در مجموع عوامل قابل محاسبه اي كه درانتخاب نام شخصيت مؤثرند، عبارتند از:
1- دادن سرنخ از درون شخصيت و كمك به تكامل طرح دروني.
2- افشاي تناقضات ظاهري و باطني.
3- رعايت و تأكيد بر استناد جغرافيايي يا تاريخي داستان و شخصيت ها.»
« هرنامي از چند طريق، كلمات ، حالات، خاطرات و افراد ديگري را به ذهن مخاطب مي آورد كه از فرهنگي به فرهنگ ديگر فرق مي كند. كامل تر از همه، سارتر با شكافتن واژه ي « فلورانس» به دقت تمامي تداعي هاي آن را براي خود يادآور مي شود.
«فلورانس» نام شهر است و نام گل و نام زن، پس مي تواند در آن واحد هم گلشهر و زن شهر و هم گل دختر باشد وشيء عجيبي كه بدين گونه رخ مي نمايد، سيلان شط را دارد- شط Fleure= - وحرارت ملايم و سرخ طلا را – طلا or =- و در آخر خود را با شرمينگي و آراستگي تسليم مي كند- عفت و آزرم decence = - وبا فرود آمدن و محو شدن تدريجي و مداوم صفت « س» آخر كلمه ي شكفتگي پر آزرم خود را تا بي نهايت ادامه مي دهد.
نام ها درجهان داستان، هويت افراد را مشخص و معلوم مي كنند. استفاده و انتخاب بجا و درست نام اشخاص داستاني بستگي به اهميت موضوع مورد نظر نويسنده دارد و نويسنده، با توجه به شرايط داستان و موقعيت و مضمون داستان، نام اشخاص داستاني خود را انتخاب مي كند.
البته گاهي زيبايي اسم، تلفظ شيرين آن، خاصيتي كه آن را در ذهن پايدار مي سازد يا عجيب و غريب و غيرعادي بودن آن، و از اين قبيل، دلايل ساده تري است كه باعث مي شود نويسنده يك نام را از ميان هزاران نام شايسته انتخاب كند.ديگر اين كه معناي مستتر در هرنام است كه مي تواند ماهيت دروني شخصيت را بهتر عيان كند.
#اسم_شخصیت
@shahrzade_dastan