eitaa logo
شهیدسیدطاهرموسوی
21 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
566 ویدیو
113 فایل
آیدی ادمین کانال :https://eitaa.com/shahidseyedtaher60
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹💐همسر شهید می‌گوید: اوایل که من مخالفت می‌کردم سعی نمی‌کرد که با صحبت کردن مرا راضی کند بلکه ترجیح می‌داد که با رفتار کاری کند تا من با قلبم راضی شوم. بعد از رفتنش خانواده همسرش تا زمان شهادت اطلاع نداشتند و خانواده محمد هم بعد از رفتنش متوجه شدند. 🌻مداح بود و مراسم‌های خانوادگی از صدای مداحی او برای اهل بیت(ع) گرم می‌شد اما حالا مدت‌هاست صدای دلنشین و پرسوزش در فضا شنیده نمی‌شود و جای خالی او در مناسبت‌ها بیشتر احساس می‌شود. حمیده می‌گوید که وقت رفتن به او گفتم اگر دلیل رفتنت را مردم از من پرسیدم چه بگویم؟ گفت: بگو خودش رفت، با عشق هم رفت، بگو خودش را فدای اهل بیت(ع) و دینش کرد. من هم این روزها خودم را با همین موضوع دلداری می‌دهم. 🍃این زن جوان که نمونه‌ای از هزاران همسر صبور شهدا است، ادامه داد: هر زمان غم به قلبم فشار می‌آورد به این فکر می‌کنم که محمد نعمت و امانتی از طرف خدا بود و من امانتی را به صاحبش پس دادم و خدا را شکر می‌کنم که در این امتحان سربلند بودم و این قلبم را آرام می‌کند. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
کربلایی حسین صاحب کرم پدر شهید والامقام محمد صاحب کرم در گفتگو با تنویر با بیان اینکه فرزندم را تقدیم ولایت فقیه و اسلام ناب محمدی (ص) کردم اظهار کرد: با خدا معامله کردم و فرزندم را فدای حضرت زینب ، حضرت رقیه ، اسلام و رهبر نمودم چرا که محمد لایق شهادت بود و از خدا سلامتی رهبر عزیز انقلاب و همه پاسداران و خدمتگذاران نظام را خواهانم . . پدر این شهید بزرگوار با اشاره به خصوصیات اخلاقی شهید صاحبکرم گفت : محمد وقتی به ماموریت می رفت ، کسی مطلع نمی شد که به کجا می رود و اخیراً هم از کربلا به سوریه رفت و من نمی دانستم که در ماموریت سوریه بوده است . پدر شهید صاحبکرم مداحی برای اهلبیت عصمت و طهارت را یکی از خصوصیات فرزند برومند خود خواند و افزود : محمد نوکر اهل بیت علیه السلام بود و به آنچه می خواند توجه قلبی داشت . 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
🔹همسر شهید به تشویق خواهر شوهری که حکم مادر برای شوهرش را داشته در حال ادامه تحصیل است تا بتواند مسیر تعالی همسرش را ادامه دهد، راه مرد بزرگی که نسبت به همه چیز احساس تکلیف می‌کرد، از کمک کردن به همسرش در کارهای منزل تا فدا کردن جان خود برای صیانت از اسلام و مظلومان. خبر شهادت این بزرگ مرد را ابتدا به پدرش اطلاع دادند و پدر نیز عروسش و دیگر اعضای خانواده را مطلع کرد. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
معرفی شهید 🌹شهیدمحمد صاحب کرم اردکانی🌹 محل تولد: سپیدان تاریخ شهادت: ۹۳/۱۲/۱۲ محل شهادت: حلب، سوریه محل دفن: سپیدان وضعیت تاهل: متاهل  شهید محمد صاحبکرم اردکانی اولین شهید سپیدانی مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها شب شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها سال ۹۳ توسط گروه تروریستی آمریکایی داعش به شهادت رسید . این شهید والامقام اهل شیراز، محله آستانه (سیدعلاالدین حسین ابن موسی الکاظم(ع)) بود. صبح روز شنبه ۱۶اسفند ۹۳ پیکر مطهر اولین شهید سپیدانی مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها پس از تشییع در جوار حرم مطهر حضرت سید علاء الدین حسین علیه السلام ، وارد دانشکده علوم و فنون زرهی شیراز شد و در آغوش همرزمان این شهید والا مقام  قرار گرفت . پس از این مراسم معنوی ، پیکر مطهر این شهید والامقام وارد زادگاهش سپیدان شد و یک شنبه ۱۷ اسفند ۹۳ در جمع عموم مردم ولایتمدار و شهید پرور سپیدان تشییع و خاکسپاری شد. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهید مدافع حرم " محمد صاحب کرم اردکانی"" محمد صاحب کرم در تاریخ ۱۲ اسفند سال ۹۳ در درگیری با گروه تکفیری داعش به مقام والای شهادت دست یافت و داعشیان رهرو یزید، سراین شهید بزرگوار را به تاسی از محبوب و مولایش امام حسین علیه السلام از تن جدا نموده و به ایران ارسال کردند و در ۱۷ اسفند پیکر نورانی او به وطن بازگشت و در میان استقبال مردم قدرشناس تشییع و به خاک سپرده شد. 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
⃟🌸⃟ 🌸⃟ 🌸 •🌱•سخنــان همســـر شہیــد محــمد صــاحــب ڪــرم•🌱• 🍃|هر زمان غم به قلبم فشار می‌آورد به این فکر می‌کنم که محمد نعمت و امانتی از طرف خدا بود و من امانتی را به صاحبش پس دادم و خدا را شکر می‌کنم که در این امتحان سربلند بودم و این قلبم را آرام می‌کند|🍃 ⃟🌸 ⃟ 🌸 ⃟ 🌸 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
بخشی از وصیت نامه: با ارزوی پیروزی رزمندگان اسلام و فتح کربلای حسین و قدس عزیز و طول عمر امام امت و صبر و اجر برای خانواده شهدا.همگی شما را به خدای بزرگ میسپارم.مرا فراموش نکنید ان شاالله. من پیش مادرم حضرت زهرا(س) رفتم ان شاالله از او میخواهم که شما را در روز حساب شفاعت کند .به امید دیدار در کنار بی بی فاطمه(س)و حسین مظلوم و زینب داغ دیده. حسین دینکانی(امام را تنها نگذارید) خدانگهدارتان باشد. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
بخش هایی از وصیت نامه شهید حسین دینکانی: خطاب به همسرشهید دینکانی: همسرم تو خوب میدانی که من هدفی جز اسلام ندارم .تو خوب میدانی که من فقط طالب رضای پروردگار میباشم.جز به پروردگار فکرنکن که خدا برایت در همه عمر کفایت می کند. من از خداوند متعال میخواهم که شما را در خط مستقیم اسلام ثابت قدم بدارد .و از درگاه بافضل او میخواهم که شما را موفق بدارد که ادامه دهنده راه شهدا باشید. بدانید که این چند روز عمر میگذرد. .همیشه برای خدا و رضای او قدم بردارید که توشه اخرت و بار سفر شما جز از این راه میسر نیست. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
  مهدی صابری یکی از شهدای افغانستانی مدافع حرم است. بیست و چهار پنج سال بیشتر نداشت اما فرمانده توانای گروهان حضرت علی‌اکبر (ع) نیروی مخصوص تیپ فاطمیون بود، تیپی که امروز تبدیل به لشکر شده است. در ماجرای گرفتن «تل قرین» که اهمیت فوق‌العاده‌ای در از بین بردن کمربند حائل رژیم صهیونیستی در بلندی‌های جولان داشت، اواخر سال ۹۳ به شهادت رسید. شهید صابری، یک‌تنه هر کاری انجام می‌داد به قول معروف همه فن حریف بود، از آشپزی در هیئت گرفته تا کارهای امدادی، فنی، مخابراتی و اقدامات تخصصی عملیاتی. همیشه سنگ تمام می‌گذاشت. برایش فرقی نداشت کجا کار می‌کند، با کدام تیم شریک است یا کاری که می‌کند چه چیزی است. هرجایی که بود بهترین بود. بعد از شهادت او، سنگینی جای خالی‌اش روی دوش خیلی‌ها حس شد. این‌ها را پدر شهید «مهدی صابری» می‌گوید. همه او را به یک دل‌بستگی خاص می‌شناختند؛ آن هم حُبّ حضرت علی‌اکبر (ع) بود. هر جا که به نام علی‌اکبر (ع) مزین بود مهدی صابری هم یک‌گوشه‌ آن مشغول بود. فرقی نداشت هیئت محلی‌شان باشد یا گروهان مخصوص تیپ فاطمیون. برای همین وصیتش را بعد از بسم‌الله با «یا علی‌اکبر ِ لیلا» آغاز کرد. رفته بود که برای ایام فاطمیه برگردد، همین هم شد. روز شهادت حضرت زهرا (س) خبر شهادتش را آوردند. پیکر مطهر این شهید و سه تن دیگر از شهدای لشکر فاطمیون هم‌زمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) با حضور مردم شهر مقدس قم تشییع و در قطعه شهدای مدافعان حرم بهشت معصومه (س) به خاک سپرده شد. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
اول از همه شما پدر مهربونم! بابا، انصافاً به حالت غبطه می‌خورم. همیشه [ناخوانا] ازم جلوتر بودی. پدری رو در حقم تموم کردی و نشون دادی بهترین بابای دنیا هستی. دوستت دارم پدر. خدا می‌دونه لذت‌بخش‌تر از زمانی که دستت رو می‌بوسیدم و صورتم رو می‌بوسیدی تو عمرم نداشتم؛ و هیچ موقع از خودم بی‌نهایت متنفر نمی‌شدم الا وقتایی که دلت رو به درد می‌آوردم... منو ببخش بابا مامان، مامان، مامان... همین الآنش چقدر دلم برات تنگ شده! خدا می‌دونه. خیلی دوستت دارم. بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کنی! قدرت رو ندونستم. حیف. تو دلم هزار تا حرف هست که تو این چند جمله و چند ورق جا نمی‌شن و اون حس و حالش رو هم نمی‌تونم با قلم برات توصیف کنم. مامان؛ زیباترین موجود عمرم؛ قشنگ‌ترین کلمه عمرم؛ عشقم؛ نفسم؛ همه وجودم؛ دوستت دارم ...و امّا روضه گوش دادم! مامان شما لباس مشکی تنم کردی و بردیم مجلس عزاداری! مدیونتم. پدر شما لقمه حلال گذاشتی دهنم! ممنونتم... روضه لب تشنه! روضه بدن ارباً اربا! روضه وداع! روضه گودال! روضه در! روضه پهلو! روضه سر بریده! همیشه هم آرزو داشتم این روضه‌ها همه به سرم بیان! خدا کنه! یعنی میشه؟ رسیدن به سن ۳۰ سال؛ بعد از آقا علی‌اکبر (ع) برام ننگه! تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علی‌اکبر (ع) اصلاً نمی‌تونم تصور کنم! فرق سالم رو بعد از آقا علی‌اکبر (ع) نمی‌خوام! چقدر خوب میشه سر تو بدنم نداشته باشم چقدر جالب و رویایی و زیباست وقتی ارباب می‌آیند بالا سرم تن تکه تکه‌ام براشون آشنا باشه و با دیدن شباهت‌های تو بدن من و شهزاده علی‌اکبر (ع) یک کمی از اون غم و غصه بدن ارباً اربا تسلی پیدا کند! خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم. پدر و مادرم و خواهران گلم، صبر کنید. صبر صبر صبر. خواهرای خوبم! حجاب حجاب حجاب. مامان دوستت دارم بابا دوستت دارم 📚موضوع مرتبط: (۲) 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
بابا، مامان، سرتون رو جلوی ارباب و بی‌بی لیلا بالا بگیرین. هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علی‌اکبر (ع) اینجوری تازه یک مقدار شبیه اهل‌بیت علیهم‌السلام شدید همتون. براتون از خدا اجر جزیل و صبر جمیل می‌خوام. یا علی‌اکبر سلام من رو به همه آشنا و در و همسایه برسونید. سه‌شنبه ۵/اسفند/۱۳۹۳ 📚موضوع مرتبط: (۳) 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
وصیت نامه یا علی‌اکبر لیلا عشقت میان سینه من پا گرفته  شکر خدا که چشم تو ما را گرفته دریاب دل‌ها را تو با گوشه نگاهی حالا که کار عاشقی بالاگرفته عمریست آقاجان دلم از دست رفته پایین پای مرقدت مأوا گرفته گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب   شش‌گوشه هم با نور تو معنا گرفته از کودکی آواره روی تو هستم   دست دلم را حضرت زهرا گرفته مانند جدت رحمة للعالمینی   حیف است دست خالی مرا را نبینی امروز ۳ شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳ مصادف با سالروز ولادت بانوی دمشق، عقیله بنی‌هاشم زینب کبری (س) دست به قلم شدم تا سیاه‌مشقی به نام "وصیت‌نامه" بنویسم. خدایا! خدای من! خدای خوب و مهربانم... خیلی خیلی قشنگ‌تر و زیباتر از اون چیزی هستی که من با این سطح پائین معرفت و شناخت که اصلاً نداشته محسوب می‌شه، فکر می‌کنم. روسیاهم. روسیاهم که با ۲۵ سال سن نتونستم تو رابطه‌ی عبد و معبودی اونجوری که باید و شاید وظیفه‌ی عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم. ازت ممنونم؛ ممنونم که من رو انسان آفریدی؛ انسانی مثلاً مسلمان و لایق شکر، فراوان‌تر محب امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه وآله السلام... ممنونم که دوران حیاتم رو تو این بازه‌ی زمانی قراردادی و هم توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی، نمونه‌اش حب شهزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) عنایت کردی. الهی؛! أنت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل... "خدایا! من رو بپذیر" بر همگان واضح و مبرهن است که وقتی شما مادر، پدر و خواهران عزیزم این دست‌نوشته را می‌خوانید من دیگر در بین شما نیستم. می‌خوام کمی راحت‌تر و خودمانی‌تر بدون استرس و رودربایستی باهاتون صحبت کنم. 📚موضوع مرتبط: (۱) 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
نام و نام خانوادگی: مهدی صابری تاریخ تولد: ۱۳۶۸/۱/۱۴ تاریخ شهادت: ۱۳۹۳/۱۲/۱۳ سمت: فرمانده گردان حضرت علی‌اکبر (علیه السلام) از تیپ فاطمیون   ⃟🌸 ⃟ 🌸 ⃟ 🌸 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
پدر شهید مهدی صابری: الحمدالله در مدرسه تا دوره دبیرستان همیشه معدلش از 18 به پایین نیامد. همیشه 18 و 19 و 20 بود تا رسید دوره دانشگاهش که آمدیم یزدان شهر. ما اول ابوذر شرقی می‌نشستیم. آن جا یک هیئتی داشت. هیئت دیگری هم سمت ابوذر غربی بود به نام «حضرت علی اکبر». ایشان چون عاشق حضرت علی اکبر بود می‌آمد در این هیئت. شهید مهدی در هیئت حضرت علی اکبر(ع) بزرگ شد و رشد کرد. در هیئت سخت‌ترین کارها را انجام می‌داد مثلاً توزیع و پختن غذا، ظرف شستن. ماه محرم و صفر اصلاً مهدی از ما نبود. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
پدر شهید مهدی صابری؛ در همان دوره پیش دبستانی، حدوداً یک جزء قرآن را حفظ بود. الحمدالله حافظه قوی داشت. حافظه خوبی داشت. تا رسید کلاس اول، دوم ابتدایی. آن زمان سید طباطبایی که حافظ قرآن است، کوچک بود. پدرشان یک موسسه‌ای داشت. موسسه حفظ قرآن در یک سال. یک آزمونی داشتند که سوره بقره و سوره آل عمران را 200 دانش آموز حفظ می‌کردند و از بین این‌ها حدوداً 80 نفر انتخاب می‌شدند که حافظ کل شوند. در آن جا هم امتحان داد و قبول شد. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
یکی از ویژگی‌های مهدی به اصطلاح حفاظت و کارهای امنیتی بود. بعضی مدافعان از سیر تا پیاز را صحبت می‌کنند. بعضی چیزهایی که نباید در گروه‌ها گفته شود را می‌گویند. اما واقعاً ایشان خیلی حفاظتی کار می‌کرد. سید ابراهیم می‌گفت در سوریه ناراحتی‌اش از این بود که پدر من هر سال می‌رود افغانستان و من باید خیلی مسائل امنیتی را رعایت کنم که برای پدرم مشکلی ایجاد نشود. اینجا حتی برای دوستانش نمی‌گفت من کجا هستم. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
مادرش می‌گفت موقع برگشت از زیارت در صحن حوض طلا دیدم می‌خندد. پرسیدم چرا می‌خندی؟ گفت مادر من اجازه شهادتم را از آقا گرفتم. قول داده بود برود، آرام شود دیگر برنگردد. گفت من دفعه اول واقعاً به خاطر خودم رفتم. به خاطر این که آرامش پیدا کنم اما الآن که می‌روم به عنوان انجام وظیفه است. آنجا واقعاً غربت حضرت زینب (س)، غربت حرم حضرت رقیه (س) را هر شیعه‌ای که ببیند برایش وظیفه و تکلیف است که برود. ثانیاً نیروهای فاطمیون از نظر فرهنگی خیلی ضعیف هستند. برای افرادی مثل من که یک مقداری آگاهی دارد. مخصوصاً برای طلبه و روحانی اصلاً واجب است که برود. چون جوان‌هایی هست اینجا که واقعاً عاشق اهل بیت (ع) هست اما از نظر مسائل دینی خیلی سطح پایین‌اند. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
معلمش در یک مسجدی فعالیت می‌کرد. ایام مناسبت‌ها مهدی را می‌برد آن مسجد تا نوحه بخواند، مخصوصاً در ایام محرم. مهدی از زمان کوچکی با هیئت بزرگ شد. صدای خیلی قشنگی داشت. آن زمان تازه شبکه قم راه افتاده بود. یک نوحه سینه زنی حضرت ابوالفضل العباس را خوانده بود و شبکه قم ضبط کرده بود و پخش می‌کرد. خیلی قشنگ می‌خواند. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
ایشان همیشه مؤدبانه صحبت می‌کرد. در دانشگاه، خانه و حتی در نوشته‌هایش. کسی را با اسم کوچک صدا نمی‌کرد یا اینکه «آقا» یا «خانم» اولش اضافه می‌کرد. همیشه حضرت علی اکبر (ع) را می‌گفت شاهزاده علی اکبر(ع) یا علی اکبر لیلا. ادبیات خاصی نسبت به این بزرگواران داشت. از دوره دبیرستانش علاقه خاصی به حضرت علی اکبر (ع) داشت. از گفتارش هم مشخص بود. آقای صدرزاده می‌گفت ما مسئولیت گروهان را به این‌ها دادیم و گفتیم که هر کسی اسمی برای گردان و گروهانش بگذارد. یک شب فرصت دادیم. ایشان در همان جلسه گفت که اسم گروهان من گروهان حضرت علی اکبر (ع) است. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهید مهدی صابری 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
از دوره دبیرستان علاقه خاصی به وسایل نظامی داشت. به اسلحه و مهمات علاقه‌مند بود و مجلات تخصصی مربوط به جنگ‌افزار را می‌خرید. علاوه بر این به کوهنوردی هم علاقه داشت. عضو هیئت دوچرخه سواری قم هم بود. عضو امداد و نجات هلال احمر هم بود. تقریباً تا دوره پیشرفته کمک‌های اولیه و امداد کوهستان، امداد نجات و زلزله را گذرانده بودند. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت