شهرستان ادب
🔻شاعری که میداند چه بگوید
(یادداشت #حسنا_محمدزاده بر کتاب #روبه_رو)
▪️«ایدهآلِ "شعر خوب" برای شخصیتهای مختلف متفاوت است و هرکس میتواند از آن بنابر حس زیباییشناسیاش تعریفی داشتهباشد. یکی ترجیح میدهد عاشقانه بخواند، دیگری علاقمند به شعر مذهبیست و عدهای مضامین اجتماعی را بیشتر میپسندند؛ اما این تعریف تا آنجا که به ساختار شعر مرتبط باشد، در همهی موارد کموبیش مشابه است. هنرمند درواقع خالقیست که جهانی را میآفریند و هرچه این جهان خلق شده، تازهتر و نوتر باشد، حکایت از هنرمندتر بودن آفرینشگرش دارد؛ بالاخص وقتی جهانی را خلقکند که پیش از او کسی خلق نکرده باشد و عوامل بیشماری در شکلگیری آن دخیلاند؛ از جمله احساسات، خُلقیات، آرزوها، ناکامیها، خانواده، جامعه، گذشته، تجربیات، دوستان و صدها عامل درونی و بیرونی دیگر؛ ازاینرو نمیتوان بهطورقطعی گفت: «نباید اینگونه مینوشت» یا «باید به این شکل بنویسد»، بنابراین هرقدر هم که اثری را خالی از شاخصههای منحصربهفرد هنرمند بدانیم و بخواهیم آن را تقلید یا تکرار مکررات فرضکنیم، خواهناخواه گوشهای از نیازهای درونی، شرایط زیستی، سلایق، آرمانها، اعتقادات و شخصیت سامانیافتهی او در آن منعکس شدهاست که انکارناپذیرند. اما آنچه تفاوت را میان هنرمندان رقم میزند، تفاوت در قدرت خلق و چگونگی این انعکاس است.
یکی از مضامینی که در سالهای اخیر بهشدت بین جوانان رواج پیدا کرده، مضامین عاشقانه است؛ عاشقانههایی که معمولاً از فرمهای سطحی و کممایه پیروی میکنند، بیآنکه به این مسأله توجه شود که از عشق گفتن کار سادهای نیست و به نیرویی پرورشیافته و قوی نیاز دارد تا درنهایت شاعر را به اثری برساند که در میان دریای بیکران شعرهای درخشانِ گذشته تا امروز، حرفی برای گفتن داشتهباشد و بدرخشد.
ادامه یادداشت خانم حسنا محمدزاده بر مجموعه شعر آقای #معین_اصغری را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9382
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻ایمان بیاورید
(ضمن تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت #امام_باقر علیه السلام شعری از #سودابه_مهیجی در ستایش ایشان می خوانیم)
▪️صدها دلیل و مدرک و برهان بیاورید
مشتی سئوال مشکل و آسان بیاورید
هر قدر خواستید به درگاه آینه
رخسار زشت و موی پریشان بیاورید!
از احتمال وهم و حقیقت برای من
هی نکتههای واضح و پنهان بیاورید!
تا آیه آیه جهل کر و کور خویش را
با خبرگی به محضر قرآن بیاورید
...
کمتر سئوالهای عبث دست و پا کنید!
کمتر بهانههای فراوان بیاورید!
مردم! به جای این که مرا امتحان کنید
نام مرا به یاد خود اینسان بیاورید
من چشم موشکافی ایمان و دانشم
با مو به موی علم من ایمان بیاورید...
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 دنیای متهوّر و و حشتآور نو
( داستان کوتاهی از #محمدقائم_خانی که در #یک_شنبه_های_داستان شهرستان ادب نقد و بررسی شد)
▪️ «... موضوع «هشدار مرگ دستهجمعی ایرانیان» را به گوگل گفت و در توضیح بعدیاش هم چهار کلمه «آینده»، «نرخ مرگ»، «آمار» و «درمان استراتژیک» را اضافه کرد. طبق انتظارم اوّلین یافتههای نتایج جستجو بر میگشت به پارسال؛ به ماجرای مقالۀ مسعودی. آنها را بهسرعت رد کرد. رسید به اوّلین یافته؛ بعد از آنکه مربوط میشد به 1407. چیزهایی یادم آمد از ارائۀ پزشکی همدانی در کنفرانس ملی نرخ توالد در کشور. آن سالها هنوز بحث نرخ پایین رشد جمعیّت مطرح بود و گاهی به این چیزها توجه میشد؛ ولی آخرین سالهای بحث دربارۀ این مسایل بود و کسی آن کنفرانس با آن موضوع تکراری را جدّی نمیگرفت. حتماً به همین دلیل بوده که از ذهن من هم زود خارج شده بود. وقتی این همه کنفرانس بینالمللی هست که به درد ارتقا میخورد، آدم که مغز خر نخورده ذهنش را از این چیزها پر بکند...»
ادامهی داستان کوتاه «دنیای متهور و وحشتآور نو» از محمدقائم خانی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/9402
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻با خبر شدیم استاد #محمد_علی_بهمنی _شاعر سرشناس کشورمان_ سوگوار درگذشت برادر خود شدهاند
▪️موسسه شهرستان ادب و مجموعه شاعران همراه با این موسسه، این مصیبت را به استاد بهمنی عزیز صمیمانه تسلیت میگویند و از خداوند مهربان برای آن درگذشته طلب رحمت و بخشش میکنند.
گفتنی است استاد محمدعلی بهمنی شاعر سرشناس و از برترین غزلسرایان معاصر است. گزیده غزلهای ایشان با عنوان «غزل زندگی کنیم» در سال 1392 توسط انتشارات شهرستان ادب راهی بازار نشر شد.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻همزمان با فرارسیدن اوقات معنوی و ارزشمند «روز عرفه»، شما را به خواندن غزلی تازه از «سید علیرضا شفیعی» دعوت میکنیم:
▪️به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم
باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم
بیم گرداب به دل داشتم اما تو رسیدی
که شدی ساحل امن من و کشتی نجاتم
باز از فرط عطش خشک شده کام من، آری
تشنهام تشنهی لبهای عطشناک فراتم
باید احرام ببندم به طواف حرم تو
من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم
با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری
مات و مبهوت نمایان شدن جلوهی ذاتم
با تو هر لحظه مجسم شده یک روضه به چشمم
باز گریان تماشای قتیل العبراتم
☑️ @ShahrestanAdab