eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
267 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻بی‌سر و سامانی (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از زنده‌یاد #مهرداد_اوستا به‌روز می‌کنیم) ▪️چشم تو چون کرشمۀ پنهانی آورد دل را به کار بی‌سر و سامانی آورد اشکم ببین به دیده و برپا مکن دگر در راه سیل خانه، که ویرانی آورد چشمی که چشمه با رگ ابر بهار داشت جای سرشک، سوسن بستانی آورد منگر به تاب آن سر گیسو، که گفته‌اند: سیر بنفشه‌زار، پریشانی آورد با عشوۀ نگاه تو و گردش سپهر دل بستم و به بار پشیمانی آورد از شور باده نرگس بیمار او مرا آن حالتی که دانم و می‌دانی آورد ☑️ @ShahrestanAdab
🔻در سایه‌سار عشق (یادداشتی از بر مجموعه‌شعر سرودۀ ) ▪️«...میرشکاک در این کتاب، اندیشه‌ورزی است که از آفتاب عقل به سایهسار عشق می‌گریزد... او آگاهانه بر فرم سوار می‌شود و به سان برخی از اشعار کتابِ گفت‌وگویی با زن مصلوب، فرم را به هم نمی‌ریزد. دانسته و شمرده شمرده به دامان عشق پناه می‌برد و در عین حال نیم‌نگاهی به خود دارد. او عمیقاً تحت تأثیر احمد فردید و حکمت اُنسی است و از شاگردان مهم او به شمار می‌آید. او همچنین با دریافت شخصی‌ای که از اساطیر دارد، خود و جهان را از این دو منظر تفسیر کرده و بالتبع در این کتاب نیز، گاه به آن سو کشیده شده است. دیگرانی که با منظومۀ فکری میرشکاک آشنا نیستند احتمالاً از دریافت ابیات زیر طرفی نمی‌بندند یا لااقل تفسیر به رأی می‌کنند؛ اما با کمی دقت و تحقیق می‌توان آبشخورهای فکری شاعر را در میان ابیات زیر شناخت: دو شب در آفتابت شعله‌ور بودند می‌دیدم ز ژرفای وجودم باخبر بودند می‌دیدم...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10735 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بی‌خضر در خرابات | داستان کوتاهی از #مجید_اسطیری ▪️«از بندرعباس که راه افتاده ‌بودند، شاهرخی چهار کلمه هم حرف نزده‌بود. عقب نشسته ‌بود و فقط از شیشۀ پاترول، جاده را نگاه کرده ‌بود و به نشانۀ شکایت از این‌که کولر ماشین جواب‌ نمی‌دهد با کلاه لبه‌دارش خودش را باد زده ‌بود. زبان‌ریختن‌های موسی هم بی‌فایده‌بود و شاهرخی فقط پوزخند می‌زد. موسی گفت: "مهندس خودت رو ناراحت نکن. تو این‌شرکت از این‌مأموریت‌ها زیاده. حالا شانس تو اولیش هم کجا افتاد!" و بعد برای اسکندر که پشت فرمان بود، توضیح داد: "این‌مهندس‌مون همین هفتۀ پیش قرارداد بسته. این‌طوری نگاش نکن. مخ انواع تلسکوپه. جایزۀ فارابی هم گرفته". شاهرخی با همان صدای گرفته از روی صندلی عقب گفت: "خوارزمی". موسی گفت: "من هرجا باشه میرم. طبس رفتم. گرگان رفتم. دوتا رصدخونه ۴۰۰۰ میلی‌متر برای دبیرستان‌های تبریز کار کرده‌ام. خیلی‌جاها رفته‌ام"...» متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10737 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازگشت با اکسیر | یادداشتی از دربارۀ مجید قیصری (پرونده‌پرترۀ ) ▪️«می‌گویند رمان، روایت انسان مسأله‌دار است. می‌گویند انسانِ رمان، انسانی است با پرسش و جستجویی برای پاسخ. مسأله‌ای درونی دارد که او را درگیر و گلاویز با مناسبات جامعه می‌کند و چه‌بسا چنین تعریفی شبیه و قریب باشد به تعریف "رمان نویس". انسانی بیرون‌نگر و درون‌گرا، انسانی جستجوگر و مسأله‌دار، اهل فکر و همیشه در راه سفر. اما کدام انسان، کدام مسأله و کدام مسیر و مقصد؟ مجید قیصری رمان‌نویس است به معنای پرسش‌گری‌اش، به معنای مسأله‌دار بودنش و به معنای مسیر و مقصد داشتنش. نویسنده‌ای ا‌ست که انسان ایرانی را با ایده‌ای جهانی می‌نویسد. انسانی که مبدأ و معاد می‌شناسد و همین است مسیر سفر ازلی و ابدی انسانش...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10722 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻دردسرهای زن‌بودن (معرفی رمان اثر به قلم ) ▪️«...دنبال یک‌رمان خوش‌خوان خوش‌فهم کم‌حجم می‌گردید؟ حوصلۀ زیاده‌گویی نویسنده و توصیفات پرپیچ و تاب را ندارید؟ می‌خواهید یک‌کتاب زیبا و خوش‌قیافه را به عزیزی هدیه بدهید؟ قیمتش هم اگر مناسب باشد، عالی می‌شود؟ "یک‌فصل در کوبیسم" را حتماً جزء گزینه‌هایتان قرار دهید! هنر «مجید زارع»، طراح جلد زیباترین‌کتاب جهان، در همان نگاه اول روی جلد "یک‌فصل در کوبیسم" خودش را نشانتان می‌دهد. از همین‌طرح جلد خلاقانه هم به‌راحتی می‌توانید محتوای کتاب را حدس بزنید. آن‌قلب فانتزی نشسته روی جلد می‌گوید احتمالاً شما با یک‌عاشقانۀ ملایم طرف‌اید و در عاشقانه‌ها همیشه پای یک‌زن در میان است. این‌بار البته اولین‌رمان "اعظم عبدالهیان" خیلی بیشتر از آن‌چه فکرش را می‌کنید، عاشقانه و زنانه است...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10699 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بچه‌های دهۀ شصت (معرفی رمان نوجوان نوشتۀ به قلم ) ▪️«...شروع بسیار خوب داستان ناگهان ما را به داخل این گروه دوستی پرتاب می‌کند و با حفظ تعلیق بالای روایت، ما را با موقعیت جنگ روبه‌رو می‌کند. همان شروع خوب به او امکان می‌دهد که به‌سرعت سراغ موقعیت‌های بعدی برود و با ریتمی تند، تصمیمات عجیب و غریب نوجوانان را از خلال گفتگوها و واکنش‌های آن‌ها به ما بنمایاند. ویژگی بسیار خوب این داستان این است که مسئلۀ اصلی را در همان ابتدا فاش نمی‌کند و گام‌به‌گام ما را از خلال صحنه‌های مختلفی که گروه در آن دور هم جمع شده‌اند، به تصمیم بزرگ داستان نزدیک می‌کند. این ویژگی می‌تواند مخاطب نوجوان را نسبت به ادامۀ کار ترغیب کند و در ضمن شخصیت‌پردازی را هم جلو ببرد. اما متأسفانه کار خیلی زود به پایان نزدیک می‌شود...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10680 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻نقش شخصیت‌های حیوانی داستان‌ها در دنیای کودکان | یادداشتی از (پروندۀ اختصاصی ) ▪️«در ادبیات جهانی، داستان‌هایی به نظم و نثر وجود دارند که از زبان حیوانات گفته شده‌اند و شخصیت‌های آنان را حیوانات تشکیل می‌دهند. این نوع داستان‌ها در اصطلاح "فابل" نام دارند و از کلمۀ لاتین "Fabula" گرفته شده است و معنای آن قصه، حکایت و افسانه است. داستان‌هایی که از زبان حیوانات نوشته شده باشند، حکایاتی ساده و اغلب کوتاه هستند و هدف نوشتن این داستان‌ها تعلیم و آموختن است. رابطۀ نزدیک انسان با حیوانات در طبیعت و محیط زندگی، از دلایلی است که سبب شده است انسان‌ها، با حیوانات در ارتباط باشند و به رفتار آنان توجه نشان دهند. این رابطه موجب شده است تا گاه انسان از آنان تأثیر بپذیرد و حتی رفتارهای آنان را تقلید کند. مانند داستان "هابیل و قابیل" که در قرآن کریم مطرح شده است. در این ماجرا قابیل پس از کشتن برادرش نمی‌دانست با جنازۀ او چه کار کند تا این که عمل دفن کردن را از کلاغی آموخت...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10739 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گره گشا (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #دلم_دهلی_است سروده #عزیز_مهدی به‌روز می‌کنیم. گفتنی‌ست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است) ▪️دلا! بیا وُ به عشق کسی دچار مشو اسیر عشق خدا باش و غصّه‌دار مشو به غیر اشک و جدایی، ز غیر، هیچ مجوی به جز طریق خدا را طلایه‌دار مشو ز خویش بگذر و بیهوده لاف عشق مزن به شوق دیدن اغیار، بی‌قرار مشو به رخ کشیدن اعمال، عین بی‌دینی‌ست به راز سینه بگو: باش و آشکار مشو علاج خفتن تو چیست جز شکفتن تو؟ بیا اقامه بخوان؛ غافل از بهار مشو گره‌گشای تو عشق است؛ عشق قُدسی او «وان یکاد» بخوان؛ خوار هر نگار مشو ☑️ @ShahrestanAdab
🔻از عشق با جنون (معرفی مجموعه‌شعر سرودۀ به قلم ) ▪️«..."نام" بعضی از نویسنده‌ها و شاعرها کافیست، تا خیال خوانندگانشان برای خرید کتاب راحت شود. حتی اگر نام آن‌ها، به عنوان نویسنده و شاعر کتابی باشد که نامی نداشته باشد. "آنجا که نامی نیست" مجموعه‌شعری از یوسفعلی میرشکاک است. مجموعه‌ای که شعر در آن، دقیقاً از آنجا شروع می‌شود که نامی نیست، یعنی از روی جلد، نه بعد از صفحۀ عنوان و فهرست و شناسنامه و...؛ چراکه همین بی‌نامی، خواننده را به تأمل وامی‌دارد و چند دقیقه‌ای به نامی فکر می‌کند که نیست و نام‌هایی که می‌توانستند باشند، درحالی‌که توانسته‌اند نباشند!...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10738 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻مرتضی حنیفی، شاعر سپیدسرای جوان درگذشت ▪️بانهایت تأسف و تأثر باخبر شدیم #مرتضی_حنیفی، شاعر جوان، روز گذشته دار فانی را وداع گفته است. مرتضی حنیفی فرزند شهید بود و اشعار بسیاری در زمینۀ ادبیات دفاع مقدس از او منتشر شده بود. مجموعه شعرهای‌ «سرفه‌های قانونی»، «جنگ خاطره‌ها را مجروح می‌کند»، «جنگ زیرِ نورِ ماه» و «کتابِ جنگ» از آثار اوست که در رابطه با جنگ تحمیلی سروده شده بود. مؤسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران همراه با این موسسه، این ضایعه را به خانوادۀ محترم حنیفی و جامعۀ ادبی کشور تسلیت می‌گویند و غفران الهی را برای روح این شاعر ارجمند آرزو می‌کنند. ☑️ @ShahrestanAdab