روایتی از سبک و نحوه کار و فعالیت تولیدی شهید ولایتی از زبان پدرشون. پیشنهاد میکنم حتما ببینید. #روایت_ها @Shahidvelayati

راز اینکه این چشم‌ها انقدر عجیبه چیه؟ #روایت_ها @shahidvelayati

•🌹⃟🕊• بهش‌گفتم:چقدر‌خودت‌راخسته مـےکنے؛کمـےاستراحت‌کن!گفت: این‌بدن‌خمس‌و‌زکاتـےداردکه‌باید پرداخت‌شود!(:👌🏾 🎙 راوۍ : #برادرشهید 🕊 پاسدارشهید‌حسین‌ولایتـےفر عزیز‌برادرم‌شهادتت‌مبارک‌💔🌱 #روایت_ها

•🌹⃟🕊• نمـازصبح‌روز‌رژه‌که‌‌تموم‌شدیک‌سجده طولانـےداشت.ماباهرنگاهمون‌به‌حسین تعجب‌مـےکردیم؛صبح‌رژه‌درزمان‌حمله تنهاکسـےکه‌ایستاده‌بود‌وداشت‌به‌مردم کمک‌مـےکردآقاحسین‌ولایتـےبود!(: جالب‌اینجاست‌که‌‌در‌زمانـےهم‌که‌تیربه‌این بزرگوار‌اصابت‌‌کرده‌بودبه‌صورت‌سجده به‌زمین‌افتاده‌اند‌و‌ درحالت‌سجده‌به‌ شهادت‌مےرسند🕊✨ 🎙 راوۍ : #همرزم‌شهید 🕊 پاسدارشهید‌حسین‌ولایتـےفر عزیز‌برادرم‌شهادتت‌مبارک‌💔🌱 #روایت_ها

هوا سرد بود روی موتور بودیم و موکب به موکب توی شهر میچرخیدیم صحبت در مورد سادگی و معمولی بودن شهدا بود از این حرف میزدیم که شهدا هم یه آدمای معمولی بودن مثل ما و یک حلقه وصل پیدا کردن و به این مقام رسیدن مدتها برام سوال بود که اصلا حواسشون هست؟! ما که از قدیم حسین رو میشناختیم و رفاقتمون به خیلی سال پیش بر میگشت به رفیقم گفتم « ببین توروخدا حسین شهید شده و انگار نه انگار هر چی میریم طرفش نه حاجتی نه محلی انگار هیچ کاری نمیکنه» رو موتور با خاطراتش و دوران مسجد و هیئت و اردوها یه کلی ذکر خیرش شد شب برگشتم خونه خوابیدم و به خواب دیدمش توی خواب حالم خیلی بد بود و مضطر و چشام خیس اشک که بعد از مدتها دیدمش بغلش کردم و چهارشونه بودنشو به آغوش کشیدم ، بدنش گرم بود و آرامش خاصی بهم میداد بعد کلی احوالپرسی بهش گفتم دو سوال خیلی ذهنمو مشغول کرده حسین، با استقبال و طبع شوخی که داشت گفت بگو ببینم چته باز با همون حالت اشک و بغضی که داشتم بهش گفتم حسین خیلی تو فکر دنیامم و اصلا شماهم انگار حواستون نیست با خنده جوابمو داد و گفت حواسمون به لحظه لحظه هاتون هست بهش گفتم حسین قیامت رو چی کنم اگه کسی به دادم نرسه و دستمو نگیره که به فنا میرم با آرامش نگاهی کرد و گفت: تو اصلا فکرشو کن ما (شهدا) یک درصد بتونیم شفاعتتون کنیم کم نمیذاریم براتون... آرومم کرد با حرفش و وقتی بیدار شدم هنوز گرمی آغوشش و خیسی چشام رو حس میکردم آرامش خاصی داشتم و واقعا شهدا زنده اند و حواسشون به تک تک لحظاتمون هست .... #روایت_ها 📝 از دوستان شهید ولایتی‌فر @shahidvelayati

من پسرمو میشناسم.... #روایت_ها @shahidvelayati

اصلا کلمه نمیتونم تو دایره لغاتش نبود. هر کاری که همه میگفتن نمیشه حسین میگفت من انجامش میدم... #روایت_ها @shahidvelayati

روایتی از برخی کارهای شهید حسین ولایتی که کسی نفهمید! #روایت_ها @shahidvelayati

موقعی که ما می‌نشستیم تازه موتور حسین داغ می‌شد برای کار کردن، بعد اتمام یه کار استراحتش یه کار دیگه بود. روایتی از سیره عملی شهید حسین ولایتی فر #روایت_ها @shahidvelayati

💠 اینجوری استراحت می‌کرد! بهش گفتم کی خیلی رفاقتتون با هم صمیمی شد؟ گفت سر سفره حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها. گفتم ینی چی، گفت حسن آشنایی ما یه عشق مشترک بود. وقتی دیدم بچه هیاتیه و اینجوری داره عاشقی میکنه منم جذبش شدم. یادمه تو دوره تربیت پاسداری، زمستون ۹۵، آخر هفته‌ها کلاس‌های دوره که سبک می‌شد اکثر بچه‌ها استراحت میکردن. یه سری هم میرفتن توی شهر. تو همون ایام حسین چند نفر رو دور خودش جمع کرد موکب راه انداختن. نذاشت علم فاطمیه زمین بمونه. استراحت حسین کار کردن برا اهل بیت بود. واقعا انگار اینجوری خستگی از تنش خارج می‌شد! #روایت_ها @shahidvelayati

💠 سلام به همه رفقای شهدایی، خصوصا کسایی که تازه به جمع ما اضافه شدن. از طرف همه قدیمی‌ها خوش آمد میگم بهتون. 🔻 چند تا نکته که بنظرم بدرد میخوره: •اینجا غالب پیام‌ها مرتبط با شهید هست، یعنی اگه از ابتدای مطالب شروع کنید به خوندن، خیلی کم، پیام غیرمرتبط پیدا می‌کنید. •متاسفانه مشکل فضای ابری ایتا باعث شده که فايل‌های قدیمی کانال، حذف بشن و قابلیت دانلودشون وجود نداره. البته سعی کردیم بعضیاشون رو دوباره بارگزاری کنیم. •کانال سه تا موضوع اصلی داره، میتونید با کلیک روی هشتک مورد نظر همه پیام های اون دسته رو پشت سر هم بخونید؛ 🔸 بسته اول #خاطرات 🔸 بسته دوم #روایت_ها 🔸 بسته سوم #دلنوشت_ها •مطالب سیر مشخصی دارند. و همه مطالب جهت آشنایی، ارتباط و رفاقت با شهید تولید و منتشر میشن. بعضی از مطالب تولیدی این کانال رو میشه برای سایر شهدا هم استفاده کرد که هیچ مانعی نداره. اینو هم تو پرانتز بگم: تبادل و تبلیغ اصلن انجام نمیشه، مطالب و تصاویر هم غالبا لینک نداره. کپی مطالب به نیت فرج و به جهت نشر سیره شهدا حلالا طیبا.. ... 🔴 راستی یه سوال؛ هنوز رفیق شهیدت رو انتخاب نکردی؟ @shahidvelayati

میگفت من دوست دارم برم سراغ کارهایی که بقیه انجام نمیدن! #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @Shahidvelayati

هر کی با حسین ولایتی رفاقت می‌کرد لذت می‌برد. وقتی با هم میرفتن بیرون واقعا کیف می‌کرد. انقدر که این بشر پر انرژی و خوش خنده بود. دوست داشت کنار بچه‌ها باشه. هیچ وقت از این جمع‌ها فاصله نمی‌گرفت. خیلی‌ها فکر می‌کنند شهید زمانی شهید میشه که از بقیه فاصله بگیره. نه! شهید زمانی شهید میشه که بین بچه‌ها باشه. #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @shahidvelayati

شهادت انتخاب مدل مرگ نیست. شهادت انتخاب مدل زندگیه. برید عکسهای حسین ولایتی رو نگاه کنید همه‌اش توی گلزار شهداست. تیپ و قیافه شو نگاه کنید شبیه شهداست. خاطرات شو بخونید شبیه شهداست. آدم وقتی میدیدش خیال میکرد داره با شهید ابراهیم هادی صحبت میکنه. #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @shahidvelayati

یا اباصالح ادرکنی.. وقتی اسم آقا می‌اومد واقعا فضاش عوض می‌شد. بردن نامش کافی بود تا گُر بگیره. جوری کار می‌کرد که انگار کمی دیگه قراره چهره‌ی ماه صاحب‌الزمان رو ببینه. "کلمح البصر او هو اقرب." واقعا حس و حال حسین بود. ساده بخوام بگم جوونیش رو نذر اومدن مهدی فاطمه کرد. خوشبحالش. * در دعای الهی عظم البلا از خدا می‌خواهیم فرج مولایمان را هرچه زودتر رقم بزند. کلمح البصر او هو اقرب یعنی در چشم بهم زدنی یا زودتر از آن. #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @shahidvelayati

شهید هنوز هم نگاهش به این عالمه. چون میدونه توی این دنیا خیلی میشه کار کرد. به رفقا گفته بود اگه من رفتم توی مراسمات هیات یادم کنید. چند بار هم خواسته بود روی مزارش روضه حضرت رقیه بگیریم. کلیپ گرفت گفت کربلا میرید عکس منو هم با خودتون ببرید. شایدم میخواست بگه من اینجوری رفتم شما هم اگه دوست دارید این شکلی بشید تا انتخاب تون کنند. اگه میخوایید به شهدا برسید راهش منبر و هیات و روضه است. راهش رسوندن خودتون به قافله کربلاست. #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @shahidvelayati

کلمه خسته‌ام، نمیتونم، اذیت شدم و این حرفا اصلا توی دایره لغاتی حسین تعریف نشده بود. یعنی وقتی همه خسته میشدن توی کاری و جا میزدن تازه موتور حسین روشن می‌شد. بیشتر از بقیه کار می‌کرد، بیشتر از بقیه شوخی می‌کرد. تو همون حالات به بقیه روحیه میداد. #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @shahidvelayati

یه میانبر بهتون یاد بدم؟ اگه میخوایید به خدا برسید، نگاه کنید ببینید رابطه قلبی‌تون با شهدا چطوریه؟ چقدر شهدا رو می‌شناسید، چقدر دوستشون دارید؟ برید دنبال اینکه شهدا رو خوبِ خوب بشناسید. اینا برای امام زمان نوکری کردن. عاشق شهدا شدن، مقدمه شباهت به اصحاب امام زمانه و ان شاءالله شما رو به امام زمان میرسونه. #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @shahidvelayati

روی وضعیت واتساپش متنی نوشته بود که هنوزم هست. رفقا مگر نمی‌بینید که یوسف زهرا بین ما غریبه! پس غیرتتون کجا رفته؟ به مناسبت هفتمین سالگرد شهادت شهید علیرضا‌‌حاجیوند‌قیاسی #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @Shahidvelayati

داشتیم فیلمبرداری میکردیم. پدر آقا حسین از خاطراتش می‌گفت. وسطش بغض امونش نداد. حال همه‌مون گرفته شد. ضبط مصاحبه هم نیمه‌تموم موند... یک سرو رشید میشوم میدانم گلبانگ نویـد می شوم میدانم بگذار ریا شود ولی می گویم: یک روز شهید میشوم میدانم #روایت_ها #روز_پدر @shahidvelayati

داشت صحنه شهادت حسین رو برامون ترسیم می کرد گفت: یک متر از من فاصله نگرفته بود‌ که تیراندازی شروع شد. دو تیر به پهلوش اصابت کرد و زمین افتاد. صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا.. #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @shahidvelayati

وقتی میخواست برای کسی دعا کنه سعی میکرد ربطش بده به سربازی امام زمان. برای یکی از بچه‌ها یادگاری نوشته بود آخرش نوشت ان شاءالله جز کسایی باشیم که آقا روشون حساب جدایی باز کرده ... #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی @shahidvelayati

میگفت متأسفم برای کسی که بره پای منبر بشینه و وقتی از مسجد خارج شد امروز و فرداش مثل هم باشه .. صحبت‌های مادر شهید ولایتی‌فر در جمع بچه‌های جلسه نوجوانان هیئت رأیة الهدی #روایت_ها #شهید_حسین_ولایتی #ارسالی_شما @shahidvelayati

از حسین ولایتی فر بشنویم به روایت پدرو مادر, برادر و دوست شهید ولایتی‌فر برای دوستان‌تون بفرستید❤️ #رفیق_شهیدم #شهید_حسین_ولایتی #روایت_ها @shahidvelayati

اگه خواستید با شهید ولایتی‌فر بیشتر آشنا بشید یا ایشون رو به دیگران معرفی کنید روی این دو هشتک بزنید و مطالب رو تا اخر بخونید #خاطرات #روایت_ها @shahidvelayati