خاک من از تربت اعلاست، مال کربلا
دورم اما زنده ماندم با خیال کربلا
از قدیمیهای خاک، از ایلِ تربتزادهها
از تبار روضهام، هم سنّوسال کربلا
نوحهی تسبیح تربت را لبم دَم میدهد
ربنا صَلّوا علیٰ ارباب و آل کربلا
از تبار سینهسرخانِ صفوف روضهام
جای دستم شد کبود و شد مدال کربلا
زائری، پس در حرم از روسیاهی دم نزن
جز سپیدی نیست، حتی در زغال کربلا
کعبه صاحبخانهاش را کنج بابالقبله دید
داد زد با اشک حسرت، خوش بحال کربلا
بعد عمری، خاک خوبان #مهر_تربت میشود
در دکان کوزهگرها، من سفال کربلا
زیره آوردم به کرمان پیش ثاراللهیان
سر به زیرم از دَم خونم حلال کربلا
اشهدش را سر به دامان امامش گفت و رفت
کاش بودم لحظهای جای بِلال کربلا
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
بار آخر زیر قبه، هست یادت حاجتم؟
یک شب جمعه حرم، از تو طلب دارم هنوز
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضا_فرزانه
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
از بس که حُسن نام تو شد مشق جوهرم
عطر بقیع می وزد از باغ دفترم
شوق بهشت سهم بقیه، ز من مخواه
از گندم مزار شما ساده بگذرم
مسکین، یتیم، اسیر، همه زود آمدند
مثل همیشه در صف این خانه آخرم
نقش است بر کتیبه خلقت هو الکریم
ثبت است بر جریده عالم هو الکرم
من خواب دیده ام پس از آبادی بقیع
نذر ضریح توست النگوی مادرم
آنقدر حلقه بر در این خانه کوفتم
حالا خودم کلون قدیمی این درم
گفتند سائلان که پس از تو کجا رویم
گفتی که این شما و سرای برادرم
اینها دو واژه اند که با هم غریبه اند
بر صفحه چون دو خط موازی: حسن، حرم
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسن_جـان
تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن
تا ابد هرچه خلیفه ست به قربان علی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضا_فرزانه
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم