eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 احْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ بدي را از سينه ديگران، با كندن آن از سينه خود، ريشه كن نما. 📚 نهج البلاغه حکمت ۱۷۸ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 خدایا ما رو گیر آدمای غلط ننداز :) .. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 توصیه های شهید احمد مشلب به دختران اینکه مواظب حجاب خود باشید که این مهم ترین چیز است. در اجتماع ما کسی به فکر رعایت حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به وفکر باشید و زینبی برخورد کنید. سه چهارم دختران در حال حاظر حجابشان حجاب نیست و چیزهایی که می پوشند، واقعاً حجاب نیست. ممکن است عبا {چادر} بپوشند، ولی عبایشان دارای مد و برق است که من برای اوّلین بار است که می بینم و حجابشان حجاب نیست. داریم به سراغ بدعت ها می رویم.یا حجاب می پوشیم، ولی بدن نما. یا حجاب دارد ولی به مردان نگاه می کند. باید چشم خود را به زمین بدوزد و احترام عبایی {چادر} را که بر سر دارد نگه دارد. ما باید از فاطمه زهرا علیهاالسلام الگو بگیریم. حضرت زینب سلام الله علیها به گونه ای بود که غیر از حضرت علی (علیه السلام) کسی او را نمی دید. الان حجاب بر سر دارد، ولی همراه با مدل های جدید، یا صورت آرایش کرده است. http://ahlparvaz.kowsarblog.com ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 ✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_نود بچه های آشنا (حاج اکبر رضا
💔


✨ انتشار برای اولین بار✨ 

  

محفظه های شیشه ای آخرین دیدار
(غلامحسین یوسف اللهی)

وقتی پسرم خبر داد که محمدحسین در بیمارستان خاتم الانبیا بستری است، خانه، برایم مثل زندان شد. مادرش هم اصرار داشت که همین امروز برای دیدن محمدحسین به تهران برویم. این شد که با حاج خانم و دو پسرم ، محمدعلی و محمدشریف، به طرف تهران حرکت کردیم.


این قدر نگران بودیم که نفهمیدیم مسیر راه کرمان تا تهران را چطور سپری کردیم. دلم هزار راه می رفت و افکار ناجور، ذهنم را خسته کرده بود.

 از طرفی نگران همسرم بودم، چون او بیماری قلبی داشت و بی تابی هایش بیشتر نگرانم می مرد. نزدیک بیمارستان که رسیدیم، تصمیم گرفتم طوری برنامه ریزی کنم تا خودم محمدحسین را ندیدم، مادرش را بالای سرش نبرم، چون حدس می زدم حالش خیلی وخیم باشد. به او گفتم :«حاج خانم! شما خسته اید و این بیمارستان بزرگ است و ما نمی دانیم او دقیقا کجا بستری شده، ما می رویم داخل، اتاقش را که پیدا کردیم، محمدعلی را می فرستم دنبال شما.» او قبول کرد.

من و برادر بزرگش رفتیم داخل پرس و جویی کردیم و خودمان را معرفی نمودیم. 

آن ها ما را به یک اتاق که مجروحان شیمیایی در آن بستری بودند، راهنمایی کردند. از دور دیدم که محمدحسین  درون محفظه ای شیشه ای روی تخت خوابیده.

سر و صورتش به خاطر مواد شیمیایی سوخته بود. نزدیک که شدم فقط با اشاره سلام و علیکی کرد و با برق چشمان نیمه بازش محبتش را به ما رساند. معلوم بود که دیگر رمقی برایش نمانده.

اشک از چشمان من و برادرش سرازیر شد و ما بیشتر از او بی رمق شدیم. کمی بالای سرش ایستادیم که متوجه شدیم او دیگر نفس نمی کشد و با آرامش خاصی، جان به جان آفرین تسلیم کرد.


او منتظر بود تا ما را ببیند و برود. اول گمان کردیم اشتباه می کنیم، پرستار ها را صدا زدیم و همه دورش جمع شدند و بعد از معاینه، شهادت او را تایید کردند، روپوش سفیدی روی او کشیدند و ما را هم به بیرون هدایت کردند. 

دیگر قدرت راه رفتن نداشتیم. کنار دیواری نشستیم تا حالمان جا بیاید. یک لحظه یادمان آمد که مادرش بیرون منتظر دیدن فرزندش است. نمی توانستیم این خبر را اینجا به او بدهیم. مطمئن بودیم بی تابی هایش در طول مسیر، هم برای خودش خطرساز است و هم حال ما را دگرگون می کند.

از بیمارستان که بیرون آمدیم، به او گفتم :«محمدحسین را برای مداوا به خارج از کشور فرستادند.» قرار شد او به همراه محمدعلی به کرمان برگردد.

من و محمدشریف برای پیگیری کارهای مربوط به انتقال پیکر محمدحسین در تهران ماندیم. پیکر مطهر محمدحسین را با هواپیما به کرمان منتقل کردیم. 



... 
...



💞 @aah3noghte💞


 
💔 از آن زمان که روی آب ریخت، آب گرداگرد قبر مطهر به التماس آمد، تا را از شریعه ی بردارد و را از لبه‌های خشک و برطرف کند. ... 💞 @aah3noghte💞
4_5859495324971704575.mp3
5.36M
💔 سیدرضانریمانی 🔊شور کِی‌میشِه‌یِکی‌اَزاین‌شَبا‌یِه‌شَب‌ باشَم‌‌نَجَف‌یِه‌شَب‌کَربَلا..؛😭💔•~ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 به او گفتند: چهره ات به ریاست جمهوری نمی‌خورد! گفت: بله میدانم ،اما به درد نوکری مردم میخورد... {هفته دولت گرامی باد} ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ...🌹🕊هر بار ڪہ رفت با برگشت این بار آمد و او را برد ... 💞 @aah3noghte💞