eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
124 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 به روایت وقتی از این كانال كه سنگرهای دشمن را به یكدیگر پیوند می‌داده‌اند بگذری، به خواهی رسید، به او را از آستین خالی دست راستش خواهی شناخت اما چهره ریز نقش و خنده‌های دلنشینش نشانه‌ی بهتری است. شادی روح و 🥀 🌹🕊
معلم سر کلاس از دانش آموزانش سوال کرد ، بچه ها ، دوست دارین چند سال عمر کنید ؟؟؟ بچه ها یکی یکی جواب دادند ، یکی گفت : آقا اجازه هشتاد سال...یکی گفت ۵۰ سال...یکی گفت صد سال...یکی گفت شصت سال...تا رسید به علی...علی گفت : ۲۳ سال....!!!!!! معلم تعجب کرد ، گفت علی چرا انقدر کم گفتی ، گفت : کم گفتم چون دلم نمیخاد زیاد تو این دنیا باشم و آلوده به گناه بشم.هر چی کم تر باشیم پاک تر ازین دنیا میریم....( علی بزرگ شد و درست تو سن ۲۳ سالگی در دی ماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای پنج به شهادت رسید...) . ▪️ روح سردار علی انتقامی ویژه ۲۵ .
دلمون تنگ شهداست…. محـاصـره ایــم ! اینجـا نـه سنگــر داریــم نـه بی سیــم و نـه ســِلاحی !!! بعـد از شمـا روزهـایمـان ، کمتـر رنگِ خـدا مـی گیــرد !!! اینجـا دیگـر عشـق معنـایی نـدارد ! تشنه ایم فرمانده ! تشنـهء صداقت ! عـدالت ! یکرنگـی ! خلـوص و صفـا و صمیمیـّت… اینجــا بـه مـا خـوش نمـیگـذرد…دلمــان تنـگِ شمـاست… در ایــن غـربتــکدهء دنیــا ، دلــم از بی شمـا بـودن پـوسیــــد .. سـر بستـه مـانـد بغـضِ گـره خـورده در دلم آن گـریـه هـای عقـده گشـا در گلو شکست…💔
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
✍حسن درویش به پدرش ڪه وقتی متوجه شده بود پسرش در جبهه هستش می گويد: 💢من فقط برای اسلام و اجرای احكام قرآن به سپاه رفته ام. . من خاك پای بسيجيانم،من فقط يک خدمتگزارم. 💢حضرت امام با آن عظمت روحی اش می گويد: خدمتگزار بگوييد و من ڪه خاك پای اويم به خود لقب فرمانده بدهم؟ 💢در عملیات بدر، بصورت گمنام و بدون مسئولیت شرکت و در سخت ترین نقطه عملیات برای نابودی کمین های دشمن از ناحیه سر مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و جاودانه شد... موسس تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب ؛ 63/12/21عملیات بدر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از شهدای ایران
🌹 جواد نژاد اکبر صاحب الزمان ویژه ۲۵ : . ▪️ // مادرش از آخرین اعزام فرزندش می گفت: « غلامعلی ، در آخرین اعزام ، به من که او را بدرقه می کردم ، گفت : « من دارم به جبهه می روم .» و این جمله را چندبار تکرار کرد . گفتم : « چندین بار رفتی و این بار نرو . » نگام کرد و گفت : « مادر ، من به جبهه می روم و سه روز بعد شهید می شوم و پیکرم برنمی گردد . » ناراحت شدم و گفتم : « مادرت بمیره. چرا می گویی جنازه ات نمی آید ؟ » گفت : « دوست ندارم جنازه ام توسط کسانی تشییع شود که به جبهه نیامدند و کمکی به رزمنده ها نکردند . » . این سردار رشید بابلی سرانجام در تکمیلی عملیات کربلای 5 در 12/12/1365 در شرق بصره شهد شیرین شهادت را نوشید و همان طور که خودش پیش بینی کرده بود ، به مدت 10 سال مفقود و در دی ماه 1376 شناسایی و در گلزار شهدای بالابیشه سر به خاک سپرده شد . . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
4.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت حماسی مقاومت؛ طبق فیلمی که صهیونیست‌ها منتشر کرده‌اند... 🔻 شهید تا آخرین گلوله و تا آخرین دقایق عمرش جنگیده است. ⚠️ این فیلم که از زاویه‌ی دید پهپاد صهیونیست‌هاست، لحظات آخر عمر شریف فرمانده را نشان می‌دهد. 💢 ظاهرا درگیری بیش از شش ساعت طول می‌کشد. صهیونیست‌ها ساختمان را محاصره میکنند. با گلوله‌ی تانک، ساختمان را هدف می‌گیرند. قبل از ورود پهپاد به ساختمانی که فرمانده در آن است، نظامیان صهیونیست وارد ساختمان میشوند‌‌. شهید و هم‌رزمش با صهیونیست‌ها درگیر می‌شوند، دو نارنجک به سمت اشغالگران پرتاب میکنند. دست چپ و راست به شدت زخمی میشود. حتی زمانی که پهپاد نزدیک می‌شود، سنوار چوبی را برداشته و به سمت آن می‌اندازد؛ گو اینکه سنوار تا آخرین گلوله جنگیده بود. 💥 سپس تک‌تیراندازی به او شلیک میکند و بعد از آن گلوله دیگری از تانک به ساختمان می‌خورد و فرمانده رشید در میانه‌ی و عاشقانه به شهادت می‌رسد. 🛑 با اینکه انگشت اشاره دست چپ او قطع شده، اما او آسیب شدید دست راست خود را (قطعی دست از بالای ساعد) از روی بازو و با بند کفش خود بسته بود و با وجود خونریزی شدید، تا لحظه‌ی آخر هم با صورت بسته، با صلابت روی مبل خانه‌ی خود () نشسته بود. ✍ به تو افتخار میکنیم. تو و خالق حماسه‌ها بودی. تو به ما یادآوری کردی که مکتب ما، مکتب است تا آخرین گلوله و تا آخرین نفس. راهت ادامه خواهد یافت... 🖤
▫️ . رفقا دقت کردین بعضی عکس ها انگار حرف میزنند!نگاه کنید...صادق فرمانده بود دیگه.دلش می‌خواست خودش دم آخر با نیروهاش وداع کنه ...!!! . 💢 صادق ، تیپ ۲ ویژه ۲۵ ، با لباس به نيروهايش بر بالین حاضر و می‌کند...فدای اون قطرات خون شهدایی که با لباست متبرک شده آقا صادق... . .
؛ یک برای فرمانده شهیدش «مهدی باکری» ... در یک لحظه قایق در میان چند انفجار بالا و پایین می‌رود. سر می‌دزدم و "لطفی"، قایق را سالم از میان معرکه می‌گذراند. فرمانده گردان بدرلشگر 31 عاشورا در عملیات بدربود که سردار شهید مهدی باکری را در شرق دجله و در عملیات بدر در حالی که مجروح بود، در قایق گذاشت. . آنچه می خوانید از این شهید برای است... . خداحافظ_فرمانده  آتش آن است که در خرمن پروانه زدند😔 . قایق از میان گلوله‌ها راهی برای خود می‌یابد و پیش می‌رود. سکان در دست " رضا لطفی است. . پیکر زخمی آقا مهدی را در گوشه‌ای از قایق خوابانده‌اند. خون از پیشانیش می‌جوشد و سرازیر می‌شود😔. شعاعی از نور کمرنگ غروب آفتاب اسفندماه جلوه دیگری به داده است. . هستم ولی همه فکرم پیش است. . بعید می‌دانم مرغ از قفس پریده باکری دوباره به حصار قفس برگردد.😔 . لبهایش مترنم است. با اینکه در زیر آن آتش شدید فرصتی برای شنیدن نیست ولی به لبهایش چشم می‌دوزم. . الله و الله... الحمدلله، الله و الله... الحمدلله در یک لحظه در میان چند انفجار بالا و پایین می‌رود. سر می‌دزدم و "لطفی"، قایق را سالم از میان معرکه می‌گذراند. ناگهان نگاهم روی ثابت می‌ماند. عراقی‌ها به روی سیل‌بند آمده‌اند و بسوی قایق روی آب می‌کنند. هنوز چشم از سیل‌بند بر نداشته‌ام که آرپی‌جی زنها دوباره شلیک می‌کنند و قایق را هاله‌ای از آتش در میان می‌گیرد... روی دجله غوطه‌ورم. موج انفجار آرپی‌جی بداخل آب پرتابم کرده است. دست و پا می‌زنم و خود را روی آب نگه می‌دارم. لاشه قایق در فاصله‌ای دور در میان شعله‌های آتش می‌سوزد... . (شهید محمد قنبرلو تکیه کلامش این بودکه بعدازمهدی  زنده ماندن ارزش نداردوبایدشهیدشدوپیش عزیزرفت⚘ در نامه اش گفته:چطور ممکن است انسان و سوختن ها باشد و خود گوشه ای بنشیند و در پی و زندگی و رفاه باشد » . ... .