بگـذار كه این باغ، درش گم شده باشد
گلهای تَرَش، برگ و بَرَش گم شده باشد
باغ شب من كاش درش بسته بماند
ای كاش كلید سحرش گم شده باشد
بی اختر و ماه است دلم مثل كسی كه
صندوقچه ی سیم و زرش گم شده باشد
شب، تیره و تار است و بلا دیده و خاموش
انگار كه قـرص قـمـرش گـم شده باشد
چاهیست همه ناله و دشتیست همه گرگ
خواب پدری كه پسرش گـم شده باشد
آن روز تو را یافتم افتاده و تنهـا
در هیبت نخلی كه سرش گم شده باشد
پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر
چون شیشه ی عطری كه درش گم شده باشد
نــوكـــر نـوشـــت:
#حـسیـن_جـان
آتش گرفته دل، ز #فراق هوای تو
دارد بهانه ی #حـرم باصفای تو
#آقا دوای زخم دلم یڪ #زیارٺ اسٺ
جان می دهم به خاطر #ڪرب و بلای تو
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
#بیاد_شهید_مدافع_حرم_امیر_علی_هیودی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
زلف دیوانگیام باز پریشان شده است
روضهخوان از خبر آینه، حیران شده است
روضهخوان مانده که با معجر #زینب چه کند
گویی از آخر این روضه پشیمان شده است
روضهخوان دم نزد اما همگان میدانند
ماه از حادثه ی کوفه، هراسان شده است
مستمع حوصله ی صبر ندارد دیگر
بعد از این صاعقهها نوبت باران شده است
روضهخوان لال شد و مستمع، آهسته گریست
فهم این روضه برای همه آسان شده است
چند سال است که درگیر همین بیدلیام
"آتش و آب بهم دست و گریبان شده است"
شاه عریان به صلیب است و مسیحا در عرش
ارمنی در عجب از کار مسلمان شده است
روضهی کوفه نخوانید مگـر نیمـهی شب
این تنوریست که گرم از سر مهمان شده است
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
من که دیوانه ام ازحال خوش نوکری ام
مـادرت گر که سفارش بکند، میخری ام
به دوبیتی ”شب جمعـه” نکنی سرگرمم
تو خودت قول بده، کـرب و بلا میبری ام
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#بیاد_شهید_مدافع_حرم_امیر_علی_هیودی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم