eitaa logo
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
3هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
9.6هزار ویدیو
224 فایل
#یازهــرا «س»💚 شهـــــ⚘ــــــیدزهرایی محمدرضا تورجی زاده🌷 📖ولادت:۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت:۱۳۶۶/۲/۵ 🕯مزار:گلستان شهدای اصفهان 🆔️خادم شهید⚘ @s_hadi40 ♻️خادم تبادل🗨 ↙ @AA_FB_1357 #ثواب_کانال_تقدیم_حضرت_زهرا_س♡✅
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز مصادف با 🔰شهید به علیه علاقه ی وافری داشتند و در غالب مداحی هایشان از مصائب ایشان می خواندند. همچنین شهید وصیت نمودند که بروی سنگ قبرشان بنویسند: ...  🔰 به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می دادند و قران کریم را بسیار تلاوت می نمودند. همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختند. در جبهه بار ها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند. 🔰 و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت کردند. سر انجام این مجاهد خستگی ناپذیر در 66/2/5 در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان در ساعت صبح حین فرماندهی گردان یا زهرا در سنگر فرماندهی به شهادت رسیدند. 🔰جراهتی که موجب شهادت ایشان شد همچون بود: جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش هایی مانند تازیانه بر کمر ایشان اصابت کرد . 🌹 وصلواتی جهت شادی روح بمناسبت سالروز شهادت این برادر عزیزمان.🌹 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
💠شهیدِ مداح، پشت بیسیم چه خواند که حاج از هوش رفت⁉️ 🔰شهید به علیه علاقه‌ی وافری داشتند و در غالب مداحی‌هایشان از مصائب ایشان می‌خواندند. همچنین وصیت نمود که بروی سنگ قبرش بنویسند: یا_زهرا ...  🔰 او به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می‌داد و قران کریم را بسیار تلاوت می‌نمودند. همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختند. 🌷خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند، خیلی مجروح شده بودند. حاجی بی قرار بود، اما به رو نمی آورد! خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا آخرشه! یه وضعی شده بود عجیب! تو این گیر و دار حاجی اومد بیسیم چی را صدا زد، حاجی گفت: هرجور شده با بیسیم ، تورجی زاده را پیدا کن! 🌷( شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا) مداح بااخلاص و از بچه های لشکر بود. خلاصه محمدرضا رو پیدا کردند، حاجی بیسیم را گرفت با حالت بغض و گریه😢 از پشت بیسیم گفت: محمدرضا چند خط روضه_حضرت_زهرا برام بخون. 🌷محمدرضا فقط یک_بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت! خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند خط را گرفته_بودند و عراقی‌ها را تارومار کردند... محمدرضاتورجی زاده اینجور خوانده بود: 🔸در بین آن دیوار و در 🔸زهرا صدا می زد پدر 🔹دنبال حیدر می دوید 🔹از پهلویش خون می چکید 🔰جراحتی که موجب شهادت ایشان شد همچون حضرت_زهرا بود: جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش هایی مانند تازیانه بر کمر ایشان اصابت کرد .  @shahidtoraji213