eitaa logo
شهیدسیدطاهرموسوی
22 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
566 ویدیو
113 فایل
آیدی ادمین کانال :https://eitaa.com/shahidseyedtaher60
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید کریمی انس ویژه ای با قرآن داشت. روزانه حتما آیاتی از کلام الله مجید را تلاوت می کرد. به تعقیبات نماز اهمیت می داد. همواره با وضو بود. در مجالس دعا عموما حالاتش دگرگون می شد. به ائمه طاهرین عشق می ورزید و از محبین و دلسوختگان اهل بیت عصمت و طهارت بود. رفتار، گفتار و برخوردهای شهید در خانواده و اجتماع، حاکی از آن بود که او سعی می کرد برنامه های تربیتی اسلام را در هر جا که حضور دارد به مورد اجرا بگذارد. به شدت از غیبت دوری می کرد و اگر کوچکترین سخن از کسی می شد، اظهار ناراحتی می کرد و نمی گذاشت صحبت او ادامه یابد. در مقابل مومنین متواضع و فروتن بود. به کودکان احترام می گذاشت. هر وقت به آنها اشاره می کرد، می گفت: اینها مردان آینده هستند. دلیر مردان جبهه اند و ... . حاج عباس کریمی در اثر استمرار بخشیدن به برنامه های تربیتی اسلام، برای نیل به مقام و مرتبه انقطاع الی الله تلاش می کرد و هیچ نوع علاقه و میلی که معارض با حب الهی و رضا و خشنودی او باشد، ‌در وجودش باقی نمانده بود. همسر شهید در باره اخلاق او می گوید: از رفتار، ‌نشست و برخاست و نیز صحبت ها و برخوردهای شهید احساس عجیبی به انسان دست می داد. هنگامی که من با او روبرو می شدم، بی اختیار خود را ملزم به رعایت ادب و احترام در مقابل او می دیدم. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
دفتر زندگانی‌اش در دهمین طلوع شهریور 1340 در روستای «استخرسر» از توابع سوادکوه گشوده شد. نورسیده‌ای كه تولدش، پایان بی‌قراری‌های «قمر» و انتظار پدرانه «شكرالله» بود. چهار سال ابتدایی «الیاس» در زادگاهش، و پایه پنجم را در روستای «كردآباد» گذراند. او با ترک تحصیل در پایه دوم دبیرستان، در شركت راه‌سازی پل‌سفید مشغول به كار شد. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
پس از اخذ دیپلم در کنکور سراسری در رشته تکنسین اتاق عمل پذیرفته شد اما او از کودکی نگاهش به آسمان بود او سبزی بهار  را در لباس سبز پاسداری دید و برای تفسیر آرزوهایش وارد دانشگاه امام حسین شد او از کودکی نشان داده بود که راهش از بقیه جداست و هدفش با لباس سبز به سرخی شهادت خواهد رسید او راهش را با راه عموی شهیدش هماهنگ می‌کرد او به بسیج اعتقاد ویژه ای داشت به همه دوستانش گفته بود هر چیزی رو ول کردید بسیج رو رها نکنید او حافظ قران بود در دانشگاه امام حسین در مسابقات حفظ مقام اول را کسب کرده بود همه قدم ها را به مقصد شهادت برمی‌داشت محکم قدم می‌زد صبوریش باد ها را به سخره می‌گرفت آسمان زیر نگاهش حس سنگینی داشت او مرد روزهای خواستن بود اهل معامله با خدا بود حلال و حرامش صاف وشفاف در فتنه 88 تازه 15 سالش شده بود وارد معرکه حفظ انقلاب شد تا نگذارد انقلاب به دست نا اهلان بیفتند بدجوری زخمی شد از ناحیه کتف آسیب شدیدی دید او چند باری در پیاده روی اربعین وصل شده بود به آسمانیان همان جا وعده و قرار را گذاشته بود برات شهادتش را از خود مولایش حسین گرفته بود هوای حرم را در سر داشت تا فدایی حرم شود. شهید حسین معزغلامی 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
حسین سه بار به سوریه اعزام شد سه دوره 60 روزه جهاد کرد و ستاره ای شد که در امتداد آسمان دفاع مقدس  می‌شود با این ستاره ها راه را پیدا کرد. پدر او قبل از فروردین 96 برادر شهید بود یه رزمنده با 32 سال سابقه رشادت در ارتش سرافراز ایران اسلامی اما از تاریخ 4 فروردین خدا به این خاندان نشان سرافرازی مدافع حرم را عنایت فرمود دیگر او پدر شهید است او مردی از تبار انفاق گران است که در راه خدا برادر وعمر وفرزند داده است . خود حسین وقتی در برابر بی‌خبری ها وبی‌تابی های مادرش قرار می‌گرفت می‌گفت نترس من اگر شهید شوم یک ربع بعد از طریق تلگرام با خبر می‌شوی عکس مرا هم می‌زنند می‌نویسند شهید حسین معز غلامی و واقعا همین طور شد و خانواده اش از طریق فضای مجازی از شهادتش مطلع شدند او سه روز قبل مجروح شده بود اما ایستاده و مردانه جنگیده بود تا آرزویش را صید کند او شهادت را به چنگ آورد درست همان کتفش که سال 88 مجروح شده بود سر آغاز حادثه شهادتش را می‌سراید و ۳ تیر به چشم چپ، گونه راست و همان کتفی خورده شد که در فتنه مصدوم شده و وی را به شهادت رساند. به دلیل موقعیت بد حضور وی در سنگلاخ، دندان ها و استخوان پایش نیز هنگام سقوط به زمین شکسته و پیکر وی چند  ساعتی تا برگشت به نیروهای خودی بر زمین مانده بود. او دوروز قبل از سالگرد تولدش به خیل آسمانیان پیوست. هدیه خداوند در هشتم فروردین ماه به خاک سپرده شد و در جوار دوستان شیرمردش در قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران آرام گرفت. در روز تشیع شهید مداحی خودش پخش می‌شود  که حیران می‌شوند خدا چه بی اندازه عزت می‌دهد « تو این روزای بی کسی / کار دلم صبوریه / یعنی قسمت می‌شه منم / شهید بشم تو سوریه؟» «حتی اگه بره سرم/ من از شما نمی گذرم/آرزومه یه روز بگن/ به من مدافع حرم»   شهید حسین معزغلامی 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
بسم رب الشهدا و الصدیقین با یاری خدا و توسل به اهل بیت (ع) این وصیتنامه را می‌ نویسم, انشالله که بعد از مرگم باز و خوانده شود. سلام بر آنهایی که رفتند و مثل ارباب بی کفن جان دادند. من خاک پای شهدا هستم. شهدایی که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را بر طبق اخلاص نهادند. خدا کند به مدد شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت قرار گیرد که بهترین مرگ هاست. بعد از مرگم به پدرم توصیه می‌ کنم که مانند اربابم حسین (ع) صبر کند و بیتابی نکند و خوشحال باشد که در راه خدا جان دادم و همینطور مادرم به مدد اسوی صبر و استقامت در کربلا حضرت زینب (س) صبور باشد چون با گریه هایش مرا شرمنده می‌ کند. هر وقت بر سر قبرم آمدید سعی کنید یک روضه از حضرت علی اکبر (ع) و یا حضرت زهرا (س) بخوانید و مرا به فیض بالای گریه برسانید. هر وقت قصد داشتید خیری به بنده حقیر برسانید آنرا به هیئت های مذهبی به عنوان کمک بدهید. از خواهران و خانواده ای آنها طلب حلالیت می‌ کنم اگر نتوانستم نقش برادری خوب را ایفا کنم. در کفنم یک سربند یا حسین (ع) و تربت کربلا قرار بدهید. تا می‌توانید برای ظهور حضرت حجت (عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست. هم به خانواده ام و هم دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی, اقتصادی و .... پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود. این شعر بر روی سنگ قبرم حکاکی شود انشالله مرد غسال به جسم و سر من خورده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه شام سر خود با لبه سنگ لحد می‌شکنم اللهم الرزقنا شفاعه الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین (ع) بسیجی حسین معز غلامی شهید حسین معزغلامی 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهیدمدافع حرم کربلایی حسین معز غلامی در ششم فروردین 1396 در پایگاه شکاری امیدیه متولد می‌ شود او در خانواده ای به عنوان اخرین فرزند قدم به دنیای خاکی می‌گذارد که پدرش 32 سال سابقه خدمت به این و آب خاک را در نیروی هوایی ارتش دارد و از پیر غلامان و مادحین خاندان عصمت وطهارت است. مادرش به دلیل بیم از دوندگی های شناسنامه ای و با واسطه یکی از اقوام، به دلیل اصالت همدانی داشتن، شناسنامه وی را از همدان گرفت و به همین دلیل تاریخ تولد سجلی وی ۱۵ فروردین و صادره از همدان ثبت شده است. حسین از کودکی دلداده خاندان وحی بود و از همان کودکی ارتباطی ناگستنی با مسجد داشت و او ارتباط تنگاتنگی با بچه ها وامام جماعت مسجد محلشان داشت و از پام مبنری های آیت الله مجهتدی شده بود و او از کودکی ارتباطش را با خدا و خانه او محکم کرده بود در کنار درس های مدرسه به صورت آزاد درس طلبگی وحوزوی هم می‌خواند. او پا جای پدر می‌گذارد و در خادمی خاندان عصمت و طهارت به لباس مداحی این خاندان عزیز مزین می‌شود وذکر حسین(ع) زمزمه همیشگی لبش می‌گردد او که در کنار درس علم و ادب و اخلاق در درس های مدرسه هم جایگاه ممتازی دارد 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
او پس از بازگشت از ماموریت ، در تاریخ ۹۴/۰۱/۲۱ عقد ساده ای گرفت و در تاریخ ۹۴/۰۵/۰۸ جشن عروسی را برگزار نمود امّا هیچ کدام از زیبایی های دنیایی نتوانست جلوی اراده اش را بگیرد و در اعزام بعدی در تاریخ ۹۴/۱۱/۱۸ وارد خاک سوریه شد و نهایتا" پس از خلق حماسه های به یاد ماندنی در آن دیار،در ساعات اولیه بامداد ۱۴ فروردین ۹۵ و در سن ۲۹ سالگی به دوستان شهیدش پیوست. شهید مسافر در تمام امور، همچون کار،ازدواج و در عرصه های فرهنگی، بصیرت و سربازی ولایت را چراغ هدایت خود قرار داده بود و در دوران حیات خود "گروه فرهنگی منهاج" را پایه گذاری کرد و تمام توانش را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی صرف نمود. مزار شهید مدافع حرم سعید مسافر در گلزار شهدای رشت زیارت گاه عاشقان ایثار و شهادت می باشد 📚موضوع مرتبط 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهید_سعید_مسافر در ۱ دی ماه ۱۳۶۵ در خانواده ای متدین به دنیا آمد. مادرش از سادات است و پدرش پاسدار انقلاب اسلامی. با توجه به شغل پدر در تهران متولد شد و در سال ۱۳۷۲ از تهران به گیلان و روستای سادات محله از توابع صومعه سرا نقل مکان کردند. او دوران تحصیل خود را از همان مکان شروع کرد و سپس درسال ۱۳۷۹ در شهرستان رشت و در محله باهنر سکونت گزیدند و در مدرسه شهید بیگلو به ادامه تحصیل مشغول شد و از همان سال ها بود که فعالیت های فرهنگی خود را در مسجد علی بن ابیطالب(ع) شروع کرد. شهید مسافر پس از اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۸۵ به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و در سال ۱۳۸۶ به آرزوی دیرینه خود یعنی عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسید و بعد از گذراندن دوره آموزشی درتیپ میرزاکوچک خان لنگرود مشغول به کار شد و در سال ۱۳۸۷ بعنوان یکی از پاسداران آموزشی نمونه دوره تکاوری شناخته شد. او دوره های متعددی را سپری نمود و سالها در مأموریت های سیستان بلوچستان و مناطق مرزی شمالغرب به نحو احسن ایفای نقش کرد. از همان ابتدای جریان سوریه تلاش میکرد تا در صف مدافعان حرم قرار گیرد و سرآخر بنا به نیاز آنجا آموزش های دیگری دید تا با اعزام او موافقت گردد و سرانجام در فردای شب خواستگاری اش باشوق وصف ناشدنی به سوریه اعزام گردید. 📚موضوع مرتبط 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
به مناسبت سالروز تولد شهید مدافع حرم،شهید میثم نجفی تاریخ تولد: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۷ تاریخ شهادت: ۱۲ آذر ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب-سوریه "شهید میثم نجفی " متولد ۱۳۶۷ از نیروهای سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ بود. ۲۱ ساله بود که ازدواج کرد.تکاور بود و عشق حضور در میان مدافعان حرم او را به سوریه کشاند. او برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به صورت داوطلبانه رهسپار سوریه شد و بعد از مدتی در حلب سوریه مجروح شده و به کما رفت،اما طولی نکشید که به قافله ی شهدا رسید. از او یک دختر به نام حلما به یادگار مانده است‌. که ۱۷ روز بعد از شهادتش متولد شد. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ ولادت
🌺 آیت الله سید حسن حسینی شیرازی در سال 1314 شمسی 1354 قمری در نجف اشرف به دنیا آمد. 🌹 پدرش آیت الله میرزا مهدی شیرازی از علما و فقهای حوزه علمیه نجف و کربلا به شمار می رفت. 🌺 سید حسن مقدمات و سطوح علوم حوزوی را در کربلا فراگرفت و در درس خارج پدرش و نیز آیت الله سید محمد هادی میلانی حاضر شد و از محضر آیت الله شیخ محمدرضا اصفهانی در فلسفه و علوم عقلی بهره گرفت. 🌹 وی در این هنگام بر ضد رژیم بعث عراق وارد فعالیت های سیاسی شد و در این مسیر رنج های بی شماری را به جان خرید. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
🌷 پس از شهادت وی، امام خمینی (ره) در پیام تسلیتی که برای آیت‌ﷲ سید محمد شیرازی نوشت، آورده بود: از خبر تأسف‌بار و مصیبت وارده متأثر شدم و آن را به جناب‌عالی تسلیت می‌گویم. 🌷 در این گونه ترورهای ناجوانمردانه که به وسیله ایادی مزدور بعثی عراق صورت می‌گیرد، دست جنایتکار آمریکای جهانخوار به وضوح پیداست که امید است با هوشیاری و اتحاد کامل مسلمانان به زودی قطع گردد. (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۲۷۳) 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
🔖 این روحانی مجاهد پس از مدتی به سبب فعالیت های وسیع سیاسی و اجتماعی مجبور به ترک عراق و اقامت در سوریه و لبنان گردید و در آن حال هم به فعالیت های خود ادامه داد. 📌 تأسیس حوزه علمیه لبنان، تأسیس جمعیت جَماعةُ العُلما و حوزه علمیه زینبیه در سوریه از جمله اقدامات وی در این زمان بود. 🔖 همچنین ایشان در جریان مناظره و گفتگو با بزرگان و دانشمندان سوری، موفق به هدایت آنان در مسیر اهل بیت گردید. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهید جهاد عماد مغنیه، در سال ۱۹۹۱ در طیربا لبنان متولد شد. پدرش، عماد مغنیه نام برادر شهیدش در مبارزه با صهیونیست‌ها را برای وی انتخاب کرد. در طول سال‌های جنگ داخلی سوریه، حزب‌الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت‌های «جولان» را به دست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند. مسئول اول این پایگاه شهید جهاد مغنیه، پسر شهید عماد مغنیه بود و مسئول دوم نیز «سمیر قنطار» است که در سال ۲۰۰۸ در توافق تبادل اسرا، میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد. حزب الله خطوط دفاعی گوناگونی را در این منطقه به وجود آورده و نزدیک به هزار نفر را در آن خطوط مستقر کرده است تا به این ترتیب از عبور بنیادگراهای سنی از سوریه به خاک لبنان جلوگیری کند. روزنامه صهیوینیستی «هاآرتص» در گزارشی ادعا کرده که خمپاره کاتیوشای ۱۰۷ میلیمتری که در جریان جنگ اسرائیل علیه غزه در تابستان گذشته از جولان به سمت اسرائیلی ها شلیک شد نیز از سوی عناصر حزب الله در این منطقه شلیک شده بود. شهید جهاد مغنیه 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ ولادت
بر اساس اعلام حزب ‌الله لبنان، در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۵ سالروز پایان جنگ ۲۲ روزه غزه و شکست اسراییل در این جنگ، گروهی از رزمندگان حزب الله در حین بازدید میدانی از شهرک «الامل» در «قنیطریه» سوریه مورد حمله موشکی اسرائیل قرار گرفتند. این حمله تروریستی هنگامی روی داد که دو خودروی نیروهای مقاومت لبنان در حال بازدید از منطقه مرزی جولان اشغالی بودند. یک بالگرد اسرائیلی، دو موشک به نقطه‌ ای در جنوب سوریه شلیک کرد. این بالگرد رژیم صهیونیستی نقطه‌ ای در شهرک «مزرعة الامل» در منطقه«قنیطره» در جنوب سوریه را هدف قرار داد. کانال ده تلویزیون رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که رژیم صهیونیستی در پشت هجوم «قنیطره» قرار داشته و هدف، ترور یکی از فرماندهان حزب الله بوده است که جهاد عماد مغنیه و «محمد عیسی»، مسئول نیروهای ضربتی حزب الله لبنان، در این حمله به شهادت رسیدند. اسامی شهدای این حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به شرح زیر است: فرمانده شهید محمد عیسى (ابو عیسى الاقلیم) شهید جهاد عماد مغنیه (جواد عطوی) شهید مجاهد سید مهدی محمد ناصر الموسوی (سید مسلم) شهید مجاهد سید علی فؤاد حسن (سید امیر) شهید مجاهد سید حسین حسن حسن (ابو زهراء) شهید المجاهد حسین اسماعیل الاشهب (قاسم) شهید سردار سرتیپ محمدعلی الله دادی پیکر شهید جهاد مغنیه در کنار آرامگاه پدرش، شهید عماد مغنیه در «ضاحیه جنوبی» در مقبره «روضة الشهیدین» مزار سربازان شهید مقاومت به خاک سپرده ‌شد شهید جهاد مغنیه 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ ولادت
شهید مدافع حرم «جواد الله‌کرم» متولد دوم تیر ماه سال 1360 و اهل محله مهرآباد تهران بود. وی از مستشاران زبده نظامی و فرماندهان مقاومت بود که برای دفاع از حرم عمه سادات داوطلبانه به سوریه اعزام شد. او سه‌بار در سال های 93 و 94 در جریان جنگ سوریه مجروح شد. در جریان حمله نیروهای تکفیری به خان‌طومان در جنوب غرب حلب در زمان آتش‌بس در 19 اردیبهشت سال 95 به شهادت رسید. پیکر وی در منطقه ماند و در زمره شهدای جاویدالاثر قرار گرفت. پیکر مطهر شهید مدافع حرم" جواد الله‌کرم" پس از چهار سال مفقودی طی عملیات تفحص پیکر شهدای مدافع حرم در منطقه خان‌طومان کشف و هویتش شناسایی شد. این پیکر مطهر  10خرداد ماه 1399سه روز پیش به کشور بازگشت.إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اشْتیـاقٖے ڪہ بہ دیـٖداږ ٺـۅ دارد دِلِ مَــن• دلِ مَـن دانـَد و مَـن دانــݦ و دِل دانـَد و مَـن°...: 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهید جواد الله کرم که به علت سلحشوری‌هایش در سوریه برای بسیاری از مدافعان حرم و مردم شهر نام آشنا و خاطره‌انگیز است، بعد از چهار سال مفقودی، پیکرش به کشور بازگشته است. روز یکشنبه زیارت و وداع آقایان با این شهید عنوان شد و روز دوشنبه 12 خرداد ماه ساعت 16 مختص زیارت بانوان است. ساعت 16 زیارت آقایان آغاز شد. در حالیکه مداحی شهدای مدافع حرم در سرتاسر معراج طنین انداز شده بود، اشک شوق دیدار مجدد با یک شهید از جنس فرماندهان بی ادعای مقاومت در چشم‌ها حلقه زده بود آن هم بعد از گذشت بیش از سه ماه دوری از فضای معراج شهدا به علت شیوع کرونا. شاید جمعیت قریب دو هزار نفر کم‌کم و با رعایت اصول بهداشتی با حضور در معراج شهدا در صف طولانی زیارت شهید قرار گرفته و در گرمای خرداد ماه زمان زیادی را به شوق دیدار فرمانده، منتظر ماندند. مردم در قالب گروه‌های پنج تا 10 نفره وارد سالن شهدای معراج شهدای مرکز می‌شدند و با دریافت ماسک و ضدعفونی کردن دست‌ها اجازه زیارت شهید را پیدا می‌کردند. 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
باد گرمی از هر طرف می وزید و بر سطح آب موج می انداخت . رزمندگان مستقر در جزیره مجنون با شنیدن صدای اذان مغرب و عشا به نماز می ایستند . بعد از نماز هر کس به مقر تعیین شده خود برگشت . خسرو فرصت را غنیمت شمرد و به سراغ وسایل شخصی اش رفت . نامه هایی که تک تک اعضای خانواده اش برای او نوشته بودند ، عکسهای یادگاری با بچه های رزمنده در سنگر ، عکسهای خانوادگی ، نشانه هایی از همسر جوانش ، نسخه ای از وصیت نامه و... آنها را یکی یکی تماشا کرد ، خواند و مرور کرد . از همه شیرین تر روز قبولی اش در کنکور دانشگاه و روز خوش ازدواجش بود. دست آخر از میان تمامی عکس ها به عکس پدر و مادرش خیره شد . چهره پدر و مادر را به یاد آورد که چطور او را به موقع آمدن بدرقه کرده بودند . لب هایش مهمور به مهر سکوت بود و در چشم هایش نگرانی موج می زد . به یاد حرفی افتاد که در آخرین دقایق دیدار به مادرش گفته بود : «مادر جان اگر شهید شدم برایم گریه نکن . برای شهیدان کربلا و مظلومیتشان گریه کن و ....» و مادر ساکت و تسلیم به سخنان پسر گوش سپرده بود . از جا بلند شد و رفت تا پست نگهبانی را از رزمنده ای دیگر تحویل بگیرد . در همین حال سر و صدای مهیبی از هر طرف به گوش رسید . صدای رعد آسای ضد هوایی ها ، تیر بارها و مسلسلهای جنگی تمام فضای منطقه را پر کرد . منورها آسمان را روشن کرده بودند . دشمن دست به حمله ای تازه زده بود . . رزمنده های سپاه و بسیج به سرعت وارد جنگ بی امان شدند . کار جنگ هر لحظه بالامی گرفت . «خسرو اکبرلو » ساعتهای زیادی را در چنین شرایطی همدوش و هم رکاب با بچه های دلاور جنگید . گاه زخمی شدن دوستان و رزمندگان را می دید و گاه شاهد و ناظر پیروزی و توفیق آن ها در از بین بردن سلاح ها و مواضع دشمن بود . تا اینکه ترکشی سوزان از خمپاره های دشمن در آن سیاهی شب بر بدن او نشست . "خسرو" زخمی شد . خونش خاک زیر پایش را رنگین کرده بود . زانوهایش خم شد و لحظه ای چشمانش را روی هم گذاشت . چمن زار بهشت پیش رویش دامن گسترده بود . چشم هایش را لحظه ای باز کرد . آخرین تصویر پیش نظرش جزیره مجنون بود . سپس برای همیشه چشم هایش را بست و در همان چمن زار زیبای پرشکوهی که دیده بود با آسودگی تمام خوابید . 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهید خسرو اکبرلو، بیست و پنجم بهمن‌ماه ۱۳۴۲ش در یک خانواده مذهبی در شهرستان پاکدشت از توابع استان تهران چشم به جهان هستی گشود. شهید اکبرلو - به‏واسطه تربیت خاص خانواده‏اش - از همان دوران کودکی، نسبت به شرکت در محافل مذهبی و مساجد، حساسیت و علاقه ویژه‏ای داشت. شهید بزرگوار بعد از اتمام دوران تحصیلاتش، وارد آموزش و پرورش شد و حرفه ارزشمند معلمی را با جان و دل آغاز کرد. شهید اکبرلو طی دوران معلمی‏اش، خالصانه به نونهالان این مرز و بوم در مناطق محروم خدمت می‌کرد. با شروع جنگ تحمیلی رژیم متجاوز عراق علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، این معلم دلسوز، خدمت در جبهه‏های پیکار حق و باطل را برگزید و راهی میادین نبرد شد. شهید خسرو اکبرلو طی چندین مرتبه، به جبهه اعزام گردید تا این‏که در تاریخ بیست و هفتم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی در سن بیست و سه سالگی از جزیره‌ مجنون، مهمان خوان گسترده الهی گشت. 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
فرازهایی از وصیت نامه شهید خسرو اکبرلو بسم رب الشهداء و الصدیقین به نام الله پاسدار خون شهیدان و بادرود و سلام بر آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام امت و امت شهیدپرور و با سلام و ادای احترام به ارواح طیبه شهیدان از هابیل تا شهید مظلوم دشت کربلا حسین (ع) و یاران باوفایش و از حسین (ع) تا شهدای جنگ تحمیلی . خدایا با نام و یاد تو وصیت نامه ام را شروع می کنم و امیدوارم که آنی و کمتر از آنی مرا به خودم وانگذاری . خدمت پدر و مادر عزیز و مهربانم سلام عرض می کنم و از شما عزیزان صمیمانه تشکر و قدردانی می کنم و برای من زحمات و مشقات زیادی کشیده اید و در حال حاضر که امام امت رهبر کبیر و بزرگوار تمام جهانیان ندای هل من ناصر ینصرنی امام خمینی را سر می دهد. و رفتن به جبهه ها را از اهم واجبات می داند شما پدر و مادر عزیز مانع از رفتن من به جبهه نشدید با اینکه من تازه داماد هستم و آرزوهایی دارم و شما پدر و مادر عزیزم آرزو دارید که فرزندتان را لباس دامادی به تن کنید ولی من همه اینها را رها کرده ام و به جبهه آمده ام و به ندای امام امت که همان ندای امام حسین است پاسخ بگویم و لبیک گویان به جبهه حق علیه باطل آمده ام و از خدای بزرگ و عزیز خواهانم که قلب و دل و روح مرا پاک گرداند و از زشتیها و خیانت اخلاقی و روحی مرا نجات دهد و لیاقت تزکیه بر هواهای نفسانی را به من عنایت فرماید. و از خداوند متعال خواهانم تا زمانی که از من راضی نشده است و گناهانم را نیامرزیده است از دنیا نبرد من دوست دارم که پاک و پاکیزه به ملاقات معشوق خود ، خداوند متعال بروم زیرا که خداوند پاک است و پاکی را دوست دارد . اگر خداوند بخشنده و مهربان شهادت را نصیب من حقیر و گناهکار نمود از پدر و مادر عزیز و دلسوزم می خواهم که برای من گریه نکنید اگر خواستید گریه کنید بر مظلومیت امام حسین (ع) گریه کنید. و همیشه پیرو امام خمینی باشید و با ضد انقلاب هایی که قابل هدایت نیستند شدیدا مبارزه کنید و رزمندگان اسلام را یاری نمائید و از پدر و مادرم می خواهم اگر از من بدی دیده اید به خوبی خودتان مرا ببخشید و حلالم کنید. و صبور و مقاوم باشید و به همسرم خوبی و مهربانی کنید و از همسر مهربانم می خواهم که همچون زینب صبور و شکیبا باش و بر مشکلات و سختیها غلبه کنی . باز هم از شما تقاضا دارم که در حق من روسیاه و گناهکار دعا کنید و از خداوند متعال بخواهید که گناهانم را بیامرزد . رضا اکبرلو / چهارشنبه دهم اردیبهشت1365 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
خاطرات شهداء سفارش امام شهید خسرو اکبرلو راوی: خواهر شهید هر وقت در جبهه فرصت نمی کرد روزه بگیرد، وقتی به مرخّصی می آمد قضای روزه اش را می گرفت.    دوشنبه ها و پنج شنبه ها روزه می گرفت. چون امام در سخنانشان فرموده بودند: «روزهای دوشنبه و پنج شنبه روزه بگیرید که صواب بیشتری دارد.» ما اغلب اوقات متوجّه نمی شدیم، چون بی سحری روزه می گرفت. صبح مادرم صدایش می کرد و می گفت: « خسروا! بیا صبحانه ات رو بخور.» او بهانه می آورد و می گفت: «الان می یام. شما بخورید.» وقتی می دیدیم ظهر شد و نیامد، می فهمیدیم باز هم روزه گرفته است. 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تهران، «خسرو اکبرلو» در 25 بهمن سال 1342 در پاکدشت دیده به جهان گشود و پس از گذراندن تحصیلات به سوی جبهه‌های نبرد با دشمن بعثی شتافت و سرانجام در 27 اردیبهشت سال 1365 در جزیره مجنون به شهادت رسید و در ده امام پاکدشت به خاک سپرده شد. در کتاب السابقون به بخشی از زندگی شهید پازوکی اشاره شده است که در ادامه می‌خوانید. به نام الله پاسدار خون شهیدان با درود و سلام بر آقا امام زمان(ع) و امام امت شهید پرور و با سلام و ادای احترام به ارواح طیبه شهیدان از هابیل تا شهید مظلوم دشت کربلا امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش و از امام حسین (ع) تا شهدای جنگ تحمیلی.... این اولین بار نبود که رضا (خسرو) وصیت نامه اش را با نام مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شروع می کرد و به ایشان و امام خمینی و همه شهدا عرض سلام و ادب و احترام داشت بلکه در نامه های شخصی اش به خانواده نیز قبل از هر چیز به ولی امرش حضرت صاحب الزمان (ع) سلام می داد شاید حضور ایشان را در تک تک لحظات عمرش و در جای جای خاطراتش احساس می کرد و شاید به معرفت حضور امام در بین انسانها رسیده بود و شاید صدای نفسهایش را می شنید و در حالی که همگان ایشان را غائب می دانستند او حاضرش می شمرد. پس همیشه ابتدا به ایشان سلام می کرد. به درس خواندن، تحصیلات و مطالعه بسیار اهمیت می داد و غیر از مطالعه درسهای تخصصی خود در تربیت معلم، کتابهای استاد مطهری و رساله امام خمینی و...را نیز بسیار می خواند. حتی به همسرش هم تاکید داشت که درسش را ادامه دهد. رضا لیسانس تربیت معلم داشت و بسیار متین و باوقار رفتار می کرد همچنین بسیار خوش برخورد بود و اهل ملاحظه. به خصوص به مادرش از همه بیشتر تاکید داشت. بیشترین سفارشش به نماز و روزه و حجاب بود. 22ساله بود که ازدواج کرد اما حتی ازدواج هم نتوانست او را از بزرگترین آرزویش که شهادت بود دور بدارد. پس چندی بعد از مراسم عقدش هم در جبهه ها حضور پیدا کرد. حدود 6 ماه در جبهه بود که به رنگ آبی آسمانی در آمد و به بالاترین جای آسمانها عروج پیدا کرد. در وصیت نامه اش تاکید داشت که وقتی من به شهادت رسیدم به یاد امام حسین علیه السلام و فرزندان او باشید و اگر می خواهید گریه کنید آنها را یاد کنید و برای آنها گریه کنید تا آرامش بگیرید. 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
خسرو اکبرلو در بیست و پنجم بهمن ماه سال 1342 در پاکدشت متولد شد. تحصیلات خود را تا پایان دوران دبیرستان ادامه داد و سپس تحصیلات دانشگاهی اش را پی گرفت . سال 64 ازدواج کرد و سپس از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به جبهه اعزام شد و سرانجام در بیست و هفتم اردیبهشت سال 65 در جزیره مجنون به شهادت رسید . 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
فراز هایی از خصوصیات اخلاقی و اعمال و رفتار شهید خسرواکبرلو : - صبر و بردباری و اخلاق و رفتار نیک او زبانزد خانواده و اقوام و دوستانش بود. -صله رحم را بجای میآورد ؛ مخصوصا" از پدر و مادر هرگز غافل نبود و در برابر آنها خاشع و مهربان بود . - عبادت او خالص و بیشتر شبها با خدای خود خلوت و راز و نیاز می کرد و نماز شب می خواند و هفته ای دو روز بدون سحری و مخفیانه روزه می گرفت و واجبات و فرائض دینی را بجا می آورد . - سخت کوش و مقاوم بود و بیشتر اوقات خود را به مطالعه دروس و کتب مذهبی می گذراند . - در مسائل سیاسی و مذهبی کوشا و فعال بود شرکت او در اغلب تظاهرات سیاسی و مذهبی و نماز جماعات و جمعه ها و دعاهای توسل و کمیل و عضویت در انجمن اسلامی گواه صادق آن است . - بیش از هر چیز به امام و جنگ اهمیت می داد و برای همین هم بود با اینکه تازه پیمان عقد ازدواج بسته بود به ندای رهبر خود لبیک گفته و برای چندمین بار به جبهه نبرد حق علیه باطل اعزام گردید تا اینکه در تاریخ 20/2/1365 بر اثر اصابت خمپاره به شدت مجروح گردید و چند عضو از اعضای اصلی بدن خود را از دست داد ومعلوم بود بسیار درد و رنج می کشد اما هرگز شکوه و ابراز ناراحتی ننمود و حتی به ملاقات کنندگانش دلداری می داد . 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهید خسرو اکبرلو در تاریخ 1342 در استان تهران روستای پاکدشت متولد شد. پدرش محمدو مادرش مریم نام داشت. وی تا مقطع دبیرستان تحصیل کرد و قبل از شهادت بعنوان دانشجو اشتغال داشت . نامبرده متاهل بود . در تاریخ 1364 ازدواج کرد . این شهید در سال 1364 با عضویت سپاهی به جبهه اعزام شد و درتاریخ 1365 در منطقه عملیاتی جزیره مجنون به شهادت رسید . مزار این شهید در گلزار شهدای پاکدشت واقع می باشد . 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
مجموعه شعرهای ماندگار از شهید خسرو(رضا )اکبرلو بسمه تعالی خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد * غم مخور آخر طیب دردمندان خواهد آمد آنقدر از کردگار خویشتن امیدوارم * که شفا بخش دل امیدوارن خواهد آمد باغبانا سختی دی ماه سی روز است و آخر * خونبهار و نغمه مرغ خوش المان خواهد آمد بلبل شوریده حال را اندر خزان برگو ننالو * باغ و صحرا سبز و این دنیا گلستان خواهد آمد آنقدر آخر مال از ضربت بازوی و پهلو * چه بهار سرخیمه * گل های پر پرمون به جبهه مشغول جنگ و نبردم من * به سنگر آهنگ بهشت کردم من دعا کن ای مادر که برنگردم من * مرگ بود ننگ بسترم ای مادر چه بهار سرخی که بوی خون میاد همش (2) * گل های پر پرمون از کربلا میاد همش تو خواستی تا من کربلا ببینیم * کنار آن قبر شش گوشه نشستیم ولی بیا بنگر به خاک ببالیم * خود حسین اینجاست بر سرم ای مادر چه بهار سرخی که بوی خون میاد  همش (2) * گل های پر پرمون از کربلا میاد همش چه بهار سرخیه که بوی خون میاد همش (2) * گل های پر پرمون از کربلا میاد همش ذکر خدا دائم بود ز لب اینجا * دم ز سنگرها سکوت شب اینجا عجب صفا دارد نماز شب اینجا * چه بهار سرخیه که بوی خون میاد همش (2) گل های پر پرمون از کربلا میاد همش اگر جوانت بر بگسالد از بنوشی * نمی رود راهی به جز خداوندش مرا خمینی خواند به جای فرزندش * چه بهار سرخی که بوی خون میاد همش (2) * گل های پر پرمون از کربلا میاد همش چه شهیدانی که دل به محنت و بلا میدن * چه شهیدانی که عطر کربلا میدن چه شهیدانی که هنوز خاک نشده، پیکرشون * الهی که نشود این خبرو مادرشون چه بهار سرخی که بوی خون میاد همش (2) * گل های پر پرمون از کربلا میاد همش چه شهدایی که دست و پا ندارند * یک شهید میاد که دستاش واسه دین جدا شده * مثل دست های علمدار حسین جدا شده چه بهار سرخی که بوی خون میاد همش (2) * گل های پر پرمون از کربلا میاد همش یک شهید میاد که هجده سالشه * یک شهید میاد که چند تا یتیم دنبالشه یک شهید میاد که انگار لبخند میزنه * تو صدای خاموشش یابن الحسنه هی بهم نگین چرا شهیدامون شدن زیاد * محنت از ضربت مسمارگر مفتول گشتی * عنقریباً دادخواه بیگناهان خواهد آمد فاطمه ای بانوی پهلو شکسته * مهدیت، با شیشه دارو و درمان خواهد آمد اصغر از ضربت زخم گلوله دل را مسوزان * غم مخور مرهم گزار زخم پیکان خواهد آمد 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت