eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
304 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻 به کویر رفت! (گزارش نشست نقد و بررسی مجموعه‌داستان ، نوشته‌ی در حلقه داستانی کویر سبزوار) ▪️ «...کشف، برجسته‌ترین ویژگی این داستان‌ها است. اتفاقات معمولی، شخصیت‌های نه چندان خاص، روایت متنوع و ... همه منتهی به کشف می‌شوند. در واقع در این داستان‌ها که «ماجرا» با ایجاد سؤال و گره‌افکنی پیش نمی‌رود و شخصیت‌ها نیز ملموس و عادی هستند، تنها عامل ایجاد تعلیق و کشش در مخاطب، کشف در روایت است. مخاطب دنبال مسئله‌ای در داستان می‌گردد که او را کنجکاو کرده، اما این مسئله، یک گره‌ی روایی نیست؛ بلکه یک چالش فکری است که در اثر درگیری شخصیت‌ها و اتفاقات ایجاد می‌شود. به نظر من بهترین داستان این مجموعه که حس لذت توأم با تفکر را به شکل خوبی ایجاد می‌کند و کشش حاصل از کشف آن نیز مناسب است، داستان «آن پاییز شدید» است. این داستان را از نظر دیگر ویژگی‌هایی هم که در بالا آمد، شاخص می‌دانم...» ادامه‌ی این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9324/ ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻تاثیر گذاری شعر بر همه آحاد جامعه ▪️خلاصه‌ای از دومین روز اردوی پسران دورۀ هفتم #آفتابگردان_ها Sh
🔻اردوی اول هفتمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی، #آفتابگردان_ها، ویژه آقایان ▪️گزارش تصویری روز سوم اردو : ShahrestanAdab.com/Content/ID/9327 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻اردوی اول هفتمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی، #آفتابگردان_ها، ویژه آقایان ▪️گزارش تصویری رو
🔻شعر به مثابه یک موجود زنده است ▪️خلاصه‌ای از سومین روز اردوی پسران دورۀ هفتم #آفتابگردان_ها ShahrestanAdab.com/Content/ID/9325 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 شکوهی، شاعر عاشقانه‌های آسمانی (یادداشت در ایام سالگرد درگذشت استاد ) ▪️ «...وقتی که اشک، فرصت بدرود را گرفت بر قامت صبور تو صد آسمان درود در انجمن ادبی رضوی که می‌آمد، حال‌وهوای جلسه فرق می‌کرد؛ همه منتظر شنیدن ‌نقدهایش بودند و در زمانِ خوانش، محو حضورِ سراسر آداب و احساسش می‌شدند. حتّی با تکان پلک‌هایش می‌فهمیدند که بیتی که خواندند، خوب است یا نه. امّا این روزهای بعد از ماه رمضان، مدام از رفتن سخن می‌گفت: چون رگ ثانیه، کوتاه شود رشتۀ عمر گر که کوتاه شود دست من از دامانش گویی که می‌‌دانست فصل نماندن است! بالا بلند نسل شفاعت، تو دست گیر چون پای عمر ما به سراشیب می‌رسد برایش مهم نبود خاک‌جایش کجا باشد؛ چون با اعتقاد چنین سروده بود: آن‌قدر عاشقیم که در گور، خاک ما هرگز ز دامنت نکشد دست، فاطمه و رفت و با رفتنش گفت: در دل، پیام حسینی دارم؛ خداحافظ ای شهر یک لحظه ماندن در اینجا دیر است... دیر است... دیراست...» ادامه‌ی یادداشت محمدرضا رحیمی عنبران به یاد استاد غلامرضا شکوهی را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9328/ ☑️ @ShahrestanAdab
16.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با خاطرات اردوی مردادماه #آفتابگردانها ✅ (بخش اول) ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻«بازی ایران آرژانتین» | با «روایت» (در تازه‌ترین مطلب از پرونده ادبیات و فوتبال شما را به خواندن یک «روایت» از بازی "ایران و آرژانتین" به قلم"محمدرضا وحیدزاده" دعوت می‌کنیم) ▪️«...ده دقیقه به بازی مانده و من در مسیر خانه‌ی مادرزنم هستم. خیابان‌ها به شکل مرموزی خلوت هستند؛ اما همان تعداد معدود ماشینی هم که در ترددند همگی در حال گاز و ویراژ دادن‌اند. ذیل چشم‌غره‌‌های همسرم کمی سرعتم را زیاد می‌کنم تا از قافله عقب نمانم. با اینکه دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است، به موقع می‌رسم. از ماشین پیاده می‌شوم و با عیال و محمدحسین شش‌ماهه‌ام وارد خانة مادرزنم می‌شوم. بازی شروع شده است. با عجله روی زمین ولو می‌شوم و ظرف تخمه‌ای که از پیش با تمهیدات مادرزن در آن حوالی تعبیه شده، پیش رویم می‌گذارم. مشخص است که از همان ابتدای بازی فشار تیم آرژانتین روی تیم ایران سنگین است. اما تیم ایران نیز محکم و جنگنده بازی می‌کند. صدای مزدک میرزایی که گزارش بازی را برعهده دارد از ته چاه درمی‌آید. دقت می‌کنم و می‌فهمم با تصویر هم سینک نیست و کمی از بازی جلوتر است. به نظرم این صدا به این تصویر اچ‌دی چندان نمی‌آید. برادرخانمم با بی‌حوصلگی از اتاقش بیرون می‌آید و می‌گوید علاقه‌ای به دیدن فوتبال ندارد. در چند صحنه بین بازیکن‌های دو طرف برخورد پیش می‌آید. بعد از چند حملة تیم آرژانتین، ایرانی‌ها از حریف یک کرنل می‌گیرند. در این چند روز آن‌قدر از تیم آرژانتین و این بازی شنیده‌ایم که همین کرنل نیز برایمان غرورآفرین جلوه می‌کند. در پی بازی محکم بچه‌ها در نهایت داور مجبور می‌شود به قوچان‌نژاد و مدافع آرژانتین تذکر دهد. کرنلمان به جایی نمی‌رسد و حمله‌های آرژانتین شروع می‌شود. محمدحسین سعی می‌کند خودش را به من و البته درست‌ترش به ظرف تخمه برساند. هنوز سینه‌خیز رفتن را یاد نگرفته و فعلا درجا می‌چرخد. اما با همین درجا چرخیدن کمی به هدف مورد نظرش نزدیک‌ می‌شود و با چند دور می‌تواند خود را به آ‌ن برساند...» متن کامل این یادداشت را در پرونده سایت شهرستان ادب بخوانید: ShahrestanAdab.com/Content/ID/9331 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻شعر به مثابه یک موجود زنده است ▪️خلاصه‌ای از سومین روز اردوی پسران دورۀ هفتم #آفتابگردان_ها Shahr
🔻اردوی اول هفتمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی، #آفتابگردان_ها، ویژه آقایان ▪️گزارش تصویری روز چهارم اردو : ShahrestanAdab.com/Content/ID/9332 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻در تنگی اما فکر دریایی، مگرنه؟ (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب سروده‌ی جناب آقای تازه می‌کنیم) ▪️در تنگی اما فکر دریایی، مگرنه؟ حتی تو هم دلخوش به فردایی، مگرنه؟ عاقل تر از اینی که دل بسپاری اما دست خودت هم نیست، تنهایی، مگرنه؟ زیباترینم! خودپسندی ناپسند است این نیست از«اخلاق زیبایی»، مگرنه؟ از عمر من یک شب اگر باقی بماند حتی تو آن شب هم نمی آیی، مگرنه؟ در سینه ام پیچیده عطری مبهم ای عشق! حرفی بزن می دانم اینجایی، مگرنه؟ ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻اردوی اول هفتمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی، #آفتابگردان_ها، ویژه آقایان ▪️گزارش تصویری رو
🔻هر کسی از ظن خود، شد یار حافظ ▪️گزارشی از آخرین روز اردوی پسران دورۀ هفتم #آفتابگردان_ها ShahrestanAdab.com/Content/ID/9333 ☑️ @ShahrestanAdab