eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
162 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
جا مانده زِ خوبان شده ام گریه ندارد؟ مجنون و پریشان شده ام گریه ندارد؟ با بارِ کـجِ رویِ دلـم بین مسیرم وامانده و حیران شده ام گریه ندارد؟ گفتم زرنگـی کنم امـا ته چـاهـم بازی خورِ شیطان شده ام گریه ندارد؟ آن سینه زنِ اهل نماز شبِ تو مُرد بدجور هوسران شده ام گریه ندارد؟ دور از عـلـمایم چه نزدیک به مرگم چون قصه ی پایان شده ام گریه ندارد؟ با زَمـزَم اشک سحـرم زِمـزِمـه دارم همخانه ی هجران شده ام گریه ندارد؟ هی غـرق شدم در دل دنیای مجازی هی دور زِ قـرآن شده ام گریه ندارد؟ دیگر به لبم خاطره ايی از شهدا نیست من ننگ شهیدان شده ام گریه ندارد؟ با اینکه بدم باز بمن روضـه چشانید سرمست حسین جان شده ام گریه ندارد؟ : شب جمـعـه است بیا حـال مـرا بهتر کن فـکـر دلـواپسـیِ قـلـب من مضطـر کن این شب جمعه اگر مقصد تو کـرب و بلاست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
از عطای فاطمه من مبتلا بر حیدرم از ازل تا روز محشر ریزه خوار این درم مرتضی خود گفته بابای من مسکین بود او بود بابا و زهرای مطهر مادرم ظهر عاشورای او لب تشنه سینه می زنم تا دهد با دست خود روز قیامت کوثرم شامیان گفتند علی آیا مسلمان بوده است؟ از غریبیِ علی خاک مصیبت بر سرم لیله ی قدری سحر کرب و بلا یا که نجف کی شود احیا بگیرم از عطای دلبرم ذات هر کس در قیامت نقش پیشانی اوست نقش پیشانی ما باشد "غلام حیدرم " شکر این که عاشق اولاد زهرا گشته ام تا دم مرگم بگریم یاد شاه بی سرم : به کوی رحمتِ حیدر مقیم یعنی ما گدای از قدیم یعنی ما فقیر محض شدن اوج لذت دل ماست کـریم... اوست، فقیر کـریم یعنی ما صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ضربت خوردن مولای متقیان آقا حضرت امیر مؤمنان علی ابن ابیطالب (ع) بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد.
باید برای حال زارم ناله سر کرد یا لااقل این شام ظلمت را سحر کرد وقت گرفتاری تو را خواندن هنر نیست آنکه همیشه خوانده نامت را هنر کرد فهمیده ام از اِنَ الانسان لفی خُسر هر کس که از یاد تو غافل شد ضرر کرد دیروز اهل اشک و استغفار بودم امروز اما معصیت بر من اثر کرد مردم همه خوابند و من بیدار و بی تاب دیدی مرا عشق تو آخر در به در کرد شرمنده از بار گناهم بودم اما بخشندگی هایت مرا شرمنده تر کرد کارم گره خورده است دیگر مطمئنم باید حسین بن علی را با خبر کرد دور گناه و معصیت را خط کشیدم از آن شبی که فاطمه بر من نظر کرد تا دید از جای دگر خیری ندیدم ما را گدا و سائل این دور و بر کرد : وقتـی گنـاهِ شَهر، مَـرا از تو دور کرد بایَد بَراتِ کَرب و بَلا جُفت و جور کرد اَصلا دَخیلِ شـاهِ خُـراسان شَویم تا شایَد جَـواز کَـرب و بَلا را صُدور کرد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
فیض بیداری وقت سحرم دست علیست ای خدا شکر که برروی سرم دست علیست عزتش مال خودش بود به من هم بخشید آبرویی که به آن مفتخرم دست علیست یا علـی گفت و عرق ریخت مرا نوکـر کرد برکت نان حـلال پـدرم دست علیست! خوب و بد نانخور اوییم، بلا استثنا به کسی کار نداریم کرم دست علیست ذکـر یا فـاطمـه در روز قیامت دارم چون صراطی که ازآن میگذرم دست علیست روی اعلامیه ام بنویسید کار تلقین تن محتضرم دست علیست کـربلایم ز علـی و نجف من ز حسین سفرم دست حسین و سفرم دست علیست : پنهان فقط علیست نمایان فقط علیست دریا علیست کوه و بیابان فقط علیست نهج البلاغه هیچ که قرآن فقط علیست من کافرم چرا که مسلمان فقط علیست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت مظلومانه مولای متقیان، قرآن ناطق، امیرالمؤمنین حضرت امام علی(علیه السلام) تسلیت باد
ما دل نبسته‌ایم به اوضاع کار خویش دل خوش نکرده‌ایم به این کوله‌بار خویش باید خـدا به داد دل بی‌کسم رسد شیطان کند وگرنه دلم را شکار خویش رخت و لباس پاره نشان گدایی است ما را کـریم رد نکند از جـوار خویش سوگند خورده است که بخشیده می‌شویم پس آمده است با همه‌ی اعتبار خویش او قول داده است که ما را نمی‌زند خوبان نمی‌زنند به زیر قرار خویش با ذره‌پروری به چه جایی رسیده‌ایم ما را نشانده‌اند کریمان کنار خویش فردای حشر فاطمه دنبال کار ماست کار تمام خلق می‌افتد به یار خویش تا بشنویم نام حسین گریه می‌کنیم یکباره می‌دهیم ز دست اختیار خویش : نام شماست حک شده درباورم، حسین میخـوانم از تـو تا نفس آخـرم، حسین این عاقبت بخیری محض است، آخرش مردن میان روضـه و یا در حـرم، حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد ما تحبس الدعا شده ی نان شبهه ایم آن جا که شبهه است عطایی نمی رسد پر باز می کنم بپرم، می خورم زمین بال و پر شکسته به جایی نمی رسد باید تَـنَـم پـیِ سپـر دیگـری رود با روزه های ما به نوایـی نمی رسد با دست خالی از چه پل دیگران شوم دستی که وقف شد به گدایی نمی رسد ای میزبان فدای تو و سفره چیدنت آیا به این فقیر غذایـی نمی رسد؟ من سالهـاست منتظر یک ضمانتم آخر چرا نمی رسد از من مخواه بیش از این زندگی کنم وقتی برات کـرب و بلایی نمی رسد : آغاز می ڪنم سخنم را به یا حسین در میزنم به خانه ی معبود با حسین کاری به خاطـرِ رمـضـانم نڪرده ام اما گـرفٺ دسٺِ تُهـیِ مـرا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
خجالتم نده و عاصی ام خطاب مکن نده جـواب مـرا لااقـل جـواب مکن تمام خواسته هایم برای نفسم بود دعای من که دعا نیست مستجاب مکن صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن همینکه ترس برم داشته خودش کافیست تو با عـتاب دلـم را پر اضطـراب مکن عـتاب کردن تو بدتر از جهنـم هست جهـنمـم ببر امـا دگـر عـتاب مکن چقدر جار زدم من که دوستم داری بیا مقابل مـردم مـرا خـراب مکن خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم زیاد روی من و توبه ام حساب مکن اگر که نبودم نمی رفتم مرا به خاطر عذاب مکن سوا نکن که همه با همیم جان حسین همه غـلام حسینیم انتخاب مکن : یادت مـرا دو مـرتبه بیتاب میکند دارد غـمـت وجود مـرا آب میکند جانم فدای شاعر خوش مسلکی که گفت همیشه تکیه به میکند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
پادشاهی تو و من نیز همان مسکینی که به جز عشق تو در سینه ندارد دینی قدمت بر سر چشمم اگر ای مرد کریم سحـری هم به کنار دل من بنشینی مستجاب است دعای دل آلوده من اگـر از صحـن لبانت برسد آمینی به صف مشتریانت نظر اندازی گر ته صف یوسف دل باخته را می بینی کوهکن می شوم از شوق شکر خنده ی تو آب افتاده دهـانـم چقـدَر شیرینـی بیشتر از همه نام تـو حـلاوت دارد باز هم قـاری تو شـوق تلاوت دارد نـوكــر نـوشــت: بین خوبانت به من هم روزیِ اشکی بده می‌شـوم بی‌اشک رسوا، آبرویم را مبر دارد آقا آبرویــــم مـی‌رود کاری بکن جان زهــرا، جان آقا، آبرویـــم را مبر صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
تا نشاندند سر سفره ی احسان، ما را راه دادند در اين روضه ى رضوان، ما را يعنى از سمت سماوات، بشارت دادند رمضان مى دهد آرامش قرآن، ما را كيست هر آينه در عـرش، پر از آوازست؟ نيمه شب خوانده به دل، سوره ی انسان، ما را فرصت عاشقى از جانب حق صادر شد محو عشق است نماز شب جانان، ما را باز از مـأذنه، گلبـانگ وفـا مى آيد آه، بخشيده مگر حضرت سبحان، ما را با نسيم سحر و عطر ابوحمزه و اشک ابر دل برده در انديشه ی باران، ما را چشم دل وقت سحر منتظر دلدار است كاش پايان برسد روزه ی هجران ما را : یادت مرا دو مرتبـه بـی تاب میکند دارد غـمـت وجــود مـرا آب میکند جانم فدای شاعر خوش مسلکی که گفت همیشه تکیـه به میکند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
ذکـر استغفارهایم بـی اثر مانده هنوز یک نگاهی کن گدایت پشت در مانده هنوز گریه ها کردم ز دوری ات ولی آقای من بنده ی بیچاره از تو بی خبر مانده هنوز دارد آقا ماه مهمانی به پایان می رسد حسرت دیدارتان در یک سحر مانده هنوز قول دادم نوکـر خوبی شوم اما نشد هی شکستم توبه و این درد سر مانده هنوز رو زدم بر غیر تو حالا زمین خوردم ببین این دل زار من آقا در خطر مانده هنوز دگر از دست خودم خسته شدم پاکم بکن تا که یک فرصت برایم مختصر مانده هنوز نکند روزیِ امسـال من آقـا نشود اربعین پای پیاده یک سفر مانده هنوز : کرمی کن برسان نوکـرتان را به حرم بوسه بر شش گوشه با چشمان تر مانده هنوز ته گودال صدا زد خواهرم گریه نکن ماجرای خیزران و تشت زر مانده هنوز صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بی عشق حسن زندگی ما شدنی نیست جز کـرب و بلا بر حسنیون وطنی نیست او هرچه که دارد به خدا وقف حسین است درمکتب و قاموس حسن، خویشتنی نیست در حد حسن هیچ کسی نیست حسینی اندازه ی ارباب کسی هم حسنی نیست از بس که به سینه زده ام سنگ شما را چون سرخی این سینه، عقیق یمنی نیست در قبر هم از تن نَکَنم جامه ی خدمت جز رخت غلامی به تن ما کفنی نیست درسینه نمانده زغمت صبر و قـراری دل، تنگ تو و صحن سرایی که نداری : با حسن، ماه خدا عطـر کرامات گرفت رمضانم به خودش رنگ مناجات گرفت مادرش هم لقب مـادر سادات گرفت پسر فاطمه و باب نجات است حسن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... امام حسنی (ع)
سفره را جمع نکن آمده ام پشت دَرَم من همان بی سرو سامان شده ی خون جگرم با تو مأنوس شدم خوب رفیقی هستی چقدر حرف زدم با تو ز شب تا سحرم دست مردم پُر دست من اما خالی ست کاسه ام را به کجا غیر همین در ببرم بعد از این دست تو باشد دل و چشمم یا رب نکند باز بیوفتد به گناهان نظرم شب آخر نکند قهر کنی می میرم وای اگر دست نوازش نکشی روی سرم علی آمد برکت داد به این بندگی ام علی آمد اثری داد به اشک بصَرم هیچ کس مثل علی پشت من زار نماند جز علی نیست کسی پشت و پناهم،سپرم مزد این سی شبه یک کرببلایم ببری چند وقتی است که من منتظر این سفرم رمضان رفت ولی فکر محرم هستم می خورد باز به این روضه ی رضوان گذرم بیش ازهمه مادر پی اولادش هست لطف زهرا نرسد سود ندارد ضررم شب جانسوز وداع است بخوانم ز وداع تشنه ای رفت به خیمه وسط اهل حرم خواهری ناله ی ای وای برادر دارد دختری ناله ی ای وای خدایا پدرم : هر سحر بعد مناجات و نمازم آقا در سرم گنبدتان بود مجسم آقا رمضان رفت و منم میروم از دست اگر کــربـــلا را ندهی قبـلِ مـحــرم آقا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام