eitaa logo
مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری
420 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
197 ویدیو
27 فایل
اندیمشک، شهر ظرفیت‌ها شهر هزار شهید و هزار کار نکرده و هزار راه نرفته ارتباط با مدیر: @nikdel313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷نعمت🌷 فکر می‌کردم امروز دیدار خلوتی باشد. از دفتر که راه افتادیم به بچه‌ها گفتم احتمالاً امروز کلا پنج‌شش نفر باشیم! رسیدیم محل تجمع. برخلاف تصور ما، خواهرها یکی پس از دیگری رسیدند و جمعیت‌مان زیاد شد. راه افتادیم سمت منزل شهید. تا به حال مادر را ندیده بودم. از شهیدش هم چیزی نمی‌دانستم. وارد حیاط که شدیم با روی گشاده آمد استقبال‌مان. همین که او را دیدم انگار بهم آرامش می‌داد. نشستیم و سر صحبت را با او باز کردیم. ما بودیم و مادر و یک عالمه حرف‌های نگفته. 🔸🔸🔸 پانزده شانزده ساله بود که گفت: "میخوام  برم ." پدرش و عمویش راضی نبود. عمویش او را کشیده‌ای زد و گفت: "هنوز بچه‌ای! وقت جبهه رفتنت نیست." اخم‌های نعمت در هم رفت و خیلی ناراحت بود. تحمل ناراحتی‌اش را نداشتم. بهش گفتم: "روله نگران نباش. خودم برات امضا می‌کنم." می‌گفت: "تا پدر راضی نشه نمیرم." بالاخره پدرش را راضی کرد و راهی جبهه شد. خیلی از رفتنش نگذشته بود که خبر دادند در مجروح شده. پاشنه پایش کامل قطع شده بود. دو سال تهران بستری بود. از استخوان لگنش به پاشنه‌اش پیوند زدند. بچه‌ی کوچک داشتم و در این مدت نمی‌توانسنم بروم دیدنش. وقتی بعد از این همه مدت آمد یک توپ پارچه‌ی مشکی با خودش آورد. بعضی از فامیل‌ها تهران بودند. فکر می‌کردم کسی از فامیل فوت شده. بهش گفتم: "روله این همه پارچه‌ی مشکی برا چی آوردی؟" گفت: "آوردم تا خواهرام باهاش مقنعه درست کنن." بعدها یکی از پرستارهای بیمارستان تهران رو دیدم. ‌گفت: "پسرت همیشه اصرار داشته پرسنل بدحجاب بهش نزدیک نشن!" من این اخلاق نعمت را می‌دانستم. همیشه تاکیدش روی بود. این چیزی بود که توی وصیتنامه‌اش هم نوشته بود. همیشه توی خانه می‌گرفت. مدت‌ها بهش رسیدم تا پایش بهتر شد و کم‌کم عصا را کنار گذاشت اما همچنان می‌لنگید. با همان وضع دوباره بار و بنه‌اش را بست و راهی جبهه شد. دیگر هیچ کس نمی‌توانست جلویش را بگیرد. آخرین بار تا جلوی در حیاط بدرقه‌اش کردم. هر چند قدم که می‌رفت برمی‌گشت و بهم نگاه می‌کرد. با گام‌های لنگانش ازم دور شد و دیگر هیچ‌وقت او را ندیدم. یه روز خواب دیدم توی غسالخانه‌ام. یه نفر داشت بهم می‌گفت: "تو !" اما من می‌گفتم: "نه. من مادر شهید نیستم!" او همچنان تکرار می‌کرد که تو مادر شهیدی! بار سوم بهش گفتم: "مادران شهدا را می‌بینن.." این را که گفتم دستم را گرفت و برد داخل غساله‌خانه. در تابوت را باز کرد. نعمت داخلش بود. مدتی از این خوابم گذشت. یک روز جمعه داشتم آماده می‌شدم که بروم نماز جمعه. برادرم از در آمد. داشت با همسرم حرف می‌زد که یهو صدای شیون از خانه‌مان بلند شد. وقتی به خودم آمدم توی نعمت بودم.  می‌گفتند: اونو به نخل خرما بستند و سه روز بعد پیکرش را رزمنده‌ها پیدا کردند.‌" سال‌ها از عملیات والفجر ۸ می‌گذرد اما هنوز نمی‌دانم نعمتم چطور شهید شد. حتی اگه گرسنه یا تشنه بوده هم نمی‌دانم. 🔸🔸🔸 مادر داشت از خاطرات نعمت می‌گفت که یهو بغض ترکید و چند لحظه‌ای مهمان اشک‌هایش شدیم. می‌گفت هیچ وقت نمی‌توانم نعمت را فراموش کنم. راهی را رفت که خودش می‌خواست. من هم می‌خواستم او راحت باشد. همیشه بخاطر داشته‌ها و نداشته‌هایم نماز شکر می‌خوانم. 🔸🔸🔸 در پایان هم لالایی‌هایی که برای شهید خوانده بود را برای ما زمزمه کرد. لالایی می‌کنم خوابت بیاید/ بزرگت می‌کنم یادت بیاید بزرگت کردم مثل شیری   /  خودم شدم پیر ذالی بیا جانم بیا آرام جانم    / بیا روله شیرین زبانم 🔸🔸🔸 مادر با همه‌ی غمی که داشت سرشار بود از انرژی مثبت. شاید شعاری باشد اما فضای صمیمی دیدار امروز روی واژه‌ها نمی‌گنجد و قابل توصیف نیست. در آخر مادر با دعای خیرش ما را بدرقه کرد و با حال خوش از پیشش رفتیم. چهل و ششمین دیدار با مادر ۱۳۹۷/۸/۲۳ دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک @shahre_zarfiyatha
چهل و ششمین دیدار با مادر ۱۳۹۷/۸/۲۳ دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک @shahre_zarfiyatha
✅ کارگاه آموزش مهارت‌های تشکیلاتی استاد دکتر محمد چکشیان با حضور عموم فعالان فرهنگی شهرستان اندیمشک ✅ زمان: جمعه ۱۳۹۷/۸/۲۵ ساعت ۱۴:۴۵ ✅ مکان: تالارخورشید اندیمشک کانون ثارالله اندیمشک دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک @shahre_zarfiyatha
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عددها برای یادآوری اند... دردها اندازه ندارند... 30 ثانیه حسی نزدیک به واقعیت... #اندیمشک #عاشورای_۴_آذر_اندیمشک #طولانی‌ترین_بمباران_ایران مرکز آفرینش‌های فرهنگی صابرین دفترتاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک @shahre_zarfiyatha
875404.pdf
952.2K
اشک خون در اندیمشک چند روایت از عاشورای ۴ آذر ۶۵ را در روزنامه قدس امروز بخوانید @shahre_zarfiyatha
هوالمستعان برای تهیه تعدادی قفسه کتاب و میز و صندلی به حمایت مالی خیرین محترم نیاز مندیم. خیرین محترم می‌توانند هدایای خود را بصورت وجه نقد یا اقلام ذکر شده به دفتر تاریخ شفاهی اندیمشک تحویل نمایند. شماره رسالت‌کارت دفتر 5041721051136654 به نام عظیم مهدی‌نژاد @shahre_zarfiyatha
http://www.oral-history.ir/?page=post&id=8242 هشدار! از هر سو صدای تاریخ شفاهی به گوش می‌رسد.
فقـر در دیگر به این مساله عادت کرده‌ایم که هر چه کنش و فعالیت گسترده‌تر، فعالیت رسانه‌ای برای انتشار آن ضعیف‌تر. عصر آدینه هفتم دی‌ماه ۹۷ در سالروز حضور خودجوش مردم بصیر خوزستان در هفتم دی‌ماه ۱۳۸۸، مراسمی در تالار فرهنگ اندیمشک برگزار شد که علی‌رغم بارندگی، به همت مردم باصفای اندیمشک با استقبال خوبی روبه‌رو شد. دعوت از استاد مجتهد خطیب، بصیر و به‌روز خوزستانی و شناخت بسیار خوب ایشان از بوم خوزستان که باعث ارتباط بسیار عمیق ایشان با حضار شد، نشان داد استفاده از استان چقدر موثرتر و کاربردی‌تر از سایر اساتید غیر بومی است. اما همچنان فقر رسانه‌ای جبهه انقلاب موجب و از دست رفتن فرصت‌هایی است که مردم بوجود می‌آورند و آن‌هایی که رسالت انتشار و شناساندن آن را به گردن دارند، اقدام موثر و به هنگامی نمی‌کنند. همین عدم انجام وظیفه دلیل اصلی عقده‌هایی است که از سال‌های پیروزی انقلاب و مبارزه با فرصت‌طلب‌ها و همچنین جان‌فشانی‌های دفاع مقدس در دل مردم مانده. بدیهی است که این مساله موجب دلسردی و ناامیدی از رسانه‌ای شدن آن همه قهرمانی شده است. یک دلیل مهم این فقر رسانه‌ای نداشتن افراد متعدد در شاخه‌های مختلف رسانه‌ای است و دلیل دیگر عدم توانمندی و نداشتن منظر درست و سواد رسانه‌ای لازم برای است. این واژگان به قصد یادآوری تذکراتی است که به برخی از دوستان عرض کردم و یا در جلسات بارش‌فکری در مورد آن بحث کردیم و نهیبی است به همه علاقمندان به انقلاب و خودم که بالاخره باید کاری بکنیم... دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک به دلیل آن که تبشیر و تنذیر را وظیفه خود می‌داند و از طرفی توانایی تشکیل کارگاه‌های منسجم و هدفمند برای ارتقاء سواد رسانه‌ای علاقمندان به عرصه رسانه جبهه انقلاب را دارد، با آغوش باز آماده میزبانی شما عزیزان است. لذا دعوت می‌کنیم نام و نام خانوادگی، رشته و مدرک تحصیلی و سال تولد به همراه نمونه اثر تولید شده (اعم از ، ، ، ، و ، و...) را به شماره ۰۹۲۱۸۴۸۲۵۶۵ در پیام‌رسان ارسال بفرمایید. من الله توفیق عظیم مهدی‌نژاد @shahre_zarfiyatha تنها شناسه رسمی دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک در پیام‌رسان‌های مختلف
✨مثلی است که می‌گوید: *گذشته آینه‌ای برای آینده است.* حوادث و اتفاقات مربوط به هشت سال از زمره وقایعی هستند که می‌توانند راه‌گشا برای آیندگان باشند. کمااینکه رهبر عزیز انقلاب بارها فرموده‌اند: میخواهم بگویم این ، یک است. آیا خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم یا نه؟! *این هنر ماست که بتوانیم استخراج کنیم.* در ادامه می‌فرمایند: امام سجاد علیه‌السلام توانست همان چند ساعت را استخراج کند. امام باقر علیه‌السلام و ائمه بعد از ایشان هم استخراج کردند و آنچنان این چشمه جوشان را جاری نمودند که هنوز هم جاریست و همیشه در زندگی مردم منشٵ خیر بوده؛ همیشه بیدار کرده؛ همیشه درس داده و یاد داده چه باید کرد. الان هم همین‌طور است. ...از اول تا آخر حادثه به یک معنی نصف روز بوده، به یک معنا دو شبانه‌روز بوده. بیشتر از این که نبوده است. ما اگر نخواهیم هشت سال جنگ خودمان را با آن هشت‌نُه ساعت عاشورای امام حسین علیه‌السلام مقایسه کنیم یا آن را خیلی درخشان‌تر بدانیم که واقعا هم همین است. یعنی من هیچ حادثه‌ای را در تاریخ نمی‌شناسم که با فداکاری آن نصف روز قابل مقایسه باشد. همه چیز کوچک‌تر از آن است. لیکن بالاخره طرحی از آن یا نمی از آن یم است. چرا ما فکر نکنیم در داخل جامعه ما برای سال‌های متمادی می‌تواند منشٵ اثر باشد. بیانات امام خامنه‌ای - ٢۵\۴\٧٠ وقتی نگاه مقام معظم رهبری این است که می‌شود از وقایع جنگ برای استفاده کرد، قطعا وظیفه یکایک افراد دخیل در کارهای فرهنگی ایجاب می‌کند تا برای اجرایی شدن این منویات فعالیت نمایند. *پلاک هشت* جلد اول *گفت‌وگو با گلعلی بابایی* دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک @shahre_zarfiyatha
تعریف یک خاطره مقبول از نظر 🖊مسلما برای تعریف یک کتاب‌ خوب برای بیان خاطره، می‌توان از چند منظر آن را مورد توجه قرار داد: الف. نثر روان، جاذب و به دور از شعار زدگی و پراکنده‌گویی. ب. بیان دقیق زمان و مکان حوادث و اشاره به حواشی آن جهت کمک به درک بیشتر خواننده. ج. معرفی اجمالی و بعضا تفصیلی افراد دخیل در هر کدام از فراز‌های خاطرات مورد اشاره و ذکر دقیق اسامی نفرات. همچنین پرهیز از کلی‌گویی و مبهم‌گویی. *پلاک هشت* جلد اول *گفت‌وگو با گلعلی بابایی* دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک @shahre_zarfiyatha
امام خامنه‌ای دامت برکاته: فراموشی و تحریف دو آسیب و خطر بزرگیست که در کمین هر حادثه بزرگ تاریخی قرار دارد. نخبگان و فرزانگان و دست‌اندرکاران عرصه ، با شناساندن دقیق این ذخیره و گنجینه فرهنگی، اجازه ندهند این حماسه دستخوش و بشود. بخشی از بیانات معظم‌له در دیدار با مسئولین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ٢۶ اسفندماه ١٣٩٢ دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک @shahre_zarfiyatha
1_42686824.mp3
5.74M
پادکست | تقوای جمعی بیانات امام خامنه‌ای در مورد یکی از لوازم مهم کار تشکیلاتی و جمعی دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک @SHAHRE_ZARFIYATHA