eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 زائری دور از همه زوّار، فکرش را بکن گرچه رفتی بارها؛ این بار، فکرش را بکن دست‌های خالی‌ات را دستِ سلطان داده‌ای آمدی پشتِ درِ دربار، فکرش را بکن با مفاتیح‌الجنان «باب‌الرضا» وا می‌شود یا سلامی بعد از استغفار، فکرش را بکن قطره قطره گنبد از چشمانِ خیست می‌چکد اشکِ شوقِ لحظه‌ی دیدار‌، فکرش را بکن از طلایش ریخته پای کبوترهای صحن گنبدِ بالای گندم‌زار، فکرش را بکن باز دستِ پنجره فولاد، دستی را گرفت می‌شوی بیمارِ یک بیمار، فکرش را بکن میهمانِ حضرتی؛ با لقمه‌های حضرتی با خودش همسفره‌ای انگار، فکرش را بکن می‌پری در آسمانِ هشتمین بیتِ غزل بال‌هایت را نڪُن انکار، فکرش را بکن! بعدِ رویایی که دستت شد دخیلی بر ضریح بین آغوشش شدی بیدار، فکرش را بکن! ✍رضا قاسمی ... 💕 @aah3noghte💕
💔 شعر یعنی که سر صبح کسی مثل شما باعث روشنی حضرتِ خورشید شود...؛ صبحمونو متفاوت شروع کنیم صبحمون روشن به نور حضرت ماه🌙 ❤️ ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 خودرویی که مسافرانش را به بهشت برین رساند🌸🍃 همرزم شهید نوری: "اونروز بابک داخل ماشین بود شهید نظری و کاید خورده کنار ماشین نشسته بودند در حال خوردن ناهار... در ماشین نیمه باز بود پای راست بابک هم بیرون.... خمپاره افتاد بین این سه نفر و.... پی نوشت: دقیقا همین ماشین‼️ ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 🔈 شرح و بررسی کتاب #آنسوی_مرگ 🔇 جلسه سی و یکم مادرم در لبه پرتگاه مرا گرفت گفت: میل داری سقوط آز
32_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
17.29M
💔 🔈 شرح و بررسی کتاب 🔇 جلسه سی و دوم احوال ۳ گانه برزخی را چگونه یاد بگیریم؟ حضور اباعبدالله در قلب یک مومن چجوری خودش رو نشون میده؟🤔🤔 میخوای بدونی امام حسین ع تو قلبت حضور دارن یا نه؟؟؟ می دونین حقیقت اشک چیه؟ میدونین اصلی ترین کار پیامبر ص چی بوده؟😳😳🤔🤔 👌 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 سرکرده گروهک تروریستی جیش العدل (طراح عملیات تروریستی جاده خاش زاهدان علیه اتوبوس های سپاه ) کشته شد.. و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون👌🏻 یادی کنیم از جوونایی ک به دست این ملعون پرپر شدند و در خون خودشون دست و پا زدن.. و... ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ. _ صراط مستقيم ..؟ +فاطمة و أبيها ، وبعلها وبنيها .. [ صلوات الله علیهم ] ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ‏اللّهُمَّ مَنْ أوی إِلی مَأویً فَأنْتَ مَأوای، و مَنْ لَجأ إلی مَلْجإ فَأنْتَ مَلْجَأی بارالها؛ هر ڪس به دنبالِ پناهی است،تو پناهِ منی و هر ڪس در پىِ دلْ آرامے است،تو دلْ آرامِ منی. -قنوت امام حسین (ع) ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 کجا بال شهادت مےفروشند🕊 تصویری از سه شهید هنگ مرزی که چند روز گذشته به شهادت رسیدند . #مسلم_جه
💔 تو می روی و دل ز دست می رود مرو که با تو هر چه هست می رود شهید کرامت از سربازان هنگ مرزی ارومیه 23 آبان 99 در درگیری با تروریست های تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل گردید ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_چهل نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے کشیش کتاب مقدس را بست و عینکش را برداشت
💔 ✨ نویســـنده: پدر کارپیانس آن روز اصرار داشت که بداند او متن اش را از روی کدام کتاب نوشته است، اما برخی ملاحظات مذهبی باعث شده بود او موعظه را افشا نکند. از نظر گاه او، ✨علی✨ بود که اگر در دنیای مسیحیت به دنیا آمد و به کلیسا تعلق داشت، کلامش کلام عیسی مسیح می شد و آن وقت او می توانست آزادانه نام او را به زبان بیاورد. صدای آنوشا او را به خود آورد. آنوشا موهایش را از دو طرف بسته بود و شلوار جین صورتی و کاپشنی سفید با گل های آبی آسمانی بر تن داشت. از در که وارد شد، به طرف کشیش دوید و گفت: "بابابزرگ! ما آمدیم!" و خودش را توی آغوش کشیش انداخت. کشیش گونه هایش را بوسید و سرش را نوازش کرد و پرسید: "مامان اینها کجایند؟" آنوشا با دست در سالن را نشان داد و گفت: "توی حیاط دارند ماشین را پارک می کنند." کشیش پرسید: "بازار خوش گذشت؟" آنوشا سرش را بالا گرفت و گفت: "نه! بابابزرگ، من هیچی نخریدم!" ایرینا و یولا از در وارد شدند. يولا دو پاکت پلاستیکی توی دست هایش بود. سلام کرد و به طرف آشپزخانه رفت. ایرینا کیفش را روی مبل انداخت و در حالی که داشت دکمه ی مانتوی زیتونی اش را باز می کرد رو به کشیش گفت: "بیروت چه شهر ارزانی است! قابل مقایسه با مسکو نیست." بعد مانتویش را روی دسته ی مبل انداخت، نشست و ادامه داد: "آدم دلش می خواهد هی خرید کند." کشیش آنوشا را از روی پاهایش بلند کرد و کنار خودش نشاند و گفت: "مگر نشنیدی که می گویند مسکو دومین شهر جهان است ؟!" آنوشا به کشیش نگاه کرد و گفت: "خوب پس چرا اینجا نمی مانید؟ مگر نمی گویید اینجا همه چیز ارزان است؟" ... 😉 ... 💕 @aah3noghte💕 @chaharrah_majazi این رمانی‌ست که هر بچه شیعه ای باید بخواند‼️
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_چهل_و_یکم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے پدر کارپیانس آن روز اصرار داشت که
💔 ✨ نویســـنده: کشیش موهای او را نوازش کرد و گفت: "تو هم توی رگ هایت خون روسی است آنوشا؛ یک روزی باید بیایی و ساکن روسیه شوی." آنوشا گفت: "من بدون بابا و مامان هیچ جا نمی روم." يولا با سینی شربت به آن ها نزدیک شد. سینی را روی میز عسلی جلوی کشیش گذاشت، خودش روی مبل کنار ایرینا نشست و گفت: "حسابی خسته شدیم. مخصوصا مادرجان که از نفس افتاد." ایرینا دهانش را باز کرد که حرفی بزند، اما آنوشا گفت: "پس من چی مامان؟ من که از همه بیشتر خسته شدم!" کشیش رو به يولا گفت: "چرا خرید را خودت انجام می دهی؟ می گفتی راننده ی سرگئی می خرید." يولا گفت: "البته بیشتر خریدها را سرگئی خودش انجام می دهد. این بار خودم به خرید رفتم تا مادر جان توی خانه حوصله اش سر نرود. کمی هم توی شهر گشتیم." ایرینا شربتش را تا ته نوشید و گفت: "من توی فروشگاه خسته شدم. امشب هم با شما نمی آیم به کنسرت؛ حال و حوصله اش را ندارم." يولا گفت: "ولی مادرجان! سرگئی برای کنسرت امشب بلیط گرفته. شما که نیایید لطفی ندارد." کشیش گفت: "یولا جان! این مادر شوهرت دیگر آن مادر شوهر سابق نیست؛ می بینی که پیر شده و باید فکری به حال پدر شوهرت بکنی." بعد با صدای بلند خندید و به ایرینا نگاه کرد که داشت با اخم نگاهش می کرد. یولا گفت: "پدر جان شما که لابد می آیید به کنسرت؟" کشیش گفت: "نه دخترم، من امشب باید مطالعه کنم. حال و حوصله ی کنسرت و موسیقی را هم ندارم." ... 😉 ... 💕 @aah3noghte💕 @chaharrah_majazi این رمانی‌ست که هر بچه شیعه ای باید بخواند‼️
💔 موتور تريل 🏍    عملیات که شروع می شد، زین الدین بود و موتور تریلش. می رفت تا وسط عراقیها و برمی گشت. می گفتم « آقا مهدی! می ری اسیر می شی ها.» می خندید و می گفت « نترس. اینها از تریل خوششون میاد. کاریم ندارن.» تاریخ شهادت ۸/۲۷ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 بانوی جوانی که با وجود بارداری سنگر خدمت را رها نکرد. شرمنده ایم😔😔 🔹پدر مریم رحیمی: دخترم می‌گفت اگر از این لباس سفید به رو سپیدی رسیدیم هنر کردیم. 🔹برای داغ بیماران کرونایی‌اش در خانه اشک می‌ریخت و می‌گفت شرمنده خانواده آنها شدیم. بالای سر بیماران قرآن می‌خواند. 🔹هر وقت صحبت مرخصی می‌شد می‌گفت این روزها مردم به ما نیاز دارند. 🔹وقتی حاج قاسم شهید شد، مریم گفت باید برای تشییع جنازه کرمان برویم. در مسیر مدام زیارت عاشورا می خواند و طلب شهادت می‌کرد. ♥️ 😷 ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۲۰)يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم
✨﷽✨ (۲۱)يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ اى مردم! پروردگارتان كه شما و پيشينيان شما را آفريد، پرستش كنيد تا اهل تقوا شويد. ✅نكته‏ ها: چرا خدا را عبادت كنيم؟در چند جاى قرآن پاسخ اين پرسش چنين آمده است: * چون خداوند خالق و مربّى شماست. «اعبدوا ربّكم الّذى خلقكم» * چون تأمين كننده رزق و روزى و امنيت شماست. «فليعبدوا ربّ هذا البيت الذى اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف» * چون معبودى جز او نيست. «لا اله الاّ أنا فاعبُدنى» عبادت انسان، هدف آفرينش انسان است نه هدف آفريننده. او نيازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمين كافر شوند او بى نياز است: «ان تكفروا انتم و من فى الارض جميعاً فانّ اللَّه لغنى...» چنانكه اگر همه مردم رو به خورشيد خانه بسازند يا پشت به خورشيد، در خورشيد اثرى ندارد. 🔊پیام ها: ۱- اوّلين نعمت ها، نعمت آفرينش، و اوّلين دستور، كُرنش در برابر خالق است. «اعبدوا ربّكم الذى خلقكم» ۲- عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتى تقوى ايجاد نكند، عبادت نيست. «اعبدوا... لعلّكم تتقون» ۳- به عبادت خود مغرور نشويم كه هر عبادتى، تقوا ساز نيست. «لعلّكم تتقون» ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 و یادت را ازخاطرم مبر.... 💔 😔 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 آبان بدون راهیان اردوگاه بدون زائر مگه شما دلتنگ شلوغ بازی و شیطنت بچه ها نیستید؟! ... 💞 @aah3noghte💞
💔 بابا رفت تا شاید بوی خون حسین (ع ) به مشامش برسد شهید ورامینی طی نامه‌ای به فرزند خردسالش میثم نوشت: خدمت میثم کوچولو سلام عرض می‌کنم و از خدا می‌خواهم که تو یادگارم را زیر سایه خود حفظ نماید و خود او نگهدار تو باشد. آره میثم جان! بابا رفت به صحرای کربلای ایران، خوزستان داغ، تا شاید درد حسین (ع ) را با تمام گوشت و پوستش حس کند. بابا رفت تا شاید بوی خون حسین (ع ) به مشامش برسد. بابا رفت تا شاید بتواند بر رگ بریده حسین (ع ) بوسه بزند. بابا رفت تا شاید بتواند با خون ناقابلش راه کربلا را بر روی تمام دلهایی که هوای کربلا دارند باز کند. تاریخ شهادت ۸/۲۸ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 یه سوال..🤔 میدونی دشمن چی از جونمون میخواد؟!! 👇🏻👇🏻👇🏻 عمده نظر اینها [دشمن] ✔ سست کردن ایمانها ، ✔ کور کردن امید ها ، ✔ مشتّت کردن جبهه ها ✔ و جذب کردن سرمایه هاست.. اگه میخوایم سرباز باشیم باید با این چهار حمله ی دشمن مبارزه کنیم.‌..! جنگ فرهنگی یعنی همین❣ ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما سایه دولت بر این کنج خراب انداختی ... 💕 @aah3noghte💕
💔 فقط یک نظامی می فهمد... 👈 توئیتی بسیار عالی از استاد احسان عبادی ... 💕 @aah3noghte💕