eitaa logo
شهرزاد داستان‌📚📚
2.1هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
61 ویدیو
246 فایل
پاتوق دوستداران داستان نویسی استفاده از مطالب با حفظ لینک کانال آزاد است. مدیر کانال: فرانک انصاری متولد ۱۴۰۱/۷/۱۱🎊🎊🎉🎉 برای ارتباط با من @Faran239 لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17323748323533
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفی علی اشرف درویشیان و سبک او 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 علی‌ اشرف درویشیان در تاریخ 3 شهریورماه 1320 در شهر آبشوران کرمانشاه به‌ دنیا آمد. مشهورترین این آثار می‌توان به کتاب‌های «آبشوران»، «درشتی» و «قصه‌های بند» اشاره کرد. در اغلب آثار علی اشرف درویشیان می‌توانیم توجه به طبقه‌ی فرودست و بافت اجتماعی‌ای را که خودش به آن تعلق داشت ببینیم.در اغلب کتاب‌هایش محیط فقرزده و محروم روستاهای کرمانشاه را روایت می‌کند و چهره‌ی محرومیت را با نگاهی واقع‌گرایانه به مخاطب می‌شناساند. داستان‌های او مانند یک آینه، بافت فرهنگی و بومی را که خود در آن زندگی کرده بود بازتاب می‌دهند. به‌گونه‌ای که به گفته‌ی خود علی اشرف درویشیان او اغلب الهامات فکری خود را از مشاهده‌ی کودکان روستا و مناطق محروم در دوره‌ای که به عنوان معلم در روستا فعالیت می‌کرد گرفته است. داستان‌های علی اشرف درویشیان اغلب با زبانی ساده و به دور از تکلف روایت می‌شوند. شاید بتوان داستان‌های او را چیزی شبیه قصه‌های آخر شب مادربزرگ‌ها دانست که علاوه بر آموزنده و روشنگر بودن، ساده و جذاب‌اند. او در نوشتن به سبک رئالیسم و واقع‌گرایی علاقه داشت و در نویسندگی از افراد بزرگی همچون صادق هدایت، بزرگ علوی، گابریل گارسیا مارکز و ویلیام فاکنر پیروی می‌کرد. علی اشرف درویشیان در طول زندگی خود از طریق جلال آل احمد با صمد بهرنگی آشنا شد و بهرنگی تأثیر عمیقی بر شخصیت او گذاشت، به‌گونه‌ای که درویشیان در گفت‌وگویی اعلام کرد پس از مرگ صمد بهرنگی تلاش کرده تا مسیر او را در دنیا ادامه دهد. او سرانجام در 4 آبان 1396، علی اشرف درویشیان، پس از تحمل دوره‌ی طولانی بیماری، بر اثر سکته‌ی مغزی درگذشت. @shahrzade_dastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زاویه دید من راوی
زاویه دید من راوی 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 برخی چارچوبی غلط برای استفاده از راوی اول شخص (من) گذاشته.اند به نویسندگان توصیه میکنند که از زاویه دید اول شخص مفرد فقط در داستانها و رمانهای کوتاه استفاده کنند. میگویند که دیدگاه فردی من راوی اجازه رسوخ به ذهن شخصیتهای دیگر را نمیدهد. اما نویسندگان باید برای فایق آمدن بر این محدودیت خیالی از تغییر ظریف در نگارش که قابل بسط در سه مرحله است استفاده کنند. میتوان از بیواسطگی اول ،شخص به تمرکز دورتر و روایت عینی وی تغییر نثر .داد و باز شیوه روایت عینی را آن قدر ادامه داد تا امکان تغییر و بسط روایت به شکل دیگر سوم شخص فراهم شود. مثال (بیواسطه) میترسیدم بگذارم مرا به اتاق پیش از عمل .ببرند تنها میشدم روی تختی میماندم و بعد احساس میکردم سوزنها و میل جراحی بدنم را سوراخ می.کنند پیش خودم مجسم میکردم که همه جور عمل خشن و بیرحمانه را روی بدن مریضم انجام میدهند. (روایت عینی دکتر چینگ به اتاق عمل آمد و نیشش به خنده وا .شد :گفت این یکی خیلی ساده است. من تا حالا دویست عمل مثل این انجام داده ام و همه موفقیت آمیز بوده. دستی به شانه ام .کشید از او خوشم آمد. اصلاً دکترهای دیگر که به خاطر چینی بودنش از او متنفر بودند، اعتنا نمی کرد. (شکل دیگر سوم شخص) چینگ در استان کوچکی در کره جنوبی به دنیا آمد. موقع جنگ در گودالی رهایش کردند تا بمیرد. اما سربازی او را که تقریباً از سرما یخ زده بود پیدا کرد چینگ را به بیمارستان بردند و حالش خوب شد. و بعد قسم خورد که برای قدردانی دکتر شود. به نظر چینگ امریکاییها مردم عجیبی هستند و همیشه نگران اند. در بند ،آخر راوی اول شخص مفرد به ذهن دکتری چینی رسوخ و گذشته او را نیز نقل می.کند و اگر خواست به مطلبی دیگر احساسی معنوی و (...) بپردازد فقط محتوا را عوض میکند و بعد وقتی به تأثیر مطلوبش برخواننده دست یافت دوباره به اتاق بیمارستان یعنی روایت بی واسطه اول شخص برمی گردد. 📚درسهایی درباره داستان نویسی ✍لئونارد بیشاپ @shahrzade_dastan
کلامش منعقد شد دهان باز کرد و شروع کرد لب‌هایش بالا و پایین رفت زبان در دهانش چرخید صدایش بلند شد. ارسالی: حسین مجرد @shahrzade_dastan
اخبار کانال شهرزاد
تبریک به بانو توران قربانی صادق و خانم نرگس جودکی بابت چاپ داستانک در مجله مهد تمدن👏👏👏👏🌹 @shahrzade_dastan
سلام دوستان شهرزادی. به مناسبت اربعین حسینی اگر دوست داشتید در مورد تصویر بالا داستان بنویسید. @Faran239 @shahrzade_dastan
من به طور منظم کار میکنم همیشه صبحها کار میکنم و بعد دوباره کمی هم قبل از شام مینویسم. من از آن نویسندههایی نیستم که شب ها کار میکنند. ترجیح میدهم شبها بخوابم. معمولاً روز چهار یا پنج ساعت کار میکنم و بعد تا آنجا که میتوانم یعنی تا وقتی که احساس کنم قوایم تحلیل نرفته، نوشتن را ادامه میدهم گاهی، وقتی که گیر میکنم و دیگر نمیتوانم جلو ،بروم، شروع میکنم به خواندن؛ مهم نیست که چی میخوانم یا داستان میخوانم یا روان شناسی و یا تاریخ نه برای اینکه افکار و یا مصالح کارم را از این و آن وام بگیرم بلکه فقط میخواهم دوباره راه بیفتم در این مواقع هر‌چیزی میتواند آدم را راه بیندازد. معمولاً هر چیزی را چندین بار مینویسم. همۀ افکار من، افکار بار دوم هستند هر صفحه را زیاد حک و اصلاح میکنم و یا همین طور که جلو میروم، هر صفحه را بارها و بارها بازنویسی میکنم. آلدس هاکسلی 📚از روی دست رمان نویس؛ مصاحبه با چند نویسنده @shahrzade_dastan
شهرزاد داستان‌📚📚
سلام دوستان شهرزادی. به مناسبت اربعین حسینی اگر دوست داشتید در مورد تصویر بالا داستان بنویسید. @F
کربلا منتظر ماست. بیا تا برویم. ارسالی قدرت الله کریمیان سالگرد اربعین حسینی را خدمت شما عزیزان تسلیت عرض می‌کنم. التماس دعا🙏🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا