eitaa logo
شهرزاد داستان‌📚📚
2.1هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
59 ویدیو
246 فایل
پاتوق دوستداران داستان نویسی استفاده از مطالب با حفظ لینک کانال آزاد است. مدیر کانال: فرانک انصاری متولد ۱۴۰۱/۷/۱۱🎊🎊🎉🎉 برای ارتباط با من @Faran239 لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17323748323533
مشاهده در ایتا
دانلود
بیان کرد لب زد پاسخ داد غرید جواب داد سرود آواز خواند حرف زد زمزمه کرد به زبان آورد. ارسالی سیدمهین میرافضلی @shahrzade_dastan
بیان. مطالب ابراز. عقیده شرح. مطالب فریاد. زدن داد و بیداد کردن حالی کردن. حالیش می کنم بهش می فهمونم خرفهم کردن استفاده از بادی لنگوایچ زبان بدن با سر یا صورت تاید کردن یا تکذیب کردن سخنرانی کرد درد دل کردن عقده هاش را بیرون ریخت هرچی تو دلت هس خالی کن دوصد گفته. چون نیم کردار نیست ق. کریمیان @shahrzade_dastan
-او به کاری که کرده بود اقرار کرد. - این خبر را چه کسی اعلام کرد. -متن این نامه را به عرض شما رساندم. - استاد خیلی واضح درس امروز را بیان کرد. - احسان به راحتی در جمع صحبت کرد. - او در مورد مسائل ضروری حرف زد. - بعد از سالها دوستم را دیدم از دلتنگی هایش گپ زد. - پیامبر فرمودند: تا گرسنه نشدید چیزی نخورید. - فاطمه داستانها وقصه های قدیمی را برای ما نقل کرد. - پدر در مورد راه حل مشکلات با ما گفت وگو کرد. ارسالی صدف بادیار @shahrzade_dastan
معادل یابی گفتن: حرف را گفت حرف را زد حرف را مزه مزه کرد حرف را زمزمه کرد زیرلب حرف زد غرولندکرد حرف از دهانش پرید خبر را جارزد رویم توپید ارسالی فاطمه شریفی @shahrzade_dastan
عشق خود را ابراز کرد موضع خود را روشن نمود خشم خود را بروز داد برای کارش دلیل آورد به جای" علتِ کار خود را گفت" به او پیغام داد حرفش را زد با او صحبت کرد در گوشش زمزمه کرد صدایش درآمد بانگ برآورد فریاد زد با او به گفتگو نشست نجوا کرد غرو لند کرد لب جنباند گلایه کرد توپید هوار زد زار زد خروشید فرمود وراجی کرد ور زد نق زد صدایش را آزاد ( رها) کرد نالید فک زد زبان باز کرد اطلاع داد خبر داد اظهار کرد منظم صفرپور @shahrzade_dastan
معادل گفتن: صحبت کردن حرف زدن ارسالی زهرا زارع @shahrzade_dastan
کلامش منعقد شد دهان باز کرد و شروع کرد لب‌هایش بالا و پایین رفت زبان در دهانش چرخید صدایش بلند شد. ارسالی: حسین مجرد @shahrzade_dastan
شرح داد. تفسیر کرد. بیان کرد. نالید. غرغرکرد. فهماند. داد زد. شیرفهم کرد. اظهار کرد. خاطرنشان کرد. نقل کرد. آسمون ریسمون بافت. شکوِه کرد. جواب داد. مِن مِن کرد. پچ‌پچ کرد. ارسالی پروین کوهی @shahrzade_dastan
سلام دوستان آدینه بخیر. در چالش امروز به دنبال معادل یابی برای کلمه ((بود)) هستیم. لطفا کلماتی را که می‌توانند معادل این فعل قرار بگیرند فهرست کنید. ارسال به آیدی @Faran239 @shahrzade_dastan
وجود داشتن واقع‌شدن هستن سپری‌شدن گذشتن رخ دادن روی دادن حاضر شدن گذشتن درنگ کردن سکونت داشتن اقامت‌داشتن زندگی کردن رسیدن ارسالی صدیقه بادسار @shahrzade_dastan
شهرزاد داستان‌📚📚
سلام دوستان آدینه بخیر. در چالش امروز به دنبال معادل یابی برای کلمه ((بود)) هستیم. لطفا کلماتی را ک
بود : وجود داشتن، هستی ،حیات ، زندگی ،منشا،منبع، زندگانی،زیست،طول عمر ، جان و روح ،سپری شدن، گذران عمر ،درنگ ،پابرجا،استوار بودن ،استقامت،مقاومت ... بود: منزل و خانمان، خانه،اقامتگاه،تعیش... ،توقفگاه،اسکان و مسکن ... بود: استطاعت، توان ،قدرت ،غنا ،ثروت،سرمایه و راس المال،،مال و منال,تمول،دست مایه ،دارو ندار،وفور و فراوانی،پول ونقدینگی...،بضاعت،دارایی .... بود: عمق کار،عاقبت ،سرانجام،فرجام ،سر آمدن ،انجام شدن ،واقع شدن،سپری شدن،گذشتن ،روی دادن،رخ دادن ،حادث شدن ،اتمام ،اکمال.... بود : در گویش خراسان جنوبی یعنی کامل شدن. بود: یعنی تفت دادن چیزی روی آتش . بود : در صیغه ماضی یعنی موجود ، در مقابل نابود و معدوم . بود :در صیغه حال،یعنی حاضر بودن ،حاضر شدن . بود: در صیغه مستقبل ،یعنی هر چیز که در آینده بیاید . نوشته حسین مطهر @shahrzade_dastan
جمع‌بندی معادل یابی فعل بود 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 هدف از این چالش پیدا کردن واژه‌هایی مترادف و هم معنی بل فعل بود است. چون تکرار افعال از زیبایی و روانی متن می‌کاهد. بهتر است به این منظور واژه‌های هم معنی با کلمات در متن استفاده شود.‌ هست است گشته است. وجود داشتن سپری‌شدن گذشتن روی دادن حاضر شدن گذشتن درنگ کردن سکونت داشتن اقامت‌داشتن زندگی کردن رسیدن پابرجا ماندن واقع شدن رخ دادن حضور داشتن @shahrzade_dastan