شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت18 پیا
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت19 رفتم سراغ نفر بعدی؛ یک حساب کاربری با نام جلال که او هم مدیر گروه بود؛ ولی کمتر حرف میزد و بیشتر در نبود سمیر، کسانی که انتقاد میکردند را از گروه حذف میکردو بیشتر در نبود سمیر، کسانی که انتقاد میکردند را از گروه حذف میکرد، مطلب میگذاشت و گاهی گروه را میبست: شماره به نام فردی به نام جلال کریمی، متولد و ساکن ایران، شهد اصفهان. متاهل و فاقد فرزند، مدرک دیپلم، کارگر سابق یک` کارگاه مبلسازی و در حال حاضر بیکار، فاقد سوءسابقه کیفری. این هم خیلی چنگی به دلم نمیزد. مهرههای این پرونده بیش از اندازه در دسترس بودند؛ پس حتماً حرفهای و عملیاتی نبودند. باید میرفتم سراغ پرینت پیامها و حسابشان؛ شاید از آنها چیزی در میآمد؛ اما قبل از آن، رفتم سراغ آخرین نفری که گفته بودم امید آمارش را در بیاورد: نامیرا. امید نوشته بود: خط به نام بهار رحیمی، متولد و ساکن ایران، شهر اصفهان، بیست و دو ساله، مجرد، دانشجوی دانشگاه اصفهان. فاقد سوءسابقه کیفری. راستش را بخواهید، این از همه برایم عجیبتر بود! فکر نمیکردم کسی که هرشب میآید و یکی دوتا سوال چالشی اما حسابشده در گروه میپرسد و بحث راه میاندازد، یک دختر باشد. حتی احتمال دادم شاید خط به نام کس دیگری ست؛ اما بررسی سایر مطالبی که امید داده بود، نشان میداد خودش است. از یادآوری خانم رحیمی لبخند روی لبم پهن میشود؛ از آن لبخندها آدم را لو میدهد و همه میفهمند علتش چیست، از آن لبخندها که خودت هم نمیفهمی کِی روی لبت آمد و فقط وقتی به خودت میآیی که رسوا شدهای! الان، اینجا و در تنهاییِ جاده، هیچکس نیست که با دیدن لبخند من، به راز درونم پی ببرد و دستم بیندازد. -اوهوی! پس من اینجا هویجم؟ صدای کمیل باعث میشود لبخندم را جمع کنم و لب بگزم. کمیل میگوید: نخندی هم از رنگ و روت معلومه، از رنگ و روت هم معلوم نباشه، من رفیقمو میشناسم...حالا واقعاً دوستش داری؟ نفس در سینهام حبس میشود. چه سوال سختی! خیلی وقت است دور این حرفها را خط کشیدهام؛ حداقل تا قبل از دیدن او. من آدمی نیستم که در یک نگاه عاشق بشوم؛ چون اصلاً نگاه نمیکنم به نامحرم. حتی الان اگر بگویید چهره خانم رحیمی را توصیف کن، نمیتوانم؛ یادم نیست. کمی برای دادن جواب کمیل با خودم کلنجار میروم و آخرش میرسم به یک کلمه: نمیدونم! -نمیدونم که جواب نشد داداش من! وقتی داری بهش فکر میکنی یعنی... احساس میکنم گوشهایم داغ شدهاند. دستی روی صورتم میکشم و کلافه نفسم را بیرون میدهم. کمیل که غریبه نیست؛ شاید اگر زنده بود زودتر از اینها بهش گفته بودم. درنتیجه از این که احساسم را فهمیده ناراحت نیستم. دوباره تشر میزند: مگه الان زنده نیستم؟ به مِنمن میافتم: چرا...ولی... خودش حرفم را کامل میکند: الان انقدر زنده هستم که شماها نمیفهمید. درجه زنده بودن من خیلی بیشتر از درجه زنده بودنِ شما زندههاست! از حرفهایش سر در نمیآورم: مگه زنده بودن هم درجه داره؟ میخندد: چرا نداشته باشه؟ شماها به کسی که نفس میکشه و قلبش میزنه میگید زنده؛ ولی زندگی که نفس کشیدن نیست! زندگی، زندگی کردنه! -نمیفهمم کمیل! من چیزایی که تو دیدی رو ندیدم. آرنجش را تکیه میدهد به لبه پنجره و میگوید: ای بابا...درسته چیزایی که من دیدم رو ندیدی؛ ولی قرآن که خوندی! آیهالکرسی رو یادته؟ آیه اولش چی بود؟ - اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ...(خداست كه معبودى جز او نيست؛ زنده و برپادارنده است.../ سوره بقره، آیه 255). همراهم آیه را میخواند و میگوید: تا حالا به صفت «حی» دقت کردی؟ یعنی زنده؛ یعنی منشاء حیات و زندگی خداست، یعنی خدا تنها موجود زنده جهانه، بقیه ماها هم اگر زندهایم از وجود اونه. یعنی هرکسی، درجه زنده بودنش بستگی داره به این که چقدر به این منشاء زندگی نزدیکه! تو چقدر زندهای عباس؟ #ادامه_دارد... #خط_قرمز #به_قلم_فاطمه_شکیبا #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...
💔
برای حاجت #شهادت
شنیده شده که دعای #امام_رضا جان بسیار موثر است
کم هم نبوده اند #شهدایی که از مشهدالرضا، کربلایی و شهید شدند...
#شهید_حاج_حسین_خرازی
در کنار رزمندگان در مشهد مقدس
حرم امام رضا علیهالسلام
#شهادت_امام_رضا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
شهید شو 🌷
💔 حاج قاسم! بعد از تو.... #حاج_قاسم #مرد_میدان #استوری #پروفایل😍 #قاسم_سلیمانی #سردار_دلها #دلتن
💔
تو رسیدی به آرزوی خودت
چه کند این جهان تباهی را
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#استوری #پروفایل😍
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
AUD-20211007-WA0041.mp3
7.18M
💔
انگار دیگه تمومه می بارم اشک نم نم...
صفر خدانگهدار خداحافظ محرم✋
بانوایبرادر حسین طاهری
#شهادت_امام_رضا
#امام_رضا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#قرار_عاشقی
#استوری
میشه گوشی رو بدین امام رضا "ع"؟ 📞
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 حتی خیال بی تو شدن می کشد مرا... کارم به روزگار جدایی نمی کشد... حسین جان... #شب_جمعه #شب_جم
💔
حسین جان...
امسال که خوب نوکری نکردیم
ببخش ارباب...
پیراهن مشکی عزایتان را بااجازه شما و مادرتان در میاوریم
با اشک چشم شسته و می گذاریمش برای #فاطمیه
وصیت کرده ایم اگر عمرمان به نوکری برای مادرتان نرسید
لباس سیاه عزاداری، پناه تنهایی قبرمان باشد
#شب_جمعه
#شب_جمعه_ست_هوایت_نکنم_میمیرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
شهید شو 🌷
💔 باب ال#جواد، راه ورودی به قلب توست....♥ #شهید_جواد_محمدی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھد
💔
وای بر آنکس که در صحرای محشر سر از خاک بر دارد و نشانهای از جهاد در بدن نداشته باشد!
#شهیدآوینے
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #آه... هرچی که دارم و ندارم من از امام رضا گرفتم....♥ #استوری #آھ_ارباب... #آھ_یارضا... #آھ_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#آه...
خدا کنه
بیفته باز نگام به حرم...
#استوری
#آھ_ارباب...
#آھ_یارضا...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #سلامامامزمانم✋🏻 مولای مهربان غزل های من سلام سمت زلال اشک من،آقای من سلام نامت بلند و اوج ن
💔
#سلامامامزمانم✋🏻
و ما هنوز
همان یتیمان پدرگمکردهایم
که از فرط دنیازدگی
نمیدانیم به چه بلایی گرفتاریم
#السلامعلیکیاصـاحبالزمان
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#کپےبدونتغییردرعکس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
تبریک_ماه_ربیع_الاول
بشارت باد بر شما اتمام ماه صفر...
حلول ماه ربیع الاول، ماه آغاز زندگانی و حیات حقیقی، ماه شادمانی و سرور اهل بیت( صلوات الله علیهم اجمعین) و پیروانشان مبارك باد🌹🌹🌹
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#بسم_الله
أَفَلاَ يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ.
نمیخواید برگردید پیش خدا و ازش عذر
خواهی کنید؟
خدا مهربونهها، میبخشهها...
سوره مائده، آیه ۷۴
#یک_حبه_نور ✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #شیطان_میگه: عمرا بذارم کسی #نماز_شب بخونه😡 #تصویربازشود #توییت #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منا
💔
#شیطان_میگه:
بهترین ترفند من تشویق شماها در به تاخیر انداختن کار خیر و توبه است! تا پشیمونتون نکنم ول کن نیستم😏
نمونهاش همین☝️🏻
گذاشته بود ربعین بره پیاده روی و توبه کنه و با آه و ناله برگرده سمت خدا، اما نشد و حالا ناامید و حیرون و سر در گُمه😂
#تصویربازشود
#توییت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#دم_اذانی
خدایا تو را سپاس بابت برای رسیدن ربیع دلها🤲
خدایا تو را سپاس که بعد از غم و دلتنگی؛ شادی و فرح برای ما قرار دادی🤲
خدای تو را سپاس بابت ماه زیبای وحدت و عاشقی و دلدادگی🤲
تو راسپاس؛ تو را سپاس؛ تو را سپاس❤️
به امید ظهور و حضور در دولت کریمه ی حضرت حجة ابن الحسن🤲
چند نفس عمیق بکشید؛ با عشق برای کل جهان دعا کنید😊
به نیت پاکی درونی همگان:👇
💚یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ💚
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران (۵۱) إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_آلعمران
(۵۲) فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
پس چون عيسى از آنان (بنىاسرائيل) احساس كفر كرد، گفت: كيانند ياران من (در حركت) به سوى خدا؟ حواريّون (كه شاگردان مخصوص او بودند) گفتند: ما ياوران (دين) خدا هستيم كه به خداوند ايمان آوردهايم و تو (اى عيسى!) گواهى ده كه ما تسليم (خدا) هستيم.
✅ نکته ها
با اينكه بنىاسرائيل، زنده كردن مردگان و شفادادن كوران را از حضرت عيسى عليه السلام ديدند، ولى باز هم لجاجت ورزيده و كفر مىگفتند، به گونهاى كه به فرمودهى امام صادق عليه السلام، عيسى سخنان كفرآميز آنان را مىشنيد.
«حَواريّون» جمع «حَوارىّ» به معناى تغيير دهنده مسير است. حواريّون، كسانى بودند كه مسير انحرافى مردم را رها و به راه حقّ پيوستند. تعداد آنان دوازده نفر بود واسامى آنان در انجيل مَتى ولوقا آمده است. امام رضا عليه السلام فرمود: آنان افرادى بودند كه هم خود را پاك ونورانى كردند و هم براى پاك كردن ديگران كوشيدند.
🔊 پیام ها
- هوشيارى در شناخت افكار و عقايد مردم، شرط رهبرى است. «فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ»
- نفَسِ عيسى، مرده را زنده مىكند، كور مادر زاد را شفا مىبخشد، امّا انسانهاى لجوج از آن بهرهاى نمىبرند. «فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ ...»
- انبيا، گرفتار كفّار لجوج بودند و ياران اندك داشتند. «أَحَسَّ عِيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ»
- شناخت نيروهاى وفادار وسازماندهى وتمركز آنان وجداسازى جبههى حقّ از باطل، براى رهبرى و ادامه حركت او ضرورى است. «مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللَّهِ»
- تجديد بيعت با رهبرى الهى، ارزش سياسى، اجتماعى ودينى دارد. «نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ»
- انبيا، مردم را براى خدا مىخواهند، نه براى خود. «مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللَّهِ ... نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ»
- يارى كردن مناديان الهى، يارى خداوند است. «نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ»
- سبقت در حمايت از رهبران دينى، داراى ارزش است. با اينكه حضرت عيسى طرفدارانى داشت، ولى خداوند از ايمان حواريّون ستايش نموده، و اين به خاطر سابقه و صراحت آنان است. «مَنْ أَنْصارِي ... نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ»
- مقام تسليم در برابر خداوند، پس از مرحله ايمان است. «آمَنَّا بِاللَّهِ ... مُسْلِمُونَ»
- انبيا، شاهدان و گواهان عملكرد مردم در قيامت هستند. «وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔
حاج عبدالله ضابط (ره) :
آنـقـدر بـایـد بـدویــم
تــا وقـتـی امــام زمــان ( ارواحنا فداه ) آمـد
سـرمــان را بـالـا بگـــیــــریـــــــم و بـگـویـیـم :
آقا جـان بـیـشـتـر از ایــن جــان نـداشـتـیـم.🥀
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
هرروز صبح بدون استثناء #دعای_فرج و #زیارت_عاشورا میخواندند؛
شبها هم #سوره_واقعه را میخواندند ..
هر موقع به امام حسین و امام رضا علیهم السلام، سلام می دادند، میگفتند:
*🌹🍃یا امام زمان علیه السلام نگاهت را از من برنگردان🍃🌹*
#شهید_مسلم_خیزاب
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
Part07_نمایش من زنده ام.mp3
9.37M
💔
#ڪتاب_صوتی
قسمت هفتم...♥
#نمایش
#من_زنده_ام
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت19 رف
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت20 ...هرکسی، درجه زنده بودنش بستگی داره به این که چقدر به این منشاء زندگی نزدیکه! تو چقدر زندهای عباس؟ سوالش را زیر لب از خودم میپرسم. من چقدر زندهام؟ اصلاً زندهام یا مُرده؟ چرا تا الان این را از خودم نپرسیده بودم؟ این همه سال است که آیهالکرسی میخوانم و هیچوقت به جمله اولش فکر نکردم! تبلتم را از کیفم درمیآورم. دیگر باید نزدیک تدمر باشم؛ آن هم با این سرعتی که من گاز دادم. نقشه را باز میکنم و درحالی که یک چشمم به جاده است و چشم دیگرم به صفحه تبلت، مسیر را بررسی میکنم. چیزی تا #تدمر نمانده است؛ حدود پانزده کیلومتر. دارم نزدیک میشوم به سختترین قسمتِ کار: عبور از حائل بین داعش و نیروهای خودی! تقریباً سه ماه از آزادسازی دوباره تدمر میگذرد. تدمر، شهر استراتژیکی ست و برای همین، در طول یک سال چندبار بین داعش و دولت سوریه دست به دست شده. فروردین سال نود و پنج از دست داعش آزاد شد و آذر همان سال دوباره به دست داعش افتاد؛ اما ارتش سوریه با کمک نیروهای ایرانی، توانستند در ماه اسفند، دوباره تدمر را پس بگیرند. شاید یکی از جنبههای اهمیت تدمر، بقایای تمدن باستانی #پالمیرا بود که داعش با فروش قاچاقی عتیقههایش، میتوانست پول خوبی به جیب بزند. بخش زیادی از تمدن پالمیرا هم به دست داعش تخریب شد و داعش در قسمتهای بازماندهاش، اعدامهای دستهجمعی راه انداخت. این آخرین ایست بازرسی ست که به آن رسیدهام و حس خوبی نسبت به آن ندارم؛ برای همین است که قبل از رسیدن به ایست بازرسی، اسلحهام را درمیآورم و آماده میکنم؛ اما آن را پنهان نگه میدارم. به ماشین ایست میدهند و من برای این که حساس نشوند، روی ترمز میزنم. بدجور خستهام و چشمانم میسوزند؛ اما با دست یک نیشگون از خودم میگیرم که هشیار بشوم. اینبار دونفر در ایست بازرسی هستند. اصلش هم این است که دونفر باشند؛ ولی معمولا یک نفر میرود که بخوابد و یکی بیدار میماند. نمیدانم چرا اینها دونفرند؟ چهره هیچکدام شبیه مردم بومی سوریه و کلا مردم عرب نیست. یک نفرشان موهای قرمز دارد و پوست سپید ککمکی و دیگری موهای بور و چشمان روشن؛ هردو با سبیل تراشیده شده و ریش پرپشت. فکر کنم مرد موقرمز اهل چچن باشد؛ کارم زار شد.🙄 چچنیهایی که به داعش میپیوندند معمولاً داعشیهای دوآتشهای میشوند. زیر لب بسمالله میگویم. مرد موقرمز عقب میایستد و اسلحه کلاشینکفش را به سمت من میگیرد؛ و مرد موطلایی جلو میآید و کنار پنجره سمت راننده میایستد. اخمهایش را در هم میکشد و با عربیِ دست و پا شکسته میگوید: بطاقۀ المرور!(کارت مجوز تردد!) لبخند میزنم: علی عینی یا اخی.(چشم برادر.) کارت تردد را نشانش میدهم؛ اما نگاه گذرایی به آن میاندازد و دوباره آن را پس میدهد، بعد هم با نگاهی پر از خشم زل میزند به چشمانم. از رفتارش تعجب میکنم و مطمئن میشوم اتفاقی افتاده است. خونسردیام را حفظ میکنم و میگویم: ماذا حدث اخی؟(چی شده برادر؟) نگاهش تیزتر میشود؛ انگار میخواهد با تیزی نگاهش مغزم را بشکافد و داخلش را ببیند. میگوید: أين تذهب؟(کجا میری؟) اوه اوه...دارد به جای باریک میکشد. نگاهی میاندازم به مرد موقرمز که همچنان اسلحه را به سمت من گرفته و با اخم نگاهم میکند. میگویم: لدي مهمة سرية. لا أستطيع إخبارك.(ماموریت محرمانه دارم. نمیتونم به تو بگم.) سرش را تکان میدهد و اخمش غلیظتر میشود: إيراني مجوسي قتل أحد إخواننا في بوكمال. یجب أن نجده.(یه ایرانی مجوس یکی از برادران ما رو در بوکمال کشته. باید پیداش کنیم!) عربی را به سختی و با لهجه انگلیسی حرف میزند. میگویم: كيف يمكنني مساعدك؟(چه کمکی میتونم بکنم؟) ذهن و دستانم را برای درگیری آماده میکنم؛ اسلحهام هم آماده شلیک است. داد میزند: انزل! انت مشبوه!(پیاده شو! #تو_مشکوکی!) اگر پیاده بشوم، در بهترین حالت اسیرم میکنند و بعدش دیگر معلوم نیست شانس نجات داشته باشم؛ با عصبانیت و شکی که اینها دارند هم نمیشود با زبان چرب و نرم دورشان زد. باید همینجا حلش کنم. دوباره داد میزند: انزل و إلا سأطلق!(پیاده شو وگرنه شلیک میکنم!) دیگر چارهای نیست. نگاهی به مرد موقرمز میاندازم که آماده شلیک است. باید فکری برای او هم بکنم... نفس عمیقی میکشم و در کسری از ثانیه، اسلحه را درمیآورم و ماشه را میچکانم. حتی نگاه نمیکنم تیرم به کجا خورد، سریع تمام تنهام را میاندازم به سمت صندلی کمکراننده؛ چرا که میدانم الان مرد موقرمز تیربارانم میکند. #ادامه_دارد... #خط_قرمز #به_قلم_فاطمه_شکیبا #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...
💔
شهدا عاشق اند
معشوقشان خداست
شاگردند
معلمشان #حسین(علیه السلام)است
معلم اند...
درسشان #شهادت است
مسلح اند سلاحشان #ایمان است
مسافرند،مقصدشان لقاءالله است
مستحکم اند،تکیه گاهشان #خدا است
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