اسوه بصیرت و مجاهدت خالصانه #شهید_جواد_زیوداری
بانی #هیات_عزاداری_حسینی_حزب_الله_اندیمشک
#اولینفرماندهبسیجاندیمشک
و فرمانده بسیج مردمی حماسه مقاومت پل نادری اندیمشک در اولین روزهای دفاع مقدس
#جسر_نادری #پل_کرخه
#_۶مهر
#اولین_فرمانده
#اندیمشک
دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک
@shahre_zarfiyatha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوالشهید
"ای شهید، ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشستهای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش".
*پس از سی و شش سال از شهادتش تنها تصویر باقیمانده از شهید جواد زیوداری را با هم میبینیم.*
#عملیات_خیبر
#خیبر_شکنان
#اسوه_مجاهدت_خالصانه
#شهید_جواد_زیوداری
موسسه فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری اندیمشک
@Shahre_zarfiyatha
هوالشهید
"ای شهید، ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشستهای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش".
زمستان است و هوا ابری و سرد. صدای مناجات و دعا در دل شب، هوای طلائیه را گرم کرده. گویی ملائک هم به زمین آمدهاند و در کنار چادرها با شنیدن مناجاتها و دعاها اشک میریزند.
قصه دلبری امشب فرق دارد. انگار انتهای هجران و ابتدای وصل است.
به هر کس نگاه میکنی رفتنی به نظر میرسد.
وصیتنامهها نوشته و حلالیتها گرفته شدهاند.
شب از نیمه گذشته، کم کم با رمز یا زهرا، طلائیه همچون کربلا میشود. رزمندههای اندیمشکی باید از کانال عبور کنند و خط را بشکنند.
تیربار دشمن اجازه عبور از کانال را نمیدهد. هر کس جلو میرود به زمین میافتد. همه میخواهند سد را بشکنند، حتی زخمیها هم حاضر به عقب نشینی نیستند. شعبان در اوج موج گرفتگی و مجروحیت همرزمانش را فراموش نکرده، میخواهد برای عقب بردن مجروحین کمک کند اما نمیفهمد کی بی هوش نقش برزمین میشود.
هر کس از کانال عبور میکند هدف تیربار قرار میگیرد. اما کسی برای برگشت به اینجا نیامده. باید تیربار از کار بیفتد و خط شکسته بشود.
آقاجواد آرپیجی بر دوش از کنار برادر مجروح خود رد میشود و برای خاموش کردن تیربار دشمن جلو میرود...
دقایقی بعد صدای تیربار خاموش میشود.
طلائیه غرق در خون و اندیمشک با 57 فرمانده و قهرمان خیبری میشود...
مادر آقاجواد همچون دیگر مادران چشم انتظار است. هنوز در شبها سر با آسمان بلند میکند و میگوید: گلی گم کردهام در بین گل میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را...
بعد از 11 سال نشانی آقا جواد میآید اما مادر هنوز چشم انتظار است تا عزیزش بیاید و سر بر دامنش بگذارد...
پس از سی و شش سال از شهادتش تنها تصویر باقیمانده از شهید جواد زیوداری را با هم میبینیم.
#عملیات_خیبر
#خیبر_شکنان
#اسوه_مجاهدت_خالصانه
#شهید_جواد_زیوداری
موسسه فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری اندیمشک
@Shahre_zarfiyatha
شهدا شمع محفل بشریتاند...
🌷معلم شهید جواد زیوداری🌷
🌻هفته معلم گرامی باد🌻
#شهید_جواد_زیوداری
#شهدای_معلم
#معلم_شهید
#طلاییه
#عملیات_خیبر
#اندیمشک
دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک
@shahre_zarfiyatha
"همه آموزگاران جوادند"
سال 47نخستین بار، الفبای فارسي را از "جواد" آموختم، "ملاجواد" پیرمردی یزدی که دست روزگارش رحل اقامت به اندیمشک فکنده بود، بی کس وتنها،
حالادر سراشیب زندگی کمرخم کرده گویی چیزی همچون عمر رفته را میجست، یاخم شده تا بگوید: بگورنزدیک است!
عصایی داشت و عینکی و الفبایی می آموخت و ازاین سبیل اعاشه معاشی می اندوخت.
اتاقی استیجاری داشت درحوالی "سقاخانه آذرمی" جنب "پل هوایی راه آهن".
تعدادی دانش آموز ازپسرودختر، ازمقاطع مختلف تحصیلی(ازپیش دبستانی تا ششم ابتدایی) در نزدش تلمذ میکردند.
منقلی داشت"بلیز" که همیشه نارنجی دونیم شده برگوشه اش بود، شکربرآن میریخت گاه مز مزه اش میکرد.
مهربان بودوخوش بیان، اما ترکه تنبیه اش گاه کف دستمان را نوازشی میداد.
ما هم که اشکمان درِ مشکمان بود میدانستیم پس از هر ترکه، آبنبات چوبی نهفته است
(ان مع العسر یسرا)
ملا هم امان نمیداد، پامیشد ازکمدچوبی اش(دولاب) آبنبات چوبی میآورد وبا مهربانی کف دست ترکه خورده میگذاشت. خدایش رحمت کناد.
اما نخستین معلمی که دربحبوحه انقلاب، "الفبای انقلاب" و زندگی را بمن وبسیارانی همچو من آموخت
#شهید_جواد_زیوداری بود.
که در انقلابیگری، عشق به اسلام و امام، اخلاص و تقوا، وشیوه برخورد با رویدادهای صعب وسخت_برای من ونسل من اسوه و الگو بود.
آری من آموزگاران بسیار داشته ام، اما از آنهایی آموخته اندوخته ام که در بذل علم ومعرفت "جواد" بودند، جواد وخداگونه!
" من نکردم خلق تا سودی کنم
بلکه تا بر بندگان جودی کنم"
روزمعلم خجسته
✍🏻 #علی_علیپور
دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک
@shahre_zarfiyatha