eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
124 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🌹🥀🇮🇷🥀🌹🇮🇷 شکر بی پایان خدایی را که محبت و را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم... از تمام دوستان و اآشنایان تقاضا دارم به فرامین گوش فرا دهند تا گمراه نشوند ، زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است . 🇮🇷 🇮🇷🌹
3.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما صدای شهید مدافع حرم را می شنوید. شهیدانه❣ 🌷@shahedan_aref
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣هر روز صد صلوات هدیه ❣به روح پاک و مطهر همه شهدا ❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله هدیه به روح پاک و مطهر شهید شهید 🌷@shahedan_aref
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣هر روز صد صلوات هدیه ❣به روح پاک و مطهر همه شهدا ❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله هدیه به روح پاک و مطهر شهید شهید 🌷@shahedan_aref
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣هر روز صد صلوات هدیه ❣به روح پاک و مطهر همه شهدا ❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله هدیه به روح پاک و مطهر شهید شهید 🌷@shahedan_aref
🌴🌹🕊🌹🕊🥀🌴 با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید. یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب می خواند ... آنقدر محو مناجات با خدا بود که متوجه حضورم نشد . نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم : خب آقاجان، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم ، توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم . کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی، باید آماده باشی! لبخندی زد و گفت : خدا به ما به جون بخشیده ، باید جونمون رو فداش کنیم ... جز این باشه رسم آزادگی نیست . شادی روح و 🌹 🥀🌴
هدایت شده از هر روز با شهدا
مصطفی خیلی بی ریا بود... ازمنطقه که میگفت یک بار نگفت من ... همش میگفت بچه ها. کمتر کسی میدونست فرمانده گردان شده. صحبت هایش همیشه با این حرف حضرت امیر بود: چه بسیارند عبرت ها و چه اندک عبرت گیرنده ها... 🌹دوستی رو چند روز قبل جایی دیدم که از همرزمان شهید بود .میگفت : مصطفی رو لحظه شهادت هم دیدم .میگفت : همیشه موقع عملیات بچه هارو جمع میکرد یک گوشه و میگفت که هیچوقت مغرور نشید به اینکه اینجا چه کاره اید... میگفت همه را در یک سطح میدونست وفرق نمیگذاشت. میگفتن که هر جا به معبری میرسیدند که خطرناک بود مصطفی خودش اول میرفت تا اگر اونجا تو تیررس دشمن بود سپر انسانی بقیه بشه و نگذارد بقیه صدمه ببینن. همون اقا میگفت: با دشمن فاصلمون کم بود رفیقمون رفت برگ درخت زیتون بیاره برای استتار که یهو با تیر زدنش. میگفت اون یک تیکه زیر آتش بود... مصطفی رفت زیر آتیش دشمن و اون شهید را بیرون کشید. ‍ شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🌴🌹🕊🌹🕊🥀🌴 با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید. یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب می خواند ... آنقدر محو مناجات با خدا بود که متوجه حضورم نشد . نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم : خب آقاجان، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم ، توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم . کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی، باید آماده باشی! لبخندی زد و گفت : خدا به ما به جون بخشیده ، باید جونمون رو فداش کنیم ... جز این باشه رسم آزادگی نیست . شادی روح و 🌹 🥀🌴
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌸به مناسبت سالروز 🌸تاریخ تولد : ٢٩ فروردین ۱٣۶۱ 🍃شهادت نهم محرم ماه سال ۱۳۹۴ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 به رسید. با دیدن دو فرشته کوچکش، همه می گفتند پا روی نفس دنیا گذاشته بود. اما گذری که به روز های زندگی اش میکنی میگویی نه...! 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🍃او به ندای "هل من ناصر ینصرنی" امامش لبیک گفت. به قولی، یزید زمانش را شناخت و پا در مسیر شهادت گذاشت🕊 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🍃از آنچه در مقابلش بود هیچ ترسی نداشت، برایش فرقی نمیکرد سخت و یا حتی آسان مهم عمل به تکلیفش بود. این را میشد از همان شب فهمید، 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🍃بلکه تکرار سخنان امامش جانِ تازه ایی به او می بخشید. " اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید" آن شب با جان هایی که از تشنگی به لب رسیده بود قرار شد تا با دوستانش به بروند و اجازه نبرد با اسرائیل را بگیرند. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🍃ماندیم ما و داستان سالهای پس از او روزهایی ک قهرمانانی چون عبدالله باقری، حسین محرابی، محمد حسین مومنی، و را در خود ندید😢 🌹تاریخ تولد : ٢٩ فروردین ۱٣۶۱ 🌹تاریخ شهادت : ٣۰ مهر ۱٣٩۴ ╔═.🥀🍃.📿════╗