eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم ... و ما ادراک حاج مسلم... تازه با هم آشنا شده بودیم. هر روز که می
💔 اسمش عبدالله بود؛ همیشه سرش پایین بود و خیلی باحیا بود. هیچ وقت با آدم چش تو چش نمی کرد. یه لبخند ریز هم همیشه رو لباش بود! رفته بود مرخصی، خوشتیپ کرده بود و موهاش رو هم کوتاه کرده بود و سر و صورتش رو صفا داده بود. قرار بود عقد کنه💝 و سر و سامون بگیره زنگ زدن بهش گفتن بیا! منطقه شلوغ شده و بهت احتیاج داریم. خیلی شجاع و نترس؛ توی سختی ها مثل شیر بود و چقر! یادش بخیر! درگیر که شدیم از هم جدا افتادیم، یه کوچه بینمون فاصله بود! عبدالله بود و فرمانده‌ش! البته فرمانده که چه عرض کنم؟! بگم داداش بزرگترش، بهتره. فرمانده که تیر خورد، عبدالله اومد بیاد سمتش که از پشت زدن توی قلبش و افتاد.دیگه نمی تونست تکون بخوره. فرمانده که سرش رو روی پاش گذاشت بهش می گفت ترکم نکن! دوتایی بغض کرده بودند. دست هم رو گرفتند و فشار می دادند. فرمانده گفت: شهادتین بگو... گفت بعد با یه صدای نسبتا آروم و یه دست مشت شده، این جمله رو گفت و علمدار شد: دیدم فرمانده داره میاد و گریه می کنه و هی صدا میزنه: عبدالله، عبدالله! شهید شد روی پاهای خودم پیکر مطهرش جا موند و نتونستیم بکشیم عقب! نامردا رسیدن بهش و چند تا تیر توی سینه‌ش خالی کردند خون بچه های شهیدمون خیلی زود اثر کرد و مسلحین نتونستن بمونند، با کلی کشته و زخمی کشیدند عقب. عبدالله رو هم بچه ها شب آوردند عقب، اما... ✍به روایتِ .. 💞 @aah3noghte💞 ؛ تا اتمام قسمت ها کپی نکنید! از عکس هایی استفاده میشه که خود شهید عبدالله زاده استفاده کردند
💔 عجب دعاییه: خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما که در راه حسینت، لشکری از خون من باشد!!! ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۲۴۷) وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ
✨﷽✨ (۲۴۸) وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى‌ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‌ وپيامبرشان به آنها گفت: نشانه‌ى حكومت او اين است كه تابوت (عهد) به سوى شما خواهد آمد، (همان صندوقى كه) آرامشى از پروردگارتان و يادگارى از ميراث خاندان موسى وهارون در آن است، در حالى كه فرشتگان آن را حمل مى‌كنند، همانا در اين موضوع، نشانه‌ى روشنى براى شما است، اگر ايمان داشته باشيد. ✅ نکته ها براى اينكه يهود به فرماندهى طالوت اطمينان و يقين پيدا كنند، پيامبرشان به آنها گفت: صندوق مقدّس بنى‌اسرائيل به آنها بازگردانده مى‌شود، تا نشانه‌اى براى انتخاب طالوت از سوى خداوند باشد. مراد از تابوت همان صندوق چوبى بود كه مادر موسى، نوزاد خود را در آن گذاشت و به فرمان خدا در آب نيل انداخت و مأموران فرعون صندوق را گرفته و نوزاد را با آن به نزد فرعون بردند. آن صندوق همچنان در دربار فرعون بود. وقتى موسى عليه السلام به پيامبرى رسيد، الواح تورات را در آن قرار داد و به هنگام رحلت نيز زره و ساير يادگارهاى خود را در آن گذاشت و به وصىّ خود «يوشع‌بن‌نون» سپرد. اين صندوق، به صورت صندوقى مقدّس كه صندوق عهد نام گرفته بود، در ميان بنى‌اسرائيل بود و آن را در جنگ‌ها پيشاپيش سپاه حمل مى‌كردند، ولى كم‌كم قداست آن شكسته و مفقود شد. اين صندوق ربوده شده را در زمان رياست طالوت، خداوند از طريق ملائك به آنان بازگرداند تا موجب آرامش و اطمينان خاطر آنان باشد. 🔊 پیام ها - سرچشمه‌ى آرامش خداوند است، گرچه با وسائل باشد. «فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ» - انسان هميشه به آرامش نياز دارد، به خصوص در آستانه رفتن به ميدان جهاد. «فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ» - رهبر الهى، نشانه‌ى الهى لازم دارد. چون طالوت انتخاب شده از جانب خداوند بود، لازم بود نشانه‌اى الهى او را تأئيد كند. «تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ» - اگر صندوقى كه با بدن موسى و الواح تورات تماس داشته، مقدّس و آرام بخش است، پس مقدّس شمردن صندوقى كه بر روى قبر اولياى الهى است، خلاف قرآن نيست. زيرا در همه آن صندوق‌هايى كه در مشاهد مشرّفه است،قرار دارد. «بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى‌ وَ آلُ هارُونَ» - حفظ آثار انبيا، ارزش داشته ومايه‌ى آرامش خاطر وتبرّك است. «بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 چرا انقد زندگی کردن سخت شده!؟ میدونی چرا؟ چون صاحبمون نیست.. ... 💞 @aah3noghte💞
💔 شهید حاج قاسم سلیمانی ✨واللّٰه واللّٰه واللّٰه✨ از مهم ترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبى و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهم ترین محور محاسبه این است... ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 ✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_چهل_و_چهار جبهه ی حسینیه گاه م
💔


✨ انتشار برای اولین بار✨

  



در این فاصله به خاطر طولانی شدن کار، پست های نگهبانی ارتش عوض شده بود و پست بعدی در جریان ماموریت ما قرار نگرفته بود.

ما هم بی خبر از همه جا با خیال راحت به خط مقدم نزدیک می شدیم. در همین موقع یک مرتبه نگهبان های ارتشی به خیال اینکه ما عراقی هستیم به طرفمان تیراندازی کردند....

 بچه ها که انتظار چنین استقبالی را نداشتند؛ سریع روی زمین دراز کشیدند و خود را پشت تپه کوچکی که آنجا بود، رساندند. 
کاری نمی توانستیم بکنیم.

اگر سرمان را بالا می آوردیم به دست نیروهای خودی تلف می شدیم. بچه ها بلاتکلیف پشت تپه سنگر گرفته بودند. 


محمدحسین که با این مسائل به خوبی آشنا بود و چندین بار در موقعیت هایی بدتر از این قرار گرفته بود، بی خیال و راحت نشسته بود و بچه ها را آرام می کرد.


چاره ای نبود، باید منتظر می ماندیم تا ببینیم بالاخره چه اتفاقی می افتد. ارتشی ها پس از اینکه حسابی به طرف بچه ها تیراندازی کردند، یک گروه برای اسیر کردن ما جلو فرستادند.

این بهترین موقعیت بود، زیرا با نزدیک شدن آن ها می توانستیم سر و صدا کنیم و خودمان را به آن ها بشناسانیم همین طور هم شد، وقتی نزدیک شدند فورا بچه ها را شناختند.

 عذرخواهی کردند و گفتند این مسئله به خاطر تعویض نگهبان ها اتفاق افتاد. خلاصه آن روز خطر بزرگی از بیخ گوشمان گذشت. کار خدا بود که هیچ کس، آسیبی ندید.



... 
...



💞 @aah3noghte💞


 
💔 😔 از آیت الله بهاءالدینی (ره) پرسیدند:⁉️ علت اینکه عصرهای جمعه دل انسان میگیرد و غمگین می‌شود چیست؟ فرمودند: چون در آن لحظه👇 قلب مقدس امام عصر(عج) به سبب عرضهٔ اعمال انسانها، ناراحت و گرفته است، آدم و عالم متاثر می‌شوند.💔 حضرت قلب و مدارِ وجود است..💫 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 مےگفت " اگه تکلیفتو انجام ندادی منتظر چوب خدا باش...." -خدایا تڪلیفمونو روشن ڪن...👌 #شهید_جوا
💔 همه ما قدم های گمشده ای داریم ڪه تنها هدایتگرشان شهدا هستند ، و به آزمون هایی دچار می‌شویم ڪه اگر دستمان را نگیرند ، و خداوند ما را به آنها محڪ بزند ، شرمنده خواهیم شد ، روزها گاه شتابان و گاه آهسته ، اما... پیوسته می گذرند ، و آنچه در گذر زمان جاودانه است ، لحظاتی است که با یاد شهدا طیّ می شوند آن هنگام که دست به دعا برمی‌داریم به امید آمین اجابت شهدا هستیم... پس آی شهدا! ما را از دعایتان محروم نگردانید ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 و للأسماء عطورها ايضا كلّما ناديتُك هبّت ريحُ جَنّة و نام‌ها را نیز عطری‌ست هر بار تو را صدا زد
💔 ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتى نیست در نظر قدر با کمال محمد صلّوا على رسولِ الله و آله ﷺ✨ ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 👌⏪ #چله_دورزدن_شیطون 🗓روز نهم امروز #دروغ_نداریم ❌ خواستیم حرفی رو نزنیم و پنهونش کنیم راستش ر
💔 ⏪👌 🗓 روز دهم امروز ❗️❌ دیگه مثال نزنم که با کسی تند حرف نزنیم 🚫 که داد نزنیم که حرف رکیک نزنیم 🚫 که حال کسی رو نگیریم ❌ که عیبای کسی رو تو سرش نکوبیم 🚫 که پشت سر کسی بد نگیم 🚫 که به کسی دروغ نگیم ❌ به اعتمادش، خیانت نکنیم 🚫 اینا رو هرروز تکرار کنیم که عادت کنیم امروز بیشتر هوای خونواده رو داشته باشیم موفق باشی🌹 راستی می دونستی؟ 👈براى هر يك دقيقه كه عصبانى هستى، ٦٠ ثانيه شادى رو از دست ميدى.. 😃 فراموش نشه👌 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم اسمش عبدالله بود؛ همیشه سرش پایین بود و خیلی باحیا بود. هیچ وقت با آ
💔 وقتی خبر شهادتش رو شنیدم، بهتم زد!!! توی این یه سالی که با هم بودیم خیلی رفیق شده بودیم! همیشه با هم بودیم، مرد بود و پاکار💪نه از این آدمایی که فقط حرف می زنند. خدایی مرد عمل بود و دلسوز! عاشق خانواده و بچه اش بود با کلی خاطره که از خنده روده‌بُرت می کرد😂 با اون لهجه شیرین اصفهانیش! حسابی هم رُک بود و به قول خودش "من چیزی برای از دست دادن ندارم" ١٨ سال بود درجه دار بود. نه دنبال درجه بود نه پول! یه کوله داشت (که تو این عکس هم هست) بهش می گفت !!! هر جا می دید دیگه نمیشه بمونه و یا نمی خواست بمونه، برش می داشت و می رفت! فکر می کنم که این بار هم دیگه نمی خواست بمونه که رفت...🥀 و من باز موندم و یه دل پر از داغ رفیقام💔 ✍به روایتِ ... 💞 @aah3noghte💞 ؛ تا اتمام قسمت ها کپی نکنید!🌸 به رسم امانت از عکس هایی استفاده میشه که خود شهید عبدالله زاده استفاده کردند👌
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۲۴۸) وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِي
✨﷽✨ (۲۴۹) فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ‌ پس هنگامى كه طالوت، سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: خداوند شمارا به يك نهر آب آزمايش مى‌كند، پس هر كه از آن بنوشد از من نيست و هركس از آن نخورد از من هست، مگر آنكه با دست، مشتى برگيرد (و بياشامد.) پس (همين كه به نهر آب رسيدند،) جز اندكى همه از آن نوشيدند، سپس هنگامى كه او و ياوران با ايمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را ديدند) گفتند: امروز ما توانايى مقابله با جالوت و سپاهيان او را نداريم. امّا آنها كه اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز قيامت ايمان داشتند) گفتند: چه بسا گروهى اندك كه با اذن خدا بر گروهى بسيار پيروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت كنندگان) است. ✅ نکته ها كلمه «جنود» جمع «جُند» به معناى لشكر است و حضور چندين لشكر بعد از اعراض گروه‌هايى از مردم، نشانه كثرت جمعيّت آنان است. اين آيه خبر از مردودى گروه زيادى از بنى‌اسرائيل مى‌دهد كه از صحنه آزمايش نوشيدن آب و تحمل تشنگى، سربلند بيرون نيامدند. امّا اين گروه باقيمانده، آزمايش ديگرى داشتند كه آزمايش روحى و معنوى بود. وقتى آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانايى مقابله با اين سپاه مسلح را نداريم. ولى آنهايى كه به روز قيامت ايمان داشتند، گفتند: پيروزى به دست خداست، اى بسا گروه‌هاى اندك كه به اذن خداوند بر سپاهيان بزرگ پيروز مى‌شوند. پيروزى در يك مرحله از آزمايش، كافى نيست. افرادى در بعضى از مراحل موفق مى‌شوند، ولى در مرحله‌اى ديگر شكست مى‌خورند. در اين داستان گروهى رهبر را به خاطر فقر نپذيرفتند، گروهى در آزمايش شكم، شكست خوردند و گروهى در مواجهه و برخورد با دشمن خود را باختند. طالوت در ابتدا جمعيّت را به خود نسبت نداد و نفرمود: «جنوده»، بلكه فرمود: «بالجنود» گرچه لشكريان انبوه بودند و فرماندهى او را پذيرفته‌اند، ولى هنوز ميزان فرمانبرى آنان را آزمايش نكرده است، ولى بعد از آزمايش، به خود نسبت مى‌دهد. «فَإِنَّهُ مِنِّي» حساب دو گروه روشن است، هر كس ننوشد قطعاً خودى است و هر كس بنوشد قطعاً بيگانه است، ولى كسانى كه با مشت نوشيدند، نه خودى هستند و نه بيگانه. بايد آنان را نه مأيوس كرد ونه مشمول الطاف. لذا براى‌ «مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ» نه كلمه «منّى» بكار رفته ونه «فَلَيْسَ مِنِّي‌». 🔊 پیام ها - يكى از وظايف فرمانده نظامى آن است كه نيروهاى رزمى را از تماشاچيان جدا سازد. «فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ» - يكى از راههاى آزمايش، ممنوعيّت‌هاى موسمى است. راحت طلبى و عدم تحمل فشارها و سختى‌هاى موسمى و موقّتى، با سلحشورى سازگارى ندارد. «إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ» - قبل از برخورد و مقابله با دشمن، بايد تمرين مقاومت كرد. «مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ» - مدير بايد نيروهاى غير مفيد را طرد كند. «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي» - تسليم فرمانده بودن، رمز موفقيّت است. «مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي» - حسابِ نيازِ ضرورى، از حسابِ رفاه كامل جداست. «إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ» - كسانى كه از ميدان امتحان پيروز بيرون آيند، اندك هستند. «إِلَّا قَلِيلًا» - انقلابى بودن مهم نيست، انقلابى ماندن مهم است. در اين ماجرا شعار دهنده بسيار بود، ولى آنان كه در آزمايشات موفق شدند، اندك بودند. «إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ» - ايمان به معاد و وعده‌هاى الهى، توانايى ايستادگى در برابر سختى‌ها و مشكلات را ايجاد مى‌كند. «مُلاقُوا اللَّهِ» - فراوانى عِدّه و عُدّه‌ى دشمن در برابر اراده‌ى خداوند چيزى نيست. «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» - نيروهاى كيفى هرچند اندك باشند، برنيروهاى كمّى برترى دارند. «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً ...» - مسلمانان اگر صبور و پايدار باشند، نبايد از زيادى دشمن هراس داشته باشند. زيرا خداوند با صابران است. «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 ‏بِرَبِّکَ الْکَرِيمِ حساب کردم روی مهربونیت🌱 ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 ✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_چهل_و_پنج در این فاصله به خاط
💔


✨ انتشار برای اولین بار✨

  



محمدحسین به روایت حمید شفیعی
معجزه


یک روز با محمدحسین برای انجام کاری رفته بودیم. معمولا به خاطر شتابی که در کارها بود از لندکروز استفاده می کردیم. آن روز محمدحسین پشت فرمان بود.
با سرعتی حدود صد و سی یا صد و چهل توی جاده می رفت. 

یک دفعه من دیدم وانت آبی رنگی از سمت راست وارد جاده شد و درست مقابل ما توقف کرد. جاده باریک بود و به هیچ شکل نمی شد آن را رد نمود. 
حسین فورا ترمز کرد ولی چون سرعت ماشین زیاد بود، بلافاصله متوقف نشدیم و ماشین هر لحظه به وانت آبی نزدیک تر می شد.😱


فکر کردم دیگر کار تمام است و الان به شدت تصادف می کنیم. 
به همین دلیل سرم را میان دو دستم گرفتم و در حالی که فریاد می زدم :«یااباالفضل» روی پاهایم خم شدم. 
چشمانم را بستم و منتظر حادثه شدم. اما اتفاقی نیفتاد. 
ماشین بدون اینکه به چیزی برخورد کند، متوقف شد. 😳

من چند لحظه در همان حالت صبر کردم، اما دیدم نه! مثل اینکه خبری نیست.
 آهسته سرم را بلند کردم و نگاهی به مقابل انداختم. در کمال تعجب دیدم کسی وسط جاده نیست...😳🤔


... 
...



💞 @aah3noghte💞


 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🔰 از پلاسکو تا فلوریدا... 🎥 ساختمان پلاسکو رو یادتونه؟ در روز های اخیر در شهر میامی فلوریدا یک ساختمان چندین طبقه ریزش کرد که از نظر ابعاد حادثه بسیار شبیه به ساختمان پلاسکو ما بود. بزرگترین تفاوت اما نه در جزئیات حادثه بلکه در نوع روایت و عکس العمل مردم و رسانه ها بود. ✓ باهم این رویداد ها رو بررسی کنیم./تصنیف رسانه ... 💕 @aah3noghte💕