💔
خواب میبینم جوان آشنایی است که دور سرش ابرهای کوچک لطیف پیچیده و آستینهایش گشاد است. آرام، مثل وزیدن، از بلندیای پایین میآید. با چشم، تبسم میکند. جوری که شنیده نشود سینه صاف میکنم و میپرسم: شما؟ مکث میکند و سر به زیر، جواب میدهد: «نماز»
از وقتی بیدار شدهام توی گوشم اذان میشنوم.
#برادرم_نماز
#امیرحسین_معتمد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