🔻چرا باید برای بچهها کتاب بخوانیم؟ | یادداشتی از #رویا_میرغیاثی
(پروندۀ اختصاصی #ادبیات_کودک_و_نوجوان)
▪️«خوردن و خوابیدن و خواندن و خوشگذراندن وظیفه است؟ نیست. لذت است، لذتهایی که برآوردهشدن آنها کمک میکند تا شاد و راضی باشیم. میدانم ضرورتهایی هم وجود دارد که توصیه میکند در هردورۀ سنی باید چه اندازه و چه چیزی خورد، چندساعت خوابید، چطور تفریح کرد و... . سفارشهایی که معمولاً جدی میگیریم. چرا؟ تصور کنید پدر یا مادر نوزادی هشتماهه هستید و یکپزشک پیشنهاد میکند چطور از لعاب برنج یا آرد بادام، غذای کمکی درست کنید. میدانید عمل به این توصیه، ضامن سلامتی کودکتان است. میخواهید او سالم و در امان باشد و راز بقایش را در عمل به این شیوه میبینید. دربارۀ خوابیدن و خوشگذراندن او هم مراقباید، ولی خواندن چی؟...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10780
☑️ @ShahrestanAdab
🔻باغ در باغ
(ستون شعر شهرستان ادب را با شعری از #محمدجواد_محبت بهروز میکنیم. محبت همان شاعری است که شعر زیبای «دو کاج» سرودۀ او از کودکی در خاطر ما ماندگار شده است)
▪️تازه شد در نگاه مبهم تو
شور و حالی که شد مجسم تو
با تو گفتم بجز دل من نیست
هیچکس در زمانه محرم تو
سرفرازست شام روشن تو
دلپذیرست صبح خرم تو
این سخنها حقیقت است ای کاش
این حقیقت شود مسلم تو
حاصل لحظههای عمر من است
برگ و باری که شد فراهم تو
ای خیالی که باز میبارد
روی گلبرگ باد، شبنم تو
با همین شاخه امشب آمده است
باغ در باغ، عطر مریم تو
ای دل خوب، ای رفیق قدیم
جز غم من نبود همدم تو
مثل آب از نسیم میرنجی
آخر این است عهد محکم تو؟!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«نگهبان تاریکی» یا نگهبان اسطورهها؟ | یادداشتی از #سمیه_لندی_اصفهانی
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«"بالاییها نمیدانستند. از کجا باید میفهمیدند؟ مهم نبود. نمیدانم شاید هم میدانستند.گفتن نداشت. توافقی نکرده بودیم بین خودمان. وقتی ما نمیزدیم، آنها هم نمیزدند، خیلی طبیعی. برای همین صدای تیر که بلند شد، همه ریختیم بیرون. ایرج گفت: "زدمش"... سیاوش میگفت: "خودم درستش میکنم". نگفت چطور؟ فقط گفت: "درستش میکنم". بیآبی را میشد تحمل کرد، ولی این لکۀ ننگ را که خورده بود روی پیشانیاش نمیتوانست تحمل کند. امتحان سختی بود".
اسطورهها روایتهای تکرارپذیر هستند. یکی از ویژگیهایی که میتواند آنها را زنده نگه دارد، تکرارکردن آنهاست و هنر، جایگاه تکرار اسطوره است. یکی از جایگاههای اسطورهها داستان و رمان است. در این جایگاه، اسطورهها میتوانند بروز و جلوه کنند، خودی نشان دهند و نفس بکشند و بهشکلهای گوناگون دربیایند...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10791
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پروندۀ تخصصی #ترانه_خوانی در سایت شهرستان ادب گشوده شد
ای عشق همه بهانه از توست، من خامشم این ترانه از توست
آن بانگ بلند صبحگاهی، وین زمزمۀ شبانه از توست
«ه.ا.سایه»
▪️ترانه را، در معنای عام و گستردهاش، میتوان در نخستین زمزمهها و بداهههای ناخودآگاه جمعی مردمان هر سرزمین شنید. از نغمۀ لالایی مادران همیشهدلواپس در گوش فرزندان بیخواب تا هیجانههای بازیهای کودکانه. از آوازهای سوزناک چوپانی و مرثیهخوانی زنان ایل تا سرود وعیدانههای اقوام گوناگون. زمزمهای که رفتهرفته از فرد به جامعه میگراید و میبالد و تو میتوانی بر آن نام سرود، تصنیف، چامه، شروه، قول، حراره و ... بگذاری. با اینحال تعریف ترانه کار چندان آسانی نیست؛ حتی واژۀ ترانه از دیرباز تا به امروز فراز و فرودها و تحولات معنایی بسیاری را از سر گذرانده است.
شاید بتوان گفت آن ترانهای که ما امروز میشناسیم، کموبیش از زمان ساخت تصنیفهای شیدا و عارف قزوینی تحولی بنیادین مییابد و با دغدغهمندی بیشتر، رسالتی اجتماعی - سیاسی را بر دوش میکشد. گاه نیز در عین اجتماعی بودن، هویت فردی مییابد تا انعکاسدهندۀ عاشقانههای این مرز و بوم باشد. اینگونه است که همان ترانهای که پیش از این در لهجۀ آوازهخوانان دورهگرد طنینانداز میشده، بهطوررسمی در رسانههایی چون رادیو و تلویزیون قصهپردازی میکند.
