قسمت دوازدهم شهرنامه منتشر شد.
در تلاش بودیم مباحثی که در این قسمت صحبت شد را از زوایای دیگر بررسی کنیم و برای شما پوشش دهیم🌷
@shahr_naame
‼️ اگر هرکدام از درامدها را نخواندهاید یا قصد مرور دارید میتوانید روی لینک مدنظر کلیک کنید:
🔹دعوتنامه کانال شهرنامه
🔸طهمورث دیوبند۲/۲: پیدایش خط و امکان گسترش هویت تاریخی انسان
🔹مهاجرتهای هول انگیز
🔸خط و هویت تاریخی انسان
🔹صوت قسمت دوازدهم
🔸سیر پیدایش خط
🔹آنچه در قسمت دوازدهم خواهیم دید
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naameم
ناخوداگاه جمعی و کهن الگوها
از نظر یونگ، روانکاو برجسته قرن بیستم، انسانها علاوه بر ضمیر ناخودآگاه شخصی، یک ضمیر ناخودآگاه مشترک جمعی نیز دارند که در انسان ها هست و نسل به نسل به ارث می رسد.
⚜️کهن الگوها ساختارهایی در روان انسان هستند که از این ناخودآگاه جمعی سرچشمه گرفته اند. این کهن الگوها بیش از هر چیز در اساطیر که نوعی رویاهای مشترک و جمعی میان انسانها هستند ظاهر می شود.
کهن الگوها فراوانند:
پیر خردمند، مادر، پدر، آنیما و آنیموس، قهرمان، نوزایی و ...
⚜️این کهن الگوها در شخصیتها و وقایع اساطیری ظاهر شده اند و به انسان بدوی کمک می کرده اند تا خود را در جهان بشناسد.
برای آشنایی با ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها، ویژه #برنامه_نوروزی_شهرنامه را ببینید.
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
فرافکنی و بازیابی جهان درون در دنیای بیرون
📌فرافکنی به معنای بازتاب دادن عناصر درونی روح و روان بر اشیاء و وقایع جهان بیرون است.
📌فرافکنی در کنار این که می تواند بی اندازه در رشد معنوی انسان موثر باشد، منشأ بسیاری از مشکلات و دردهای انسان نیز هست.
📌اسطوره ها حاصل فرافکنی کهن الگوهای درونی بر جهان بیرون هستند. در واقع انسان بدوی به وسیله اسطوره، خویشتن را در آیینه جهان نظاره می کرده است.
بنابراین اگر چه اساطیر شاید دانش درستی درباره زمین و آسمان و جهان به دست ندهند اما بینش عمیقی نسبت به درون انسان در آنها وجود دارد.
برای آگاهی مفصل تر از این ماجرا، قسمت نوروزی (۱۳) شهرنامه را ببینید.❤️
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
کهن الگوی نوزایی (تولد دوباره)
🚨یکی از کهن الگوهای مهم، «نوزایی» است. نوزایی یا تولد دوباره، حاصل میل انسان به رشد، تحول و پوست اندازی و شروع زندگی جدید است.
هر قهرمان اساطیری در ابتدای شروع سفر خویش، نوزایی را تجربه می کند. تجربه نوزایی معمولا با قرار گرفتن قهرمان در جایی شبیه به رحم مادر و خروج از آن ظاهر می شود.😍
غار، چاه، زندان، بیهوشی و ... شکلهای استعاره ای رحم مادر هستند که خبر از وقوع نوزایی می دهند.
برای انسان امروز، نوروز چیزی جز برهم کنش اتمها، مولکول ها، اجرام و دی ان ای ها نیست. 😐🤔
اما برای انسان دیروز، نوروز بازتاب نوزایی و نیاز انسان به رشد و تحول معنوی است. در واقع تحول طبیعت این فرصت را برای انسان فراهم می کرده است تا به نوزایی و تولد دوباره معنوی بیندیشد.
✅ سرچشمه تقدس نوروز همین مساله است.
🔴برای آگاهی بیشتر از ماجرای نوروز و ارتباط آن با نوزایی، قسمت نوروزی شهرنامه (#قسمت_سیزدهم) را ببینید.
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
چرا در شاهنامه انسان خط را از دیوها می آموزد؟ 🤔
نویسنده: محمد علایی (از همراهان کانال شهرنامه)
طول نوشته: حدود ۵۰۰ کلمه
مدت زمان تقریبی مطالعه: ۵ دقیقه
(این مطلب اشاره به پرسش پایانی #قسمت_دوازدهم دارد)
اسطوره ها پدیدههایی پیچیده هستند که جنبه های مختلفی از زندگی انسانی را در بر میگیرند و به همین خاطر، از طرق مختلفی میتوان آنها را تفسیر کرد.🙂
🔰 یکی از روش های تفسیر اسطورهها، نگاه تاریخی به آن هاست که اساطیر را ثبت داستانی وقایع تاریخی میداند که پیش از شروع ثبت رسمی تاریخ برای یک قوم یا جامعه رخ داده است.
🔰 برای مثال در اساطیر ایران نقل شده است که در دوران جمشید خداوند سه بار به زمین وسعت بخشید تا جا برای جمعیت جهان که به سرعت در حال افزایش بود باز شود؛ برخی محققان این داستان را اشاره به سه دوره مهاجرت اقوام آریایی از زادگاهشان به فلات ایران دانستهاند که با کشف مناطق جدید و به نوعی گسترش یافتن ((زمین)) برای آنها همراه بود.
🔰 ناگفته پیداست که از این دیدگاه، اساطیر میتوانند به ما اطلاعات ارزشمندی درباره دوره هایی که هیچ راه دیگری برای شناخت آنها در اختیار نداریم بدهند.
این نوع نگاه میتواند فهم جدیدی درباره ریشه دیوان در اساطیر ایرانی به ما بدهد.
🔰 طبق شواهد برجا مانده دیوان در اصل گروهی از خدایان اقوام هندوایرانی(شاخهای از اقوام ایرانی که بعدها از هند تا ایران ساکن شدند) بودهاند که بیشتر به عنوان خدایان جنگ شناخته میشدهاند. به تدریج، این گروه در نزد اقوام ایرانی به عنوان خدایان شر و سپس خادمان اهریمن شناخته شدند و در برابر اهورامزدا و ایزدان خادم او قرار گرفتند. ایرانیان اقوامی که با آنها دشمنی داشتند را عموما ((دیویسنا)) یعنی مردمی که به جای خدایان، دیوان را می پرستند، میدانستند؛ در گذر زمان بعضا خود مردم این اقوام نیز به عنوان دیوان و لشکریان اهریمن معرفی شدند؛ برای مثال درگیری ایرانیان با مردم مازندران سبب شد تا آنها را به عنوان دیو بشناسند.( مازندران، جایگاه دیوان، که در شاهنامه نیز به آن اشاره میشود احتمالا در اصل به محلی در شرق ایران اشاره داشته و سپس درگیری با مردم مازندران امروزی سبب میشود تا این نام به محل زندگی آنها اطلاق و خودشان به عنوان دیو شناخته شوند.)
✅ علت اینکه یاد دادن خط به دیوان نسبت داده میشود را نیز میتوان در توضیح بالا جست و جو کرد. فرهنگ هند و ایرانی در اصل فرهنگی شفاهی بوده است و خط در آن جایگاهی نداشته است. هنگامی که آریائیان در ایران ساکن شدند به تدریج از طریق اقوام بینالنهرینی که همسایه غربی آنها بودند با خط و نوشتن آشنا شدند و با اقتباس خطوط آنها و اصلاح آنها متناسب با نیازهای خودشان صاحب خط شدند؛ مهمترین اقدام در این راستا اقتباس خط میخی آرامی و استفاده از آن برای نگارش فارسی باستان در دوران هخامنشی بوده است.
از سوی دیگر، تاریخ به ما از درگیریهای قدیمی بین ایرانیان و بین النهرینیها، حتی قبل از دوران هخامنشی، خبر میدهد.
🔰بر این اساس، بعید نیست فرایند اقتباس خط از اقوام بین النهرینی به صورت یادگیری خط از دیوان در خاطره جمعی ایرانیان ثبت شده باشد؛ امری که حتی در شاهنامه نیز بازتاب یافته است. البته در نظر داشته باشید که این تنها یک تفسیر ممکن از این اسطوره است و به خاطر نبود منابع دیگر، سنجش اعتبار آن نیز با قطعیت کامل ممکن نیست.
