eitaa logo
🌷 شهیدسیدمیلادمصطفوی🌷
1.7هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
86 فایل
شما با دعوت #شهید به این کانال اومدید #اولین_کانال_رسمی #خادم_الشهدا #مهندس_عمران #پهلوان #مربی_اخلاق #شهیدسیدمیلادمصطفوی نشر مطالب کانال فقط با ذکر #صلوات مجاز میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 سید محمد (میلاد) مصطفوی فرزند سید هاشم اهل همدان (شهرستان بهار) متولد ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ مهندس عمران و شهرسازی و از بسیجیان گردان ۱۶۵ امام حسین بود. عضو سازمان نظام مهندسی و در پروژه آزاد راه ساوه - همدان که به آزاد راه کربلا معروف هست دو سال مشغول به کار بودند. آزمایشگاه بتن هم کار می کردند ومهندس ناظر ساخت چند پل شهری بودند. بسیجی بودند و اکثر شبها دنبال کارهای بسیج بودند.هرسال ۵ اسفند تا ۲۵ فروردین در اردوهای راهیان نور ۱۲-۱۳ سال خادم بودند. اکثراً در اردوگاه شهید درویشی خادم بودند. اهل ورزش و باشگاه بودند ،کمربند مشکی جودو داشتند و در ورزش های رزمی مقام دوم و در جودو مقام سوم کشور رو به دست آورده بودند. در ورزش زورخانه ای هم شرکت داشتند. شهید مورد علاقه و الگوی ایشان شهید زین الدین بود عکس شهید زین الدین رویه لباسشون چاپ کرده بودند و همیشه زیرلباسشون می پوشیدند. شوخ طبع ،مهربان و دلسوز بودند ،اگر کسی از ایشان کمکی می خواست دریغ نمی کردند با جوانان و نوجوانان شهر با مهربانی برخورد می کرد با ادب و با حیا بودند و به پدر و مادرشان خیلی احترام می گذاشتند خیلی تلاش کردند که اعزامش کنند به سوریه. حتی گفته بودند خودم هزینه بلیط هواپیما و مخارج خودم رو می پردازم فقط من رو با خودتون ببرید. روزی که گفتند می تونی بری ازخوشحالی سراز پا نمی شناخت. ۲۹ساله شون بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها به سوریه رفتند. دشمن ملعون درحال پیشروی بود که توسط تک تیرانداز مورد اصابت گلوله از ناحیه گلو شدند... شهادتشون همزمان با ایام تاسوعا و عاشورا سال ۹۴ در جریان عملیات محرم در محور حلب (شقیدله )بود. تاریخ شهادتشون ۲۵ مهر 94 بود. همرزمشون (شهیدسرلک) که می خواستن سید میلاد رو بیارن عقب زخمی می شن و نمی تونن بیارنش عقب پیکرشون دست داعشی های حرامی می افته ،دست و پا و سر مطهر رو از تن جدا می کنند و با خودشون می برند. پیکرشون چند روز جلو آفتاب می مونه و کسی از محل پیکر خبر نداشته ،خود شهید گفته بود اگه یه وقت قسمت شد و شهید شدم جنازه ام رو نیارین عقب می خوام گمنام بمونم به خاطر بیقراری های پدرش و خواهرشون شهید عزیز میرن خواب یکی از دوستانشون و در خواب محل پیکرشون رو میگن و میگن می خواستم گمنام بمونم ولی به خاطر بیقراری پدرم بیاید من رو ببرید . بالاخره بعد از بیست و یک روز پیکر مطهرشون در میان عزاداران وارد کشور شد در چهاردهم آبان ماه ۹۴ در گلزار شهدای شهر بهار در جوار آرامگاه نورانی آیت الله شیخ محمد بهاری به خاک سپرده شدند. سید میلاد به شیخ محمد بهاری ارادت خاصی داشتند. اعمال روزانه : نماز اول وقت - خواندن قرآن - کارهای روزانه و شخصی - رسیدگی به امور خانواده های شهدا- رفتن به مزار شهدا شبها توجه ویژه به کدامیک از اهل بیت : خانم حضرت زینب سلام الله علیها و خانم رقیه سلام الله علیها و آقا امام زمان (عج) و خانم حضرت زهرا سلام الله علیها ویژگی اخلاقی : بسیار خوش برخورد - با اخلاص -خنده رو - پشتکار بسیار بالا - دلسوز -با ادب - با حیا -مومن - با تقوا - احترام پدر و مادر رو بسیار نگه می داشتند فعالیت های که در زمان حیات انجام داده اند : همکاری با وزارت راه و ترابری همکاری در اجراء و کنترل کیفیت پروژه های عظیم استانی (آزاد راه ساوه -همدان ، ترافیک شهری همدان ، مسئول کنترل کیفیت آزادراه ها و پل های سطح استان) سابقه همکاری و فعالیت در هیئت های مذهبی شهرستان سابقه فعالیت در گردان امام حسین علیه السلام شهر بهار سابقه فعالیت در هیئت های ورزشی باستانی ،کشتی و جودو شهرستان بهار دعوت به تیم ملی جودو سابقه همکاری با کانون های مردمی جوانان ،فرهنگی و علمی و غیره محل های فعالیت : هیئت امام خمینی-کتابخانه ایت الله طالقانی-مسجد جامع-هیئت محبین الزهرا سلام الله علیها-هیئت غلامان ال حیدر-هیئت موسی بن جعفر علیه السلام-بسیج ورزشکاران گردان امام حسین علیه السلام اولین وصیتم این است که برادران و دوستان ، رهبر انقلاب و گل سرسبد کشورمان را تنها نگذارید و پشتوانه و حامی ایشان باشید. همچنین پدر عزیزم من را حلال کن که خیلی بی مهابا و بدون دریغ زحمت من را کشیدی. خیلی عزیزی پدر جانم خیلی ... برادر و خواهر گرامی ام از شما شرمنده ام بخاطر همه آزار و اذیت ها تقاضای بخشش دارم . امیدوارم حلالم کنید.
سید میلاد فردی بسیار و مردم دار بود معروف به بود. از سال ۱۳۸۰ هر هفته یک هفته قبل از شروع سال جدید تا یک ماه ابتدا سال جدید در راهیان نور بود. بعد از پایان تحصیلات دوره متوسطه و شرکت در آزمون ورودی ها در سال ۱۳۸۴ وارد و بعد از یکسال تحصیل در به منتقل شد و به پرداخت و در همان ابتدای تحصیل در دانشگاه شروع به فعالیت کرد . 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
در دوران جوانی را به برنامه هایش افزوده بود سرکشی به از برنامه های اصلی اش در زندگی بود خادم الشهدایی تا جایی در وجودش رفته بود که بزرگترین آرزویش شده بود و همیشه از مادرش میکرد. در دوران دانشجویی در شروع به فعالیت کرد و پس از گذراندن دوره های ورزشی در رشته جودو موفق به دریافت (دان ۱ ) جودو گردید و در مسابقات جودو به کشور در سال ۱۳۸۸ و هم مقام دوم در مسابقات یگان های ویژه ناجا در سال ۱۳۹۱ نائل گردید و از سوی سازمان به تیم ملی جودو دعوت گردید و علاوه بر آن در شهرش فعالیت داشت پس از تمام تحصیلاتش در سال ۱۳۸۸ در و گرفتن مدرک از دانشگاه همدان در سال ۱۳۸۹ بخدمت سربازی اعزام گردید و پس از گذراندن ۹ ماه در لشکر ۸۴ ارومیه و کرمانشاه به شهرش بهار بازگشت. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
عاشق ائمه اطهار و دلبسته شهدا بود نماز اول وقت کارش بود احترام و گوش به فرمان بودن به پدر و مادرش بهترین خصوصیتش بود. تو هر کاری تمام تلاشش رو میکرد کم نمی ذاشت  تو کسب روزی حلال احکام خدا سرلوحه کارش بود احترام به بزرگترها، رفاقت با هم سن ها و ایثار و گذشت، دوستی به کوچکترها تو دوستی ها رو رعایت میکرد. سروقت به داد دوستش برای هر نوع کمک می رسید  اخلاق و ادبش زبانزد بود  اهل خنده و شوخی بود به سیدخندان معروف بود و..... 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهدا، رفقای با معرفت! مسئولان اردوگاه چند ساعت پیش از پخش غذا آمار زائرین را می‌دادند تا فرصتی برای پخت غذا داشته باشیم. یک بار نزدیک ظهر بود که یک اتوبوس به آمارمان اضافه شد. نمی‌دانستیم باید چه کار کنیم؟ غذا کم بود. سید بدون هیچ استرسی یک پارچه سبز پرچم سیدالشهدا (ع) را روی دیگ کشید و به بچه‌های خادم گفت، «بچه‌ها بیایید دور دیگ غذا جمع بشوید و هرکدام برای یک شهید نیت کنید.» سپس ذکر صلوات گرفت و یک توسل کوچک نیز به حضرت زهرا (س) پیدا کرد. پرچم را از روی دیگ برداشت و یاعلی گفت و مشغول تقسیم غذای زائرین شدیم. برای ما خیلی عجیب بود، نه تنها غذا کم نیامد، مقداری هم غذا باقی مانده بود. همه حسابی غذا خوردند؟! سید خیلی خوشحال بود. آن‌جا بود که فهمیدیم، چقدر سید با شهدا رفیق است و شهدا نیز حسابی هوای‌مان را دارند 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
و و همکاری با مشغول بکار شد حضور در و هیئت های مذهبی را از وظایفش می دانست . از سوابقش می توان به همکاری و فعالیت در هیئت های مذهبی شهرستان و فعالیت در ۱۶۵امام_حسین (ع) بهار و همکاری با کانون های جوانان در عرصه و علمی اشاره کرد . وی پس از انجام پروژه های ساختمانی و شرکت در رزمایش های بیت المقدس و اموزش های سپاه در منطقه در ۱۴ مهر ماه سال ۱۳۹۴ بهمراه جمعی از رزمندگان و (س) عازم کشور و وارد استان از مناطق سوری گردید و در مورخه ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۴ در صحنه نبرد در منطقه ازگله در بیست کیلومتری شهر حلب در عملیات آزاد سازی حلب در درگیری با گروهک های به درجه رفیع نائل گردید و پیکر مطهرش پس از بیست روز به کشورش باز گشت و در #آیت_الله_شیخ_محمد_بهاری در کنار قبر مادرش آرام گرفت. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
فرازی از #وصیت_نامه شهید سید میلاد مصطفوی 👇 🌿 اولین وصیتم این است که برادران و دوستان ، و گل سرسبد کشورمان را تنها نگذارید و پشتوانه و حامی ایشان باشید. همچنین پدر عزیزم من را حلال کن که خیلی بی مهابا و بدون دریغ زحمت من را کشیدی. خیلی عزیزی پدر جانم خیلی ... 🌿 برادر و خواهر گرامی ام از شما شرمنده ام بخاطر همه آزار و اذیت ها تقاضای بخشش دارم . امیدوارم حلالم کنید. بخشی از شهید مصطفوی: دوستان، هم هیاتی ها، هم شهری ها و تمام مردم دوست و آشنا حلالم کنید و عاجزانه از شما تقاضا دارم که در انجام امور دینی خود به خصوص در کوشا باشید و و خود را سالیانه حساب کنید تا داشته باشید. دوستان عزیز شما را قسم به که راه (ع) را که راه عاقبت به خیری و مهمترین کار است را ادامه دهید. حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است و همیشه یاد و خاطره را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زنده اند و من وجود آن ها را در زندگی خود همیشه احساس می کردم. الان من در سوریه هستم و آماده رزم با می باشم. خدایا کمکم کن این بنده حقیر از تمام دنیا دل بکنم و فقط و فقط به خودت فکر کنم که سعادت دنیا جز در این نیست. می روم تا به مادرم برسم. با تمام شرمندگی. ای شهید ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته ای دستی بر آر و ما نشینان عادات را نیز از این بیرون کش. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
«مهمان شام» زندگی‌نامه و خاطرات شهید مدافع حرم، مهندس سید میلاد مصطفوی است که به همت انتشارات شهید ابراهیم هادی به چاپ رسیده است. او شخصیتی عجیب دارد. جوانی که در عصر ارتباطات و دنیای مجازی، به دنبال حقیقت رفت. کسی که در این روزگار، ابراهیم دیگری شد و هادی بسیاری از جوانان گردید. شخصیت او از تمام لحاظ برای نسل امروزی الگوست. او متولد سال ۶۵ در شهر بهار استان همدان بود. دانش آموز نمونه و دانشجوی فعال دانشگاه صنعتی بود. مهندسی عمران گرفت اما اکثر شب‌ها دنبال کارهای بسیج بود. او از بسیجیان فعال گردان امام حسین (ع) شهرستان بهار بود. از این طریق بسیاری از نسل جدید را با شهدا آشنا کرد. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
بنده یه روز از مدرسه بر می گشتم خونمون... خونه ی ما تو کوچه ای بود که به بن بست می خورد و این کوچه ظهرها خیلی خلوت بود. یه روز که از مدرسه بر می گشتم پسری مزاحمم شد ولی من دختری نبودم که حتی نگاهش کنم دنبالم می اومد تپش قلب گرفته بودم یهو جلوم وایساد خیلی ترسیده بودم کسی هم نبود با گریه گفتم تو رو خدا برو ولی نیت بدی داشت می خواست دستم را بگیره من هم چنان داشتم می رفتم یه دفعه نمی دونم خدا آقا سید میلاد رو از کجا رسوند آقا سید از در یه خونه ای بیرون اومد و این صحنه را دید و سریع اومد طرف اون پسر ، گفت برای چی مزاحمش می شی مگه خودت خواهر نداری به من گفت خواهرم شما بفرمایید ... من رفتم خونمون ولی از پشت در نگاه می کردم فکر کردم الان آقا سید اون پسر رو کتک می زنه دیدم داره با اون پسر صحبت می کنه و اون پسر هم سرش را پایین انداخت و رفت چند روز بعد همون پسر رو تو خیابان دیدم و ازش فرار می کردم ولی نمی دونم آقا سید با اون پسر چیکار کرده بود که اونقدر سنگین و سر پایین شده بود انگار اصلا اون نبود ... من آقا سید را بعد از شهادتش شناختم و خیلی اشک ریختم  خدایا کمک کن غیرت مردانمان همچون آقا سید میلاد باشد. راوی: همشهری شهید 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
🌺شهید سید میلاد مصطفوی🌺 نام:سید محمد (میلاد ) نام خانوادکی:مصطفوی تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۲/۱۵ محل ولادت: بهار تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۷/۲۵ محل شهادت : شقیدله سوریه نحوه شهادت : توسط تک تیرانداز از  ناحیه گلو و جدا کردن سر،دست ها و پاها توسط درجه : رشته ورزشی: 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهید سید محمد مصطفوی در پانزدهم سال ۱۳۶۵ در از دیده به جهان گشود خانواده د اشت نام مستعارش بود ک یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خودش داشت نام پدرش سید هاشم بود که در شغل مشغول بکار بود و اهمیت زیادی به رزقو میداد مادرش هم بود و مسئول بود که یکسال قبل از شهادت فرزندش دعوت حق را لبیک گفت سید میلاد دوران ابتدایی را در شهر بهار گذراند و از همان دوران ابتدایی از و اش غافل نبود و هر چه خود را بیشتر می شناخت اعتقاداتش بیشتر می شد. و همچنین دوران راهنمایی و دبیرستان را در شهر بهار گذراند و در این دوران وارد گردید او در سن نوجوانی وارد عرصه ورزش شد . و در شروع به فعالیت کرد و توانست در این مدت به مقام هایی در سطح شهر و استان و کشوری نائل گردد و پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت