eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
304 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻پرونده‌کتاب «شب‌های بی‌ستاره» در سایت شهرستان ادب آغاز به کار کرد ▪️به بهانۀ نامزد شدن کتاب نوشتۀ سرکارخانم ششمین پرونده‌کتاب سایت شهرستان ادب را به این رمان نوجوان پرمخاطب اختصاص می‌دهیم. «پرونده‌های کتاب» عنوان یکی از سری پرونده‌های سایت شهرستان ادب است که در هر صفحۀ خود به یکی از کتاب‌های امروز ادبیات خلّاقه - اعم از شعر، مجموعه‌داستان و رمان - می‌پردازد. کتاب «شب‌های بی ستاره» دومین کتاب از یک نویسندۀ خانم در انتشارات شهرستان ادب است که پروندۀ آن در معرض دید مخاطبان قرار می‌گیرد. پیش از این، پرونده‌کتاب نوشتۀ خانم در سایت شهرستان ادب منتشر شده بود. اینک در ایستگاه ششم «پرونده‌کتاب»ها، سراغ رمان نوجوان «شب‌های بی‌ستاره» می‌رویم؛ کتابی که با وجود پرداختن به مقطع خاص دهۀ شصت، توانسته است توجه بسیاری از نوجوانان امروز را به خود جلب کند و آرام و آهسته در فضای ادبیات به راه خود ادامه دهد. در آخرین خبر هم این کتاب توانست در جایزۀ «پروین اعتصامی» نامزد شود. گفتنی‌ست «شب‌های بی‌ستاره» که توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده، دومین کتاب مستقل خانم نفری پس از «شاید عشق باشد، شاید عادت» منتشر شده در سال ۹۲ است که توسط انجمن قلم ایران به چاپ رسیده است. پیش از آن داستان‌هایی از خانم مرضیه نفری، در کتاب های متعددِ مجموعه‌داستان، منتشر شده بود. در پروندۀ «شب‌های بی‌ستاره» به جز انتشار اخبار مربوط به کتاب، چند یادداشت و یک مصاحبۀ اختصاصی با نویسندۀ آن منتشر شده است که در زیر عناوین و آدرس این مطالب را می‌توانید مشاهده کنید: 🔸حتی بازارهای ما از دست دشمن در امان نبوده‌اند؛ مصاحبۀ اختصاصی شهرستان ادب با مرضیه نفری، نویسندۀ کتاب 🔸در حال و هوای نوجوانی؛ یادداشت مرتضی شمس‌آبادی بر کتاب شب‌های بی‌ستاره 🔸لمس یک انگشت؛ یادداشت علی ششتمدی بر کتاب شب‌های بی‌ستاره 🔸رمانی برای نوجوانی؛ یادداشت فاطمه رضازاده بر کتاب شب‌های بی‌ستاره 🔸«شاخ‌دماغی‌ها» و «شب‌های بی‌ستاره» نامزد جایزه پروین اعتصامی شدند. 🔸نقد و بررسی رمان شب‌های بی‌ستاره در قم برای مطالعه مطالب پرونده کتاب «شب‌های بی‌ستاره» به صفحه اختصاصی این کتاب در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید. 🔗 shahrestanadab.com/شب-های-بی-ستاره ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻کبوتر گنبد (ضمن تبریک فرارسیدن سالروز میلاد علیه السلام شعری از سرکارخانم در مدح ایشان بخوانید) ▪️کبوتری که به شوق تو لانه می سازد از آسمان تو خود را جدا نمی سازد کبوتری که تو را برگزیده هم از دور به هر طریق دلش را روانه می سازد همیشه آب و هوای ملایم گنبد به حال پر زدگان زمانه می سازد چقدر مثل من است آن کبوتر گنبد که با زیاد و کم آب و دانه می سازد کسی که عاشق تو...قانع است و می داند که عشق با همه کس بی بهانه می سازد کبوتری که شبیه من است بر گنبد نشسته است و برایت ترانه می سازد ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻مشروح و گزارش تصویری پانزدهمین میزگرد منتشر شد. (گفتگو پیرامون داستان‌های علمی - تخیلی) ▪️«...در ایران، قبل از انقلاب، داستان‌هایی از این ژانر به فارسی ترجمه شدند و تأثیرات خود را هم داشتند. بعضی از آن‌ها ترجمۀ خوبی هم داشتند، مثل "راز کیهان" یا "سه‌گانۀ جان کریستوفر"، "کوه‌های سفید"، "شهر طلا و سرب" و "برکۀ آتش". هم‌چنین داستان‌هایی در مجلۀ «دانشمند» منتشر می‌شد که تک‌وتوک تألیفی هم بین‌شان بود. طبعاً انقلاب باعث شد تا مدتی ادبیات به یک مسألۀ ثانوی تبدیل شود، چون حرکت‌های اجتماعی، اولویت پیدا کرد. با رشد دوبارۀ هنر و ادبیات، ژانر علمی‌ـ‌تخیلی هم مورد توجه قرار گرفت. در مجلۀ "ادبیات داستانی" به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی مقاله‌ای نوشتم که در آن ادبیات علمی‌ـ‌تخیلی قبل و بیست‌سال بعد از انقلاب را مورد بررسی قرار دادم؛ از کجا شروع شد و به کجا رسید. از اواسط دهۀ ۸۰ در ایران جهشی در ادبیات علمی‌ـ‌تخیلی داشتیم. در این سال‌ها داستان‌هایی طی یک موج در نشرهایی مثل افق، شقایق و پاسارگاد ترجمه و منتشر شدند. در همین دوره، علم هم در ایران ارزش و جایگاه خودش را پیدا کرده بود و همه به اهمیت پیشرفت علمی پی برده بودند. در همین سال‌ها بین جوان‌ها که اکثراً مخاطبان این ژانر بودند، علاقه به تألیف داستان‌های علمی‌ـ‌تخیلی ایجاد شد. من اولین رمان علمی‌ـ‌تخیلی‌ام را در نیمۀ اول دهۀ ۷۰ نوشتم. رمانی بود باعنوان "جهش؛ خاطرات روز بعد". همان زمان، فیلم‌نامه‌ای هم از آن تهیه کردم که به من گفتند ۳۰۰ میلیون تومان هزینۀ ساختش است و رفت در بایگانی. الآن به نظر من روند تألیف این داستان‌ها خیلی خوب شده است. مسابقات داستان‌نویسی که برگزار می‌شود، ناشرانی که حاضرند ریسک مالی کنند و کتاب‌های علمی‌ـ‌تخیلی تألیفی را منتشر کنند و حتی حرکات مثبتی که در حوزۀ تصویرگری می‌بینیم ما را به آیندۀ این ژانر در ایران، امیدوار کرده است...» برای خواندن متن کامل سخنانِ ، ، ، ، و در پانزدهمین بوطیقا پیرامون داستان‌های علمی - تخیلی این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9283 همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید: 🔗 shahrestanadab.com/بوطیقا ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻تب اشراف‌زادگی (شعری انتقادی-اجتماعی می‌خوانید از شاعر توانمند شهر اهواز و از ی ادوار گذشته) ▪️یادش بخیر خاطره‌ی ایستادگی زندان شدیم در قفس بی‌ارادگی ما را که سال‌ها غم مردم به سینه بود مشغول کرده دغدغه‌ی خانوادگی بر شانه‌ی صبور خیابان غمی گذاشت ویراژ دادن تب اشراف‌زادگی ما هم اسیر بند تجمل شدیم... آه چندی‌ست نخ‌نما شده مفهوم سادگی ما تیره‌دل شدیم ولی سینه‌ی شما خالی مباد از تپش ایستادگی! ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻نگاهی به رمان «من گرسنه‌ام، من تشنه» به قلم پری رضوی: ▪️«کلید‌واژۀ اصلی داستان، معضل مهم و فراگیر جهان است که در سه حرف خانمان‌سوز خلاصه می‌شود؛ ف. ق. ر. فقر، نه فقط به آن معنی که شکم یا جسممان گرسنه باشد، فقر در هر زمینه‌ای می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات بزرگ در دنیا شود؛ فقر فرهنگی، فکری، مالی و دوراندیشی. این واژه ابتدا در شکل گسترده‌تر نشان داده می‌شود و سپس رفته‌رفته در قسمتی از آمریکای جنوبی و بعد از آن در نمونۀ کوچک جامعه، در زیرزمین نمور و بی‌دروپیکر، با مرگ بی‌رحمانۀ کارلوتا به اوج خود می‌رسد... داستان از آن‌جا آغاز می‌شود که خانوادۀ سوتو به‌خاطر زمستان سخت، مجبور به کوچ در قسمت پایین کوه در تپه‌ای به نام تپۀ بُز می‌شوند. سه نسل به‌خوبی‌وخوشی در این تپه روزگار می‌گذارنند و تعلّق آن‌ها به این تپه به‌حدی در ذهن مردم، به‌طور قطعی حک می‌شود که آن‌ها بدون نیاز به هیچ‌مدرکی خود را صاحب آن‌جا می‌دانند. تااین‌که با مرگ پدر خانواده و حضور غول صنعتی یخچال‌سازی در آن‌جا، ورق برمی‌گردد. مرد ثروتمند برای تصاحب این تپه با تطمیع و به‌نوعی تهدید، آن‌ها را از زندگی سادۀ روستایی به زندگی شهری پرتاب می‌کند. زنی که حتی پول‌شمردن هم بلد نبود، ناگهان با تلی از اسکناس روبه‌رو می‌شود و بالاخره تمام آن پول را بدون حساب‌وکتاب در قمار شهرنشینی می‌بازد و بعد از این‌که انواع حوادث ناگوار را تجربه می‌کند، دوباره به روستا بازمی‌گردد. داستان به‌صورت مدور و دایره‌ای شکل است. زندگی از روستا به شهر و دوباره به روستا برمی‌گردد.» برای خواندن ادامه‌‌ی یادداشت خانم بر کتاب ، به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9296/ ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 بوی باروت، عطر عربی ( یادداشتی از آزاده جهان احمدی) ▪️ «در مجموعه‌داستان عطر عربی با چند مسأله مواجه هستیم. در این کتاب با تکثر ملیت شخصیت‌های داستان‌ها روبه‌رو هستیم؛ از ایران، عراق، سوریه، لبنان گرفته تا روسیه، افغانستان، اروپا و آمریکا. توجه نویسندۀ ایرانی به ملیت‌های دیگر، نشانه‌ای از مرحلۀ گذار و نوعی بلوغ است. نگاهی گذرا به پیشینۀ ادبیات داستانی ایران، مؤید این موضوع است که برای داستان‌نویس ایرانی، ملیت های دیگر موضوعیت نداشته است. اما در این کتاب، ملیت اثری ندارد و آشنایی‌زدایی اتفاق افتاده است. از این جهت «عطر عربی» یک تجربۀ کم‌نظیر محسوب می‌شود. تنوع دیدگاه‌های نویسندگان نیز از دیگر ویژگی‌هاست که عطر عربی را نمونۀ متمایزی می‌کند. تنوع دیدگاه‌ها یعنی تنوع زاویه‌های مختلفی که هر نویسنده به این جنگ، نگاه کرده است؛ روایت احوال و حدیث نفس، ترس از دست دادن و انتظار همسر یک رزمنده. با این‌که پنج اثر از این مجموعه مختص به این مسأله است اما هیچ‌یک، شبیه دیگری نیست. یا نگاه از لنز دوربین یک عکاس و حتی از زوایۀ نگاه یک داعشی.» ادامه‌ی یادداشت خانم بر مجموعه داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9275/ ☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻 #مدرسه_رمان دوره ی آموزشی #بوطیقای_روایت_در_مثنوی را برگزار می‌کند 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9248 ☑️ @ShahrestanAdab