پس از انقلاب اسلامی نیز ترانه در قالب سرودهای انقلابی و دفاع مقدس به حیات خود ادامه میدهد. سپس با جان گرفتن دوبارۀ موسیقی پاپ، عاشقانهها و عواطف فردی و دیگر رسالتهای اجتماعی بار دیگر در سرودههای ترانهسرایان تجلی مییابد و در کنار جریان موسیقی پاپ، جریان ساخت موسیقی سنتی و تصنیف نو نیز به حیات خود ادامه میدهد.
دایرۀ موضوعی ترانه، از دورۀ قاجار تابهامروز بسیار گسترده است. به همین سبب در نظر داریم در پروندۀ ترانه بهطوراجمالی به بررسی سیر تکامل جریان ترانهسرایی در ایران از روزگار مشروطه تا پس از انقلاب و معرفی آثار برجستۀ ترانهسرایان پس از انقلاب بپردازیم. در عین حال نقد و بررسی تیتراژهای تلویزیونی و معرفی ترانههای محلی، لالاییها وبرخی تصنیفها از دیگر مطالب این پرونده خواهد بود. در کنار این مطالب گفتگوهای اختصاصی با ترانهسرایان و ترانهشناسان روزگارمان نیز خواهیم داشت و به بررسی آماری و کیفی ترانههای ساخته شده در سالهای اخیر خواهیم پرداخت و دغدغهها و درونمایهْ سرودها و ترانههای پس از انقلاب را با مدد کارشناسان خواهیم شناخت. بدیهیست که به سبب فراگیر بودن موسیقی پاپ در ایران، تمرکز این پرونده بیشتر بر ترانههای پاپ خواهد بود. با ما همراه باشید.
شما میتوانید پیشنهادات خود را در راستای بهبود این پرونده به ایمیل shahrestanadab@gmail.com ارسال نمایید.
صفحۀ ثابت پروندۀ «ترانهخوانی» در سایت شهرستان ادب:
🔗 shahrestanadab.com/ترانه-خوانی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻چشمۀ تجرید
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #زکریا_اخلاقی بهروز میکنیم)
▪️کسی از باغ گل آهسته مرا میخواند
تا صفا، تا گل نورسته مرا میخواند
هر شب از کوچۀ خوشبوی شقایق تا صبح
کسی آهسته و پیوسته مرا میخواند
با نشاطی دگر از ناحیۀ روشن شوق
همنشین منِ دلخسته مرا میخواند
امشب از خلوت نزدیکترین خانۀ خاک
عارفی کامل و وارسته مرا میخواند...
یا رب این بانگ خوش از حنجرۀ شرقی کیست؟
چه کسی پشت در بسته مرا میخواند؟
باده نوشان سحر! چشمۀ تجرید کجاست؟
آشنایی سر گلدسته مرا میخواند
☑️ @ShahrestanAdab
🔻سیری کوتاه بر ترانۀ ایران؛ از تصنیفهای عارف قزوینی تا سرودههای پس از انقلاب
(یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری در پروندۀ تخصصی #ترانه_خوانی)
▪️«"ترانه" را -سوای معنای لغوی آن- چه به معنای نوعی از ملحونات، از قبیل تصنیف و سرود بدانیم و چه معادلی برای لفظ دوبیتی و خصوصاً رباعی، و چه در مفهوم امروزین، که تقریباً هرنوع شعر همراهشده با موسیقی را دربرمیگیرد، بیشک در عین مشاهدۀ دگرگونیهای لفظی، به ریشههای معنایی مشترکی میرسیم. چراکه همۀ این انواع و اقسام در نهایت آیینهای در برابر مفاهیم و عواطف انسانی ما در طول تاریخ بودهاند تا تصویری، هرچند گاه در پردۀ ابهام و غبارآلود، از حقایق اجتماعی هر دوره به دست دهند.
ترانه را از حیث مضمون میتوان به انواع عاشقانه، وصفی، حماسی، رزمی، لالایی و... تقسیم نمود. چرا که این شکل شعری در هر دورۀ تاریخی دریچهای خاص از ظرفیتهای خود به روی ما گشوده است. اما صرفنظر از سابقۀ طولانی ترانه که حتی به پیش از اسلام میرسد و در سرودههای هجایی مانی، ترانههای محلی خراسان، خسروانیها و... قابل پیگیریست، قدیمیترین تصنیفهای بهجامانده عموماً از دورۀ قاجار به بعد است. بدین ترتیب سیر ترانه به معنی امروزین را میتوان به چهار دورۀ کلی تقسیم نمود که بهطوراجمالی به معرفی شاعران هر دوره خواهیم پرداخت...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10493
☑️ @ShahrestanAdab
🔻همۀ آنچه که در جنگ گم کردهاید | یادداشت #مصطفی_مردانی بر #گوساله_سرگردان
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«"گوسالۀ سرگردان" یکی از مجموعهداستانهای قابل احترام در مورد جنگ و ویژگیهای متفاوت آن است. شاید اگر بخواهیم درونمایۀ همۀ داستانها را در یکعبارت بیان کنیم، باید بگوییم "گمشدههای متفاوت!". "مجید قیصری" در این مجموعه، داستانهایی را ارائه میدهد که همهشان از یکگمشده خبر میدهند. انگار بخشی از جنگ را ندیدهایم و حالا در دل این داستانها میتوانیم پیدایش کنیم. به ما این نوید را میدهد که اگر چیزی در جنگ گم کردهاید، شاید بتوانید وسط کلمههای این کتاب پیدایش کنید. یکی از این داستانها بهنام "فقط حرف بزن" نمونهای از کل داستان است. نمونۀ کسانی که بهدنبال گمشدهای در جنگ هستند و حالا میخواهند از زبان کسی که در بحبوحۀ اشغال خرمشهر از آنجا برگشته، نشانهای از گمشدگانشان پیدا کنند. بااینحال، گمشدن و ناپیدابودن، تنها مسألۀ این داستانها نیست...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10795
☑️ @ShahrestanAdab
🔻کتابهای #خبرهای_خوب و #دعوتنامه از #مریم_کرباسی در بیست و هفتمین نشست #یک_ماه_یک_کتاب نقد و بررسی میشوند
(روز شنبه ۲۹ تیرماه با حضور #علی_داودی، #انسیه_موسویان، #فريبا_يوسفى)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10798
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نگاه
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #به_رنگ_درنگ سروده #محمد_مرادی بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️یک بغل شعر و کمی خاطره اینجاست، ببین
روز و شب دلهره در دلهره اینجاست، ببین
به زمین خیره شو ای دل، به زمان چشم بدوز
زل بزن، منظره در منظره اینجاست، ببین
سعی کن باز به دیوار مبدّل نشوی
صد نفس باغ پس پنجره اینجاست، ببین
سربه سر راز جهان خندهی مستانهی اوست
صد دهان قهقههی یکسره اینجاست، ببین
لشکر اوست که بر دشت زمان صف زده است
شک نکن، میمنه در میسره آنجاست...ببین!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻برگۀ مأموریت | معرفی رمان #وریا اثر #سیده_زهرا_محمدی
(یادداشتی از #سعید_داودی در پروندۀ اختصاصی #ادبیات_کودک_و_نوجوان)
▪️«...ویژگی یککتاب خوب برای نوجوانان چیست؟ احتمالاً مهمترین ویژگی یکرمان نوجوان، این است که باید خطدهی داشته باشد. باید به نوجوان یاد بدهد که جامعهاش را بهتر ببیند، بهتر بیاندیشد و بهتر تصمیم بگیرد. در یککلمه باید آگاهیبخش باشد.
راوی کتاب وریا، دخترکی است جستجوگر. او که با مسألهای بهنام حجاب روبهرو شده، حالا میخواهد آن را در بوتۀ آزمایش بگذارد. میخواهد دربارۀ آن تصمیم بگیرد و آن را قضاوت کند. همۀ ما وقتی با مسألۀ جدیدی برخورد میکنیم، دست به پیشداوری میزنیم و آن را همانطوری تفسیر میکنیم که دلمان میخواهد، امّا مهمترین شرط قضاوت، دوری از پیشداوری است. (موضوعی که بهنظر میرسد ما بزرگسالها هم در آن ضعف داریم). پس از آن نوبت به جمعآوری اطلاعات و درنهایت قضاوت میرسد.
راهی که دخترک رمان وریا میرود، همین راه است...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10796
☑️ @ShahrestanAdab
🔻آمیختگی شعر و موسیقی در ایران، از هزارههای دور تا سقوط سلسلۀ ساسانی
(یادداشتی از #علی_جوان_نژاد در پروندۀ تخصصی #ترانه_خوانی)
▪️«تاریخِ آمیختگی شعر و موسیقی را میتوان تا هزارههایی خیلی دور ادامه داد. مثلاً میتوان دید در هزارۀ سوم پیش از میلاد، خنیاگرانی هر صبح و شام به افتخار پادشاهی عیلامی به سرود ایستادهاند. یا چند صد سال بعد هرودوت را میتوان دید که در کرانۀ رود نیل به شنیدن ترانهای آشنا نشستهاست. و این همه به آن معناست که تا سپیدهدمان تاریخ میشود در پی ردِّ پایی از آمیختگی این دو هنرِ متعالی رفت بیآنکه از یافتن ردِّ پایی قدیمیتر ناامید شد.
میتوان حدس زد شعرِ آمیخته با موسیقی یا شعر ملحون، در ابتدا بیشتر عبادی بوده؛ خواه بتپرستانه، خواه یکتاپرستانه و احتمالاً مناسک نمایشی که قبل از به قدرت رسیدن آریاییها، در خاورمیانه مرسوم بوده با موسیقی همراهی داشتهاست. به عنوان مثال میشود از مراسمی نمایشی یاد کرد که در سوگ دوموزی میگرفتند و بعدها به هیبت سوگ سیاوش بازآفرینی میشود...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10542
☑️ @ShahrestanAdab