5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 📖 پای درس امام خامنهای (حفظه الله)
تاریخ: ۸۴/۸/۸
📖 موضوع: #گناه_ملی_و_عمومی که باعث شد رضاخان، روی کار بیاید!
‼️ ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل [#مرجع_شهید_علامه] شیخ فضلاللَّه نوری(ره) _را که از بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم اینکه با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند_ بالای دار کشیدند و دم نزدند ۵۰سال بعد چوبش را خوردند و در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شد و در آنجا انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کردند. این یک گناه ملی بود!
🔥 #گناه جمعی ملت ها که مجازات عمومی را به دنبال دارد! گناهی که نعمت های بزرگ را زایل میکند و بلاهای سخت را بر سر جماعت ها و ملت های گنهکار مسلط می نماید! گناهی که #استغفار مخصوص خود را دارد.
#دهه_فجر
✳️ @ShahidRabe
#شهادت_نامه_شیخ_فضل_الله_نوری/ یادداشت نخست
[سلسله یادداشت هایی از زندگانی و مبارزات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)٬ به مناسبت سالگرد شهادتش]
شیخ و نهضت تنباکو
اختصاصی|| علی احسانزاده
🔸 از کانال روزنه ای به فردا (با توضیحات تکمیلی)
🔹شیخ فضلالله نوری در سوم دی 1222 ه.ش در روستای لاشَک در منطقهی نور و کجور مازندران از خاندانی عالمپرور متولد شد.
#محدث_نوری، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است.
🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون #میرزا_حبیبالله_رشتی و #میرزا_حسن_شیرازی به علمآموزی پرداخت و پس از هجرت #میرزای_شیرازی به #سامرا(در سال 1291 ه.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد.
🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه.ق شیخ فضلالله را راهی #طهران کرد و اندوهگینانه به او گفت:
«شیخ فضلالله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پارهی تنم را از خود دور میکنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77)
🔹شیخ که از بزرگترین شاگردان میرزا به حساب میآمد به سرعت در #طهران، جایگاهی رفیع یافت [مرجعیت تام یافت] به گونهای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر میشد» و محکمهی او به تدریج به مهمترین #محکمهی_شرع طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمدهی شهر در آن صورت» میگرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17)
🔹در #نهضت_تحریم_تنباکو در 1309 ه.ق که «نفوذ و سلطهی #روحانیت و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» #استبداد و #استعمار «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضلالله نوری در طهران کبادهی ریاست میکشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامهی رژی بود.»(خاطرات احتشامالسلطنه، ص 573)
🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی #علیه #دربار شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، #شبنامه نوشت.
🔹نامهها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله میرسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ بهواسطهی او به مردم ابلاغ شد.
🔹جایگاه شیخ نوری در #دارالحکومه_طهران چنان بود که پس از مرگ #ناصرالدین_شاه در 1313 ه.ق، #مظفرالدین_میرزا جلوس خود بر تخت #سلطنت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
شهادت نامه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)/ یادداشت دوم
از جنبش #عدالتخانه تا نهضت #مشروطه
همراهی #شیخ_فضلالله، حکومت اعتنای چندانی به مطالبات #بستنشینان نداشت و آنگاه که شیخ به اصرار سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی و تعهد به اینکه «در طهران هر طریقی که میل شما باشد و دستور بدهید، البته خارج از امر و اجازه جناب عالی نخواهیم بود.»( کالبدشکافی چند شایعه..، ص17) پای در عرصه نهاد، «دولت دست و پاى خود را گم كرد و... اتابيك، شيخالاسلام قزوين را پيش او فرستاد كه شما نرويد تا من كار علما را اصلاح كرده آنها را مراجعت دهم.» (مرآت الوقايع، ج2، صص:983-984)
و باز «#سپهدار از طرف اتابيك پيش آقا شيخ فضلالله رفت كه نرود و كاغذ مهربانى به او نوشت. قبول نكرد و كاغذش را پرت كرد. .... و در حسنآباد ملحق به علما شد.»(همان٬ ص984)
شیخ فضلالله خود بعدها گفت: «در این موقع، مرا با شاهزاده #عینالدوله به اندازه[ای] خصوصیت بود که مافوق بر آن متصوّر نبود. در همان حال آقا میرزا سید محمد مجتهد [طباطبایی] و آقا میرزا سید عبدالله مجتهد [بهبهانی] و دو نفر دیگر به منزل من آمدند، از من کمک و استمداد خواستند. از قصدشان پرسیدم، گفتند: «معزولیِ صدارت و مسیو نَوز، و حدود سلطنت عرف.» دیدم حرف درست و قصد صحیحی است. این بود که با عینالدوله پیغامات سخت دادم و با حضرات همراه شدم و به طرف قم حرکت کردیم. چهار هزار تومان مخارج ذهاب و ایابِ قم من بود. همهکس میدانند چهقدر ایستادگی در اساس مشروطیت کردم تا برای ما کار پیشرفت کرد. صدارت و مسیو نوز را معزول، و دستخطِ مشروطیت گرفتیم.»( خانه بر دامنه آتشفشان، صص 100-104) اما همه مهاجرین همنیت و همفکر نبودند. برخی اغراض و افکار منحرف آشکار شد، و کسی چون #چرچیل کاردار #سفارت_انگلستان در چهرهی آخوند طالقانی به قم رفت. از سوی دیگر مردم در تهران به باغ سفارت انگلستان پناهنده شدند و و خطر انحراف نهضت جدی شد و «#مشروطه را به مردم تهران، اهل سفارت القاء کردند» (اندیشه سبز...٬ صص117-118) و «در سفارتخانه جمعى از مردمان عالِم و تربيتشده (!) افتادهاند در بين مردم و آنچه كه» ميدانستند «به مردم ياد» دادند. و به قول خودشان «در اين اجماع اگر ضررى به مردم رسيد لكن بر علم و تربيت آنها افزوده گرديد.» (تاريخ بيدارى..، ج3، صص479-48۰) در چنین وضعی شهرت یافت که «بين جناب آقا سيد عبدالله و حاج شيخ فصلالله كدورتى واقع شده است و حاج شيخ فضلالله چند روز زودتر حركت كرده است و جلوتر از مهاجرين آمده است در كهريزك مانده است تا مهاجرين برسند.» (همان٬صص: 482-483) عینالدوله عزل شد و فرمان مشروطیت داده شد.
سفارتیان با کاردار سفارت انگلیس به خانهی صدراعظم جدید رفته «و مذاكره كردند و قرار شد دستخط سابقِ» شاه «را تغيير دهند و #مجلس_شورای_اسلامى به عبارت #مجلس_شوراي_ملی تبديل شود؛ چه، شايد يك زمانى مانند شيخ فضلالله ملایی پيدا شود كه به غرض شخصى خود همهی اهل مجلس را تكفير و لااقل تفسيق كند، آنوقت محرك مردم شود كه «كافر و فاسق را به مجلس اسلامى چهكار است؟». ديگر آنكه طايفهی يهود و ارامنه و مجوس نيز بايد منتخب خود را به اين مجلس بفرستند و لفظ اسلامى با ورود آنها نميسازد، مناسب لفظ ملى است.» (همان٬صص479-48۰) پس از آن «نظامنامه را در نهايت استعجال نوشتند»(پیشین٬ ص۵۱۹) تا مجلس را پیش از مرگ شاه افتتاح کنند. «قوانين اساسى فرانسه يا بلژيك را ما هم خوانده بوديم مملكتى كه تازه پا به سازمانى غير آشنا ميگذارد بايد آهسته پيش برود. متأسفانه به حكم عادت سياسى، قانون اساسى بلژيك را مصدر قرار دادهاند كه بر اساس فرانسه بود، مردم فرانسه آتشى مزاج همان قانون كنستيتوان را هم مجرى نكردند، كنوانسيون سوابق را از ريشه برآورده اوباش غلبه كردند و خرابيها بار آوردند و ما همان رشته را دنبال كرديم.» (خاطرات و خطرات، ص145) در ابتدا شیخ نیز در جلسات مجلس حاضر میشد ولی «به مرورت از مجلس شورا کناره گرفت.
آقای سید محمد طباطبایی اکثر اوقات ایشان را به اصرار به مجلس میآوردند.» ولی شیخ در مقابل سهلانگاریهای برخی بزرگان و فشار دیگران بر خود، میگفت: «من از کشته شدن در راه دین خدا خوف و اندیشه ندارم؛ راضی هستم مرا با نفطْ آتش بزنند و رخنه در دین اسلام و مذهب جعفری ننمایند. ... نوعی نکنید که دشمن بر ما مسلط گردد.»(کالبدشکافی چند شایعه..، صص 171-173)
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
شهادت نامه مرجع شهید علامه #شیخ_فضلالله نوری(ره)/ یادداشت سوم
🔹«شيخ فضلالله ... اصلى [برای] افزوده شدن به قانون اساسى آماده كرد و آن را با خط خود نوشته نسخههايى از آن به دست مردم داده بود و دربارهی آن پافشارى ميكرد. آن اصل اين است: «مجلس مقدس شوراى ملى كه بذل مرحمت اعليحضرت شاهنشاه اسلام (خلّد الله سلطانه) و مراقبت حجج اسلاميه و عامه ملّت ايران تأسيس شده، بايد در هيچ عصرى از اعصار مواد حكاميهی آن، مخالفتى با قواعد مقدسه اسلام و قوانين موضوعهی حضرت خيرالانام(ع) نداشته باشد و معين است كه تشخيص مواد موافقت و مخالفت قوانين موضوعه مجلس شوراى ملى با قواعد اسلاميه در عهدهی علماى اعلام بوده و هست. لذا مقرر است كه قوانين موضوعهی مجلس را قبل از تأسيس در آن انجمن علمی به دقت، ملاحظه و مذاكره نمايند، اگر آنچه وضع شده مخالف با احكام شرعيه باشد، عنوان قانون پيدا نخواهد كرد و امر انجمن علمى در اين باب مطاع و منبع است، و اين ماده ابداً تغييرپذير نخواهد بود.»
🔹از سویی «از بدوِ افتتاح مجلس، جماعتِ لااُبالى كه سابقاً معروف به بابىبودن بودهاند و كسانى كه منكر شريعت و معتقد به طبيعت هستند، همه در حركت آمده و به چرخ افتادهاند... و روزنامهها و شبنامهها پيدا شد، اكثر مشتمل بر سبّ علماء اعلام و طعن در احكام اسلام و اينكه بايد در اين شريعت، تصرفات كرد و فروعى را از آن تغيير داده، تبديل به احسن نمود و .... همه را با مقتضيات امروز، مطابق ساخت، از قبيل اباحهی مسكرات و اشاعهی فاحشهخانهها و ... و از قبيلِ استهزاءِ مسلمانها ... و اينكه افكار و گفتار رسول مختار(ص) اَلعَياذُ بِالله از روى بخار خوراكهاى اعراب بوده است ... و اينكه امروز در فرنگستان فيلسوفها هستند خيلى از انبياء و مرسلين آگاهتر و داناتر و... نَستَجِيرُ بِالله حضرت حجة بن الحسن(ع) را امام موهومْ خواندن و اوراق قرآن مجيد را در مقوّاهاى ادواتِ قمار به كار بردن و صفحات مشتمل بر اسم جلاله و آيات سَماوِيّه را در صحن مجلس شورى دريدن و پاشيدن.»
🔹پس از این همه، در 7 جمادىالاولى 1325 ه.ق مراجع مشروطهخواه نجف در تلگرافی که بهواسطهی شیخ فضلالله به مجلس فرستادند، «مادهی شريفهی ابديه كه به موجب اخبار واصله در نظامنامهی اساسىْ درج و قانونيت مواد سياسيه و نحوها من الشرعيات را موافقت با شريعت مطهره منوط نمودهاند از اهمّ موادِ لازمه و حافظ اسلاميت اين اساس» خواندند و افزودند: «چون زنادقهی عصر به گمان فاسد حُرّيت، اين موقع را براى نشر زندقه و الحادْ مغتنم و اين اساس قويم را بدنام نموده لازم است مادهی ابديه[ی] ديگر در دفع اين زنادقه و اجراى احكام الهيه بر آنها و عدم شيوع منكرات درج شود.» این چنین شد که شیخ نوری و چندی از علمای بزرگ پایتخت در پناه حضرت عبدالعظیم متحصن شده، خواستار گنجانیدن این ماده در متمم قانون اساسی و نیز اخراج مفسدین از مجلس و ممنوعیت افساد در منبر و مطبوعات، و در یک کلام، #مشروطهی_مشروعه شدند.
🔹 #سکولارها که این شعار و ایستادگی بر آن را برنمیتابیدند، شیخ را به انواع اتهامات نواختند،ع چنانکه گفتند: «شيخ فضلالله از قاليچه[ی ریاست] خارج مانده، با مشروطيت مخالفت دارد و با شاه بستوبند. در حضرت عبدالعظيم جرگهاى دور خود جمع كرده و به تمام معنى مزاحمت ميدهد.» یا اینکه او از امینالسلطان صدراعظم رشوه گرفته است. اما پایداری شیخ با همراهی علمای بزرگ ایران همچون میرزا حسن مجتهد تبریزی و آخوند ملا محمد خمامی و آخوند ملا قربانعلی زنجانی و ملا محمد آملی، و نیز پشتیبانی آیتالله العظمی سید محمدکاظم یزدی، سبب شد تا در نهایت مادهی پیشنهادی شیخ در متمم قانون اساسی گنجانده شود.
🔹هرچند در این مسیر او بارها در خطر ترور قرار گرفت و وصیتنامهی خود را در ایام تحصن نوشت. در این اثنا، پشت پردهی حرکات برخی فرنگیمآبان اغتشاشگر آشکار شد و آن، علنی شدن قرارداد 1907 و تقسیم ایران میان روس و انگلیس بود. ایران باید دچار هرجومرج میشد و تضعیف دولت مرکزی در آن، زمینهی اجرای این قرارداد را فراهم میکرد. بنا بر این، تیم اغتشاش فعال شد و شاه، نخستوزیر و برخی دیگر از عناصر را ترور کرد. از سوی دیگر نمایندگان غربگرا در مجلس، ثبات را برنمیتافتند و با برکناری مکرر وزراء و تغییر کابینهها و نیز رؤسای مجلس، آرامش را از کشور زدوده بودند. اینها همه، شاه را به این نتیجه رسانید که مجلس را تا برقراری آرامش و ایجاد قوانین ضامن، تعطیل نماید.
🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰
شهادت نامه مرجع شهید علامه #شیخ_فضلالله_نوری(ره)/یادداشت چهارم
🔹ماجرای اعدام مظلومانه شیخ
🔹 کشمکش بر سر #مجلس و #فتنهگری آشوبطلبان، درگیری میان نیروهای حکومت با مشروطهخواهان را نتیجه داد و #جنگ درگرفت.
🔹مجلس بسته شد و برخی عناصر فتنهگر فرار کرده، برخی اعدام شدند.
محمدعلی شاه پس از عفو عمومی، اعلام کرد که پس از سه ماه مجلس جدید افتتاح خواهد شد، و پس از مدتی #دارالشورای_کبرای_مملکتی را تشکیل داد تا مقدمات انتخابات را فراهم کنند.
🔹در این میان و با توجه به شرایط منطقه و میدانداری #سکولارها و فتنهگران، «بيشتر علماي مهم تهران و شهرهاي بزرگ به رهبري شيخ فضلالله نوري بر خلاف #علماي_نجف با بازگشايي مجلس بهشدت مخالفت ميورزيدند. و در ديدارهاي مکرر با شاه، مجلس شوراي ملي را منافي با قواعد اسلام ميدانستند.»
🔹از آن سو مشروطهخواهان وابسته به سفارت های #روس و انگلیس، در تدارک کودتایی عظیم بودند. یکی از اقدامات لازم، از میان برداشتن علمای مخالف بود.
🔹در ظرف چند روز، شیخ فضلالله #ترور شد ولی جان سالم به در برد، #آیتالله_خمامی در #رشت مخفیانه به شهادت رسید، #شیخ_علی_فومنی، #آقامیر_بحرالعلوم_رشتی (نماینده علمای مشروعه خواه برای مذاکره با علمای نجف) و میرزا مسعود شیخالاسلام نیز توسط مشروطه خواهان تندرو به #شهادت رسیدند.
🔹شیخ در آن ایام نوشته بود: «به صاحب شرع اقدس نبوی [قَسم] که بعد از خوردن گلولهی منافقین، مکرّر در مکرّر، در قلب خلجانی شد که کاش کاری شده و مرا راحت نموده بود. و باز، خود را ملامت کرده گفتم چه آرزویی است؟! با تو کارها دارند، که شاید این وقعه یکی از هزار و اندکی از بسیار باشد، أوّلُ العِلمِ مَعرفةُ الجَبّارِ و آخِرُهُ تَفویضُ الأمرِ إلیه. این همان داعیهی #کربلا است. آن روز، فاش و فاش، هجوم بر هلاکت امام مبین کردند؛ امروز هجوم بر اضمحلال کتاب و دین مبین نمودهاند.»
🔹به تدریج، برخی از فراریان و نیروهای #انگلوفیل و #روسوفیل به عنوان #آزادیخواه و #مجاهد، از شمال و جنوب، تهران را محاصره کرده و با هماهنگی نفوذیها در مدافعان شهر، آن را تصرف کردند.
شاه مخلوع بعد از #پناهندگی به سفارت، برکنار شد و احمد میرزای خردسال را بر تخت نشاندند.
🔹در فقدان دولت، هیئت مدیرهای متشکل از اعضای #لژ_بیداری_ایران و برخی دیگر از مشروطهخواهان سکولار شکل یافت. این #دولت_موقت، #دادگاهی شکل داد تا معارضان را قلع و قمع کند.
«اعضاى #محكمه عبارت بودند از: شيخ ابراهيم زنجانى، نمايندهی زنجان [فراماسون، از شاگردان و معتمدین آخوند محمد کاظم خراسانی]، ميرزا محمد، سردبير روزنامهی نجات، جعفرقلى خان بختيارى، سيد محمد ملقب به «امامزاده»، امامجمعهی فعلى [و] فرزند امامجمعهی فقيد، اعتلاءالملك، جعفرقلى خان، يكى از ايرانيان ساكن در قسطنطنيه، حاجى ميرزا عبدالحسين خان كاشانى ملقب به وحيدالملك، يميننظام، ميرزا علیمحمد خان، از مجاهدين، احمدعلى خان، از مجاهدين.»
🔹در روز #13رجب1327ه.ق «سه مرتبه شيخ را به استنطاق بردند. ... شيخ را ... سه ربع به غروب مانده #دار زدند.
#پسرش ايستاده بود و به قفقازیها در كشتن پدرش كمك مىكرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد.) و بعد ... دست زده هورا كشيدند، با سايرين دست مىداد و #مباركباد مىگفت.
#موزيك هم زدند و قفقازیها و مجاهدينِ ديگر #رقص مىكردند.
جمعیت حاضر #زنده_باد_عدالت مىگفتند.
🔹... تا آنروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود.» «همهكس تبعيد او را يقين داشت. اما تصور قتل او را علنى آن هم بدون محاكمه و استنطاق در عدليه با حضور مردم محال میدانست.
🔹خود شيخ هم گفته بود به سفارتخانه نمىروم و متحصن نمیشوم. اگر مقام سؤال و پرسش باشد حاضرم. تمام خدمات خود را به مذهب اسلام و علاوه كردن آن اصل به قانون اساسى كه پنج نفر بايد از طراز اول مجتهدين در نشر قوانين حاضر باشند ثابت میكنم. اگر زور باشد غير تسليم چاره نيست. نيم ساعت استنطاق در كميتهی جنگ كردند، آن هم همين بود كه تو مقصر هستى و بر خلاف #مشروطه حرف زدى، و حال آنكه شيخ اهل نظام نبود و قشونى را به باد نداده بود. میبايست در عدليه موافق قانون اساسى و مشروطه استنطاق علنى شود و حكم قتل او از مجتهدين عالمتر او صادر گردد و نايبالسلطنه امضاء كند، نه به حكم يپرم و معزّالسلطان. اينها انتقام است، غرض شخصى و ميل جمعى. اما اسباب فناء و اضمحلال خواهد بود بهزودى.»
🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضلالله هیجانِ باطنی ویژه ای در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آنها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازهی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کردهاند.....
🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش پنجم🔰
شهادت نامه مرجع شهید علامه #شیخ_فضلالله_نوری(ره)/ یادداشت پنجم
🔹بازتاب اعدام مظلومانه شیخ شهید🔹
🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضلالله هیجانِ باطنی در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آنها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازهی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کردهاند.
حتی آنکه مذکور داشتند سپهدار [تنکابنی] و علیقلی خان [سردار اسعد بختیاری] تعرّض کردند و در ظاهر، نصفه روزی خود را به ناخوشی زده قهر کردند و روز بعدش هم محض تسکیت فوران مردم، اشاعه دادند که این کار به #حکم آقای #آخوند خراسانی بوده و هرکس خواسته باشد تلگرافاً استفسار نماید؛ تلگراف او مجاناً مخابره خواهد شد.[۱]*
🔹باری، چون این هیجان باطنی را در مردم مشاهده نمودند، از قتل آخوند آملی و حاجی علی اکبر بروجردی درگذشتند.»
🔹«خبر اعدام در روزنامهی مجلس مورخ سهشنبه شانزدهم رجب 1327 بدين شرح درج شد:
«سَيّئات اعمال شيخ نورى دامنگيرش گرديده، روز شنبه 13 رجب بعد از استنطاق و ثبوت جنايات و فتاوى نامشروع و هزارانهزار تقصير بَيّن در مدت دو سال تمام، در ميدان توپخانه به حكم محكم خدايى بر دار زده شده به دارُالبوار فرستاده شد.»
🔹 #جلال_آلاحمد به شهادت شیخ چنین مینگرد:
«از آن روز بود که نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای مملکت افراشته شد.
و اکنون در لوای این پرچم، ما شبیه به قومی از خود بیگانهایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناکتر از همه در فرهنگمان، فرنگیمآب میپروریم. و فرنگیمآب راه حل هر مشکلی را میجوییم.»
🔹... «پىِ تاريخِ اين بَليّه ز غيب/ گفته شد: الشهيد فضل الله».
🔹پیکر مطهر شیخ شهید بعد از مدتها که به امانت به خاک سپرده شده بود[و به طرز معجزه آسایی سالم مانده بود]٬ از تهران به حرم مطهر حضرت معصومه (س) منتقل شد و اکنون در صحن آئینه٬ خلوتگاه آزادمردان و مجاهدان و عموم مردم مسلمان است.
🔸منبع: کانال روزنه ای به فردا
[۱]* بر اساس اسناد تاریخی موجود، روحانی نمای فراماسون، اسدالله خرقانی، مأمور نفوذ در دستگاه آخوند محمد کاظم خراسانی و دیگر معممین مشروطه طلب مقیم نجف گردید و موفق شد از غفلت و عدم بصیرتشان کمال استفاده را برده و پس از کسب اطمینانشان، فتاوایی را برای تضعیف و تخریب مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از آنان بگیرد، که این فتاوا، مستمسکی شد برای بردار کردن شیخ توسط مشروطه چیان غربگرا! از طرفی نیز، ابراهیم زنجانی رئیس فراماسون دادگاه فرمایشی که حکم به قتل شیخ داد، از شاگردان و معتمدین آخوند خراسانی بوده است!...👇
🔰ادامه در بخش ششم🔰
🔰بخش ششم🔰
⁉️چگونه، فتوای مُعَمَمینِ حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف، باعث «بَر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شد؟!🔰
💠 دکتر موسی حقانی، مورخ شهیر معاصر، به این پرسش پاسخ می دهد:🔰
مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله دیوشلی معروف به مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروههای ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانونها و مراکز مختلف دولتی #نفوذ کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروههای ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروههای ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضلالله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان میگوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها بهخوبی استفاده میکنند! #بهاییها، نیهیلیستها، ماتریالیستها و کلاً گروههایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ #فراماسونری» جمع شدهاند و میخواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمینشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه میدهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت میدهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه میاندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران میرسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه میکردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه میدادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد میزد، به گوش علمای نجف نمیرسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل #نفوذی، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، اینگونه جلوه میدادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف میکنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت میکند، چیست؟! آنها هم حکم میدهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار میدهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر میشود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند]
[اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقیزاده و دو نماینده افراطی مجلس میگوید:🔰
تا دیر نشده است هر چه فتوا میخواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را بهخوبی نشان میدهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه #وهابی پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری میکرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867
✍ همچنین امام خمینی(ره)، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غفلت زده می دانستند و نسبت به آنان دیدگاه شدیداً منفی داشتند!
«اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸
🔰ادامه در بخش هفتم/پایانی🔰
🔰بخش هفتم/پایانی🔰
‼️ تلاش مرجعِ بصیر، جهت هوشیار نمودن مُعممینِ غافل؛ تا آخرین لحظه
✍ امجد الواعظین تهرانی، از فعالانِ مشروطه خواه، که در ایام تحصن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) با ایشان دیدار و گفتگو داشته، می نویسد:
⁉️ از شیخ پرسیدم:
علت مخالفت شما با آقایان علما [مشروطه خواه] و [دیگر]مشروطه خواهان چیست؟آیا علمای اعلامی مانند، آخوند ملا کاظم خراسانی، آقای حاجی میرزا حسین تهرانی و آخوند ملا عبدالله[دیوشلی] مازندرانی که فتوای مشروطه را داده اند، مشروعیت مشروطه را در نظر داشته اند یا خیر؟
✅ ایشان جواب داد:
در مملکت اسلام، مشروطه باید "مقید" به "قید" مشروعه باشد [ثبت رسمیِ قانونی، نه اینکه فقط در ذهن و باور و خیال، که قابل انکار و نقض باشد]
این آقایان از ایران دورند، حقیقت اوضاع را از نزدیک نمی بینند و نامه ها و تلگرافهایی که به ایشان می رسد [یکطرفه] از طرف مشروطه خواهان[غربگرا] است.و دیگر مکاتیب را[که مبتنی بر حقایق است] به نظر آقایان نمی رسانند./ک، گوشه ای از رویدادهای انقلاب مشروطیت ایران، ص۴۱و۴۲
‼️ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در جریان تحصن ۹۱ روزه در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام (جمادی الاول ۱۳۲۵، خرداد ۱۲۸۶ با همراهی تعداد زیادی از علمای طراز اول و مردم، در اعتراض به عملکرد دین ستیزانه لامذهبین جریان غربگرا و انگلیسی مشروطه) طی مکتوبی خطاب به علمای ایران و عراق، نسبت به پیامد های سوء مشروطه هشدار داد و پیش بینی کرد که مشروطه چیان غربزده، کشور را به سمت نابودی اسلام و روحانیت، رواج بی بند و باری، شیوع منکرات و مسکرات، کشف حجاب و دوری قرآن از جامعه، سوق خواهند داد!
✍ براستی آیا چنین نشد که شیخ گفته بود؟!
جالب است، بسیاری از علما و روحانیونی که در مکتوب فوق، مورد خطاب شیخ محسوب می شدند، تحقق هشدار های او را در عصر مشروطه و عصر رضاخان دیدند، همچون، آخوند خراسانی و آقازاده اش، محمد حسین نائینی، حاج آقا نورالله اصفهانی، سید محمد طباطبایی و آقا زاده اش، سید عبدالله بهبهانی و آقا زاده اش...[اما متأسفانه، حرکت جدی هم برای جبران، انجام نگرفت‼️⁉️]
سیر تاریخ مشروطه کاملا" بر صدق تمامی اظهارات و پیشگویی های شیخ، صحه گذاشت. ندامت بعدی مخالفین شیخ و نیز سیر معکوس و متنزل تاریخ مشروطه، گواه دور بینی و آینده نگری شیخ شهید و صحت هشدار های اوست.
بهر روی، در هوش یا بهتر بگوییم، نبوغ سیاسی شیخ، جای هیچ حرفی نیست.اما، آیا آن پیش بینی های شگفت، صرفا" از نبوغ سیاسی او بر می خواست یا وی، به یمن عشق و اخلاص استواری که به خداوند و اولیای پاک وی داشت، از یک بصیرت باطنی و روشن بینی الهی و معنوی نیز برخوردار بود، و رابطه ای با غیب و نهان جهان داشت؟...به نظر می رسد که، جواب مثبت باشد.
‼️ شهید مدرس این حقیقت تلخ و مهم تاریخی را در کتاب زرد افشا می کند که:
کشتن [مرجع شهید علامه] شیخ فضل الله [نوری] که اعلم علمای وقت [زمان] بود، هم پیروزی بلشویک های [روس] اعزامی به ایران بود، هم پیروزی انگلیس، و هم ضایعه برای علمای [بازی خورده] و [حامی مشروطه غربگرا در] نجف و ایران!
‼️ دکتر شهریار زرشناس استاد و پژوهشگر حوزه ادبیات، فرهنگ و سیاست میگوید: «شهید آیتالله شیخ فضلالله نوری یک نابغه و پدیدهای بینظیر است. در دورهای که هنوز مظاهر روشنفکری ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آنها دقیقاً آشکار نشده و برخی روحانیون برجسته[حامی مشروطه] دچار انفعال میشوند، شیخ فضلالله عمق این جریان را میبیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است.» لوایحی (روزنامه شیخ فضل الله) که شیخ فضلالله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غربشناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسشهایی که ایشان از ماهیت غرب مدرن مطرح میکند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بینظیر است و کمتر کسی این درک را دارد.»
[ایشان در زمان خود، به چند زبان زنده دنیا از جمله فرانسه تسلط داشته! شما چند مرجع را سراغ دارید که بتوانند به چند زبان صحبت کنند؟(۱)]
🔸 منابع این بخش: ک، گوشه ای از رویدادهای انقلاب مشروطیت ایران/ک، آخرین آواز قو/ک، خانه بر دامنه آتشفشان/ک، تنهای شکیبا/کتاب زرد/گروه سیاسی بولتن نیوز/ک، بازخوانی روزنامه شیخ فضل الله نوری/(۱) مهدی انصاری، مورخ، در همایش دیده بان بیدار ۹۶/۵/۱۸، حرم حضرت عبدالعظیم...
✳️ @ShahidRabe
📷 در محفل فراماسونری👆
✍ ابراهیم زنجانی، آخوند فاسد فراماسون، رئیس محکمه فرمایشی و نمایشی بود که حکم به اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) داد
زنجانی از شاگردان، معتمدین و مبلغینِ یکی از معممین ثلاثِ+۱ حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف یعنی آخوند محمد کاظم خراسانی است!
🔰👇👇