نجف، شاید] به ایشان می‌رسید. لذا وقتی بعد از قتل مرحوم نوری نزد آخوند آمدند، گفت: دنیای مرا از بین بردید، آیا می‌خواهید آخرتم را هم از بین ببرید؟!" در محضر بهجت، ج2، ص 620. "مرحوم شیخ فضل‌الله نوری می‌فرمود: مشروطه، مقدمه کشف حجاب است و کشف حجاب از لوازم مشروطیت است، همچنین مشروطه مقدمه جلوگیری و مبارزه با روحانیون است. ولی طرف‌داران مشروطه می‌گفتند: آیا می‌شود مجلس شورا و مشروطه را که خود آخوندها تأسیس کرده‌اند، آخوندها را از بین ببرد؟! ولی چنان شد که مرحوم شیخ فضل‌الله نوری می‌فرمود، یعنی بعد از مدتی دستور دادند که نمایندگان مجلس، حتی مرحوم بهبهانی باید عمامه‌ها را از سرها بردارند." در محضر بهجت، ج2، ص 261. "مرحوم شیخ فضل‌الله نوری که از مخالفین مشروطه بود، از پیش خبر می‌داد که کشف حجاب از لوازم مشروطه است. آن مرحوم می‌دید که مقررات مشروطه به ظاهر اسلامی است، ولی از مصادر لاابالی و بلکه بی‌دین‌ (سفارت انگلیس) سرچشمه می‌گیرد و تأیید می‌شود. لذا به مشروطه‌خواهان گفته بود: مرا می‌کشند، شما را هم می‌کشند. در نهایت نیز چنین شد، آقا سید عبدالله بهبهانی رحمه‌الله را که طرفدار مشروطه بود، بدتر از مرحوم آقا شیخ فضل‌الله نوری از بین بردند و تیر باران کردند!" در محضر بهجت، ج2، ص189. "رؤسای مشروطه حتی روحانیون بانفوذ را یکی پس از دیگری کشتند، همان‌هایی را که توسط آنها دیگران را کشته بودند! حتی سید عبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل‌الله نوری رحمه‌الله کشتند، و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند، به‌حدی که بعد از قضیه شهادت شیخ فضل‌الله نوری رحمه‌الله هرکس از علما که مخالفت می‌کرد می‌کشتند، بلکه قبل از قضیه مرحوم شیخ فضل‌الله هم چنین بود." در محضر بهجت، ج1، ص 325. 🔸تلخیص از تسنیم، کد مطلب 1398/05/11/2067343/ 🔰ادامه در بخش هشتم/پایانی🔰
🔰بخش هشتم/پایانی🔰 ‼️ مرجع بصیر علامه نوری از هر فرصتی برای بیدار کردن علمای غفلت زده حامی مشروطه استفاده می کرد، در سخنرانی، با نوشتن و ارسال پیام...اما گوش شنوا و چشم بینایی نبود!!! ✍ حرم حضرت در طول تاریخ، مکانی برای پناه و اجتماع اعتراضی بود. از جمله تحصن مشروعه خواهان(اسلام خواهان) به زعامت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در جریان مبارزه با لامذهبین غربگرای مشروطه که با عکس العمل شدید از سوی مشروطه خواهان جریان انگلیسی مواجه شد! محاصره، در تنگنا قراردادن، ممانعت از ارسال آب و غذا، تهدید و ضرب و شتم و تیراندازی به متحصنین که منجر به شهادت و مجروح شدن تعدادی شد تنها بخشی از جنایت غربگرایان مشروطه نسبت به متحصنین بی دفاع و غیر مسلح بود.(در این تحصن علاوه بر مردم متدین، بیش از پنجاه مجتهد طراز اول از سراسر ایران، مرجع شهید را همراهی نمودند)، شیخ در طول تحصن، در زاویه مقدسه حرم، هر شب، بالای منبر میرفت و با بیانات عالمانه و باصلابت، فتنه انگلیسی مشروطه را با استدلال منطقی، به چالش می کشید و ماهیت و چهره واقعی عاملان دین ستیز آنرا افشا می کرد، پایمردی شیخ در مقابل جناح سکولار مشروطه و خطر حمله تروریستهای آنان به متحصنین، او را وادار به نوشتن وصیت نامه در این تحصن نمود، شیخ همچنین برای شکستن انحصار رسانه ای غربگرایان، دستور انتشار روزنامه ای را تحت عنوان"لوایح"(روزنامه شیخ فضل الله) صادر نمود. شیخ در جریان تحصن، طی مکتوبی خطاب به علمای ایران و عراق، نسبت به پیامد های سوء مشروطه هشدار داد و پیش بینی کرد که مشروطه چیان غربزده، کشور را به سمت نابودی اسلام و روحانیت، رواج بی بند و باری، شیوع منکرات و مسکرات، کشف حجاب و دوری قرآن از جامعه، سوق خواهند داد!🔰 ⁉️ براستی آیا چنین نشد که شیخ گفته بود؟! ✍ امجد الواعظین تهرانی، از فعالان مشروطه، که در ایام تحصن مرجع شهید علامه نوری(ره) در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) با ایشان دیدار و گفتگو داشته، می نویسد: ⁉️ از شیخ پرسیدم: علت مخالفت شما با آقایان علما [مشروطه خواه] و مشروطه خواهان چیست؟آیا علمایی مانند، کاظم خراسانی، حسین تهرانی و عبدالله [دیوشلی] مازندرانی که فتوای مشروطه را داده اند، مشروعیت مشروطه را در نظر داشته اند یا خیر؟ ✅ ایشان جواب داد: در مملکت اسلام، مشروطه باید "مقید" به "قید" مشروعه باشد [ثبت رسمی قانونی، نه اینکه فقط در ذهن و باور و خیال، که قابل انکار و نقض باشد] این آقایان [آقایان مشروطه طلب مقیم نجف] از ایران دورند، حقیقت اوضاع را از نزدیک نمی بینند و نامه ها و تلگرافهایی که به ایشان می رسد [یکطرفه] از طرف مشروطه خواهان[غربگرا] است.و دیگر مکاتیب را[که مبتنی بر حقایق است] به نظر آقایان نمی رسانند. 👈جالب است، بسیاری از علما و روحانیونی که در مکتوب فوق، مورد خطاب شیخ محسوب می شدند، تحقق هشدار های او را در عصر مشروطه و عصر رضاخان دیدند، همچون، آخوند خراسانی و آقازاده اش، محمد حسین نائینی، حاج آقا نورالله اصفهانی، سید محمد طباطبایی و آقا زاده اش، سید عبدالله بهبهانی و آقا زاده اش...[اما متأسفانه، حرکتی هم برای جبران، انجام نگرفت‼️⁉️] ✍ سیر تاریخ مشروطه کاملا" بر صدق تمامی اظهارات و پیشگویی های شیخ، صحه گذاشت. ندامت بعدی مخالفین شیخ و نیز سیر معکوس و متنزل تاریخ مشروطه، گواه دور بینی و آینده نگری شیخ شهید و صحت هشدار های اوست. بهر روی، در هوش یا بهتر بگوییم، نبوغ سیاسی شیخ، جای هیچ حرفی نیست.اما، آیا آن پیش بینی های شگفت، صرفا" از نبوغ سیاسی او بر می خواست یا وی، به یمن عشق و اخلاص استواری که به خداوند و اولیای پاک وی داشت، از یک بصیرت باطنی و روشن بینی الهی و معنوی نیز برخوردار بود، و رابطه ای با غیب و نهان جهان داشت؟...به نظر می رسد که، جواب مثبت باشد. ✍ دکتر شهریار زرشناس استاد و پژوهشگر حوزه ادبیات، فرهنگ و سیاست می‌گوید: «شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری یک نابغه و پدیده‌ای بی‌نظیر است. در دوره‌ای که هنوز مظاهر روشنفکری ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آن‌ها دقیقاً آشکار نشده و برخی روحانیون برجسته -اگر در برابر ظواهر زیبای روشنفکری همراه نمی‌شوند- اما دچار انفعال می‌شوند، شیخ فضل‌الله عمق این جریان را می‌بیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است.» لوایحی (روزنامه شیخ فضل الله) که شیخ فضل‌الله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غرب‌شناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسش‌هایی که ایشان از ماهیت غرب مدرن مطرح می‌کند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بی‌نظیر است و کمتر کسی این درک را دارد.»/بولتن نیوز ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادواره شهید رابع علامه شهید شیخ فضل الله نوری در شهر زادگاهشان برگزار شد. گزارشی ازین جلسه به زودی تقدیم همراهان کانال خواهد شد. ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مازندران، پیش کنگره بزرگداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ه) با حضور، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نماینده ولی فقیه در استان مازندران، معاون رئیس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران، رئیس تشریفات دفتر مقام معظم رهبری، استاندار مازندران و دیگر مسوولان کشوری و استانی و لشگری در دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان نور برگزار شد. مشاور امور روحانیت استاندار مازندران موضوع پیش کنگره را تبیین مبانی اندیشه‌ای و علمی مجاهد مجتهد مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) اعلام کرد و گفت: کنگره اصلی شیخ، سال آینده با نظر رهبرانقلاب در شهر‌های و برگزار خواهد شد. حجت الاسلام محمد کاظمی کیاسری افزود: شخصیت شناسی و جایگاه سیاسی آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در دوره مشروطه در این پیش کنگره مطرح می‌شود و کارگروه‌های کنگره مشخص و پژوهش و پی گیری مقالات نیز آغاز خواهد شد. مشاور امور روحانیت استاندار مازندران به سخنان رهبری در رابطه با شیخ اشاره کرد و گفت: رهبر انقلاب ایشان را مظهر جریانی می‌داند که در مقابل انحراف مشروطیت ایستاد و ایشان نیز گفتند به دلیل همین خصوصیت از شیخ شهید فضل الله نوری با همه وجود دفاع می‌کنم. کاظمی، علامه شیخ فضل الله نوری را عالم مجتهد و بصیر توصیف کرد که خواستار مشروطه مشروع بود که در مقابل مشروطه انحرافی دیکته شده از سوی استبداد و استعمار که در آن زمان در حال اجرا بود، ایستاد، ولی متاسفانه عده‌ای به جهل و عده‌ای به دشمنی موجب قتل و شهادت این عالم بزرگوار شدند. گزارشی اجمالی از سخنرانی ها 🔰👇👇
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مازندران، رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم امروز در پیش کنگره بزرگداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان نور گفت: شهادت این مرجع عالیقدر در حقیقت گویای دینداری ما به دیانت و پرچم داری از دین است. آیت الله سیدهاشم حسینی بوشهری افزود: جرم این مرجع عالیقدر و مجاهد نستوه، مبارزه با استبداد بود و تن به ذلت نداد و از گفتمان جریان غرب گرایی پیروی نکرد. رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: فضل الله نوری شیخ نامدار فخر ایران اسلامی و از مجاهدانی است که در راه دین حرکت کردند و شهادت ایشان برای جامعه اسلامی یک عبرت و درس است. آیت الله حسینی بوشهری تصریح کرد: این شخصیت وارسته به مرحله عشق رسید و سر سفره اهل بیت (ع) رشد کرد و زمانی که از او خواستند پرچم روسیه را درب خانه نصب کند زیر بار این ذلت نرفت و گفت مرا به پای چوبه دار ببرید و هیچگاه تن به این خواسته نمی‌دهم و راه شهدا را ادامه می‌دهم. وی اظهار کرد: خط شهادت این شیخ نامدار در خط زیبای شهادت حضرت علی (ع) تجلی پیدا کرد. رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاکید کرد: امروز باید بنا به توصیه مقام معظم رهبر انقلاب، واقعیت‌های انقلاب اسلامی را بپذیریم چرا که باید به این باور برسیم دشمنان ما هیچگاه دلسوز ما نیستند و دشمن همواره دشمنی می‌کند. ✳️ @ShahidRabe
آیت‌الله محمدباقر محمدی لائینی نماینده ولی فقیه در مازندران نیز در این یادواره اظهار کرد: در طول تاریخ چهره‌هایی خادم بودند، ولی خائن معرفی شدند و چهره‌های خائن که خادم معرفی شدند و مصداق مهم آن وجود حضرت امیرالمومنین است که در ۷۵ هزار منبر  لعن و نفرین می‌شدند. وی افزود: چهره مظلوم شیخ فضل الله هم از همین مصادیق است که نگذاشتند صدای ایشان به مردم برسد، آیا مخالف مشروطه بود، خیر ـ بلکه ایشان را تحریف کردند و ایشان را مخالف دین معرفی کردند و به جرم اینکه با جریان غرب‌گرای مشروطیت همراهی نکرد ضد مشروطه معرفی کردند. نماینده ولی فقیه در مازندران بیان کرد: امروز هم انقلاب انگلیسی دارند، آنهایی که به ظاهر انقلابی بودند و یا واقعا زمانی انقلابی بودند، می‌گویند باید با نظم آمریکایی و آمریکا کنار بیائیم! و همه تلاش‌ها و خون‌های شهدا را نادیده می‌گیرند و تلاش می‌کنند ایران و انقلاب را تحت سلطه غرب و آمریکا در بیاورند. آیت الله لائینی یادآورشد: امروز ملتی به مراتب آگاه‌تر داریم که نمی‌گذارند دشمنان به هدف خود برسند و لذا با ایجاد نارضایتی می‌خواهند مردم از کرده خود پشیمان شوند. وی افزود: این ملت اکثریت دل در گرو انقلاب و نظام دارند و ارکان سلطه غرب را به لرزه در آورده اند و به خطر انداختند. نماینده ولی فقیه در مازندران بیان کرد: این حق آیندگان است که تاریخ را تحلیل و خائن و خادم را معرفی کنیم و نگذاریم خادمان به سیاست تحریف، مظلوم شوند و خائنان، امور را در دست بگیرند  و به اشتباه، خادم معرفی شوند. شهامت و مقاومت شیخ، برای اسلام ایشان را به پای دار برد و او در راه شریعت سر و جان فدا کرد و این مسیر در دیار علویان استمرار یافت؛ او پرچم اسلام‌خواهی بود و هیهات من الذله را تفسیر کرد و دعوت انگلیس را نپذیرفت. ✳️ @ShahidRabe