فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 به فدای نامت...
🎤 حاج مهدی رسولی
#امام_زمان (عج)
#نیمه_شعبان
.
http://eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور،مهدویت وشهدا💫
9.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حدیث_روز ✨
❇️ إمام رضا سلام الله علیه فرمود ؛
إِنَّ اللهَ تَبارَكَ و تَعالى يُعتِقُ فی هذا الشَّهرِ رِقابا مِن النّارِ لِحُرمَةِ شَهرِ رَمَضانَ.
♦️همانا خداوند متعال ، در اين ماه (شعبان) ، به احترام ماه رمضان ، بسيارى را (از آتش جهنّم) آزاد میكند.
📚عیون أخبارالرضا ۲ / ۵۱
🍃🌺چهارشنبه تون متبرک به لطف و عنایت حضرت سلطان ابالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام.
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ایستادن برای نام امام زمان (عج)
🔹🔸حجت السلام والمسلمین حسینی قمی
⁉️ چرا هنگام شنیدن نام امام زمان(عج) می ایستم و دست روی سر می گذاریم؟
▫️استاد حسینی قمی با استناد به یک روایت تاریخی دلیل این عمل را توضیح می دهند.
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَج
♥️ صاحب الزمان دوستت دارم ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ😍
قشنگی های زندگی تو اخرالزمان 🤩
همه ما یک مبارزیم 😎🤺
یکی که همیشه در حال جنگ با دشمنِ اصلیشه 👊🏽
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
لطفاوارد گروه بعدی شوید
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۵) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت دویست و چهل و پنجم:عملیات نیدو و شع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۶)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل و ششم:عملیات نیدو و شعار یا زهرا(۲)
♦️فرمانده از ما خواست ساکت بشیم و شروع کرد به تهدید کردن ولی بچهها اصلا اعتنا نکردن و با صدای بلندتر و هماهنگ به شعار یا زهرا رو ادامه دادیم. میدونستیم حضرت زهرا (س) خودش به داد زندانیها و همه ما میرسه و کمکمون می کنه. اون بعثی خبیث وقتی دید کار داره خراب میشه و اگه گزارش به مقامات بالا برسه احتمالاً کار براش مشکل می شه، گفت خیلی خوب ساکت بشین آزادشون میکنیم.
🔸️عنایت حضرت زهرا شامل حالمون شده بود و به فریاد فرزندای گرفتارش رسید. درِ زندان رو وا کردن و بچهها رو که غرق در کثافت شده بودن و از شدت گرما و کتک کاری بیحال بودن و بدناشون همه سیاه و کبود بود رو از شکنجهگاه بیرون آوردن. اجازه بهش دادن که برن حموم و بچههای ما هم لباس تمیز بهشون دادن و به لطف بی بی دو عالم برگشتن سرِ جاهاشون تو سوله ها.
این مسئله عاملی شد برای پیوند بیشتر بین ما و سولهها که اکثرا ارتشی بودن و همدلی بین ما و اونها دو چندان شد.
🔻شکستن دهان منافق🔻
🔸️بعضی در اسارت شده بودن#سمبل_مقاومت و نترسی. یکی از اونها جوهر محمدیان بچه اسلام آبادِ غرب بود. جوهر از پاسدارای قدیمی بود که دو تا بچه داشت و بچه سومش تو راه بوده که اسیر شده بود و نمیدونست بچهش پسره یا دختر یا اصلا سالم بدنیا اومده یا نه. سی و خورده ای سالش بود و سرِ بی باکی داشت. از کسانی بود که علاقه ویژه ای به حضرت امام خمینی(ره)داشت و کوچیکترین بی احترامی به امام رو نمی تونست تحمل کنه.
⚡روزی یکی از جاسوسها در حضورش به امام توهین کرده بود. نمی دونست جوهر چجور آدمیه و الّا به گور باباش میخندید که همچین غلطی بکنه. جوهر با مشت کوبیده بود توی دهانش و فکشو پایین آورده بود. بچه ها هم دخالت کردن و بهش گفتن اگه چیزی به بعثیها بگه تکه پارهش می کنن. بیچاره با فکِ آویزون تا مدتها درد میکشید و مثل موش مرده یه گوشهای کز میکرد و تا آخر هم جرات نکرد بِره گزارش بده. به شوخی بین خودمون میگفتیم این نتیجه دهن لقی کردنه. جوهر شده بود قهرمان مشت زنی و مثل محمدعلیکلی که فکِ جوفریزر رو پایین آورد، کاری کرد موندگار...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۷)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل و هفتم:زورکی خوش باشید و برقصید(۱)
🍂آخرین عید نوروز اسارت (نوروز۶۹) از راه رسید. بچهها در تدارک برگزاری جشن بودن. آسایشگاهها رو تمیز کردیم. لباسها رو با گذاشتن زیر پتو اتو زدیم و بعضی شعر و سرود و بعضی جوک و لطیفه و تعدادی هم تئاترِ طنز و خنده دار آماده میکردن و یه نفر هم داشتیم که شعبده بازی بلد بود و یه سری شیرینکاری انجام میداد و در نوع خودش و بدون امکانات شعبده بازی جالب بود.
🔹️عدهای هم با کمک آشپزها از حداقل امکانات مثل خمیرداخلِ صمون و کمی روغن و شکر، شیرینی آماده میکردن. بعثیها که هیچ بهانه ای برای بر هم زدن عید و شادی ما نداشتن، یه ترفندِ شیطانی به ذهنشون رسیده بود و برای ما شدن دایه از مادر مهربونتر و وانمود میکردن که مثلا میخوان کاری بکنن که خیلی بهمون خوش بگذره و خوش بحالمون بشه.
⚡روز عید شد و ما از قبل برای برگزاری جشنِ روزِ عید نوروز از عراقیها اجازه گرفته بودیم. سال تحویل شد و برای اولین بار در اسارت همه دور هم جمع بودیم و میخواستیم یه جشن حسابی برگزار کنیم و شادی کنیم. شیرینی بین بچهها تقسیم شد و گروه سرود یه سرود شاد اجرا کردن و رفیق شعبده بازمون، یه شعبده بازی حسابی راه اندخت و یه تئاتر طنز هم اجرا شد. داشت حسابی بهمون خوش می گذشت که بعثیها اومدن وسط ماجرا و ازمون خواستن که برقصیم.
📌بچه ها که نمی خواستن بهونه دستشون بدن و عیدمون خراب نشه . گروهی اومدن وسط و شروع کردن بصورت هماهنگ یه سری حرکات نرمش زورخونه ای رو انجام دادن. البته برای ما جذاب و جالب بود، ولی بعثیها به این حد قانع نبودن و می دونستن ما رقص رو حروم میدونیم ، میخواستن با تحت فشار قرار دادنمون، عید رو خراب کنن و بهانهای برای زدن پیدا کنن. افسر اردوگاه جلو اومد و گفت: «شنو های ریاضه» یعنی این چیه این ورزشه. باید برقصید.
💥گفتیم ما هیچکدوم رقصیدن بلد نیستیم و تو شادیهامون نمی رقصیم. ما اینجور راحتیم و اجازه بدید به روش خودمون و طبق آداب و سنتهای خودمون شادی کنیم و جشن بگیریم. افسر گفت: ما بهتون اجازه ندادیم که هر کاری میخواید انجام بدین، بلکه باید اونجوری که ما میخوایم شادی کنید. گفتیم پس اجازه بدید بریم تو آسایشگاهامون و برای خودمون استراحت کنیم. شروع کرد به تهدید کردن که اگه نرقصید کتک میخورید و کابل ها رو دست گرفتن. تعدادی رو به زور کشاوندن وسط و دستور دادن برقصید...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۸)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل و هشتم:زورکی شاد باشید و برقصید( ۲)
♦️بچه بسیجی کجا و رقص کجا؟ واقعا هم بلد نبودیم. تعدادی رو با کابل زدن که دروغ میگید و نمیخواید برقصید و دارین بهونه میارید. نانجیبها حسابی روز عیدمون رو خراب کردن. مقداری که بچه ها رو زدن یه پیرمرد ارتشی بلند شد و گفت من بلدم ترانه بخونم و برقصم.
🔸️بعثیها هم خوشحال شدن که تونستن اراده شون رو به ما تحمیل کنن .آوردنش وسط اونم مقداری از ترانههای زمان شاه رو خوند. بچهها بشدت عصبانی شده بودن و چپ چپ نگاهش می کردن. آخرش یکی پا شد و هولش داد و افتاد زمین. بعثیها هم با کابل به جون بسیجی افتادن و بعد از کلی کتک زدن با کابل و لگد، انداختنش انفرادی.
📌جشن عید ما باشیرینی و سرود شروع شد و به لطف بعثیها با کابل و انفرادی قبل از ظهر به اتمام رسید. ولی به این حد از مزاحمت و آزار رسوندن قانع نشدن. بعدازظهر دوباره اومدن و گفتن از آسایشگاها بیاید بیرون. حالا که شما رقص بلد نیستید رفتیم براتون تعدادی رقاص و آوازهخون از سوله ها آوردیم و دیگه بهونهای ندارید. همه توی محوطه بودیم که تعدادی سیاه زنگی با تار و تنبک ریختن تو قلعه و شروع کردن به خوندن و رقصیدن.
🔸️حسابی با زغال خودشونو سیاه کرده بودن. اینها دیگه کین؟ از کجا اومدن. نکنه از#منافقین باشن. ولی نه انگار بچه ارتشیهای رفیقمون تو سولهها هستن. مقداری زدن و رقصیدن و ما هم مثل مجلس ختم سرمونو انداخته بودیم و خبری از خنده و شادی نبود. بندگان خدا انگار آبِیخ ریختن رو سرشون. یکیشون گفت: بچه ها! ما بخاطر شما اومدیم.
💥عراقیها به ما گفتن شما ترانه و رقص بلد نیستین و ازمون خواستن که بیایم شادتون کنیم. یکی از بچهها گفت شما رو فرستادن که ما رو عذاب بدید نه شادمون کنید. با تعجب پرسیدن چطور؟ مگه میشه با رقص و ترانه یکی رو عذاب داد. براشون ماجرا رو توضیح دادیم. طفلکیها سرجا خشکشون زد و شروع کردن به عذرخواهی. خیلی مرد بودن. درسته که روشِشون با ما فرق میکرد، ولی ایرانی بودن و برای شاد کردن دلِ ما اومده بودن. وقتی که فهمیدن قضیه چیه، همه چیز رو متوقف کردن و حتی عذرخواهی کردن بچه ها هم با هاشون روبوسی کردن و عید رو بهشون تبریک گفتن و مقداری شیرینی خوردن و رفتن. اینم یه نوع جشن و شادیه دیگه...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۹)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل و نهم:فیزیوترابی مجانی
🔸️احمد چلداوی شده بود برقکار قلعه و هر وقت مشکلی برای برق قلعه پیش میومد، میفرستادن دنبال احمد که اونو تعمیر و راست و ریست کنه.
🔹️یه روز فیلم مستهجنی رو آوردن و توی یکی از آسایشگاهها داشتن نمایش می دادن. تنها راه، قطع کردنِ برق بود و این تنها از عهده احمد ساخته بود. احمد دست بکار شد و طوری که عراقیها متوجه نشن رفت فیوز اون اتاق رو توی جعبه فیوز قطع کرد. همون وقت تعدادی از بچه ها حموم بودن دیوترم حموم قلعه هم برقی بود و نگو به همین اتاق وصل بوده. احمد میگه یهو دیدم سعید راستی اومد و گفت احمد چیکار داری میکنی. بچهها تو حموم یخ کردن. تازه فهمیدم که فیوز اون اتاق و حمومها یکیه.
💥احمد تو خاطراتش نقل میکنه بخاطر تعداد زیاد بچهها و استفاده زیاد از حموم معمولاً المنت ها میسوخت و چون قطعاتی برای تعویض نداشتم مجبور می شدم قسمت سوخته المنت رو جدا کنم و از بقیهش استفاده کنم. برای جدا کردن المنت مجبور بودم روکش رو جدا کنم و این باعث میشد مقداری برق به آب منتقل بشه. شیر آب حموم و دستشوییها هم حالا دیگه برقدار شده بودن و بچهها که میرفتن زیر دوش بدنشون می لرزید و یه جورایی فیزیوتراپی مجانی هم میشدن.
📌بچه ها با شوخی و خنده به احمد میگفتن: احمد واقعا برق و آب رو قاتی کردی! به هر حال ، کاچی بهتر از هیچی. یا باید توی زمستون با آب سرد دوش میگرفتیم یا از نعمت حموم برقابی استفاده میکردیم و مجانی فیزیوتراپی میشدیم.
🔅 برنامه ریزی برای فرار*
🔸️توی اردوگاه ملحق ۱۸ و زندان قلعه به هیچوجه امکان فرار وجود نداشت. اما دریچهای باز شده بود و اونم از طریق بیمارستان بود. توی زندان قلعه برخلاف اردوگاه تکریت۱۱ بعضی از بیمارهای بدحال رو اعزام میکردن به یه بیمارستان نظامی که در نزدیکی شهر بعقوبه بود و بهش میگفتن «ردهه» چند نفر از مریضامون اعزام شده بودن درمانگاهِ ردهه و با وارسی که از وضع و اوضای اونجا داشتن به این نتیجه رسیدن که تنها راه ممکن برای فرار همینجاس. اینها که برگشتن قلعه، خبر رو به بقیه دادن و زمزمهای بین بچهها افتاد و گروهای مخفیانه و هماهنگیهایی برای فرار شکل گرفت...
● جناب دکتر احمد چلداوی هم اکنون دارای استاد تمامی و (پروفسور) رشته برق هستند
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
'♥️𖥸 ჻
📌 شرمندهام آقا!...
🔸 تولد شماست. امروز به هر کسی رسیدم، گفتم:
عیدتون مبارک! ولی راستش از شرم، جرأت نکردم
سرم را بالا بگیرم! ترسیدم با شما روبهرو شوم...
🔹 کاش از این هزار و صد و هشتاد و خوردهای
سال، فقط چند لحظهاش را منتظر شما بودم…
شرمندهام آقا! اما اگر روزی چشمانمان به هم افتاد،
مرا دریاب. مثل همیشه... به رویم نیاورد
📝 #دلنوشته_مهدوی ؛ #نیمه_شعبان
تعجیـلدرظهـور #امام_زمان صلـوات.
http://eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور،مهدویت وشهدا💫
❇️نماز آقا امام زمان علیه السلام
✍نماز آنحضرت دو رکعت است در هر رکعت وقتی سوره حمد را خواندیم و به آیه «إِیّٰاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّٰاکَ نَسْتَعِینُ»رسیدیم همین آیه را صد بار تکرار کنیم و بعد از صد مرتبه ادامهی سوره حمد را می خوانیم سپس یکبار سوره «توحید» را می خوانیم، بعد از تمام شدن نماز این دعا را یکبار بخوانیم.
http://eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور،مهدویت وشهدا💫
مداحی آنلاین - ای مهدی صاحب زمان لبیک لبیک - میثم مطیعی.mp3
2.76M
🌺 #میلاد_امام_زمان(عج)
🔆 #روز_امید
💐ای مهدی صاحب زمان لبیک لبیک
💐ای وارث پیغمبران لبیک لبیک
🎙 #میثم_مطیعی.
http://eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور،مهدویت وشهدا💫