🔻 بیچارگان، یک قدم فراتر از شنل
(یادداشتی از #مریم_سادات_حسینی بر رمان #بیچارگان در سالگرد درگذشت نویسندۀ شهیر روسی #فئودور_داستایوفسکی )
▪️«... به نظر باختین حتی منتقدان معاصر داستایفسکی هم که این همه از خواندن بیچارگان مشعوف بودند، به درستی متوجه وجه تمایز این اثر نشده بودند. شاید بشود ردّپای داووشکین را به عنوان یک کارمند دونپایهی فقیر در بسیاری از آثار آن زمان دید ولی تا پیش از داستایفسکی هیچ نویسندهای به آن کارمند خصلت خودآگاهی نبخشیده بود. همگی فقط راویِ بیرونی فقر او بودند. ناظری که از منظر دانای کل ماجرایی را مشاهده میکند و شروع میکند به شرح آن. این داستایفسکی است که برای نخستین بار به این شخصیت پرتکرار اجازه میدهد به وضع خود آگاه باشد و از این خودآگاهی سخن بگوید. اجازه میدهد که خودش زبان به سخن بگشاید و راویِ نحوهی بودن خود باشد. داووشکین نه تنها به خود آگاه است که به تعبیر باختین حتی جهان پیرامون او و زندگی روزمرهی پیرامون او هم به درون فرآیند خودآگاهیاش کشیده میشود. در بیچارگان دیگر این مؤلف داستان نیست که برای مخاطب از وضع جهان میگوید، بلکه ما همهی آنچه را که در جهان میگذرد از منظر قهرمان میبینیم و از زبان او میشنویم. داستایفسکی به تعبیر باختین به محتوای جهان گوگولی، به محتوای شنل و دماغ و یادداشتهای یک دیوانه دست نمیزند، اما در چگونگی بیان این محتوا، انقلاب کوپرنیکی کوچکی ایجاد میکند... »
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10058
☑️ @ShahrestanAdab