eitaa logo
شهرستان ادب
1.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
348 ویدیو
8 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻بازیچه فروش (یازدهمین صفحه از را به بازخوانی صفحه‌ای از رمان اثر مشهور اختصاص می‌دهیم) ▪️«...روزی روزگاری، اسباب‌بازی فروشی بود که اسمش زیگیزموند مارکوس بود و از جمله طبل‌های حلبی می‌فروخت که دیواره‌شان، لعاب سرخ و سفید داشت. اسکاری که چند سطر پیش صحبتش بود مشتری عمدۀ این طبل‌ها بود؛ زیرا حرفه‌اش، نواختن طبل حلبی بود و بی‌طبل حلبی نمی‌توانست زندگی کند و علاقه‌ای هم به زندگی، بی این آلت موسیقی نداشت. به همین علت از کنیسۀ شعله‌ور به پاساژ تسوگهاوس شتابید زیرا خانه و دکان پاسدار طبل‌هایش آنجا بود. ولی وقتی رسید، مارکوس را در وضعی دید که دیگر در این دنیا نمی‌توانست طبل حلبی بفروشد. آنها، یعنی همان آتش‌نشانان آتش‌افروز، که من، که اسکار باشم، خیال می‌کردم از پیش‌شان رفته، فرار کرده‌ام، پیش از من سروقت مارکوس آمده بودند. قلم‌مو در سطل رنگ، فرو کرده و روی شیشۀ دکانش با خط زوترلین نوشته بودند: «خوک جهود». بعد لابد از خط زشت خودشان دل‌شان به هم خورده بود؛ زیرا شیشۀ ویترین را با لگد شکسته و زیر پاشنه‌شان خرد کرده بودند، به‌طوری‌که از خرده‌شیشه‌ها فقط می‌شد حدس زد که چه لقبی به مارکوس داده بودند. بعد بی‌اعتنا به اینکه دکان، دری دارد از ویترین بی‌شیشه وارد شده و به شیوۀ خاص خود با اسباب‌بازی‌ها سرگرم بودند...» ادامه‌ی این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9750 ☑️@ShahrestanAdab