تا بساط عشق و مضمون و کرم آماده است
کار شاعرهای دربار تو شاها، ساده است
من که با خاک در کوی تو کامم باز شد
مادرم با اشکهای روضه شیرم داده است
هفت پشت من همه پیر غلامت بوده اند
هر که فرزند غلام توست آقازاده است
می شود خود چاره ساز و سرور اهل نظر
گوشه ی چشمت به هر بیچاره ای افتاده است
تا چراغ چای سقاخانه هایت روشن است
پس چه حاجت عاشقانت را به جام و باده است؟
گیسویت بر نیزه تنها پرچم مردانگیست
نام سرخت تا ابد سربند هر آزاده است
هر کجا پرسیده اند از من که آقای تو کیست
چشمهای خیس من با اشک پاسخ داده است
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جــان
اینکه میخوانمت از دور، دلیلش این است
دل مـن نازک و دوریِ حـرم سنگین است
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مهدی_ایمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت
دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت
من که با گریه همه چیز به دست آوردم
با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت
پای امروز به فردای خودم بد کردم
عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت
آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر
که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت
حیف شد نان حلالی که حرامش کردم
شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت
#یاعلی گفتن من کیسه ی من را پر کرد
دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت
همه گفتن #حسین و همه رفتن #حرم
خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت
شب سوم شده از نیزه صدا می آید
ساربان تند مران دخترم از دستم رفت
دختری در وسط معرکه فریاد کشید
آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت
دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا
علت این بود که موی سرم از دستم رفت
دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت
گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت
#نـوكــر_نـوشـت:
#رقیهبنتالحسین
روز سوم آمد و یاد رقیه کرده ام
هدیه کردم روزهام را من به بانوی دمشق♥️
#صلي_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مهدی_ایمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت
دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت
من که با گریه همه چیز به دست آوردم
با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت
پای امروز به فردای خودم بد کردم
عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت
آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر
که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت
حیف شد نان حلالی که حرامش کردم
شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت
#یاعلی گفتن من کیسه ی من را پر کرد
دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت
همه گفتن #حسین و همه رفتن #حرم
خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت
شب سوم شده از نیزه صدا می آید
ساربان تند مران دخترم از دستم رفت
دختری در وسط معرکه فریاد کشید
آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت
دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا
علت این بود که موی سرم از دستم رفت
دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت
گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت
#نـوكـر_نـوشـت:
#رقیهبنتالحسین
روز سوم آمد و یاد #رقیـه کرده ام
هدیه کردم روزهام را من به بانوی دمشق♥️
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير #روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مهدی_ایمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم