eitaa logo
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدمغفوری
2.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
32 فایل
👈سعی کن طوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ! وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداره👉 نمازشبخونامونند👈 @Shabahengam 🌙 کانال‌احکام‌شرعی 👈 @Ahkammarfe گروه تبادلات شاهرخ💫مغفوری👇 @shahrokhzarghamm #کانال_وقف_مادر_سادات💚 #کپی_با_ذکر_یافاطمه"س"
مشاهده در ایتا
دانلود
از دست روزگار تنم تیر می کشد جای مصیبت و محنم تیر می کشد ازمن نمانده جزدوسه تاتکه استخوان هرآنچه مانده از بدنم تیر می کشد رفتم حمایت ازتوکنم،بازویم شکست گفتم ، ببین دهنم تیر می کشد این سینه ای که شد سپردردهای تو وقت نفس نفس زدنم تیر می کشد از بعد روز کوچه و سیلی و صورتم هر روز صورت حسنم تیر می کشد ازبس که زینب ازغم من سینه میزند جسم کبود سینه زنم تیر می کشد وقتی حسین بی کفن افتدبه روی خاک در زیر خاکـها کفنم تیر می کشد : این غم کجا برم که تو را مردها زدند هر ضربه را برای زدند سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
کوچکترم از آنکه برایم دعا کنید زخمی ترم از آنکه علاج و دوا کنید حتی غریب تر شدم از آن که لحظه ای چشم مرا به مقدمتان آشنا کنید حالا که من دخیل سر زلفتان شدم شانه زنید تا گره ای باز وا کنید دریا ببین چگونه دلم در تلاطم است فکری به حال کشتی بی ناخدا کنید این روزها برایت اگر زحمتی نداشت هرجا که بود روضه مرا هم صدا کنید آقای فاطمیه اگر می شود مرا در گوشه و کنار عزاخانه جا کنید : 💔 آقا بیا به جان هوا پس است دستم به دامنت به‌خدا شیعه بی‌کس است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
من روز ازل دل به تو دلبر دادم حق خواست که در دام غمت افتادم شادی ِ من از فرط غم توست حسین چون سوخته ی غم تو هستم شادم از کودکی ام میان هیئت هایت من آب به دست عاشقانت دادم بهتر ز بهشت، روضه های تو بود آموخته این راز به من استادم یک بار که از هیئت تو جا ماندم دیدم که هزار سال عقب افتادم نام همه گر شود فراموش قسم هرگز نرود نام از یادم آنقدر حسین حسین بگویم محشر تا روضه بپا شود از این فریادم قبل از همه جا به کربلایت رفتم زآن روست که تا روز ابد آبادم : 💔 چو ذره، مهر تو از خاک برگرفت مرا همین بُوَد شرفم وَرنه من همان خاکم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
با کدام آبرویی روزشمارش باشیم عصـرها منتظر صبح بهارش باشیم کاروان سحرش بهـر همه جا دارد تاکه جاهست، چرا گردوغبارش باشیم سالـها منتظرسیصدو اندی مرد است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم سالـها در پی کار دل ما راه افتاد یادمان رفت ولی درپی کارش باشیم ما چرا، خوبترین ها به فدای قدمش حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم اگــر آمــد خبــر رفتـن مــا را بدهیــد به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم : 💔 دلمرده ام، قبول، تو اما مسیح باش یک جمعه هم زیارت اهل قبور کن سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
شبهای جمعه بیقرارم، روضه میخوانم با چشمهای اشکبارم روضه میخوانم گاهی برای این دلِ عاصیِ هرجایی گاهی برای روزگارم روضه میخوانم طعنه زدندوبغض کردم، آمدم هیئت باهیچکس کاری ندارم، روضه میخوانم من جزدرِاین خانه جایی رونخواهم زد وقتی گره خورده ست کارم روضه میخوانم از داغهای کـربلا آشوبم و بیتاب دل رابه پرچم می سپارم،روضه میخوانم یکروز میمیرم از این بغض ِ بلاتکلیف بالا سرِ سنگِ مزارم روضه میخوانم حتی در آن بهبوهه ی تاریکیِ قبرم آنجا که خیلی در فشارم روضه میخوانم جانم فدای آن امامی که نگاهش گفت: جان داده بین شعله یارم، روضه میخوانم میگفت ، پس از تو گوشه ی خانه زل میزنم بر ذوالفقارم روضه میخوانم : 💔 تا کی به تو از دور ســــلامی برسانم جان بی تو به لب آمده، ای پاره ی جانم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
آواره ی عشقیم و غم خانه نداریم بلبل صفتیم و هوس لانه نداریم آنقدر خمار گل خوشبوی حسینیم کز شدت مستی غم میخانه نداریم در عشق چنان سوخته بال و پرمان که دیگر خبر از ناله ی پروانه نداریم آنقدر ز خود بیخود و غرقابه ی عشقیم کز فرط جنون کار به دیوانه نداریم تا کشته ی تیغ سر ابروی حسینیم ما میل به اعجاز مسیحانه نداریم تا کرب و بلا قبله ی مردان خداجوست دیگر هوس کعبه و بتخانه نداریم بگذار به مجنونی ما جمله بخندند ما واهمه از طعنه ی بیگانه نداریم : 💔 تیغ مژگان به کَفَت گیر و سرم را تو بزن ای فدای سر تو، جان من و اجدادم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
دردهایم غالباپیش تودرمان می شود باکریمان کارهای سخت آسان می شود پلک برهم میزنی وروزراشب می کنی چشم اگربرداری ازدریا بیابان می شود خوب میدانم جهان وابسته ی لطف تو است درحقیقت ابر با اذن تو باران می شود بی گمان وقتی بیایی ازسر شرمندگی پشت ماه روی توخورشیدپنهان می شود از حرم تا جمکرانت بال در می آورم آسمان زیر قدمهایم خیابان می شود دست پر برگشته هرکس دست خالی آمده هرچه کم آورده ام اینجافراوان می شود هرکسی آمد به قم امانیامد جمکران وقت برگشتن به شهرخودپشیمان می شود خاطرات زائران شیرین شده در شهر قم لاجرم سوغاتی این شهرسوهان می شود در قیامت دلخوشم تنها به لطف جد تو ضامن من نیز آقای خراسان می شود : جان مولا،دگر از جمعه بکش دست؛بیا دلمان تنگ شده،گرچه سه شنبه ست؛بیا سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
بی تو کبوتر دلم به سینه پر نمیزند کسی به خانه ی علی حلقه به در نمیزند فاطمه جان حسین تو بی تو غذا نمی خورد حسن ز دوریِ رُخَت خنده دگر نمیزند کلثوم از فراق تو آه ز سینه می کشد حرف دگر به غیر تو پیش پدر نمیزند ای گل نازنین من، همسر بی قرین من زینب تو بدون تو شانه به سر نمیزند خیز ز جا و با علی روی به سوی خانه کن که میخ در به سینه ات بوسه دگر نمیزند آب بر آتش دلم خیز و به اشک خود بزن که مرهمی به زخم دل سوز جگر نمیزند کنار قبر مخفی ات ورد زبانم این بُوَد بی تو به بام خانه ام پرنده پر نمیزند : 💔 داخل قبرم ولی قبر خودم را کنده ام جان حیدر فاطمه برخیز و من را خاک کن سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، شهادت مظلومانه ی دختر نبوت، همسر ولایت و مادر امامت، حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها تسلیت و تعزیت باد😭🏴 🏴آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)🏴 .
روکه سیلی میخورد آثار میماند بجا جای پنجه روی گل بسیار میماند بجا  دست سنگینی اگرچرخیدروی صورتی زیر پاها یک خط دوّار میماند بجا  لابلای ناسزاگم شدصدای ضربه اش پشت پیچ کوچه این اسرار میماند بجا چون که پیغمبربه مکرکفر ازدنیا رود اهل بیت وحی راآزار میماند بجا میرودازخانه بیرون فاتح خیبر، ولی فاطمه بین درودیوار میماند بجا  یادزخم سینه آتش میزند این خانه را در که می سوزد،ولی مسمار میماند بجا بعد زانوی غم رابغل کرده از یل خیبر همین مقدار میماند بجا  : روی سیلی خورده ی زهرا شهادت میدهد از علـی مظلومتر مردی در این دنیا نبود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
غربت کشیده آشنایش فرق دارد آهش، صدایش، گریه هایش فرق دارد فهمیده هرکس ذره ای دوری چشیده هجران زده حال و هوایش فرق دارد گیرم که مجنون در مسیر عشق لیلا طعنه شنید اصلا برایش فرق دارد؟ بامن نگوییداینقَدَرازطب و مرهم بیماریِ هجران دوایش فرق دارد قلبی که خون شدازفراق حضرت دوست یابن الحسن آقا بیایش فرق دارد لطف و کرم بر اغنیا فرقی ندارد اما گدا خیلی برایش فرق دارد چیزی ندارم غیرِ اشک و مهر زهرا عشقِ نگار است و بهایش فرق دارد پروازمابسته به وتر اهل بیت است پربسته، رفتن تا خدایش فرق دارد گمراه کن من را به زلف تابدارش عاشق شدن هم إهْدنایش فرق دارد سردابِ سامرا، سحر، با سینه زنها سرگشته سرتاسر صفایش فرق دارد زائر اگر یکبار نه یک لحظه حتی با یار باشد، کـربلایش فرق دارد : انگشت به لَب مانده ام ازقاعده ی عشق ما یار ندیده تَب معشوق کشیدیم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
پرچمت دست تكان دادبه هم ريخت مرا عشق تو خانه ات آباد به هم ريخت مرا با وجودي كه عنايات تو بسيار ولي صحبت از آهووصياد به هم ريخت مرا تو رئوفي و رئوفي و رئوفي و رئوف صفتت داد زدم داد به هم ريخت مرا ديدن گنبد نوراني تو در يک آن وسط صحن گوهرشاد به هم ريخت مرا حَرَمَت بيشتر از قبل گرفتارم كرد اين جنوني كه شده حاد به هم ريخت مرا چقدر بوي شفا ميدهد اين صحن و سرا بوسه بر پنجره فولاد به هم ريخت مرا روضه ي يابن شبيب تو مرا آتش زد يک تن و آن همه جلاد به هم ريخت مرا روضه خوان گفت كه با ديدن گودال از تل خواهرش از نفس افتاد،به هم ريخت مرا : دلـم هـوای تو کـــرده شــَه خراسانی چه می شود که بیایم حرم به مهمانی؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) .
دیشب ازشوق حرم گریه امانم را برد لحظه ای صحن تورادیدم وجانم را برد شوق دیدار عجب حال و هوایی دارد شوررفتن به سرم، روح و روانم را برد لحظه ای کفترم و مسجد گوهرشادم شعر و نقاره ی تو تا ضربانم را برد لحظه ای تا دم ایوان طلا پر زده ام یا به آن کنج رواقی که نشانم را برد بی نشان حرمت، نام و نشانی دارد جلوه ی مشرقی ات نطق بیانم را برد لایق کوی تو ای شاه،نیم رو سیهم سیل عصیان و گنه،تاب و توانم را برد گره بسته ی خلق و کرم بی حدتان پشت آن پنجره ها بود گمانم را برد کربلایی شدنم گوشه ی چشمان تو بود شوق شش گوشه ی ارباب،جهانم را برد شب جمعه ست نسیمی ز فضا می آید این براتیست که از صحن رضا می آید : 💔 شب جمعه و دلم تنگ تو ای راه نجات باز هم فاصله ها بغض گلوگير شده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
با غم هجران تو هرچند که راه آمدیم باز هم بی تو به استقبال این ماه آمدیم پای ما را دعوت چشمت به مهمانی کشاند ما به شوق تو به مهمانی الله آمدیم آمدیم اما چگونه؟ آمدیم اما چطور؟ پر گناه و روسیاه و باز گمراه آمدیم چند وقتی هست در ما رغبت دیدار نیست ما که حتی گاها اینجا هم به اکراه آمدیم خوب میدانی و میدانیم خیلی بد شدیم خوب میدانی پشیمانیم، آگاه آمدیم اوج آمال و امید ما در اینجا نوکریست ما بدین درگاه آری در پی جاه آمدیم شاه را انداخت نیزه از بلندی بر زمین روضه را دیدیم سنگین است کوتاه آمدیم : 💔 پایان شعبان رسیده مرا پاک کن حسین ایـــن دل برای ماه خدا روبراه نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .