eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
270 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻انتخاب سرنوشت | یادداشتی از (روایتی از داستان ضحّاک در شاهنامه | ویژه ) ▪️«...مصداق عینی آنچه "بلاغت روایت" نامیده می‌شود، بخش‌بخش و بیت‌بیت شاهنامه است و این حکم، هرگز ادّعا نیست. فردوسی توانسته است در یک نگاه کلان، اجزای روایت و شخصیت‌های خود را در داستان بنشاند و با ارتباطات عمیقی که میان آن‌ها برقرار کرده، اثری برآورد "که از باد و باران نیابد گزند". روایت‌های فردوسی در کمال منطق پیش می‌روند و جز آنچه مربوط به خرق عادت (از ویژگی ذاتی حماسه‌سرایی) است، بسیار به ندرت دیده می‌شود که فردوسی از ماورا، برای پیش‌برد داستان خود بهره بگیرد. یکی از این موارد نادر –که هرگز نمی‌توان النّادر کالمعدوم را درباره‌اش به کار برد- داستان ضحّاک است. در بخش مربوط به ضحّاک، نه تنها اشارات ماورایی و بیرون از عرف انسانی فراوان است، بلکه ابلیس، به عنوان موجودی ماورایی، نقشی اساسی و کلیدی ایفا می‌کند و اساساً بدون ابلیس، داستان ضحّاک شکل نمی‌گیرد و شاید نمی‌توانست بگیرد. این نقش اساسی برای ابلیس را، دست کم در میان مادرداستان‌های شاهنامه، جای دیگری نمی‌توان سراغ گرفت. بیایید کمی به عقب‌تر بازگردیم. قبل کاتِ استادانۀ برای ورود به داستان ضحّاک (از بیت: یکی مرد بود اندر آن روزگار/ ز دشت سواران نیزه‌گذار) در شاهنامه چه خبر است؟ کافی است فقط چهار بیت برگردیم: «منی چون بپیوست با کردگار شکست اندر آورد و برگشت کار...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9029 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«این رشتۀ نامرئی» (در تازه‌ترین مطلب از پرونده مقاله‌ای از کارگردان سینما و شاعر مشهور ایتالیایی را با یادداشت و مقدمه‌ای از می‌خوانیم) ▪️«...تا کنون تعریف درستی که بتواند ادبیات را از غیرش به طور کامل جدا کند، ارائه نشده است امّا شاید اگر بگوییم"ادبیات هر متن زیبای تأثیرگذاری است" پر بیراه نرفته باشیم. در این تعریف سه کلمه کلیدی است: متن (هر آرایشی از کلمات)، زیبا (وابسته به فرم) و تأثیرگذار (وابسته به محتوا). بنا بر این تعریف، کار ادبیات به بند کشیدن محتوا در قالب فرم زیبایی از کلمات است که اگر درست انجام شود، سبب ماندگاری یک اثر می‌شود. همین مسئلۀ ماندگاری است که فوتبال را به ادبیات پیوند می‌زند. گاهی لحظاتی در فوتبال پدید می‌آیند که دوربین‌ها با همۀ قدرت و قابلیت بی حدّ و حصر خود، نمی‌توانند ثبت‌شان کنند و نیاز به سازه‌ای محکم از کلمات است که بتواند این لحظات را در یک قاب تاریخی ماندگار کند. به یاد بیاورید که چه‌قدر از صحنه‌های فراموش‌نشدنی فوتبال را با گزارش‌ها، بهتر بگویم، با کلمات و ادبیات، به خاطر دارید؛ "الله اکبر"های کوتی وقتی ایران مقابل عربستان به پنالتی رسید، "تمام تن و بدنم داره می‌لرزه" عادل فردوسی‌پور اواخر بازی بارسلونا-پاری‌سن‌ژرمن، "باز هم روی زمین»های خیابانی پس از گل ایران به استرالیا. به یاد بیاورید استعاره‌های"بمب‌افکن" (لقب گرد مولر)، دلقک (لقب پابلو آیمار)، چیچاریتو (به معنی نخود فرنگی، لقب خاویر هرناندز) و غزال تیزپا و جادوگر و موشک و هلی‌کوپتر را برای خداداد عزیزی و علی کریمی و مهدی مهدوی‌کیا و وحید هاشمیان. با همۀ جذّابیت‌های بصری فوق‌العاده‌ای که دوربین‌ها و رسانه‌ها برای فوتبال ساخته‌اند، فوتبال هیچ گاه منفک از کلمه و کلمات قابل تصوّر نیست و از همین روست که تو اگر از گزارشگر یک بازی متنفّر هم باشی، نمی‌توانی صدای تلویزیون را ببندی و فقط دل به تصاویر خوش کنی. فوتبال بدون صدای استادیوم و گزارشگر، بدون کلمه و کلمات، مجموعه‌ای است از تصاویر گذرا. فوتبال بدون ادبیات چیزی نه، چیزهایی کم دارد...» متن کامل این مقاله و یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9266 ☑️ @ShahrestanAdab