eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
304 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻تبریک به شهرستان‌ادبی‌های برگزیده در جشنواره شعر انقلاب برگزیدگان یازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب شب گذشته در آیین اختتامیه این جشنواره معرفی شدند. در میان برگزیدگان بخش «شعر» نام تعدادی از مولفان انتشارات، اعضای آفتابگردان‌ها و همکاران ما در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب نیز می‌درخشد، که عبارتند از آقایان #مهدی_جهاندار، #محمدرضا_طهماسبی، #حسن_صنوبری، #محمدمهدی_خان‌محمدی، #میلاد_حبیبی و خانم‌ها #حسنا_محمدزاده و #اعظم_سعادتمند موسسه شهرستان ادب و مجموعه شاعران همراه با این موسسه، این افتخارآفرینی را به دوستان شاعر خود تبریک می‌گوید و موفقیت‌های بیشتر را برای ایشان آرزو می‌کند. فهرست کامل برگزیدگان بخش شعر یازدهمین جشنواره شعروداستان انقلاب در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10433 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻عصر اثر ▪️نقد و بررسی کتاب #شانزده_سال نوشتۀ #منیژه_آرمین با حضور منتقدان #ساسان_ناطق و #زهره_عارفی برگزار می‌شود. زمان: روز سه‌شنبه 27 فروردین، ساعت 16 مکان: خیابان شریعتی، بالاتر از سه‌راه طالقانی، مؤسسه شهرستان ادب، طبقۀ چهارم ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 مقایسۀ اندیشه‌های عرفانی جنید بغدادی و بایزید بسطامی در تذکره‌الاولیا‌ی عطار نیشابوری | الهه عزیزی‌فرد (25 فروردین‌ماه در تقویم ما ایرانیان، روز بزرگداشت نامگذاری شده است. شاعر و نویسنده‌ای که مهم‌ترین آثار عرفانی ادبیات فارسی، از او به جا مانده است. در مقاله‌ای به مقایسۀ عرفانِ _بغدادی و براساس عطار پرداخته است. او در این مقاله جنید را نمایندۀ عرفان عابدانه و بایزید را نمایندۀ عرفان عاشقانه در نظر گرفته است. شما را به خواندن این مقاله دعوت می‌کنیم.) ▪️ «... شیخ فریدالدین عطار نیشابوری در اثر ارجمند خویش به نام «تذکره الاولیا» به ذکر و یادکرد زندگی و احوال و اندیشه‌های 72 تن از عارفان و متصوفان نامی پرداخته است. جنید بغدادی و بایزید بسطامی دو تن از عرفای بزرگ و نامدار اسلامی هستند که در تذکره الاولیا به تفصیل به یادکرد و بیان زندگانی و حالات و اندیشه‌های ایشان پرداخته شده است. این دو عارف، رهبر و پیشوای دو مشرب عرفانی متفاوت و مهم یعنی «عرفان عابدانه» و «عرفان عاشقانه» در عرصۀ عرفان اسلامی هستند... ... وجه تمایز عقیدۀ جنید و بایزید دربارۀ این موضوع این است که بایزید از حد محبت فراتر رفته و به کیفیت رابطۀ انسان با خدا نام عشق نهاده است. اما جنید به همان محبت اکتفا ورزیده است. درحقیقت بایزید جسارت بیشتری در این وادی به خرج داده و در سخنانش به تکرر از واژۀ عشق بهره برده است. در طرف مقابل، جنید همان‌گونه که در قرآن از واژۀ عشق نامی برده نشده، از این قانون تبعیت کرده است و در بیان این رابطه از واژۀ محبت استفاده کرده است....» ادامۀ این مطلب را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10434/ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 دهانی در آب (سپیدی از در همدردی با سیل‌زدگان) ▪️نه فرستاده‌ای از کوه بود نه بلایی از آسمان شیرهای زیادی باز مانده بود و آب وحشی شده بود حوض‌ها پر بود کوزه‌ها پر کاسه‌ها - چشم‌ها - خواب می‌دیدند؛ آب می‌آمد! ما تماشا بودیم به تلویزیون -تنگ شیشه‌ای بزرگی که تمام شهر در آن شناور بودند زل زدیم ریخت به یخچال گوشت‌های منجمد را آب کرد و مرغ‌های پرکنده را پرواز داد نفوذ کرد به کمد لباس قلبمان در جیبمان می‌زد تا قایق‌ها راه بیفتند *** حالا سیل دست برده است در متن خبر در گل آلود صداهامان شناوریم چون دهانی در آب با کلماتی بی‌مسئولیت که گردن نمی‌گیرند شکستن صدها را که قیمت ما را پایین و بالا می‌کنند غر و لندیم غر غر غر غررر می غرد موتور این کشتی کهنسال نوح نیست و حیوانات طبقه پایین را لگد می‌زنند ما غیبتیم ما اعتراضیم به هیچ سازشیم با تدریج گذرانیم با خشم دنبال نمی‌دانم در هزار سو «ما بی‌چرا زندگانیم» باشد که مگر سیل خبری از ما بگیرد ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«اعتصاب کارگران شرکت نفت» به روایت (احمد بیگدلی نویسندۀ توانای معاصر،‌ زادۀ ۲۶ فروردین در اهواز است. به این بهانه در تازه‌ترین صفحه از های سایت شهرستان ادب به سراغ رمان معروف بیگدلی، یعنی رمان ،‌ رفته‌ایم.) ▪️«هول جمعیت سردرگم، به هرطرف سرمی‌کشید، سرریز می‌شد و کش می‌آمد. آفتاب داغ بود؛ مثل دایره‌ای از مس- مس گداخته. مثل دهانۀ یک‌کوره، آتش می‌ریخت روی مردم. هادی نمی‌توانست فرار بکند؛ جنازۀ منصور افتاده بود جلوی پایش. ذوالجناح پیر، دهانش را باز کرده بود و به هوای آب، سر به اطراف می‌کشید. میرزاحبیب را برده بودند. خودش مانده بود و ذوالجناح. خودش مانده بود و جنازۀ پسر ناکامش. نالید: "خدایا توبه‌ام را قبول نکردی. می‌مانم و تقاص پس‌می‌دهم". آن‌وقت هادی تسلیم شد: "مرگ شیرین گشت و نقلم زین سزا"...» ادامۀ این مطلب را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10442 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارشی از حضور #کاروان_شاعران_و_نویسندگان_جهادی شهرستان ادب در مناطق سیل‌زده 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10446 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻گزارشی از حضور #کاروان_شاعران_و_نویسندگان_جهادی شهرستان ادب در مناطق سیل‌زده 🔗 shahrestanadab.com/
🔻حضور شهرستان ادبی‌ها در شهر معمولان به روایت تصویر ▪️#کاروان_شاعران_و_نویسندگان_جهادی | بخش اول 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10447 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻علی‌اکبر جوان (ضمن تبریک فرارسیدن سالروز میلاد حضرت #علی_اکبر علیه‌السلام تازه‌ترین مطلب ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #سعید_تاج_محمدی در مدح ایشان به‌روز می‌کنیم) ▪️محمد است و علی‌ست آری؛ به خُلق و خَلق و به قد و قامت چو سر زند آفتاب حُسنش، به پا کند در دلم قیامت چه محشر است این بلند بالا! دل حسین است و جان لیلا کجاست شبه پیمبر الّا علی اکبر؟!... سرش سلامت!... به برق شمشیر این شهنشه کدام رزمنده می‌برد رَه؟ به ضرب شصتش تبارک‌الّه! چه با شجاعت چه با صلابت!... خدا کند روسفید باشد، پسر اگر شد رشید باشد ولادتش روز عید باشد، شده دعای حسین اجابت علی اکبر جوان که باشد، شبیه او در جهان که باشد؟! خدا کند دیده‌ای نباشد، نکرده روی تو را زیارت! تو را که زیبایی تمامی، نمی‌شناسیم جز به نامی تو را که بالاتر از کلامی، چگونه شعرم کند روایت؟! ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 بازگشایی پرونده‌پرتره #گابریل_گارسیا_مارکز در سایت شهرستان ادب (به مناسبت سالگرد درگذشت این نویسندۀ کلمبیایی) ▪️ پرونده‌پرترۀ #مارکز پیش از این در سایت شهرستان ادب با یادداشت‌ها ، گزارش‌ها و اخبار گوناگونی به‌روز شده بود. اکنون در سالگرد درگذشت این نویسندۀ شهیر آمریکای لاتین، به بازگشایی این پرونده می‌پردازیم تا با مطالب تازه‌ای به شما مخاطبان گرامی ارائه شود. صفحۀ این پرونده: 🔗 shahrestanadab.com/Gabriel-García-Márquez ☑️ @ShahrestanAdab
🔻هنگامه بهار (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #محمدامین_اکبری در حال و هوای سیل‌های اخیر کشورمان به‌روز می‌کنیم) ▪️آرام و رام از راه می‌رسد: بارانِ نوبهار آهنگِ موزونش پیوسته اوج می‌گیرد فوجِ فرشتگان مشغولِ سرشماریِ این خیلِ بی‌شمار -بارانِ بی‌مضایقه بر خاکِ انتظار- باری آن آسمانِ آبیِ بی‌ابرِ پیش از این پرهیبت است و تیره و توفنده صاف نیست پیوسته رو به اوج بارانِ قطره قطره و سیلابِ موج موج انگار آسمان از رو شمشیر بسته است تیغِ برنده‌اش اندر غلاف نیست با آسمان بگو! این شاخه‌هایِ خُرد بر این درختِ پیر نَک! تابِ تازیانه ندارد با آسمان بگو که نبارد! هنگامه بهار وقت مصاف نیست ■ می‌بارد همچنان یک‌ریز و بی‌امان 《باران که در لطافتِ طبعش خلاف نیست》 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻مروری بر همه رمان‌های #گابریل_گارسیا_مارکز | یادداشتی از #محمدحسین_موسوی_تبار (در سالگرد درگذشت مارکز نویسنده بزرگ جهان) ▪️«در کلمبیا متولد شد. حقوق خواند و روزنامه‌نگاری کرد. پیش از آن که خواندن و نوشتن بداند، نقاشی می‌کشید. دوستی نزدیکی با "فیدل کاسترو" داشت و به‌دلیل دفاع از حکومت فیدل کاسترو که از نگاه روشنفکران و نویسندگان به یک‌رژیم خودکامه بدل شده بود، وارد بحث‌های تند سیاسی شد و تا مدت‌ها حق ورود به آمریکا را نداشت، هرچند که سال‌ها بعد برای معالجۀ سرطان بارها به کالیفرنیا سفر کرد. گابو کودکی‌اش را نزد مادر بزرگ گذراند. "گابو" یا "گابیتو" نامی است که مردم آمریکای لاتین او را به این نام می‌خوانند. خودش در جایی گفته، شروع داستان‌نویسی‌اش از "مسخ" کافکا بود. اما نخست قصه‌گویی مادربزرگش در او تحولی ایجاد کرد. زنی که افسانه‌ها و قصه‌های عجیب را ساده و باورپذیر نقل می‌کرد. گابو از این‌روش در نگارش "#صدسال_تنهایی" بهره برد...» ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/10455 ☑️ @ShahrestanAdab