#چالش_هفته
ایده:
🍀((مسافری از سرزمین دور، به شهری آمده که در آن مردم در حال برگزاری جشن عجیبی هستند. ))
شما دوستان، داستان خود را با این ایده بنویسید و به آیدی زیر بفرستید. داستانها با نام شما در کانال منتشر و نقد خواهند شد.
@Faran239
منتظر داستانهای زیبایتان هستم.🙏
@shahrzade_dastan
داستانهای واقعیت گریز
قسمت دوم
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
من نمیگویم که چنین واقعههایی در جامعه بشری اتفاق نمیافتد. اما استثنایی است و دوام چندانی نمیآورد. چون دوام زندگی و همزیستی افراد با هم بسته به نوع زندگی و تربیت قبلی و خانوادگی آنهاست. شور عاطفی و جنسی بعد از مدتی فرو مینشیند. آنچه دو نفر را کنار هم نگه میدارد، تفاهم فکری و هماهنگی ذهنی و فرهنگی و تربیتی است. مشکلات بنیادی جامعه با آمدن فرد یا افرادی حاد نمیشود و حال خوش بی دلیل برای کسی اتفاق نمیافتد.
داستانهای واقع گریز بر محور حادثههای استثنایی و نادر میگردد و اغلب بنیادی سست و پیرنگ ضعیف دارد و اگر مثل داستانهای کارآگاهی جنایی و پلیسی از پیرنگ محکمی نیز برخورد باشد حقیقت مانند نیست. عنصری که دوام و بقایی هر اثری را تضمین میکند و یک بار مصرفی را از آثار میزداید و شاهکار ادبی روزگار را میآفریند.
امروزه ارائه چنین موضوعهای واقعیت گریز در مطبوعات پرتیراژ و داستانهای عامه پسند پر معمول است. دروغهای بزک کرده و خوشایند و موضوعهای کنجکاو برانگیز که به صورت گوناگون در داستانهای واقعیت گریز از آنها بهرهبرداری میشود. مثل بردن لاتاری و ثروتمند شدن، رسیدن ارثی از اقوام دور، زنها اگر به آنها بیوفایی شود باید مقابله به مثل کنند یا نه؟ به راز جنایتی پی بردن و کشف استعدادی در خود و بازتابهای آن فرد به دلیل ناگهانی پر آوازه شود. از این رقم مقولات که جنبه استثنایی و خاص دارد و خواننده را به دنبال خود میکشد و سرگرم میکند. بیآنکه پیام یا حرفی را عنوان کند. موضوعهایی است که اغلب در داستانهای واقعیت گریز تکرار میشود.
به طور کلی مهمترین انواعی که داستانهای واقعیت گریز را در بر میگیرند عبارتند از رمانسهای عاشقانه پر ماجرا، داستانهای رمانتیک و احساساتیگری، داستانهای حادثهای پلیسی و جنایی و کارآگاهی مهیج، هراس انگیز، بعضی از داستانهای علمی خیالی و خیال و وهم یعنی فانتزی که با دنیای متفاوت از دنیای واقعی سر و کار دارند. داستانهای جادوگری و ماورا الطبیعی و داستانهای گوتیک نو که انواع داستانهای وحشتانگیز و اسرارآمیز و خارق العاده را شامل میشود.
📚عناصر داستان
✍جمال میرصادقی
#داستانهای_واقعیتگریز
@shahrzade_dastan
تبریک به خانم زینت سادات قاضی بابت برگزیده شدن داستانشان در مسابقه داستان نویسی کتاب سفید.
قلمتان پویا و سبزترین بانوی خوش قلم🙏❤️😘
@shahrzade_dastan
👆👆👆👆
#نقد_داستان
متن آقای پایداری زیبا بود و خاطره انگیز. با دیالوگ شروع شده بود و خبر از کشتی گرفتن دو نفر داشت. زبان داستان نوجوان بود و خیلی صمیمی و ساده نوشته شده بود. دیالوگهای داستان جاندار بودند. اما متن فارغ از جذابیت هایی که داشت شبیه خاطره بود. برای نزدیک کردن متن به داستان ، نویسنده میتوانست شخصیت های نوجوان و عمو را بیشتر به ما بشناساند و شخصیت پردازی کند. نویسنده میتوانست با آوردن نشانهای به سن شخصیت ها اشاره کند. معرفی شخصیتها خیلی کم بود و در کنارش فضاسازی از اتاق و مهمانهایی که داخل بودند میتوانست فضایی ملتهب و پرهیجان را برای خواننده به تصویر بکشد. زبان طنز در متن جاری است و بر شیرینی ماجرا افزوده است. تعلیق بریدن ترکه درخت نیز اگر با کشمکش دو شخصیت با هم و کشمکش آنها با خودشان همراه میشد میتوانست بر جذابیت متن اضافه کند. درون مایه جذابی داشت و نویسنده با روایت ماجرا توانسته بود لبخند به لب خواننده بنشاند. اما من ارتباطی بین نام داستان و متن پیدا نکردم. ممنونم از آقای پایداری عزیز🙏
@shahrzade_dastan
👆👆👆👆
#نقد_داستان
یادداشتی بر داستان یقظه نوشته جناب پایداری
داستان زیبایی بود که راوی آن دانای کل بود که از زبان یک تکه فلز نقل میشد. نویسنده شخصیت پردازی مستقیم را در جهت شناخت کاراکترها انتخاب کرده بود. منطق داستان خوب بود. باور پذیر بود. خسته کننده نبود. تعلیق یا معمای خاصی نداشت و بعد از صحبتهای موش دانا تقریبا انتهای داستان لو میرفت که قرار نیست اتفاق بدتری برای فلز بیافتد. شخصیت ها همه سفید بودند و همین باعث میشد وزن داستان به یک سو بکشد. نویسنده میتوانست یک شخصیت زیرک و بد زات را مقابل موش دانا قرار بدهد که سعی در ترساندن و نا امید کردن فلز داشته باشد آنوقت پایان داستان هم هیجان انگیز تر میشد هم یجورایی باز میموند. موفق باشید.
🍀نقد توسط آقای حسین هادوی نیا
@shahrzade_dastan
✳️معرفی کتاب/ خاطره نویسی اثر فرحناز فروغیان
🔹کتاب آموزش خاطره نویسی در ۱۴۰ صفحه شامل فواید و تکنیکها و قوانین نگارشی و سایر مباحث مرتبط به چگونگی نوشتن خاطرات از آثار فرحناز فروغیان نویسنده کتابهای دفاع مقدس است.
نویسنده در این کتاب به تعریف خاطره نویسی، انتخاب بستر، زبان و لحن مناسب، واقع گرایی، فواید خاطره نویسی، انواع نثر، خاطره جزئی نگر و کلی نگر، توصیف، شخصیت پردازی، مونولوگ، دیالوگ، زوایای دید، تفاوت داستان و خاطره، سوژه، تفاوت گزارش و خاطره، انواع جمله بندی، علائم نگارشی، انواع پترن، آموزش مصاحبه گرفتن، پیاده سازی، پیش گفتارنویسی، ویرایش متن و آموزشهای دیگر پرداختهاست.
https://eitaa.com/joinchat/2241659211C4646b03ff5
#ایدههای_داستانی
اولین روز مدرسه
زهرا زارع
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
اول مهرماه بود. که رفت و دیگر ندیدمش خیلی دلم برایش تنگ شده بود. اما چاره ای جز تحمل نداشتم. روز اول مدرسه بود. باید به کلاس اول میرفتم. مادرم یونیفرم را آماده کرده بود. و همچنین وسایل تحریر قران و آب را آماده کرده بود. و مرا با آنها بدرقه کرد. همه دوستان با بدرقه پدر و مادرشان به مدرسه میرفتند. اما من مجبور بودم تنهایی به مدرسه بروم .خیلی غمگین بودم. پدرم مجبور شده بود برای ماموریت کاریش از ما دور شود. تا آمدنش باید صبر میکردم .شوق رفتن به مدرسه و کتابها و لوازم نو مرا از فکر بیرون آورد .سر کوچه ایستاده بودم. منتظر سرویسمان، سرویس آمد. من هم سوار شدم. از مادرم خداحافظی کردم. خیلی منتظر دیدن معلمم بودم .می خواستم او را بشناسم. ماشین به مدرسه رسید. همگی پیاده شدیم .با عجله به سمت مدرسه دویدم. ناگهان بند پوتین باز شد. خم شدم تا ببندم اش، در همین اثنا دستی پشت سرم حس کردم .سرم را بالا گرفتم .محسن دوستم بود. خیلی خوشحال شدم .همدیگر را در آغوش گرفتیم .صدای قاه قاه خنده مان نگاه اطرافیان را به ما جلب کرد. رسیدیم به راهرو مدرسه کلاسمان جدا بود. هر کدوممان وارد کلاس خودمان شدیم. من روی نیمکت چوبی ردیف اول نشستم. کیفم را روی میز گذاشتم .ناظم مدرسه آقایی بود. با محاسنی سفید مرا صدا زد؛ "آهای آقا پسر برو در صف" پشت کلاس ما حیاط مدرسه بود .با عجله دویدم. بچه ها سر صف ایستاده بودند .ناظم مدرسه شروع کرد به منظم کردن بچه ها با تخته چوبی که در دست داشت بچه ها را مرتب کرد. ۵ ردیف از بچه ها کلاس اول ، دوم سوم ،چهارم و پنجم تشکیل شد. همه مرتب شدیم .ابتدا سرود جمهوری اسلامی از بلند گوی مدرسه نواخته شد .همه با هم سرود را خواندیم .بعد یکی از بچه ها ی کلاس پنجم رفت، جلوی صف ایستاد. روی صندلی چوبی ای نشست .سوره همزه را خواند .صدای دلنشینی داشت. خیلی مرا منقلب کرد. بعد مدیر مدرسه که آقای عینکی بود. با کت و شلوار سرمه ای، شروع به صحبت کرد. به ما خوش آمد گویی گفت :بعد از اتمام صحبت های مدیر برنامه های آغازین ورود به مدرسه اجرا شد .بعد از اتمام مراسم صبحگاهی به سمت کلاسهایمان رفتیم .کلاس شلوغ شد .همه همهمه میکردند. کنار دست من پسر بچه ای نشسته بود .مدام گریه میکرد. میگفت : "من مامانم را میخوام" او را دلداری دادم .کمی آب از قمقمه ام به او دادم. با هم دوست شدیم چند دقیقه بعد آقای مهربانی وارد کلاسمان شد .به ما خوش آمد گویی گفت: ازما خواست خودمان را معرفی کنیم ،همگی با هم آشنا شدیم .معلم شروع کرد، به درس دادن تکه گچی را کنار تابلو برداشت نوشت. بابا آب داد .روز جالبی بود. به من خیلی خوش گذشت.
@shahrzade_dastan
زاویه دید داستان
قسمت اول
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
زاویه دید یا کانون روایت نشان دهنده شیوه شیوهای است که نویسنده با آن مصالح و مواد داستان خود را به خواننده ارائه میکند و در واقع رابطه نویسنده را با داستان نشان میدهد. از این نظر زاویه دید حاوی چند معنی مخصوص است:
۱_ زاویه دید جسمانی با وضعیت زمانی و مکانی سر و کار دارد که به اتکای آن نویسنده به مواد و مصالحش میپردازد و و این مواد مصالح را از نظر میگذراند. آنها را توصیف و تصویر میکند. به کل داستانهای مربوط میشود که بر مدار عینیت میگردد. مثل اغلب داستانهای ارنست همینگوی.
۲_زاویه دید ذهنی با احساس و شیوه پرداخت نویسنده نسبت به موضوع سر و کار دارد. کل داستانهایی را در بر میگیرد که بر مدار ذهنیت میگردد. مثل داستانهای جیمز جویس و ویرجینیا ولف.
۳_ زاویه دید شخصی که مربوط است به روایتی که به کمک آن نویسنده موضوعی را نقل یا مطرح میکند. این نقد یا طرح موضوع ممکن است از طریق اول شخص یا دوم شخص یا سوم شخص صورت بگیرد. کل داستانهایی که بر مدار روایت اول دوم و سوم شخص میگردد و عینیت و ذهنیت را در بر میگیرد. در جهان داستانی ضمیر سوم شخص جهانی را به عنوان جهان متفاوت با جهان نویسنده و جهان خواننده تصویر میکند.در ضمیر اول شخص جهان نویسنده به نمایش گذاشته میشود. در ضمیر دوم شخص جهان خواننده را نشان میدهد.
تمام این ضمیرها اول شخص دوم شخص سوم شخص با هم ارتباط دارند و میانشان جابجایی نهایی و بیوقفه صورت میگیرد. زاویه دید در داستان کوتاه اغلب ثابت میماند.
@shahrzade_dastan
اما در رمان ممکن است هر فصلی به زاویه دیدی جداگانه اختصاص داده شود. البته زاویه دیدی که نویسنده انتخاب میکند بر همه چیز بر عناصر دیگر داستان تاثیر میگذارد. یعنی بر شخصیت پردازی و گسترش و تکوین پیرنگ بر بافت کلام و شیوه نگارش بر تحول و دگرگونی صحنه پردازی و به خصوص بر کانون تمرکز داستان تاثیر میگذارد. از این جهت انتخاب زاویه دید از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا سازمان بندی داستان در گرو آن است .
ادامه دارد
📚عناصر داستان
✍جمال میرصادقی
#زاویه_دید
#کانون_روایت
@shahrzade_dastan
باورهای ما ریشه در فرهنگ ما دارد.
به مناسبت هفتهی میراثفرهنگی و گردشگری
گروه اموزشی بانوان نویسنده کشوری برگزار میکند.
مهلت ارسال تا ۱۸اردیبهشت
داستانک ۵٠٠ کلمهای به موضوعیت باورهای عامیانه
ارسال داستانک به ایدی زیر در پیامرسان ایتا
@Booklover_56
باورهای عامیانه:
آداب و رسومی که از گذشتگان به ما رسیده است و بعضی افراد به آن اعتقاد دارند و بعضی آن را خرافات میدانند.
جوایز سه برگزیدهی نهایی
نفر اول: ثبت نام رایگان در دوره ویراستاری به ارزش ۸۰۰هزار تومان در کلاسهای استاد فروغیان
نفر دوم و سوم: ثبت نام در یکی از دورههای مبانی داستانی به ارزش ۴۰۰هزار تومان در کلاسهای استاد فروغیان
https://eitaa.com/joinchat/2241659211C4646b03ff5
آئیننامهی پنجمین #فراخوان_ملی_داستان_آب
(برای فارسی زبانان جهان) 1403
روابط¬عمومی شرکت مدیریت منابع آب ایران با همکاری شرکت آب منطقهای اصفهان، نویسندگان و انجمنهای ادبی برگزار مینمایند.
بخشهای فراخوان:
1- داستان کوتاه با محوریت #آب (بزرگسالان برای بزرگسالان)
2- داستان کوتاه کودک و نوجوان با محوریت #آب (بزرگسالان برای کودکان و نوجوانان)
3- داستان کوتاهِ نویسندگان کودک و نوجوان با محوریت #آب (نویسندگان از هشت تا 17 سال)
4- ناداستان با محوریت #آب (زندگینگاره، خاطره، جُستار، سفرنامه و ...) (بزرگسالان برای بزرگسالان)
محور محتوايي فراخوان: در کلیهی آثار، "آب" بايد نقشي محوري داشته باشد. وضعیت #منابعآب، نقش #آب در زندگی و اقلیم مردمان، ادوار، وقايع و اماکن تاريخي، رويدادهاي فرهنگي هنري، ورزشي، نمادهاي شهري و اماکن منحصر به فرد و سبک زیستِ مرتبط با آب. وابستگی قومیتها به یکدیگر با محوریت #آب، عواقب تفرقه افکنی قومی و منطقهای، عواقب اضافه برداشتها و تعرض به حقوق همگانی.
جوایز: «100 میلیون تومان جایزهی نقدی»
شرایط مسابقه: الف: هر شرکتکننده میتواند بدون محدودیت، هر تعداد داستان، روایت و جُستار که دربرگیرندهی مضامین و اهداف محتوائی فراخوان باشد ارسال نماید.
ب: این فراخوان محدودیتی برای داستانهایی که در جشنواره¬های دیگر کسب رتبه کرده باشند ندارد. تنها محدودیتِ این فراخوان ممنوعیتِ ارسال آثاری است که در کتابی چاپ شده باشند یا به هر نحوی مشمولِ حقوق ناشر باشند.
ج: اطلاعات نویسنده در ابتدای فایل وُرد هر اثــر، درج شود: نام و نامخانوادگی و کدملی صاحب اثر. نشانی (استان، شهر، روستا) شمارهی تماس ثابت با كد شهرستان، شمارهی تماس همراه.
گاه شمار فراخوان: مهلت ارسال آثار از ابتدای اردیبهشت تا پایان شهریور 1403 / معرفی آثار راه یافته به بخش داوری نهایی مهرماه / اختتامیه و معرفی آثار برتر: آذر 1403
نشانی های مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
کانال رسمی جشنواره 👈 https://t.me/AB_Awards دریافت اثر: 👈 @AB_Awards_admin
نکتهها:
- ارسال اثر به معنای اجازهی نویسنده به دبیرخانه، برای چاپ آثار برگزیده در کتاب برگزیدگان است.
- تشخیص و تقسیم جوایز و رتبهبندی با هیات داوران نهایی است.
نشانی «دبیرخانه ی فراخوان ملی داستانی آب» : اصفهان، خیابان مشتاق سوم، بعد از پل شهرستان، مقابل ساختمان استانداری، امور منابع آب اصفهان، گنجینه آب کدپستی 8158183317 تماس 09910940393 (4 تا 8 عصر)
🔰 پنجمین سوگواره ملی روضههای داستانی در دو بخش داستان کوتاه و روایت
✅ موضوع: مواجهه انسان معاصر با عاشورا و امام حسین(علیه السلام)
موضوع ویژه: از مدینه تا کربلا در سال ۶۱ هجری
🔻شرایط شرکت در سوگواره:
▪️نویسندگان سراسر کشور میتوانند آثار خود را در دو بخش داستان کوتاه و روایت با حداقل ۱۰۰۰ کلمه و حداکثر ۵۰۰۰ کلمه به دبیرخانه سوگواره ارسال کنند.
▪️محدودیتی در تعداد آثار ارسالی وجود ندارد.
▪️آثاری که پیش از این در جشنواره دیگری ارسال شده باشند پذیرفته نخواهند شد.
🔴 مهلت ارسال آثار تا پایان روز اول مرداد خواهد بود و این مهلت تمدید نخواهد شد.
🏆جوایز:
آثار منتخب در دوسطح برگزیده و شایسته تقدیر اعلام خواهند شد.
🔸به آثار برگزیده تندیس، لوح تقدیر و مبلغ ۱۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال تقدیم خواهد شد.
🔸به آثار شایسته تقدیر لوح تقدیر و مبلغ ۵۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال تقدیم خواهد شد.
🔻جهت اطلاع از اخبار سوگواره، به ما بپیوندید:
@soogvare_rowzehayedastany