eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته👌 فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تابه‌چشمشون‌بیاییم خریدنےبشیم اصل مطالب، سنجاق شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر در عکسها☝ 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله النور قسمت 1⃣1⃣ امتیاز به اون دختر نگاهی کرد و با لبخند گفت ... - نگران نباش لوسی ... هر چی می دونی بهشون بگو ... مطمئن باش آقای مدیر از هیچی خبردار نمیشه ... دهن من قرصه ... این رو گفت و از ما جدا شد ... با رفتن آقای بولتر، معاون دبیرستان ... ظرف یک روز، دومین نظریه من هم تایید شد ... حالا می دونستم برای پیدا کردن سر این کلاف، باید از کدوم طرف حرکت کنم ... - بازم آب می خوای یا دیگه می تونی حرف بزنی؟ ... چشم هاش غصه دار بود ... اما با وجود اینکه ترس و نگرانی توی وجودش موج می زد ... برای حرف زدن تصمیم قطعی گرفته بود ... - در مورد کریس چی می خواید بدونید؟ ... - می دونم سابقا عضو یه گروه گنگ بوده ... می دونم رویه اش رو عوض کرده و توی دو ترم گذشته حسابی سعی کرده نمراتش رو بکشه بالا ... و برای ورود به دانشگاه تلاش کنه... می دونم تو بهش علاقه مند بودی ... که احتمال قوی همه چیز یه طرفه بوده ... و الان دیگه می دونم چرا هیچ کس در مورد کریس حرفی نمی زنه ... غیر از اینها هر چی که می دونی ... اما قبل از هر چیز دیگه ای می خوام یه چیز دیگه رو بدونم ... دفتر دبیرستان از کجا به این سرعت فهمید ما کجاییم ... و داریم با هم حرف می زنیم؟ ... و این رو هم می دونستم که حرف زدن تحت چنین شرایطی... و با این همه ترس و نگرانی ... برای یه بچه 16 ساله چقدر سخته ... - به خاطر امتیاز کالج و دانشگاهه ... غیر از گرفتن امتیاز درسی باید امتیاز، تاییده و معرفی نامه از طرف دبیرستان بگیری ... یعنی از طرف مدیر ... اگه آقای پرویاس تایید نکنه ... معلم ها امتیاز کافی رو بهت نمیدن و شانست برای ورود به یه دانشگاه خوب از بین میره ... مخصوصا معرفی نامه و بورسیه کالج ... نمی دونم جاهای دیگه هم اینطوری هست یا نه ... یا اصلا این کار قانونی هست یا نه ... ولی دبیرستان ما اینطوریه ... یه عده از بچه ها واسه گرفتن امتیاز بیشتر ... خبرچینی می کنن ... و بعدش اتفاقات زیادی ممکنه بیوفته ... حتی اگر بگن توی دستشویی ها هم دوربین گذاشته ... من تعجب نمی کنم ... حالا حالت تدافعی مدیر، نسبت به مدرسه اش ... و ترس لوسی از حرف زدن با ما کاملا قابل درک بود ... هر چند تمام شجاعتش رو جمع کرده بود ... اما نمی خواستم بیشتر از این، توی چنین شرایطی قرارش بدم ... - آخرین سوال ... دختری رو با رژ بنفش تیره می شناسی؟... ⏪ ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞 نویسنده : شهید مدافع حرم سید طه ایمانی ارسال داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
✨ بسم الله النور قسمت 2⃣1⃣ واحدهای مشترک چند لحظه سکوت کرد ... - لالا ... فامیلش رو بلد نیستم ... اما چند بار دیدم پایین راه پله های غربی منتظرش بود ... بقیه دوست های قدیمش رو نمی شناسم ... خیلی آروم دستم رو گذاشتم روی شونه اش ... - می دونم تو دختری نیستی که به گنگ ها نزدیک بشی ... از کمکت واقعا متشکرم ... امیدوارم اگه چیز بیشتری به نظرت رسید بازم بهمون کمک کنی ... و مطمئنم می دونی کجا پیدام کنی ... دست کردم توی جیبم و کارتم رو بهش دادم ... هنوز چند قدمی از هم دور نشده بودیم که برگشت سمت ما ... - آقای ساندرز ... دبیر ریاضی مون ... کلاس ریاضی و شیمی من و کریس با هم بود ... یعنی من از روی برگه انتخاب واحد اون انتخاب کردم ... آقای ساندرز با بچه ها ارتباط خیلی خوبی داره ... علی الخصوص به کریس خیلی نزدیک بود ... زمانی که هم سن و سال اینها بودم ... محبوب ترین درسم، ریاضی و کامپیوتر بود ... کدنویسی هام حرف نداشت ... با شنیدن اسم دبیر ریاضی ... برای یک لحظه برگشتم به گذشته ... شاید درخشان ترین سال های عمرم ... لیست رو از دست اوبران گرفتم ... - فکر می کنم باید اسم مدیر رو توی لیست مظنونین اصلی قرار بدیم ... حرف هاش رو می شنیدم اما ذهنم جای دیگه بود ... - کجایی توماس؟ ... شنیدی چی گفتم؟ ... - اسم ساندرز توی لیست نیست ... لیست رو از دستم گرفت ... - یعنی ارتباط مقتول با دبیر ریاضیش مخفیانه بوده؟ ... ناحودآگاه نگاهم توی حیاط چرخید ... - بعید می دونم ... وقتی یه دانش آموز خبر داشته ... قطعا اونها هم می دونستن ... اونم با این مراقبت شدید ... - شاید به نظرشون موضوع خاصی نبوده که بخوان بهش توجه کنن ... شاید ... شاید هم نه ... به هر حال اینم یه سوال دیگه بود... سوالی که می تونست هیچ ربطی به قتل نداشته باشه ... اما قطعا دنیل ساندرز، سوژه ای بود که باید باهاش حرف می زدیم ... ⏪ ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞 نویسنده :شهید مدافع حرم سید طه ایمانی ارسال داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. قسمت اول رمان👇 https://eitaa.com/aah3noghte/12555
💔 باید بنویسند به "فرهنگ عمید" : معنی حجاب= جنگ، جانباز، شهید... من عاشق چادرم، خدا میداند "تا کور شود هرآنکه نتواند دید" ... 💞 @aah3noghte💞
💔 امام صادق ؏ فرمودند: تسبیحات فاطمه زهرا (س) در هر روز پس از هر نماز، نزد من محبوب تر از در هر روز است. 📚کافى، ج 3، ص 343 بریم نماز... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 جوونا سعی کنید توی جوونی عاشق بشید.. توی جوونی عاشق امام زمان شد اومد جمکران شهادتشو خواست ظهر عاشورا شهادتو بهش دادن... شده یه بار بخاطر امام زمان بری جمکران؟؟ و هیچی ازش نخوای بگی فقط دلم برای تو تنگ شده؟؟ فرمانده ی گردانی به خودم گفت خواب امام زمانو دیدم. آقا بهم گفت لیست گردانو بهم بده آلیست رو بهشون دادم ایشون با خودکار قرمز زیر بعضی اسم ها رو خط کشید حاج حسین! هر اسمی رو که اون شب توی خواب امام زمان زیرشون خط کشیدن شهید شدن... بچه ها الان امام زمان داره برای ظهور یارگیری میکنن.. 📸منطقه عملیاتی کربلای۵، شهیدی از لشکر ۲۷ محمد رسول الله ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🌺لبخند زیبای شهید در لحظه خاکسپاری 🕊امروز سالروز شهادت شهید محمدرضا حقیقی است که در سالروز پیروزی انقلاب به شهادت رسید و در لحظه خاکسپاری خندید 💐این شهید عزیز پس از چند روز نگهداری در سردخانه به اهواز منتقل شد تا در بهشت آباد این شهر به خاک سپرده شود، نکته عجیبی که درباره این شهید زبانزد است لبخند زیبایی است که چند روز پس از شهادت و به هنگام تدفین بر لبان این عزیز نقش بست. 💎شهید محمدرضا حقیقی در هفتمین سالگرد انقلاب اسلامی ، در منطقه عملیاتی «والفجر۸»به شهادت رسید ... 💕 @aah3noghte💕
💔 این نعمت بزرگ الهی ( انقلاب اسلامی ) را ارزان از دست ندهید . (ره)  خیلی حرفه توش، . امیدوارم با حوادث روزگار راه و اشتباه نریم و یادمون نره که ، مقدمه ی امام زمانمون هست. ... 💞 @aah3noghte💞
الله اڪبر برای ایرانم، الله اڪبر برای این اقتدار🇮🇷 الله اڪبر برای چهل ویک سال سازندگی و پیشرفت ✌️🇮🇷
💔 ما ملت یکپارچه‌ی عشقیم و جهادیم آمیخته با شور و شعوریم و ولایت ما سیلی سختیم به هر دشمن بدخواه هستیم همه هستی ما عشق ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 ⭕️ سخنان جالب سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس خطاب به مردم آمریکا ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥 که در بود....😳 اگر جذابیت دنیا کسی را نگرفت، جذابیت کفار هم نمی گیردش! از چیزی هم نمی ترسد. خاطراتی جالب از بی اعتنایی و تهدید ابرقدرت های جهان توسط امام خمینی ره در حضور نماینده های خودشان ... 💞 @aah3noghte💞
💔 زن و‌بچه هایی روکه اسیرکرده بود از هم جدا کردو‌ چند روز به اونها گرسنگی داد تا اینکه یه روز براشون آوردن زنهای گرسنه به شدت مشغول خوردن‌ شدن وقتی‌ سیر شدن نسبت به فرزندانشون ابراز میکنن، داعشی‌ها میگن گوشتی که خوردید فرزندانتون بودن ... با اینها می‌جنگید.. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 بعضیا ذوق جالبی دارن! ان شالله که محقق بشه... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 چون امنیت و آرامش امروزم را مدیون به خون غلطیده شدن و یارانت هستم 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 روایتی خواندنی از همسر گرامی « شهید مهدی ثامنی راد » برگرفته از کتاب«عطر شهادت»: عاشق شهدا و شهادت بود. می گفت: «دوست دارم تا می تونم خدمت کنم و بعدش خدا مرگم رو در شهادت قرار بده.» واقعاً لایق شهادت بود. تنها چیزی که می توانست مزد آن همه خوبی باشد شهادت بود. رابطه اش با شهدا و خانواده های آن ها عالی بود. هر جا خانواده شهیدی می دید بسیار تکریم می کرد و برایشان ارزش احترام زیادی قائل بود. پدر بزرگ و مادربزرگم که پدر و مادر شهید بودند، آن قدر این سالها از مهدی محبت دیده بودند که الان می گویند داغ مهدی برای ما خیلی سنگین تر از داغ پسر خودمان است. با وجود اینکه سه فرزند دیگر دارند، ولی همیشه مهدی به پدربزرگ و مادربزرگم رسیدگی می کرد و از هیچ کاری برای آن ها دریغ نمی کرد. او دغدغه همه ی خانواده های شهدا را داشت، چون که مکتب و آئین شهادت برایش اهمیت بالایی داشت.》 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 برای اولین بار در تاریخ، دیشب در کربلا برف آمده و بین الحرمین اینطور سپید پوش و زیباتر شده😍 الحمدلله رب العالمین . السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 🤚 ... 💞 @aah3noghte💞