eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
155 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
من باتوزندگی نکنم،پیر می شوم بی تو من ازجوانی خودسیر می شوم من در شعاع پرتو شمسُ الشُّموسی ات بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم آیینه کاری حَرَمَت ذرّه پروریست من دررواق چشم تو تکثیر می شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم یک شب نشد که بی گُنَه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم وقتی که آه می کشم از پرده ی نیاز  بی پرده باتوصاحب تصویر می شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد کزبانگ آن چوسیل سرازیر می شوم آن نامه ام که ازسرتعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم برداشت سیلِ گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم وقتِ ورود در حرم تو، هوایی ام وقت خروج، تازه زمینگیر می شوم : خوب یا بد،هرچه باشد،عیبِ دلتنگیست این من به هرکس میرود مشهد،حسادت میکنم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا دلِ من جرعه ای از آبِ شفا  می خواهد کی شود قسمت من هم بشود کرببلا دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد : شب جمعه است دلم دوروبر کرببلاست حسرت پیر غـلامـت، سفر کرببلاست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا که شب ز فراق تو بی سحر مانده بیا که داغ فراق تو بر جگر مانده بیا که دیده ی عالم دگر ندارد تاب ز فرط گریه برای تو بی گوهر مانده الا که یوسف حسنی ز اوج هجرانت هزار حضرت یعقوب بی پسر مانده بیا که رنگ خزان دارد آرزوهامان بیا که باغ امید تو بی ثمر مانده جواب طعنه زنان را دهم به این جمله که یار و صاحب من در ره سفر مانده دل شکسته ی من هستی من زار است تمام هستی من بر سر گذر مانده شفا دهنده به زخم دل شکسته تویی بیا که ناله ی زهرا به پشت در مانده : 💔 ای کاش درکنارحرم، صبح جمعه ای  تو بر گریه کنی، ما برای تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نابرده رنج را چه کسی گنج میدهد یک گفتم و داراترین شدم هیئت که آمدم سر و رویم سیاه بود لطف بود که زیباترین شدم عمرم تمام گشت و خودم را نیافتم در بینِ بود که پیداترین شدم صد مرده زنده می شود از ذکر از محتشم نوشتم و شیواترین شدم هرکس بزرگ بود، که آقا نمی شود من با حسین بودم و آقاترین شدم هم به گرد پر من نمیرسد تا گنبدش پریدم و بالاترین شدم بر روی سنگ قبر من اینگونه حک کنید مجنون کـربلایم و لیلاترین شدم : خوب بنگر در میان نوکرانت دستهای خالی این بینوا بالاتر است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحت بخیر، همسر من، هم قطار من یک روز دیگر است که هستی کنار من شکرخدا، گمان کنم امروز بهتری پیراهن جدید مبارک، بهار من نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر آتش بد است با من و با روزگار من مثل قدیم باز صِدام کن دستی بکش به روی دل بیقرار من برات لقمه گرفتم، قبول کن روزه بس است آب شدی روزه دار من افتاده ام‌ به پات، بمان، جان من بمان رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من اسما، برای خانه دوتابوت لازم است مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟ تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من وقتی که شمر رفته روی سینه ی سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من : 💔 باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تیر بلا رسید و دلم  را نشان گرفت آتش به سینه ام زد و تاب وتوان گرفت عمری ز خاطرات ِگذشته گریستم شکرخدا که زهر ازاین خسته جان گرفت مویم  حکایت  غم  دیرینه  می کند بغض گلو و اشک، مسیر بیان گرفت راوی روضه های غروب مدینه ام در آن زمانِ تلخ دل آسمان گرفت ازقصه ای که برکسی آن را نگفته ام باغ امید من همه رنگ خزان گرفت دستی که بین کوچه به مادرکشیده زد باضربه اش ازاین دل زارم امان گرفت دیدم که مادرم پی من دست میکشد سیلی ز مادرم همه تاب وتوان گرفت : شد عاقبتش خیر هر آنکس که در عالم گردید غلامی ز سرای تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این روزها صحبتشان با نگاه بود از بس فضای خانه پر از درد و آه بود این جا کسی عیادت زهرا نمی رود تنها کسی که سر زده شب، نور ماه بود شهر پیمبر است مدینه، ولی در آن یاریِ اهل بیت پیمبر گناه بود از سنت رسول به غیر از اذان نماند شالوده های دین مدینه تباه بود اصلاً عجیب نیست که هیزم بیاورند وقتی که قلب مردم یثرب سیاه بود می گفت با نگاه: بمان فاطمه، نرو... تنها جواب فاطمه هم یک دو آه بود از لب جدا نمی شود عجل وفاتی اش در انتظار مانده و چشمش به راه بود : 💔 گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی نکند باعث تنهایی بشوی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوشته اند اگر بی صدا دعایت را رسانده اند به گوش دعا صدایت را فرشته ماحصل هرنفس کشیدن توست لطافتست که پرمیزند هوایت را اگر چه خانه حقیر و اگرچه فرش حصیر کرم گدا شده در هر قدم گدایت را بزرگی از تو دمی دست برنمیدارد ندارد عرش خدا شأن خاک پایت را قنوت تو غزلی با ردیف همسایه ست به بیت بیت سحر میبری دعایت را کم آیه دارترین سوره ی خدا، بانو نبی درست ادا کرد هر هجایت را علی برای علی گفتن تو میمیرد نفس نفس زدنت کشت مرتضایت را اگرچه راز مدینه ست اشک پنهانت حسن نمیبرد از یاد های هایت را قسم به اشک، که بابوسه های مادری ات گرفته ای ز گلو سهم کـربلایت را : 💔 تو زمین خوردی، علی افتاد از پا ناگهان جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند روزی بیشتر، این خانه مادردار نیست چند وقتی میشود که مادرم هشیار نیست فضه آرامش بکن، خونابه ها را جمع کن این صدای سرفه های قبلی هربار نیست روی این پیراهنش جای گلی افتاده است خوب دقت کن ببین جای نوک مسمار نیست؟ خواست مویم را کند شانه ولی افسوس که دید بازویش دگر این شانه را بردار نیست تازه فهمیدم حسن روی دلش داغ چه بود؟ درد او جز درد سیلی و در و دیوار نیست بازهم بابا رسید و مادرم بی حال بود حق حیدر دیدن این صحنه های تار نیست می نشیند کنج خانه، اشک میریزد علی چند روزی بیشتر این خانه مادردار نیست : 💔 فاطمیه کربلا شبهای جمعه دیدنی ست مادرت صاحب عزای ذبح اعظم می شود سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یار ما هر نیمه شب که بر سر سجاده است آنقدر آقاست یاد قوم نوکر زاده است گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه نیست ما نمیخواهیم ورنه لطف او آماده است گریه هایم کم شده یعنی که بی برکت شدم بی حیایی من آخر کار دستم داده است به دل سنگی من این حرفها سودی نکرد حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم کار سختی نیست اصلا،عبد بودن ساده است در تمام سالها من فکر خود بودم ولی او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است فاطمیه جمع را یک کربلا مهمان کنید قلب ما سینه زنان دربه بدر آن جاده است بوی دود از خانه مولا به عالم میرسد بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است : 💔 ، به خاطر آن سینه‌ی جریح یا منتقم! به سرخیِ بازو ظهور کن.. سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حال تو مثل کبوترهای بی بال و پر است خنده هایت فاطمه! آرام جان حیدر است بون نان در خانه پیچیده ست، پس شکرخدا حال تو از روزهای قبل قدری بهتر است خانه را جارو زدی، از بسترت برخاستی از نگاهت می توان فهمید روزهای آخر است ای ستون خانه ی من، حرفی از رفتن مزن بی تو حالم مثل یک فرمانده ی بی لشکر است این نمک نشناس ها آتش مهیا کرده اند بی خبر از اینکه اینجا خانه ی پیغمبر است موی زینب مثل حال حیدرت آشفته است فاطمه! این حال و روز خانه ی بی مادر است از همان روزی که آتش بوسه از بالت گرفت جای بال زخمی و خاکی تو روی در است چند ماهی می شود، حیدر شده خانه نشین چند ماهی می شود زهرا میان بستر است دستهایی را که می بوسید پیغمبر، شکست راستی زینب چه حالی داشت وقتی در شکست دست در دست حسن می رفت زهرا، ناگهان روی خاک افتاد قرآن، سوره ی کوثر شکست دستهای بسته ی مولا گواهی می دهد بارها بعد از پیمبر حرمت حیدر شکست یک مَلَک ای کاش چشمان حسن را می گرفت لحظه ای که بی هوا بال و پر مادر شکست : 💔 بغض دارم مرو از پیش علی، زهرا جان تو نباشی چه کسی پاک کند اشکم را؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میشود كه نروی؟ جان من از خانه نرو من علی ام، ز برم حضرت حنانه نرو خانه ام بعد تو غم خانه ی عظما گردد ز گلستان علی ای گل ريحانه نرو رونق زندگی حيدر كرار تويی جان حيدر تو بمان، رونق كاشانه نرو طاهره، مرضيه، انسيه یِ حٓورایِ علی صابره، حوريه، ای دلبر جانانه نرو حرف رفتن نزن ای حضرت دريا بس كن دلم آشوب شده، مادر دنيا بس كن هی نگو ميروی و بعد تو حيدر تنهاست يا دعا كن كه بميريم همه، يا بس كن خيره خيره به كجا مینگری زهرا جان زُل نزن جان من اينقدر به يکجا، بس كن تو نباشی همه ی شهر به من می خندند پس به جان حسن و زينب كبری بس كن بس كن، اينقدر نزن شعله به جانم زهرا من خودم از غم تو دل نگرانم زهرا : 💔 داخل قبرم ولی قبر خودم را کنده ام جان حیدر فاطمه برخیز و من را خاک کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت سلام الله علیها بر تمام شیعیان تسلیت باد 😭🏴 🏴 🏴