eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
124 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 🌴 خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آن‌ها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی به ‌قدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمی‌دانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه ؟ 🍀 خدایا گناه‌های من را ببخش ، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر . 🌴 خدایا تا وقتی ‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. 🍀 خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم. 🌺 🌺 🌺 🌺🌸 🥀🕊🌹
💐🌷🌹🕊🌹🌷💐 ای ... عاشقانه شربت را نوشیدید و ما ملتمسانه نیازمند زیبای شماییم گاهی که ما اسیران رویا، از غفلت بیدار شویم ای پوشان بی ادعا از خسته شده ایم ، دلمان حال می خواهد .. تازه، با نسیمی از شما 🌷 🌹🕊
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «نحن لانهزم» ما شکست نخواهیم خورد. 🔹 نگاهی دوباره به سخنان سید حسن نصر الله بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 دعوت کنید آدرس رانشر دهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 بدون شرح، ببینید و لذت ببرید. 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 دعوت کنید آدرس رانشر دهید
هدایت شده از بهشت ایران
توی کوچه پیرمردی رو دیدم که روی زمینِ سرد خوابیده بود سن و سالم کم بود و چیزی برای کمک بهش نداشتم اون شب رختخواب آزارم میداد و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد؛ رختخوابم رو جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم اما روحم شفا پیدا کرد چه مریضی لذت بخشی! 🕊 بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
هدایت شده از شهدای ایران
🌹یا ابا صالح المهدی ادرکنی همواره دلم به این ندای جانبخش خوش بوده و هست... هر بار که به جبهه اعزام می شدم، دو سه تا ماژیک رنگی می خریدم و با خودم می بردم لباس های مان را که تحویل می گرفتیم، بلافاصله شروع می کردم به نوشتن پشت پیراهن خودم و بقیه که التماس دعا داشتند: یا ابا صالح المهدی ادرکنی اینقدر این نوشته برایم قوّت قلب داشت و انرژی مثبت می داد که عاشقش بودم. در میانۀ نبرد تن با تانک، آنجا که چیزی نمانده بود ترس بر ایمانم غلبه کند، پنداری امام عصر مستقیم نشسته جلویم و حرف دلم را می شنود. در سخت ترین شرایط جنگ، انگاری خود آقا سرم را در آغوش می گرفت و بهم آرامش می داد. و در میانۀ بارش تیر و ترکش و خمپاره، وقتی بدن زخم خورده ام، نه می سوخت و نه درد می کرد، مطمئن بودم از قدرت و قوّت این کلام زیباست: یا ابا صالح المهدی ادرکنی این عکس را تابستان 1362 در سقّز کردستان، روستای حسن سالاران، "سید احمد جلالی پروین" دوست و بچه محلم، با دوربین ساده و معمولی خودم ازم گرفت. این عکس دو نکتۀ قشنگ دارد: نوشتۀ پشت پیراهنم پوکۀ گلوله که در هوا معلق است! و در این دوران وانفسا، برایم دنیایی از خاطرات دلنشین و ایمانبخش در دل این عکس ها جاریست. ✍ حمید داودآبادی 💢کانال خبری @shohadayeiran57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرِ شهید آرمان علیوردی گفت : بچه ام رو آروم بزارید تو قبر همه بدنش زخمی و کبوده ، میدونی در جوابش چی گفتن؟....... 🥀🕊
چهل چهارمین سالگرد خلبان شهید سعداله داورزاده را گرامی میداریم شهید داورزاده از تيزپروازان هوانيروز بود كه در عمري كوتاه اما باعزت و پرونده‌اي درخشان از خود به يادگار گذاشته است. خلبان شهيد: سعدالله داورزاده تاريخ تولد: 1337 تاريخ شهادت: 21/7/1359 يگان: هوانيروز محل تولد: گيلان‌غرب پرسيد كسي زمن بگو عرش كجاست گفتم كه فراز اين سپهر ميناست گفتا كه زعرش اعظمت هست خبر گفتم دل با صفاي مردان خداست «صغير اصفهاني»