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 دوره طهمورث دیوبند به پایان رسید
در این انیمیشن کمیک به خوبی اتفاقات دوره پادشاهی طهمورث بهطور خلاصه به تصویر کشیده شده.
🔹️اگر به تازگی به شهرنامه پیوستهاید و فرصت دیدن قسمتهای قبلی شهرنامه را ندارید این انیمیشن را ببینید و از قسمتهای بعدی همراه ما باشید ❤️
🔸️همچنین میتوانید با دیدن قسمتهای یازدهم و دوازدهم شهرنامه که در خصوص پادشاهی طهمورث هست همراه شهرنامه باشید 👇
قسمت یازدهم: دیو چو بیرون رود فرشته درآید
قسمت دوازدهم: پیدایش خط و امکان گسترش هویت انسان
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
🌹سلام و درود بر همه دوستان و همراهان شهرنامه
🖌به عنوان کمک به ساخت بهتر قسمت بعدی برنامه، لطفا رباعیاتی از خیام رو که خیلی دوست دارین برای بنده در شخصی بفرستید. همین طور بنویسید که به نظرتون این رباعی چی می خواد بگه.
✅همون طور که تو آخر قسمت ۱۲ شهرنامه گفته شد، قسمت بعدی شهرنامه یه مقایسه و تحلیل خیلی جذاب با موضوع رابطه شعر «فردوسی» و «خیام» داریم. دو شاعری که در نگاه اول از هم خیلی دور به نظر می رسن. انگار یکی شاعر حماسه و زندگیه و دیگری شاعر مرگ و پوچی جهان و سرخوشی.
❗️🤔اما آیا واقعا این دو این قدر از هم دورند؟
👨🏫دیروز سر کلاس ادبیات فارسی دبیرستان، بحث کنایه بود. به بچه ها گفتم یکی از شگفت انگیزترین توانایی های انسان، قابلیت سخن گفتن و فهم سخن کنایی است. همین چیزی که شاید خیلی پیش پا افتاده به نظر بیاید یکی از عمیق ترین مسائل فلسفی است.
💡دیدم سخنم چندان تاثیری در بچه ها نداشت. به ذهنم رسید عینا پیچیدگی کنایه را به بچه ها نشان دهم. پس یک گفت و گوی کنایی با یک هوش مصنوعی ترتیب دادیم. بخشی از حاصل کار را می بینید.
💡💡دوزاری بچه ها نسبت به شگفت انگیزی کنایه افتاد. 😅😎
@shahr_naame
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی
بابی انت و امّی
گوییا هیچ نه همّی به دلم بوده، نه غمّی
بابی انت و امّی
«شهریار»
فرا رسیدن شهادت مولای متقیان علی (ع) تسلیت باد🖤
@shahr_naame
✅این متن را (که به نظرم یکی از بهترین متونی است که نوشته ام و بسیار دوستش دارم) چهارسال پیش نوشتم و اکنون به مناسبت روز قدس بازنشر می کنم:
📜بازمانده : تجلی موسی در خانه فرعون
⏱مدت زمان تقریبی مطالعه: ۱۰ دقیقه
قسمت1⃣از 2⃣
✅غیر از راهپیمایی روز قدس، آیینی دیگر هست که در جمعه آخر ماه رمضان بنده به شدت به آن پایبندم و آن دیدن فیلم سینمایی «بازمانده»، اثر ماندگار مرحوم سیف الله داد است که لاجرم توسط یکی از شبکه های متعدد سیما پخش می شود. (محض احتیاط جهت انجام این فریضه، یک نسخه از فیلم روی لپ تاپ بنده💻 موجود است که به لطف صدا و سیما📺 تا کنون نیازی به آن نشده است).
🌼از زمان کودکی تا کنون این رسم در خانواده ما کم و بیش اجرا شده است؛ سالهای کودکی را خوب به یاد دارم که به صورت دسته جمعی از تنها تلویزیون کل فامیل در خانه پدربزرگ، بازمانده را می دیدیم. یادم است که مادر، موقع تماشای فیلم گاهی لبه روسری اش را جلوی چشمانش می گرفت و وقتی بر می داشت، روسری از اشک خیس خیس بود. این غیر از سکانس درخشان پایانی فیلم بود که طنین قرائت «آیت الکرسی» صفیه، در لحظات قبل از شهادت، هق هق همه را در می آورد و دیگر کسی به فکر پنهان کردن اشکهایش نبود. تکرار مکرر این داستان در تمام این سالها، نتوانسته فوران احساس و عاطفه را خاموش کند و هنوز حس خانواده ما کم و بیش همان است که بود.
🌹راز این ماندگاری را باید ورای اموری همچون کارگردانی یک دست و هنرمندانه، بازی های خوب (به خصوص بازیگر نقش «صفیه»، نقش اول فیلم) و موسیقی فوق العاده مجید انتظامی جست. (گرچه بدون اینها نیز اثر ماندگاری تولید نمی شد و بلکه این صورتها در بدنه اصلی داستان روح دمیده). 💐برگ برنده اصلی «بازمانده»، سبک روایت و قصه گویی آن است. روایتی که تا دل قصه های کهن بشری پیش می رود و داستان را از مواجهه ای عربی_عبری و یا حتی اسلامی_یهودی فراتر برده و به داستانی انسانی فطری تبدیل می کند که برای همه قابل فهم و احترام است. هدف بنده از نگارش این متن پرداختن به این وجوه داستان «بازمانده» است:
🌿یکم: ارض در زبان عربی «مؤنث» است. در زبان فارسی به وطن «مام میهن» می گوییم و او را مادر خود می دانیم. این نام گذاری بی سبب به نظر نمی رسد. سرزمین و میهن، بستر رشد انسان است. امکانات و استعدادهایش را در اختیار آدمی می گذارد و انسان در دامان او رشد می کند. سرزمین همچون ماده (به معنای فلسفی کلمه (قوه و قابلیت)) خود را در اختیار آدمی می گذارد تا فاعلیت انسان به فعلیت برسد. میهن، مادر است و از سوی دیگر، مادر، میهن است. مادر ریشه است و بستر رشد. خودش را فدا می کند تا انسان ببالد و در هنگام غمها مأمن و پناه و منزل آدمی است. صفیه در فیلم «بازمانده» در نقش مادر دکتر، همان سرزمین فلسطین است.
دغدغه اصلی او نه مبارزه و مقاومت که حفظ خانواده و فرزندان است. در ابتدای داستان او حتی با شوهر مبارزش دقیقا به خاطر مشی و شیوه مبارزه مشکل فراوان دارد در حدی که زندگی مشترکشان از هم پاشیده به نظر می رسد. او به خاطر حفظ فرزند و نه مبارزه به حیفا که به تازگی اشغال شده است می رود تا دکتر (پسرش) و خانواده را به خروج از حیفا و به نوعی فرار از آن و مهاجرت به غزه دعوت کند. پس از شهادت دکتر و زنش، او تنها به نجات فرحان (نوه نوزادش) می اندیشد که به چنگ خانواده ای اشغالگر افتاده است. در مسیر اتفاقات داستان، مادر می فهمد که تنها راه نجات خانواده و فرزندان مقاومت و شهادت است. هنر داستان همین جاست که یک مادر و در راستای وظایف مادری به مقاومت و شهادت می رسد. مردان آرمان طلبند و مبارزه جو اما آرمان مادر، خانواده است.
🌿او در پایان داستان دیگر تنها به فرحان نمی اندیشد بلکه خود را فدای تمام فرحان های فلسطین می کند. چرا که او دیگر تنها مادر فرحان نیست. او مادر تمام فلسطین است. او خود میهن و خود فلسطین است.
🌼دوم: خانواده اشغال گر «کوشن» پس از شهادت دکتر و همسرش خانه آنها را اشغال می کنند. آنها عقیم و نازا هستند. این ذات اشغال گر است که عقیم باشد. مادر میهنی که آن را اشغال کرده اند متعلق به آنها نیست، از این رو اشغال گر نازاست و آینده ای ندارد. آنها فرزند نوزاد بازمانده دکتر یعنی فرحان را به فرزندی می گیرند و نام آو را «موشه» می گذارند. موشه تلفظ عبری همان «موسی»است. موسایی که در کودکی سر از منزل فرعون در آورد و در جوانی دودمان فرعون را بر باد داد. کنایه آمیز آن که موسای فیلم بازمانده در منزل خودش اسیر فرعونی است که خود را پیرو موسای کلیم می داند. اشاره بازمانده به داستان موسی آن گاه پررنگ تر می گردد که «موشه»یا همان فرحان به آغوش صفیه (مادربزرگش) که خود را دایه او معرفی می کند باز می گردد؛ همچون موسی که مادرش به عنوان دایه او را در آغوش می کشد.
@shahr_naame
🌿🌿بازمانده: تجلی موسی در خانه فرعون🌿🌿
قسمت 2⃣ از 2⃣
🌻🌻خانواده اشغالگر کوشن سینماگرند و قرار است فیلمی بسازند با موضوع کودکی که خانواده فلسطینی اش او را رها کرده اند و خانواده ای یهودی و مهاجر پیدایش می کنند و با مهربانی و از خودگذشتگی نجاتش می دهند و به فرزندی می گیرند. این همان روایت جعلی اشغالگران است از اشغال سرزمین دیگران
برای تصاحب آینده شان.
🌺صفیه چندین بار اقدام به فرار با فرحان می کند اما هر بار ناموفق است. در روند داستان می فهمیم که تمامی این شکستها تقدیر خداوند است تا صفیه و فرحان همراه با کوشنها در قطاری حامل سرباز و مهمات عازم تل آویو شوند. قطاری که باید توسط صفیه منهدم شود. صفیه ای که حالا و در کش و قوس شکستها و تلاشها به اندازه مادر تمام فرحان ها بزرگ شده است. شکستهایی که کلاس درس خداوند بود برای بزرگ شدن صفیه. برای مقاوم شدن فلسطین. در فراز پایانی صفیه با چشمانی که جمع اطمیان، آرامش و نگرانی است، ضامن بمب جاسازی شده در چمدان را می کشد و در حالی که فرحان را در آغوش دارد شروع به قرائت «آیت الکرسی» می کند. این جاست که درس توحید در میان عظمت واقعه هویدا می شود: اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ (هیچ خدایی جز الله نیست. همو که زنده و پایدار است) لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْم (خواب او را در بر نمی گیرد (همه این ظلمها و جنایتها و تلاش ها شکستها و پیروزیها را می بیند))...
صفیه با فرحان از قطار بیرون می پرد. در حالی که زخمی و خونین است، نگاه نگرانش به فرحان دوخته شده است که گریه می کند. نور انفجار قطار چهره اش را روشن می کند. مادر خود را فدا کرده است تا «موسی» به عنوان آخرین بازمانده، باقی بماند. موسایی که باید در آینده خود را برای مقابله با فرعون آماده کند...
ٌ🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@shahr_naame
شهرنامه قسمت سیزدهم.mp3
30.01M
ویژه برنامه نوروزی: اساطیر چه میگویند؟
#قسمت_سیزدهم
✅️ صوت قسمت سیزدهم شهرنامه
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
آنچه در #قسمت_چهاردهم شهرنامه خواهیم دید:
🔹روان: آن مینوی گیتی نشین
🔹جمشید و چهار دوران پنجاه ساله پر زحمت
🔹اولین پنجاه سال: ساخت سلاح و تجهیز ارتش
🔹نقش امنیت در تاسیس پادشاهی جمشید
🔹توضیح قطعه ای گم شده از تاریخ تمدن در شاهنامه
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
قسمت سیزدهم شهرنامه منتشر شد.
در تلاش بودیم مباحثی که در این قسمت صحبت شد را از زوایای دیگر بررسی کنیم و برای شما پوشش دهیم🌷
@shahr_naame
‼️ اگر هرکدام از درامدها را نخواندهاید یا قصد مرور دارید میتوانید روی لینک مدنظر کلیک کنید:
🔸دعوتنامه کانال شهرنامه
🔹اساطیر چه میگویند؟ (لینک قسمت سیزدهم)
🔸ناخوداگاه جمعی و کهن الگوها
🔹فرافکنی و بازیابی جهان درون در دنیای بیرون
🔸کهن الگوی نوزایی (تولد دوباره)
🔹چرا در شاهنامه انسان خط را از دیو ها میآموزد؟
دوره طهمورث دیوبند به پایان رسید (انیمیشن کمیک)
🔸تجلی موسی در خانه فرعون
🔹صوت قسمت سیزدهم شهرنامه
🔸آنچه در قسمت چهاردهم شهرنامه خواهیم دید
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم🔹
👇 @shahr_naame
جمشید: شهریار موبد
#قسمت_چهاردهم
✅ برای تماشای این قسمت از برنامه به کانال ما از طریق این لینک مراجعه کنید👇
آپارت: https://www.aparat.com/v/ymuza
یوتیوب: https://youtu.be/VblXZS4bc8Y
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜جمشید: افسانه ای ماندگارتر از واقعیت
⚜ نام جمشید برای ایرانیان بسی بزرگ و ماندگار بوده است. تا جایی که وقتی باگذر ایام، سلسله های پادشاهی باستانی همچون هخامنشیان به فراموشی سپرده می شوند، رفته رفته این تصور در ذهنشان می نشیند که آثار شگفت انگیز به جای مانده از دوران کهن باید همان تخت و بارگاه اسطوره ای جمشید باشد که در قصه ها شنیده اند. این گونه نام "تخت جمشید" که از اساطیر گرفته شده است بر واقعیت پیشی می گیرد.
برای آشنایی با این پادشاه اسطوره ای قسمت چهاردهم شهرنامه را ببینید: لینک
@shahr_naame
⁉️قسمت مربوط به مقایسه شعر خیام و فردوسی چه شد؟
✅۲۵ و ۲۸ اردیبهشت در تقویم ایران، روزهای بزرگداشت دو شاعر بزرگ ایران زمین یعنی فردوسی و خیام است.
نزدیک بودن این مناسبتها، بهانه و فرصت فوق العاده ای است که آن قسمت را به عنوان یک ویژه برنامه در روزهای بین ۲۵ تا ۲۸ اردیبهشت، منتشر کنیم.
@shahr_naame
شهرنامه (تحلیل شاهنامه، مثنوی)
استراتژی نظامی و امنیتی جمشید
بنابر روایت شاهنامه، جمشید در چهار دوره پنجاه ساله، پروژه های بزرگی را برای سروسامان دادن و آباد کردن تمدن انسانی، آغاز می کند و به سرانجام می رساند.
در نخستین پنجاه سال، تمرکز او بر ساخت تجهیزات نظامی و ایجاد اقتدار امنیتی است:
نخست آلت جنگ را دست برد
در نام جستن به گردان سپرد
🔰 فردوسی را از این جهت می توان هم عقیده با «هابز» و بسیاری دیگر از متفکران سیاسی دانست که «امنیت» را زیرساخت اصلی حکومت می دانند. تجربه آسیبهایی که انسان ها از ناحیه دیوها به دلیل نداشتن ابزار جنگ و آشنا نبودن با فنون رزم دیده اند، قاعدتا در این تصمیم جمشید موثر بوده است.
⁉️ اما آیا می توان استراتژی نظامی او را از خلال ابیات کوتاه این بخش از شاهنامه، حدس زد؟
فردوسی ساخته شدن این جنگ افزارها را به این دوران نسبت می دهد:
1- خود : کلاه خود
2- زره
3- جوشن: لباس محافظ فلزی که همان کار زره را می کند ولی مانند زره بافته نمی شود.
4-خفتان: لباس کلفتی که زیر زره و جوشن می پوشیده اند.
5- تیغ: شمشیر و خنجر
6- برگستوان: لباس محافظ اسب
🔰در میان تمامی جنگ افزارهای نام برده شده، تنها تیغ است که حالت تهاجمی دارد و دیگر جنگ افزارها همه برای دفاع از جان سربازان به کار می آید. از این رو می توان حدس زد که در استراتژی نظامی جمشید، «دفاع» اولویتی اساسی دارد. گویی که لشکر او بیشتر برای دفاع از مرزها سامان یافته اند تا تهاجم و کشتار.
مصراع پایانی این قسمت، می تواند گواهی حدس ما باشد:
چو خفتان و تیغ و چو برگستوان
همه کرد پیدا به روشن روان
فردوسی منشأ پیدایش این جنگ افزارها را «روان روشن» می داند. روان روشن، حیات طلب است نه نابودگر. ابزار جنگی برای شخص و ملتی که روح نورانی و روشنی دارد، وسیله حفظ حیات است نه تسلط بر دیگران و نابودی آنها.
✅ برای آشنایی با این بخش از روایت پادشاهی جمشید، قسمت چهاردهم شهرنامه را ببینید:
آپارات: https://www.aparat.com/v/ymuza
یوتیوب: https://youtu.be/VblXZS4bc8Y
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
روان: این مینویِ گیتی نشین
🔰در هستی شناسی آیینهای ایران باستان، جهان مخلوقات از دو عالَم تشکیل شده است: مینو و گیتی. مینو جهان برین است با موجوداتی برتر و گیتی همین جهان زیرین است. موجودات مینوی بسی قدرتمندتر از گیتی نشینانند. البته به یاد داشته باشیم که در اندیشه های اساطیری ایران باستان، مینوی بودن به معنای متعالی بودن نیست؛ بلکه علاوه بر امشاسپندان و ایزدان که موجوداتی مقدس و پاکند، اهریمن یا همان «انگره مینو» یا «روح تخریبگر» و دیوان و سردیوان نیز موجوداتی مینوی هستند.
🔰انسان، در گیتی ساکن است اما موهبتی از جانب اهورامزدا به او عطا شده است که او را به جهان برین یا همان مینو، متصل می کند. این موهبت ویژه «روان» است. روان که مستقیما از اهورامزدا الهام گرفته است و یکتاپرستی و دوری از دروغ در عمق آن قرار داده شده است، راهنمای انسانی است که در جهان پر از تاریکی و تضاد گیتی قرار گرفته است. به این ترتیب «انسان» تنها موجودی است که «روان» دارد و به کمک آن هم در گیتی حضور دارد و هم در مینو. گویی که انسان تنها موجودی است که امتداد هستی او از گیتی تا مینو گسترش یافته است.
🔰فردوسی با درکی عمیق از انسان، ابتکارات نیکوی آدمیان را به «روان» نسبت می دهد و از زبان جمشید، هدف برپایی «شهر» را ره یافتن آدمی به «روان روشن» می داند:
بدان را ز بد دست کوته کنم
روان را سوی روشنی ره کنم
🔴برای آشنایی با بخش اول از پادشاهی جمشید و دیدگاه او درباره آرمان شهری که به دنبال پرپایی آن است، قسمت چهاردهم شهرنامه را ببینید:
آپارات: https://www.aparat.com/v/ymuza
یوتیوب: https://youtu.be/VblXZS4bc8Y
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
شهرنامه قسمت چهاردهم.mp3
11.8M
جمشید شهریار موبد
#قسمت_چهاردهم
✅️ صوت قسمت چهاردهم شهرنامه
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
آنچه در #قسمت_پانزدهم شهرنامه خواهیم دید:
🔹پنجاه سال دوم: پدید آمدن پوششهای رنگارنگ
🔹پنجاه سال سوم: تقسیم مردم به چهار طبقه:
۱- آثوربان (کاتوزیان): روحانیون و پرستندگان
۲- نیساریان: نظامیان
۳- کشاورزان: آزادگان مولد
۴- پیشه وران و صنعتگران: دست ورزان پر اندیشه
🔹کشاورزی نه فقط منبع غذا، بلکه منبع فرهنگ
تفاوت تمدنهای شکارچی- دوره گرد با شهرهای کشاورز- دامدار
🔹ایران: سرزمین آزادگان خلاق
🔹”فرهنگ" ایرانی چه ارتباطی با زیست شهری و اقتصادی ایرانیان داشته است؟
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
قسمت چهاردهم شهرنامه منتشر شد.
در تلاش بودیم مباحثی که در این قسمت صحبت شد را از زوایای دیگر بررسی کنیم و برای شما پوشش دهیم🌷
@shahr_naame
‼️ اگر هرکدام از درامدها را نخواندهاید یا قصد مرور دارید میتوانید روی لینک مدنظر کلیک کنید:
🔸دعوتنامه کانال شهرنامه
🔹جمشید شهریار موبد (لینک قسمت چهاردهم)
🔸جمشید افسانهای ماندگارتر از واقعیت
🔸استراتژی نظامی و امنیتی جمشید
🔹روان این مینوی گیتی نشین
🔸صوت قسمت چهاردهم شهرنامه
🔹آنچه در قسمت پانزدهم شهرنامه خواهیم دید
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
پادشاهی جمشید ۲: پدید آمدن طبقات جامعه
#قسمت_پانزدهم
✅ برای تماشای این قسمت از برنامه به کانال ما از طریق این لینک مراجعه کنید👇
آپارت: https://www.aparat.com/v/Fd9kN
یوتیوب: https://youtu.be/esayvKyXQ58
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame