💔
سردار شهید حاج احمد کریمی: دلم میخواهد با شهادت، پیش بسیجیها روسفید باشم
شهادت گمشده زندگی حاجی بود. او عاشق شهادت بود. اگر جایی مینشست و با کسی صحبت میکرد، با خاطری آزرده میگفت: نمیدانم چرا هنوز افتخار شهادت نصیبم نشده! اگر به جبهه آمدم، امید داشتم.
دلم میخواهد با شهادت، پیش بسیجیها روسفید باشم و در برابر امام شرمنده نباشم. چنان از صمیم دل سخن میگفت که گاه بغض آزارش میداد و نمیتوانست ادامه دهد.
◇ یکبار حاج احمد به رفیق گفت: دعا کن من بروم. رفیقش گفت: خسته شدی؟
گفت: وقتی خانه شهدا میرویم شرمندهام. چه بگوییم. مگر خانه رضی نبودی.
رفیقش میگوید: یادم افتاد وقتی به خانه شهیدان رضی رفتیم. از در خانه رفتیم داخل، پدرشان گفت: چرا یکیشان را نگذاشتی برای ما کپسول گاز بگیرد؟
هم حاج اکبر نوری بود و احمد. فردایش - یا دو روز بعد - خبر شهادت احمد را دادند...
📚«آخر رفاقت» - روایت زندگی سردار شهید حاج احمد کریمی - به قلم مرتضی احمر
#شهید_احمد_کریمی
#شهید_دفاع_مقدس
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
💔
بدانید که شهادت
مرگ نیست رسالت است
رفتن نیست، جاودانه ماندن است
جان دادن نیست بلکه جان یافتن است..
#شهید_حمید_تقوی
#شهید_مدافع_حرم
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
💔
راز سرداری...
سرداری را از بوسیدن کف پای مادر داشت
#شهید_قاسم_سلیمانی
#روز_مادر
#مادر
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔
حرف آخر...
بعضیها با خون خود امضا می کنند و تا پای جان می مانند
این بعضی ها حتی اگر با خونشان هم سندی را امضا نکنند،
اما تا آخرین قطره خون، پای حرفشان می مانند...
این سند، خوننامه نیروهای دیدهبانی گردان ادوات لشکر 32انصارالحسین(ع) -همدان است که در دوم دی ماه 1365، یک روز قبل از عملیات کربلای 4 نوشته شده ست.
آن سوی معرکه اما قبول شفاعت، منوط به انجام شرطی بس سنگین است... ادامه رسالت خون شهدا...
راستی!
ما هم جزء شفاعتشوندگان خواهیم بود اگر ادامهدهنده راه خونین شهدا باشیم حتی اگر ناممان در این سیاهه مقدس با خونمان امضا نشده باشد...
پنج نفر از این افراد به شهادت رسیدهاند
اینسند در موزه دفاعمقدس همدان موجود است
#عملیات کربلای ۴
#رفاقت_تا_شفاعت
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
"کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"
شهید شو 🌷
💔 غواص به فرمانده اش گفت: اگر رمز را اعلام کردی و توی آب نپريدم، من رو هول بده توی آب! فرمانده گف
💔
🎄به مناسبت ولادت حضرت عیسی(علیه السلام) و آغاز سال نو میلادی
و به یاد مادران شهدای مسیحی و نسل حواریون حضرت عیسی(علیه السلام)
مادرش میگفت:
چند وقت پیش خواب وارتان رو دیدم که گفت: "سر قبرم پرچم ایران بزن"🇮🇷
روزمون رو متبرک کنیم به نگاه خاص شهید ارمنی با صلوات بر پیامبر و آلش
ان شالله امروز ویژه دعامون کنن
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
#شهید_وارتان_ابراهامیان
#شهید_ارمنی
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
"کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"
mp3-tavasol-dua-with-the-voice-of-ali-fani.mp3
5.89M
💔
به جهت امتثال امر ولیّ، دعای توسل می خوانیم
به نیت پیروزی جبهه مقاومت از طرف شهید وارتان ابراهامیان🥀 و تقدیم میکنیم به محضر مادر سادات
#حضرت_زهرا
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی کی فکرشو میکرد ما بتونیم دوسال طاقت بیاریم؟؟ ببین ؛ همه چیز میگذره، ما حالمون خ
💔
#عاشقانه_شهدایی
چه کربلا نرفتهها که کربلایی اند...
بعد از شهادت سید رضی برخی مسئولین آمدند برای گفتن تسلیت.
گفتم زحمت بکشید ما را همراه هم بفرستید کربلا. چون تا حالا نرفتیم! شهید موسوی میگفت: حاجخانم! این یکجا را میخواهم با هم برویم! می خندیدم و می گفتم: حاجآقا! من را خجالت نده. گفت: نه کربلا را باید با هم برویم!
قرار بود پارسال دی ماه برویم که نشد. امسال هم قرار بود اواخر دی برویم که دیگر به شهادت رسید. برای همین به آقایان گفتم اگر شما میخواهید در حق من محبت کنید، پیکر سید رضی را به ایران نبرید، اول ما را به کربلا بفرستید.
گفتند بارکالله به فکر شما! ذهن ما درگیر از دست دادن آقا سید بود و مانده بودیم چه کنیم؟
گفتم: لطف کنید ما را بفرستید کربلا یک زیارت کنیم بعد برگردیم ایران. رفتیم و بالاخره مأموریت سید رضی موسوی با شهادت تمام شد!
راوی: همسر #شهید_سیدرضی_موسوی
#شهید_القدس
سالروز شهادت
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
💔
مینویسم "دی"
تو بخوان.... ماهی که لحظه لحظهاش یادت را به خاطرم میآورد...
سوخت این دل و نگشت آرام، باز...
#شهید_قاسم_سلیمانی
#دی_ماه
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
"کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"