شهرستان ادب
🔻 فکاهههای غمانگیز
(کمتر از دو روز از فوت مرد طناز شعر ایران، #ابوالفضل_زرویی_نصرآباد، گذشته است. شاعری که همگان به صدق و صفای شعر و شخصیت او گواه بودند و اکنون در سوگ او نشستهاند. دکتر #محمد_مرادی، شاعر مجموعهشعر #به_رنگ_درنگ در انتشارات شهرستان ادب، غزلی در مرثیۀ ابوالفضل زرویی نصرآباد سروده است که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.)
▪️پس از تو گریۀ خونریز را چه باید کرد؟
غروب شنبۀ پاییز را چه باید کرد؟
پس از تو ای همه جوشش، پس از تو ای همه شعر
فکاهههای غمانگیز را چه باید کرد؟
پس از تو ای همه سرمستی و شکوه و جلال
هجوم لشکر چنگیز را چه باید کرد؟
معاشران! دور از رند جمع طنازان
خمار بادۀ سرریز را چه باید کرد؟
به شیخ روم بگویید بعد غیبت شمس
غبار جادۀ تبریز را چه باید کرد؟
به خواب رفتۀ من! امشب از «عبید» بپرس
ریای گربۀ پرهیز را چه باید کرد؟
بخند تا به هوای تو خنده گریه کنیم
پس از تو خندۀ غمخیز را چه باید کرد؟
پس از تو خیل «مقامات» را چه باید گفت؟
«رفوزههای پس ِ میز» را چه باید کرد؟
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نگاه
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #به_رنگ_درنگ سروده #محمد_مرادی بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️یک بغل شعر و کمی خاطره اینجاست، ببین
روز و شب دلهره در دلهره اینجاست، ببین
به زمین خیره شو ای دل، به زمان چشم بدوز
زل بزن، منظره در منظره اینجاست، ببین
سعی کن باز به دیوار مبدّل نشوی
صد نفس باغ پس پنجره اینجاست، ببین
سربه سر راز جهان خندهی مستانهی اوست
صد دهان قهقههی یکسره اینجاست، ببین
لشکر اوست که بر دشت زمان صف زده است
شک نکن، میمنه در میسره آنجاست...ببین!
☑️ @ShahrestanAdab
ای زمان یک غزل گمشده از دفتر تو
ای زمین نقطهای از آیۀ انگشتر تو
آسمان ذرهای از گرد و غبار قدمت
کهکشانهای جهان پلهای از منبر تو
باغ آغشتۀ گلدستۀ پیغمبریات
باد آشفتۀ لبهای بهارآور تو
مکّه پرشور از اعجاز حرای سخنت
کعبه لبریز گلاب نفس قمصر تو
عرش یک مرحله از ساحت معراج دلت
فرش پسکوچهای از کشور پهناور تو
نام تو سورۀ فتح و لقبت آیۀ نور
خلقت آیینۀ لولاکِ جناب سر تو
چارده قرن به تطهیر زبانزد نامت
جلوۀ قدسی ماکان محمّد نامت
#عید_مبعث
#محمد_مرادی
#به_رنگ_درنگ
@shahrestanadab